eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
10هزار ویدیو
305 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
سامری در فیسبوک 🎬: احمد همبوشی حالا که خیالش راحت شده بود از جا بلند شد و از زیر زمین خارج شد،به طرف ساختمان رفت، داخل خانه شد و نزدیک بستر پسر کوچکش رفت، صدای بهم خوردن ظرفها از داخل آشپزخانه می آمد. همبوشی دستش را روی پیشانی کودک گذاشت، بدنش چون کوره آتش بود. احمدهمبوشی صدا زد: یه ظرف آب بیار بچه را باید پاشویه کنیم . پسر دیگر همبوشی با دستمالی در دست به طرف او آمد و همسرش در حالیکه ظرفی پر از آب در دست داشت جلو آمد و گفت: پاشویه برایش اثری نمی کند، کمی گلاب داخل آب ریختم شاید زودتر تبش پایین بیاید. همبوشی به طرف او برگشت و گفت گلاب؟! زینب سرش را تکان داد و ظرف آب را به طرفش داد و گفت: بگیر، من بروم کمی اسپند بیاورم،شاید چشم زخمی به بچه رسیده، آخر طفل چند ماهه به چشم نزدیک است. همبوشی با صدای بلند فریاد زد: اسپند لازم نکرده، بشین بچه را پاشویه کن. زینب ناگهان یادش آمد که همبوشی گفته به دود اسپند حساسیت دارد، چشمی گفت و کنار بستر پسرکش نشست. در این حین صدایی کنار گوش همبوشی شروع به وز وز کرد و ناگهان پسر کوچک و تب دار که انگار در خواب بود با فریاد جیغ وحشتناکی از خواب پرید و همانطور که به جای خالیی در کنار پدرش چشم دوخته بود، پشت سر هم جیغ می کشید زینب پسرک را در آغوش گرفت و شروع کرد به گفتن بسم الله و احمد همبوشی با سرعت از جا بلند شد و از ساختمان خارج شد و به سمت زیر زمین رفت و عجیب اینکه با رفتن همبوشی، پسرش آرام گرفت. احمدبصری وارد زیر زمین شد، در را بست و همانطور که به سمت تخت چوبی می رفت، فریاد زد: چرا نمیشه؟ چرا نمی تونی؟ مگر تو موکل قوی نیستی که هر کاری را می توانستی انجام دهی؟ خوب کار به این کوچکی را چه طور نمی توانی انجام دهی؟ یعنی آن مرد اینقدر روحش قوی و ایمانش محکم است که تو قادر به انجام هیچ کاری نیستی؟ ناگهان صدای ترسناک و نخراشیده ای به گوش رسید: نه! آن مرد آنقدر قوی نیست که قدرت من نتواند بر او غلبه کند اما... احمد فریاد زد اما چه؟! صدا دوباره بلند شد: اما او به جایی پناه برده که در قدرت ما نیست به آنجا وارد شویم، او در پناه بزرگ مردی قرار گرفته که ابلیس هم از آن بزرگ مرد هراس دارد، همانا هر کس در پناه علی بن ابیطالب باشد انگار به ریسمان محکم الهی چنگ انداخته و خودش را در حصاری قرار داده که نه من و نه قدرتمند تر از من قادر نخواهد بود به آن آسیبی بزند. همبوشی آهی کشید و گفت: این علی کیست که دشمنانش هم اینچنین ستایشش می کنند؟! صدا بلند شد: واقعیتی ست غیر قابل انکار، تا آن مرد در حرم علی بن ابیطالب حضور داشته باشد از دسترس ما خارج است، باید به طریقی او را به بیرون کشانیم تا... احمد همبوشی فریادی زد و گفت: ساکت باش! نه وقتش را دارم و نه کسی را که اینکار را برایم انجام دهد. ناگهان چیزی به فکرش خطور کرد، سریع از جا بلند شد و از زیر زمین خارج شد و به سمت ساختمان رفت و بعد از دقایقی در حالیکه لباسش را عوض کرده بود و با تیپ و قیافه ای که به طلبه ها شباهتی نداشت از در ساختمان بیرون آمد. کفش هایش را پوشید و با شتاب به طرف در خانه حرکت کرد. زینب که فکر می کرد همسرش دنبال دوا و درمان پسر هست، صدایش را بلند کرد و گفت: خدا خیرت بدهد، تا پسرمان از دست نرفته دارو به ما برسان و اما نمی دانست که همسرش در فکری شیطانی دست و پا می زند و اصلا حرف او را نشنیده است. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🎞🎞🎞🎞🎞🎞
سامری در فیسبوک 🎬: احمدبصری در طول خیابان با سرعت به پیش میرفت و هراز گاهی به عقب برمی گشت تا اگر تاکسی یا ماشینی بود سوار شود تا زودتر به مقصد برسد. بالاخره بعد از طی مسیری به جایی رسید که تاکسی موجود بود و سوار شد و مقصدش را گفت، اینقدر عجله داشت که بر خلاف طبیعت خسیسی که داشت تاکسی را دربست به مقصد قهوه خانه نجم الدین کرایه کرد. بعد از گذشت نیم ساعتی به محل مورد نظر رسید و سراغ ابو رحمن را گرفت، مردی میانسال درحالیکه دو فنجان قهوه عربی داخل سینی کوچک مسی داشت به سمتش آمد. روی صندلی آهنی زنگ زده کنار احمد همبوشی نشست و سینی را روی میز قرار داد و گفت: بفرمایید امرتان؟ احمد همبوشی که فکر می کرد ابورحمن او را بشناسد و نیاز به گفتن کلمه رمز نباشد،با تعجب نگاهی به ابورحمن کرد و گفت: می خواستم ببینم برای ساخت ستاره شش پر کجا مراجعه کنم؟! نیش ابو رحمن تا بنا گوش باز شد بطوریکه دندان های زرد و کرم خورده اش را به نمایش گذاشت و گفت: درست امدی احمدالحسن! ادرس دقیق است و خودم برایت ستاره شش پر می سازم و با زدن این حرف قهقه بلندی زد،بطوریکه توجه اطرافیان را به خود جلب کرد، احمدهمبوشی دستش را روی دست ابورحمن گذاشت و گفت: چکار می کنی مردک! الان همه به ما نگاه میکنند و بعد همانطور که از زیر چشم اطراف را می پایید گفت: به کمک احتیاج دارم، مأموریتم را آغاز کردم و لازم است زهر چشمی از یک جوانک معاند که در ابتدای کار، موی دماغمان شده بگیرید، او خود را دخیل به حرم علی بن ابیطالب کرده، باید فردی را بفرستی... ابو رحمن به میان حرف او پرید و گفت: صبر کن احمدالحسن، راستش از آنجا برایت پیغامی رسیده بود که می خواستم امشب بیایم و به شما برسانم، منتها شما زودتر آمدید و بعد سرش را پایین آورد و صدایش را آرام تر کرد و ادامه داد: پیغام داده اند که تعلل نکن و مأموریتت را شروع کن اما این کار را به هیچ وجه از نجف کلید نزن، چرا که در نجف علمایی حاذق و کارکشته وجود دارد که با اوردن دلیل و برهان ، حیله تو را رو می کنند و تمام زحمات چندین و‌چند ساله همه را برباد می دهند. همبوشی نفسش را محکم بیرون داد و گفت: من ماموریتم را شروع کردم و اینک هم باید به من کمک کنی، دوما اگر اینجا کارم را شروع نکنم از کجا شروع کنم؟! ابو رحمن شانه ای بالا انداخت و گفت: برای کمک به تو در نجف، معذورم و شرمنده، چون به من حکم شده در نجف به هیچ وجه با تو همراهی نکنم زیرا آخرش رسوایی و ندامت هست، امر شده که به زادگاه خودت برگردی و ماموریتت را از بصره شروع کنی و این چندین دلیل دارد، اول آنکه آنجا دوستانی داری که همراهیت خواهند کرد و از آن مهم تر اینکه سطح سواد دینی مردم بصره به اندازه نجف نیست و مردم ساده لوح بسیاری دارد که به خاطر ارادتشان به امام دوازدهم شیعیان، جذب مکتب و فرقه ای که تو راه می اندازی خواهند شد، پس همان کن که به تو امر شده وگرنه با خودشان طرفی... همبوشی فنجان قهوه را که حالا سرد شده بود برداشت و یک نفس سرکشید و از جا بلند شد و همانطور که دست از پا درازتر آنجا را ترک می کرد گفت: به آنها بگو که همان کاری را که خواسته اند انجام می دهم. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🎞🎞🎞🎞🎞🎞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹 آنچه که به خاطرش به ، دعوت شدید💌 📣 توجه📣 🔻ارزاق معنوی روزانه : 🌕روز شنبه 🌖روز یک شنبه 🌗روز دوشنبه 🌘روز سه شنبه 🌑روز چهارشنبه 🌒روز پنج شنبه 🌓روز جمعه 🌔عصر جمعه تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم 🔹🔸💠🔸🔹 🔻خداشناسی ۲۸ جلسه صوت شناور 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مرگ پژوهی ۹۵ جلسه صوت شناور ۱۶ جلسه صوت شناور ☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻معادشناسی ۶۱ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻شیطان شناسی ۵۴ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻مباحث معرفتی ☆۴۵ جلسه صوت شناور 🔹️🔸️💠🔸️🔹️ 🔻مباحث اخلاقی ۲۷ جلسه صوت شناور ۴۸ جلسه صوت شناور ۵۸ جلسه صوت شناور ۷۶ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 کتاب صوتی جان فدا، ۱۰ قسمت 🔹🔸💠🔸🔹 🔻کلیپ های عبرت آموز ☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب ☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر! ☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کندتوبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی 🔰 ادامه دارد با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱 ◇💠◇💠◇💠◇💠◇ @montazeraan_zohorr ◇💠◇💠◇💠◇💠◇
دل بردے و من ماندم و چشمی که شب و روز، وامانده به این پرسشِ دیرین که کجایی؟!...🌱` مایارندیده‌تب‌معشوق‌کشیدیم سلام_ماه_پنهانم
🟢🔷 یک پیام از خداوند مهربان برای شما 🔹🔸حــــدیث قــــدسی : « در خلوت خود به اندیشه بنشین و در تنهایی خود سخنان مرا بشنو ، نعمت‌های مرا بشمار ، خطاهای خودت را به یاد آور ، محبتم را در دل دیگران بینداز و مهربانی‌های مرا برایشان بازگو کن » ✨ بسم الله الرحمن الرحیم حدیث قدسی ای فرزند آدم! هر روز که می گذرد از ایّام عمرت کم می گردد و تو خبر نداری و هر روز ، روزی من به تو می رسد ولی تو شکر آن را به جای نمی آوری ، نه به کم قانع می شوی و نه به زیاد سیر می گردی. ای فرزند آدم! هیچ روز جدیدی نیست مگر اینکه از ناحیۀ من روزی جدیدی به تو می رسد و هیچ شبی نیست مگر اینکه ملائکه من عمل قبیحی از ناحیۀ تو به من گزارش می کنند ، رزق مرا می خوری و نافرمانی مرا می کنی و هر وقت مرا بخوانی درخواست تو را اجابت می کنم. خیر من به سوی تو سرازیر است و حال آنکه شرّ تو به سوی من بالا می آید. چه خوب مولائی هستم من و چه بد بنده ای هستی تو. ( هرگاه ) از من خواسته ای داشتی به تو عطا کردم و بدی های تو را یکی پس از دیگری می پوشانم ، من از تو خجالت می کشم ولی تو از من حیا نمی کنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ نیایش با حضرت عشق 🌺🍃 🌺الـهـى🙏 دردهايي هست كه نمي توان گفت و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست 🌺الـهـي🙏 اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند 🌺الـهـي🙏 تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود 🌺الـهـي🙏 با اين همه باكي نيست زيرا من همچو تويي دارم تويي كه همانندي نداري رحمتت را هيچ مرزي نيست اي تو خالق دعا و مالك آمیـــن 🙏 📚صحیفه سجادیه📚
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ            🦋 🦋 📗تفسیر 📖 هـرروز انس با قرآن مجید 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 ❀‏ موضوع ❀‏ ✍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ📜 📖❀‏سوره الروم/آیہ(۱۸و۱۷و۱٦) اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖمْ بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖمِ 🔺«١٦» ﻭَﺃَﻣَّﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍْ ﻭَﻛَﺬَّﺑُﻮﺍْ ﺑِﺂﻳَﺎﺗِﻨَﺎ ﻭَﻟِﻘَﺂﻱِ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓِ ﻓَﺄُﻭْﻟَﺌِﻚَ ﻓِﻲ ﺍﻟْﻌَﺬَﺍﺏِ ﻣُﺤْﻀَﺮُﻭﻥَ 🔻ﻭ ﺍﻣّﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﭘﺲ ﺍﺣﻀﺎﺭﺷﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﺬﺍﺑﻨﺪ. 🔺«١٧» ﻓَﺴُﺒْﺤَﺎﻥَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺣِﻴﻦَ ﺗُﻤْﺴُﻮﻥَ ﻭَﺣِﻴﻦَ ﺗُﺼْﺒِﺤُﻮﻥَ 🔻ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻨﺰﻳﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺐ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ ﺩﺭﻣﻲ ﺁﻳﻴﺪ. 🔺«١٨» ﻭَﻟَﻪُ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﻮَﺍﺕِ ﻭَﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَﻋَﺸِﻴّﺎً ﻭَﺣِﻴﻦَ ﺗُﻈْﻬِﺮُﻭﻥَ 🔻ﻭ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻫﻨﮕﺎم ﺷﺐ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻇﻬﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ، ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺍﻭﺳﺖ. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🔍❀‏ تفسیرنور❀‏📚 🔹✍🏻ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ:💠 ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻱ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺻﺒﺢ ﻭ ﻇﻬﺮ ﻭ ﺷﺎم ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ «ﻓﺴﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ» ﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ «ﻟﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪ»، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﺣﻤﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺧﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 📌ﭘﻴﺎم ﻫﺎ: ١- ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ، ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﻱ ﻫﺎ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﺩﻫﻴﻢ. «ﻓﺎﻣّﺎ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ... ﻭ ﺍﻣّﺎ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻛﻔﺮﻭﺍ...» ٢- ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺁﻳﺎﺕ ﻭ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺍﺯ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻋﻨﺎﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ. «ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻛﻔﺮﻭﺍ ﻭ ﻛﺬّﺑﻮﺍ ﺑﺂﻳﺎﺗﻨﺎ ﻭ ﻟﻘﺎء ﺍﻟﺂﺧﺮﺓ» ٣- ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ. «ﻛﻔﺮﻭﺍ ﻭ ﻛﺬّﺑﻮﺍ... ﻓﺎﻭﻟﺌﻚ ﻓﻲ ﺍﻟﻌﺬﺍﺏ» ٤- ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﻱ ﻧﻤﺎﺯ، ﺫﺍﺕ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﻟﻬﻲ ﻧﻴﺰ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ. «ﻓﺴﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ ...» ٥ - ﺑﻌﻀﻲ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ، ﺑﺮﺍﻱ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. «ﺣﻴﻦ ﺗﻤﺴﻮﻥ ﻭ ﺣﻴﻦ ﺗﺼﺒﺤﻮﻥ» ٦- ﺗﻨﺰﻳﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻋﻴﺐ ﻫﺎ، ﺑﺮ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺍﻭ ﺗﻘﺪّم ﺩﺍﺭﺩ. «ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ - ﻟﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪ» ٧- ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﺣﻤﺪ، ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎ (ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ) ﻭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻳﻚ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ. «ﺗﻤﺴﻮﻥ - ﺗﺼﺒﺤﻮﻥ - ﺍﻟﺴّﻤﻮﺍﺕ ﻭﺍﻟﺎﺭﺽ» 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐🌸 🔹❀‏ حدیث روز 🔹❀‏ 🕋 رسول خدا صلي الله عليه و آله : 🔺ثَلاثَةٌ يُحِبُّهَا اللّه ُ سُبحانَهُ : القِيامُ بِحَقِّهِ ، وَالتَّواضُعُ لِخَلقِهِ ، وَالإِحسانُ إلى عِبادِهِ . 🔻خداوند سبحان ، سه چيز را دوست مى دارد : به جا آوردن حقوقش ، فروتنى براى خلقش و نيكوكارى به بندگانش . 📚✍تنبيه الخواطر : 2 / 121. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐✾🌸 🗓️ امروز: شنبہ     ☀️۲۸/بهمن/١٤٠٢/۱۱           🌙 ۰۷/‌شعبان/١٤٤۵/۰۸           2024/02/Feb/17🌲 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 💠 ذڪـرِ روز 🕋 یا رب العالمین  اے پروردگار جهانیان ذکرخاص روز شنبه 💠 یاحی یاقیوم. ۱۰۰۰ مرتبه 🔷🔸ذڪر روز شنبه موجب بے نیازے مے شود. ذڪر روز شنبه به اسم 🌹 رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. روایت شده ڪه در این روز زیارت حضرت رسول الله(صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) خوانده شود.. 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🤲اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ  💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩 🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ          🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸