#رمان
ازسیمخاردارنفستعبورکن
#قسمت_96
نگاهی به من انداخت. من هم با نگاهم التماسش کردم. لبخند زورکی زدو گفت:
–والا یه وقتهایی از دست منم کاری پیش نمیره، بیشتر تصمیمات زندگی مارو پسر بزرگم می گیره، امروزم می خواستم بگم بیاد.ولی آرش نذاشت.
اما چشم، اگه واقعا کاری از دستم برمیومد و کاری به اختیار من بود، حتما.
من خوشبختی بچه هام رو می خوام. اگه حمایت من کمکی می کنه، من که حرفی ندارم.
مادر راحیل تکیه داد به پشتی مبل و گفت:
–گاهی حتی یه حمایت کلامی از بزرگ تر خانواده برای آدم دل گرمیه، بخصوص توی خانواده شوهر، اگرمادر شوهر هوای عروس رو داشته باشه، تو اون خونه تشنج کمتره.
به هر حال شرط من اینه، بعد نگاهی به من انداخت و گفت:
–اکه برادرتون تصمیم گیرنده بودند، خب باید اجازه می دادید میومدند تا با ایشون هم آشنا می شدیم و صحبت می کردیم.
احساس کردم کمی با دلخوری حرف میزنه، واسه همین برای جبران حرف مادرم گفتم:
–منظور مامان اینه که در مورد مسائل خونه و مسائلی که به مامان مربوط میشه و این چیزا تصمیم می گیرند. وگرنه در مورد زندگی من خودم تصمیم می گیرم. بعد نگاه پر ازعجزم را به مادر دادم.
مادردست هایش را در هم گره زدو گفت:
–بله، درسته، حالا با پسر بزرگمم آشنا میشید. بعد لبخند محوی زدوادامه داد:
من حیرون این شرطتون موندم.
معمولا شرط خانواده ی دختر، مهریه ی بالاست یا سند باغ و ویلایی چیزی، اونوقت شرط شما حمایت مادر شوهره.
به نظر من که آسونترین شرطه... و بعدش لبهایش به لبخند کش امد.
مامان راحیل هم لبخندی زدو گفت:
–مهریه، مهر هر مردی نسبت به همسرش هست. پس زوجی که می خوان باهم زندگی کنند باید خودشون مهر روتعیین کنند.
این مهربونی دل پاک شمارو می رسونه که میگید شرط من آسونه.
به نظرم امد مادر راحیل زن سیاست مداریه، حرفهایش من رو به فکر می برد...آرام به مادرم گفتم که اجازه بگیرد تا دوباره با راحیل حرف بزنم.
مادر هم زیر لبی گفت:
–شما که هر روز هم رو می بینید دیگه چه صحبتی؟
– لازمه، شما بگو، من بعدا براتون توضیح میدم مامان جان.
مادر نگاهی به من انداخت که یعنی چقدر درد سرداری...
بعد نگاهش را از من گرفت و به مادر راحیل دوخت و لبخند زدوگفت:
–اگه اجازه بدید بچه ها با هم یه صحبتی بکنند.
مادر راحیل لبخندی زدوگفت:
–خواهش می کنم. بعد رو کرد به راحیل و گفت:
–دخترم آقا آرش رو راهنمایی کن برید توی اتاق صحبت کنید.
راحیل هم با همون وقار همیشگی گفت:
–چشم.
بعدبلند شدو راه افتاد. نزدیک من که رسید زیر لبی گفت:
–بفرمایید.
همانجور که بلند می شدم یک دستمال کاغذی برداشتم تا عرق پیشانیم را پاک کنم. ناغافل چشمم خورد به مادر، همچین محو راحیل شده بود که دهنش باز بود.
لبخندی زدم و در دلم گفتم، مادر جان مطمئنم عاشقش میشی، صبر کن عروست بشه.
وقتی وارد اتاق دونفره خودش و خواهرش شدم از دیدن تابلو شعرهایی که به دیوار بود تعجب کردم، بخصوص یکی از آنها که قاب خیلی قشنگی داشت.
محو تابلوها بودم که صدای راحیل مرا به خودم آورد.
–لطفا بفرمایید بنشینید.
لبه ی یکی از تختها نشستم و گفتم:
–شما هم شعر دوست دارید؟
ــ بله خیلی.
با اشاره به تابلوها گفتم:
–خط خودتونه؟
ــ نه.
ــ پس کی نوشته؟
ــ یه آشنا.
نگاهم را از تابلوها برداشتم و روی جز جز اتاقش چرخاندم.
کاملا معلوم بود اینجا اتاق دختره. آنقدرکه همه چی با سلیقه و مرتب بود.
دلم می خواست هدیه ایی که به او داده بودم را هم یک جایی در اتاقش می دیدم، ولی نبود.
نگاهش را روی خودم احساس کردم، نگاهم را سر دادم در چشم هایش، حسابی غافلگیر شدو نگاهش را دزدید.
ولی من دلم می خواست نگاهش کنم. همانجور که نگاهش به پایین بود گفت:
–چی می خواستید بگید؟
سکوت کردم.
وقتی سکوتم کمی طولانی شد سرش را بالا آوردو با تعجب نگاهم کردو گفت:
– خوبید؟
همانجور که با لبخند نگاهش می کردم گفتم:
–پیش شما همیشه خوبم.
این بارسوالی نگاهم می کرد، کمی فکر کردم و گفتم:
– چیزی شده؟
نفسش را عمیق بیرون دادو گفت:
–چیزی نشده فقط منتظرم ببینم چی می خواهید بگید. فکر کنم یادتون رفته واسه چی اینجا امدیم.
خنده ایی کردم و گفتم:
–آهان، راست
می گید، نمی دونم چرا شما رو می بینم همه چی یادم میره.
سرش را پایین انداخت و حرفی نزد.
من هم آرام گفتم:
–می خواستم ازتون یه سوالی بپرسم. جوابش هم برام مهمه.
آرام گفت:
–بپرسید.
ــ شما برای چی نظرتون عوض شد. آخه جوابتون منفی بود قبلا.
یعنی به خاطر اصرارهای من نظرتون عوض شده، یا دلتون برام سوخته، یا کم آوردید و حوصله ی...
حرفم رو بریدوگفت:
–این چه حرفیه، مگه یه عمر زندگی شوخی برداره که دلم بسوزه.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
خانواده آسمانی 35.mp3
12.53M
#خانواده_آسمانی ۳۵
#استاد_شجاعی 🎤
#حجتالسلام_قرائتی
💭خیالهای ما، تعیین کننده نمرهی رشد ماست.
※ هر چقدر ترازوی خیال ها و هوسهایمان در بخش انسانی سنگینتر میشود؛
⚡️ از بخشهای دیگر خالی تر شده و ضریب رشدمان بالاتر و سریعتر خواهد بود.
#انسان_شناسی
#نگاه_و_خیال
#تولد_حقیقی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
حضرت مهدی علیه السلام در توقیعی شریف در پاسخ به برخی پرسشها میفرماید:
در خصوص علت غیبت سؤال کرده بودید خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«ای اهل ایمان از چیزهایی سؤال نکنید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت میشوید»
بدانید که هرکدام از پدران من بیعت یکی از طاغوتهای زمان خویش را برگردن داشتند؛ ولی من وقتی قیام میکنم، بیعت هیچ یک از گردنکشان و طاغوتهای زمان را بر گردن ندارم.
کتاب الغیبة ص ۲۹۰
کمال الدین و تمام النعمة ج ۲ ص۴۸۳
مائده، آیه ۱۰۱.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
به زمین بچسبید و بر بلاها صبر کنید. دستها و شمشیرهایتان را در جهت خواستهای زبانتان به حرکت در نیاورید و نسبت به آنچه خداوند برای شما در آن عجله قرار نداده، عجله نکنید. اگر کسی از شما در رختخواب بمیرد، اما نسبت به خدا و رسول و اهل بیت رسول صلوات الله علیهم اجمعین شناخت و معرفت داشته باشد، شهید از دنیا رفته و اجر او با خدا است و آنچه را از اعمال نیک نیّت داشته، پاداشش را خواهد برد و همان نیّت خیر او در ردیف به کار گرفتن شمشیر است. بدانید که برای هر چیز مدّت و سرآمدی است.
نهج البلاغه
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✨ بشارت بیستم: حدیث فتنه ی شام
(مبشرات در مورد نزدیکی ظهور)
🔥 پست ویژه:
🔖 قسمت اول:
فتنهی شام در سالهای قبل از ظهور و بررسی میزان تطبیق آن با جنگ داخلی سوریه
✨ در این پست قصد داریم دو روایت از روایاتی که قبلا با موضوع نشانههای ظهور ذکر کرده ایم را دقیقتر و در ارتباط با حوادث روز دنیا، بررسی کنیم.
✅ از سعید بن مسیّب روایت شده که گفت:
🔸 «فتنه ای در سرزمین شام پدید میآید که ابتدای آن همچون بازی کودکان است و پس از آن دیگر کارشان سامان نپذیرد و دیگر نیرویی نخواهند داشت تا آنکه ندا کنندهای از آسمان فریاد سردهد، بر شما باد، به فلانی روی آورید و در آنحال دستی برآید و اشاره کند.» (۱)
در این روایت چند نکته مهم وجود دارد:
1⃣ این فتنه در سرزمین شام بوجود میآید.
2⃣ ابتدای فتنه، مانند بازی کودکان است.
3⃣ این فتنه ادامه دار خواهد بود و تا زمان رخ دادن ندای آسمانی یاد شده، که مردم را به سمت حضرت مهدی (ع) دعوت میکند، طول میکشد.
✅ در روایتی دیگر از پیامبر (ص) رسیده است که فرموده اند:
🔸 «فتنه چهارم ۱۸ سال طول میکشد و به هنگام خود پایان میپذیرد و نهر فرات از کوهی از طلا بیرون میآید و مردم بهگونهای بر آن هجوم میآورند که از هر نه نفر هفت نفر به هلاکت میرسند» (۲)
از این حدیث و احادیث مشابه مشخص میشود که:
4⃣ زمان این فتنه هجده (در بعضی احادیث دوازده) سال طول میکشد.
🔰 حال حوادث زیر را که در سالهای اخیر در سوریه رخ داده مرور میکنیم:
💥 حدود ۱۲ سال پیش، در مدرسه ای به نام اربعین واقع در شهر دَرعا سوریه، چند کودک دست به اقدامی زدند که در آن هنگام هیچ کسی فکر نمیکرد، کار آنها جرقه ی چه حوادثی میشود و چه عواقبی وحشتناکی در پی خواهد داشت.
📆 در تاریخ شنبه، ۷ اسفند ۱۳۸۹ شمسی، ۲۲ ربیع الاول سال ۱۴۳۲ قمری، در این مدرسه، کودکانی به تقلید از آنچه در تلویزیون از کودکان تونسی آموخته بودند، شعارهایی بر ضد حکومت سوریه و بشار اسد بر روی دیوار مدرسه شان دیوارنویسی کردند.
بعد از آن ماموران پلیس به دستور دستگاههای امنیتی جلوی درب مدرسه مستقر شدند و مدرسه زیر نظر گرفته شد.
📝 چند روز بعد دستگاه امنیتی از مدیر مدرسه الاربعین خواست تا نوشته ای با دست خط همه دانش آموزان مدرسه، به سازمان اطلاعات ارسال شود.
🚓 دستگاه امنیتی با بررسی این دست خطها، دوازده دانش آموز کلاس هفتم را به دلیل شعارنویسی مذکور بر روی دیوار مدرسه بازداشت کرد.
🗣 در واکنش به این اتفاق، عده ای از ساکنین دست به تظاهرات ضد دولتی زدند و دولت سوریه هم با آنها مقابله کرد.
💰 در این هنگام مخالفان حکومت و گروههای تروریستی که فرصت را مغتنم دیدند به پشتیبانی برخی دولتهای غربی، تُرک و عربی آشوب و هرج و مرج گسترده ای در سراسر سوریه ایجاد کردند و قسمتی از مردم به خصوص سَلَفیها را با خود همراه کردند.
🪓 شهرهای سوریه یکی پس از دیگری به دست شورشیان تصرف شد و گروههای تروریستی مختلفی مثل داعش و النصره (شاخه القاعده در سوریه) شکل گرفتند.
💣 سپس داعش به کشور عراق هم نفوذ کرده و به آن لشکر کشید و خیلی زود مناطق زیادی از عراق را تصرف کرد و حتی تا نزدیکی فتح بغداد پیش رفت.
🛡 اگرچه با کمک ایران و رشادت مجاهدان، جبهه مقاومتی مقابل آنها شکل گرفت و در نهایت حکومت داعش نابود شد ولی هنوز فتنه ی سوریه ادامه دارد و گروههای مختلف تروریستی، مناطق مختلفی از کشور سوریه را در دست دارند.
⚰ طبق آمار و تخمینها، تاکنون بر اثر جنگ داخلی سوریه، بیش از ۵۰۰ هزار نفر کشته و میلیونها نفر زخمی شده اند.
⛺️ همچنین بیش از ده میلیون نفر خانه خود را از دست داده و آواره شده اند.
🇸🇾 با وجود آنکه در حال حاضر قسمت اعظم سوریه در اختیار دولت این کشور است ولی قسمت بزرگی از بخش شرقی و شمال شرقی آن در اختیار کردهای مورد حمایت آمریکا، محدوده ای در جنوب آن در اشغال مستقیم ارتش تروریست آمریکا، قسمتی از شمال در اختیار تروریستهای سلفی و مخالف دولت و بخشی از نوار شمالی آن در اشغال ارتش ترکیه است. علاوه بر اینها هنوز داعش هم در قسمت هایی از بیابانهای آن فعالیت دارد.
💡 همانطور که بیان کردیم، جنگ داخلی سوریه مشابه آنچه در احادیث آمده، با بازی کودکان شروع شده و سال هاست که ادامه دارد. اگرچه نباید برای زمان ظهور امام زمان (عج) تاریخ قطعی تعیین کرد ولی به نظر میرسد که روایات مذکور شباهت بسیار زیادی با وضعیت فعلی و فتنه ی جاری در کشور سوریه دارد. همچنین وقتی این وضعیت را در کنار دیگر نشانههای ظهور و بشارت بزرگان قرار دهیم، امیدها به نزدیکی ظهور بسیار تقویت میشود.
( ادامه دارد ...)
🏷 #امام_زمان (عج) #ظهور #شام #فتنه
✨ بشارت بیستم: حدیث فتنه ی شام
(مبشرات در مورد نزدیکی ظهور)
🔥 پست ویژه:
🔖 قسمت دوم:
(ادامه پست قبلی)
⭕️ حال میتوانیم بررسی کنیم که چقدر نزدیک؟
⏳ طبق حدیثی که در ابتدای این پست ذکر شد، از اول فتنه ی شام تا زمان ندای آسمانی هجده سال (در بعضی احادیث دوازده سال) طول میکشد. اگر فتنه فعلی سوریه همان فتنه شام در احادیث باشد، با توجه به این که شروع آن برای ما مشخص است (آخر سال ۱۳۸۹ شمسی)، با اضافه کرده هجده (و یا دوازده) سال به آن میتوان زمان تقریبی ندای آسمانی را که در سال قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) است را حدس زد که با فرض ضعیفتر دوازده ساله بودن طول فتنه، خروج سفیانی و ندای آسمانی پیش از ظهور، در حدود سال ۱۴۰۲ شمسی و با فرض قویتر هجده ساله بودن فتنه، در حدود سال ۱۴۰۸ شمسی خواهد بود.
🚨 در نهایت مجددا بر نکات ذیل تاکید میکنیم:
1⃣ به هیچ عنوان نباید به صورت قطعی بر یکی بودن فتنه ی فعلی سوریه و فتنه ی شام در احادیث تاکید کرد و تاریخی قطعی برای ظهور مشخص کرد. بلکه تاریخهای مذکور، تاریخ هایی هستند که امید نزدیکی ظهور در آنها برای ما بسیار زیاد است. ان شاء الله
2⃣ اگر تاریخ های فوق گذشتند و ندای آسمانی و خروج سفیانی اتفاق نیفتادند، به این معنا خواهد بود که حدس ما در تطبیق حوادث و یا تاریخ فوق اشتباه بوده است ولی حتی در این صورت به هیچ وجه نباید از نزدیکی ظهور نا امید شد و دست از دعای فرج برداشت.
3⃣ طبق احادیث معصومین و راهنمایی بزرگان، بیشترین عاملی که بر نزدیک شدن و دور شدن ظهور تاثیر دارد، آماده شدن شیعیان برای حکومت حضرت و تمایل واقعی داشتن آنها به رسیدن ظهور حضرت مهدی (عج) و تلاش در ترک گناهان و انجام واجبات است. چه بسا با آماده شدن شیعیان، ظهور حضرت در همین سال اتفاق بیفتد و یا در صورت کم کاری و گناهان شیعیان، در ظهور حضرت بدا و تاخیر حاصل شود و بر سالهای در زندان غیبت بودن ایشان افزوده شود و ظهور ایشان از تاریخی که ممکن بوده واقع شود به تاخیر بیفتد.
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
⬅️ (۱). نسخه خطی ابن حماد ص ۹۳
(۲). نسخه خطی ابن حماد ص ۹۲
🏷 #امام_زمان (عج) #ظهور #شام #فتنه
🏫 تصاویر مربوط به پست قبلی:
(بشارت بیستم: حدیث فتنه ی شام)
تصاویر مدرسه اربعین در شهر درعا سوریه که دیوارنویسی ضد حکومت چند نفر از دانش آموزان آن، جرقه شروع جنگ داخلی سوریه شد.
⭕️ قاعدتا دیوار نویسی اولیه در همان زمان پاک شده و احتمالا دیوار نویسی های موجود در این تصاویر مربوط به دوران پس از اشغال شهر توسط شورشیان است.
🏷 #امام_زمان (عج)
#ظهور #شام #فتنه