eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
10هزار ویدیو
306 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 تا صورت و پیوند جهان بود علی بود علی بود....❤️🔹❤️ 🌷 فرا رسیدن ولادت فرخنده امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه‎السلام و روز پدر بر همه مسلمانان به‌ویژه شیعیان مبارک. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 خداحافظ آهوهای زیبای «دشت ناامید»❗️ 🔻ششم بهمن یادآور خیانت وحشتناکی است ... 🔻 که میزبان آهوهای زیبا در برخی فصول سال بود، با مساحتی در حدود سه هزار کیلومتر مربع معادل چهار برابر سنگاپور، از ایران جدا شد!! 🔻بعد از اینکه در سال ۱۲۲۵ با کارگردانی انگلیس، افغانستان و هرات از ایران جدا شد، برخی از خطوط مرزی نامشخص ماند و زمینه اختلاف و مناقشه بر سر آب شد. 🔻از سال ۱۳۱۰ به بعد انگلیس به عنوان آخرین قدم قبل از جنگ جهانی دوم و با هدف ایجاد خط کمربندی دفاعی در برابر شوروی، معاهده سعدآباد برای پیوند سیاسی میان ایران، ترکیه، افغانستان و عراق را در تیرماه ۱۳۱۶شکل داد و با بی کفایتی همه هزینه های این معاهده انگلیسی بر عهده ملت ایران قرار گرفت و بخش‌های زیادی از ایران برای جلب رضایت کشورهای همسایه خیرات شد!! 🔻بزرگترین رودی که به دریاچه هامون می ریخت، هیرمند بود و پس از جدایی افغانستان همواره مورد مناقشه بود. رضاخان که پیشتر در مهر ۱۳۱۴ آتاتورک پادشاه ترکیه را به عنوان حَکم برای موضوع آب هیرمند تعیین کرده بود، با وجود خسارتبار بودن برای ایران رای حکمیت را پذیرفت. سرانجام در ۶ بهمن ۱۳۱۷ بدون هیچ‌گونه مقاومت، قرارداد تقسیم آب هیرمند بین تهران و کابل منعقد شد که طبق آن «دشت ناامید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر و برخی مناطق دیگر از ایران بدون هیچ جنگ و درگیری جدا شد تا افغانستان سهم 50 درصدی ایران از هیرمند را بپذیرد. 🔻اما دولت افغانستان به همین وعده نسیه هم عمل نکرد و نهرهای انحرافی و سدها به‌قدری حجم آب را کاهش داد که موجب تلف شدن دام‌ها و کوچ گسترده مردم و اعتراض پی در پی آنها شد. 🔻پس از سالها اعتراض، این بار با وساطت آمریکا، طی قراردادی در سال ۱۳۵۱ دوباره راه وطن فروشی پدر را ادامه داد و سهم ۵۰ درصدی از آب هیرمند را به ۱۵ درصد کاهش داد!! تا جایی که اسدالله علم در کتابش لفظ خیانت را برای این قرارداد استفاده کرد. 🔻هم دشت ناامید رفت و هم هامون خشکید ... چون برخی سردمداران حکومت شاهنشاهی اعتقاد داشتند که سرزمین سیستان فقط چهل میلیون عایدی دارد پس ارزش اقتصادی ندارد!! 🔸پ.ن: آن وقت پسر جناب امام جماعت مسجد مکی، اخیرا در قالب کمپین احمقانه ««وکالت_می‌دهم» با بیعت می کند!!! حق نداریم شک کنیم دست وکیل و موکل توسط انگلیس به هم گره خورده؟/حمیدرضا ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
√ مشکلات و بلاها امکان نداره راحت بگذرن برات، مگر در یک حالت! (ویدئو رو ببین و تمرین کن) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
: « ریسمان شادی، به جای دیگری بند است.» ✍ اتاق عمل شاید، توحیدی‌ترین نقطه‌ی زندگی معمولِ ما باشد که ساده از کنارش می‌گذریم. جایی که قرار است داروهایی تزریق شوند، که تنفس‌مان را از ما گرفته و به دستگاه بیهوشی بسپارند. • سالها پیش بیماری داشتم حدود چهل و هفت هشت ساله! مردی متین و وزین، که چند ماهی را در icu  بستری بود. بیماریش اما، هم ما می‌دانستیم و هم خودش که در روند طبیعی، خوب بشو نیست مگر آنکه معجزه شود. • هرچند شب یکبار منتقل می‌شد اتاق عمل، برای شستشوی حفره‌ی شکم. این جزو روند درمانش بود. بیهوش می‌شد، و محل عمل باز می‌شد و با دهها لیتر سرم، شستشو و ساکشن انجام می‌شد و دوباره .... می‌رفت تا برگردد. • همه عاشق شخصیت وزن‌دارِ این مرد بودند، هوشیار، آرام، سبک، و سرشار از نشاط ! • هر بار می‌آمد اتاق عمل، همه‌ی کادر آن شیفت، می‌آمدند و قبل از بیهوش شدنش دورش جمع می‌شدند. و من میدانستم که همه برای جذب این نور و نشاط است که دور «قاسم» جمع می‌شوند. • شب آخری که قاسم آمد من شبکار بودم! و اتفاقاً او مریضِ اتاق من بود. برانکارش که از در اتاق آمد داخل، با اشتیاق رفتم به سمتش... گفتم: خوش آمدی قاسم جان، خوبی آقا؟ گفت: الحمدالله عالی .... از این بهتر نمی‌شود! با این جمله‌ی قاسم قلبم تکان خورد! چند دقیقه پیش، سرشیفت‌مان از من همین سؤال را پرسیده بود و من گفته بودم: «عصر و شب بودم آقاجان، تو خودت حساب کن الآن حالم چگونه است.» قاسم دید تغییر حالم را، لبخند زد و با صدای نحیفی گفت: فردا از دردِ امروز دیگر خبری نیست! دردها می‌روند و جایشان را به درد دیگری می‌دهند، مهم این است آنکه دارد نگاهت می‌کند و یک لحظه چشم از تو برنمی‌دارد، تو را نه فقط راضی، که شاد ببیند! گفتم: قاسم جان، تو الآن شادی ؟ گفت: بله «الحمدالله» و دکتر داروی بیهوشی را تزریق کرد و چشمان قاسم آرام روی هم افتاد. • تمام مدت عمل، اشکهای من ریز ریز به لبه‌ی ماسکم گیر می‌کرد و قلبِ به درد آمده از سبک‌وزنی‌ام، را خنک می‌کرد. و من به خودم فکر می‌کردم و تفاوتم با قاسم! «قاسم» چقدر عاشق است که لحظه‌ای نمی‌خواهد دلبرش حتی «چهره‌اش را هم نِق‌آلود ببیند». • صبح شد و بعد از تحویل شیفت رفتم icu ببینمش. قاسم خواب بود، جوری خواب بود که انگار در یک بغل بزرگ، عاشقانه به خواب رفته است. من تفاوت جنس خوابیدنش را می‌فهمیدم. کمی که ایستادم کنارش، چشمانش را باز کرد و گفت: از شما برای همه زحماتتان ممنونم، اگر باز ندیدمتان مرا حلال کنید همه‌تان. • شیفت بعد، جای قاسم بیمار دیگری در خواب بود ! خوش بحال بچه‌های icu که چند ماه پرستار آن بدن نورانی بودند. و خوش بحال من، که پرستار آخرین عمل قاسم بودم... قاسم به دلبرش رسید و من از خاطره‌ی عشق او هنوز ارتزاق می‌کنم. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"و اما تواضع بدنی برای امام (علیه السلام) بر دو قسم است: واجب ومستحب.  ۱ - واجب آن است که ترک آن مایه هتک حرمت امام (علیه السلام) واستخفاف به ساحت مقدس آن جناب است. مانند ترک بپا ایستادن هنگام ذکر نام قائم (علیه السلام) در مجلس عمومی به قصد استخفاف وسبک شمردن - العیاذ بالله - با وجود بپاخاستن اهل مجلس. زیرا که سبک شمردن امام مستلزم سبک شمردن خدای (عزّ وجلّ) می باشد. در وسائل از امام صادق (علیه السلام) در حدیثی آورده که فرمود: ومعنی کفر، هر معصیتی است که به جهت جحد وانکار واستخفاف وسهل انگاری، در هر ریز ودرشتی که نسبت به خداوند انجام گیرد، وفاعل آن کافر است...(۹۴۹).  ۲ - واما تواضع مستحب غیر از آن است، مانند: دعا برای آن حضرت وبپاخاستن هنگام ذکر نام مقدسش ودرود فرستادن بر او، وامور دیگری که تحت این عنوان قرار می گیرد وتواضع بر آن صدق می کند."
 ۴۷ - ثواب خونخواهی امام حسین (علیه السلام):  از جمله اموری که با دعا کردن برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) حاصل می شود: ثواب خونخواهی مولای مظلوم غریب شهیدمان حضرت سید الشهداء حسین بن علی (علیه السلام) است، واین امری است که احدی جز خدا ثواب آن را نمی تواند شماره کند. زیرا که عظمت شأن خون به مقدار عظمت صاحب آن است. پس همانطور که کسی جز خدا نمی تواند بر شؤون حسینی احاطه یابد، همچنین کسی غیر او نمی تواند ثواب خونخواهی اش را احصا نماید، زیرا که حسین احصا نماید زیرا که حسین (علیه السلام) همان است که در زیارتش آمده:السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره؛ سلام بر تو ای آن که خونخواه او خداوند است، وفرزند کسی که خونخواهش خدا است.  و اگر در دعا برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) جز این ثواب نبود، همین در فضیلت وشرافت آن کافی بود، وحال آن که فضل وثواب بی شماری در آن هست.  و اما بیان این که با این دعا ثواب خونخواهی امام حسین (علیه السلام) حاصل می شود: خونخواهی آن حضرت وظیفه هر مؤمن است، زیرا که آن جناب پدر حقیقی آنان می باشد - چنان که در بخش سوم آوردیم که امام (علیه السلام) پدر حقیقی است - ونیز مؤید این معنی در تفسیر آیه: ﴿ووصینا الانسان بوالدیه احسانا﴾ (سوره احقاف: ۱۵)؛ وانسان را به احسان نسبت به والدینش سفارش کردیم."