19.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ استاد شریفی به شبهه تولد امام زمان علیه السلام
تفاوت فرهنگ شیعه با نواصب
ببینید و یاد بگیرید تا چگونه جواب نواصب را بدهید
12.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«حضرت سلام الله علیه که ظهور کرد _ که ما انتظارش را می کشیم _ به ما گفت این قرآن را ببر در فلان منطقه غرب یا فلان منطقه شرق، خب ما هم باید قرآن را خوب بدانیم هم حرف کانت و دکارت و هایدگر و اینها را بدانیم...
🔹 حضرت آمد ما چه انتظاری داریم؟ انتظار داریم به ما بگوید در همین قم باش و #درس_و_بحث را اداره کن یا دستور می فرمایند که برویم جایی #تبلیغ کنیم؟ حالا برای تبلیغ رفتیم به غرب، گفتیم ما حرف های کانت را نمی فهمیم، مکتب دکارت را نمی فهمیم، حرف های هایدگر را نمی فهمیم، خب برای چه چیزی به آنجا برویم؟!...»
Maghame Valie Amrie Emam(1402-12-05)Tehran.mp3
27.2M
🌺🌅🌺🕋🌺مقام ولی امری امام
📖 شناسنامه قرآنی امام زمان (علیهالسلام)
📘 معجزه تفسیر المیزان در ارائه مطالب خالص قرآنی؛ بیان ارتباط آزر با حضرت ابراهیم (علیهالسلام) توسط خود قرآن
📗 سطح ممتاز امامت در قرآن؛ مقامی که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) به هنگام کهولت سن حائز آن شد
🔍 وجود کمترین مقدار ظلم => عدم شایستگی مقام امامت
1⃣ تفاوت هدایتگری امام و پیغمبر؛ امام 'هدایت به امر' میکند
📜🔎 ویژگی خاص امام؛ سرآمد همه انسانها در مراتب بالای 'صبر و یقین'
💡 معنای 'هدایت به امر' چیست؟
🗞 امر تشریعی: اوامری که دستورش از جانب خدا و 'تحققش به واسطه انسانها' است
❇️ امر تکوینی: اوامری که 'تماماً به خدای متعال' وابسته است و تخلف و تدریج در آن راه ندارد
2⃣ هدایتگری امام از سنخ 'گفتن' نیست، بلکه از سنخ 'بردن' است
✅ ماجرای ردالشمس توسط امیرالمؤمنین (علیهالسلام)؛ نمونهای از مقام هدایت به امر
🌌 شب قدر؛ شب نزول ملائکه و روح بر کسی که 'صاحب مقام امر' است
* سوره قدر؛ سوره احتجاج بر وجود امام
* راز حل شدن همه مشکلات در زمان ظهور چیست؟
* امام؛ تنها شخص آگاه بر تمام قواعد دقیق و عجیب حاکم بر عالم غیب و ارواح
* استدلال قرآن بر ترک تبعیت شیطان چیست؟
* شهید در تعریف قرآن: کسی که شاهد بر عالم خلق است
✅ 'ولایت تکوینی' تنها شایسته کسی است که 'شاهد بر خلق' باشد
"انسان مدرنِ قرن نوزدهمی با ادعایی جاهلانه معتقد بود بر اوج قلّهی علم و دانش ایستاده و دیگر دانشی نیست که او فرانگرفته باشد. غرور علمی انسان قرن نوزدهم خندهدار است، وقتی که میبینیم رئیس موزه اختراعات نیویورک در نامهی معروفی به مسئول مافوقش میگوید: موزه را تعطیل کنید! چرا که دیگر اختراعی نیست که بشر آن را فراچنگ نیاورده باشد و بعید است که موزهی ثبت اختراعات از این به بعد کاربری یا کارایی داشته باشد! سینمای آخرالزمانی
امروز این حرف برای ما طنز است، اما انسان قرن ۱۹ واقعاً اینگونه فکر میکرد و معتقد بود که اگر روزگاری خدایی وجود داشته دیگر امروز آن خدا نیست و مرده است. مرگ خدا را برخی از فیلسوفان قرن ۱۹ مانند نیچه با صدای بلند اعلام کردند.
بعد از این، انسان است که در جهان مانده و باید خدایی کند و چه کسی شایستهتر از «انسان غربی» برای خدایی کردن در جهانی که دیگر در آن خدایی وجود ندارد؟! او است که باید ناظم قوانین جدید باشد و تمام قوای فراطبیعی و طبیعی را به چنگ بیاورد. اما آیا واقعاً اینگونه است❓❓
"اما این نگاه، در قرن بیستم، با ویرانی تلقّی حداقلی که انسان قرن ۱۹ از دانش و علم و فناوری داشت نابود شد. تازه انسان فهمید، که فهم او آنقدر حقیر است که آن چیزی که او در قرن ۱۹ به آن علم میگفت، امروز بسیار خندهدار است و به زبان امروزی تنها معلومات عمومی تلقی میشود و مرزهای علم خیلی جلوتر از سطح فهم و دانش او است.
همهی قطعیتهایی که در قرن ۱۹ به آن قائل بودند، زیر سؤال رفت و بشر تازه فهمید که طبیعت چه رقیب سرکشی است. همهی سازههای مدرن و ظاهراً مبتنی بر علم را یک سرکشی طبیعی مانند سونامی و زلزله و یا برخورد یک شهابسنگ عظیم با زمین میتواند ویران کند. طبیعت، تمام رشتههای او را میتواند نابود کند. او گویا سرکشی طبیعت را لحاظ نکرده بود.
در نگاه پستمدرنی که بعد از مدرنیته جزماندیشانه شکل میگیرد، انسان قرن بیستمی به تمام آموزههای خود شک میکند و میگوید آن علمی که من داشتم و فکر میکردم منجی من است، شاید هلاککنندهی من است! اگر روزی یک شهابسنگ بزرگ به زمین نزدیک شد، آیا من با علم خود میتوانم مانع از برخورد با زمین بشوم؟ اگر چنین اتفاقی رخ دهد، علم میتواند در این جهان بدون خدا و فارغ از خدا من را نجات بدهد؟
"فیلمهای زیادی ساخته شدند که حاکی از این ناتوانی علم بودند. انسانهایی که در جهان بدون خدا، نمیدانند که با سرکشیهای طبیعت چه کنند؟ فیلمهایی که دربارهی برخورد شهابسنگها با زمین ساخته شد، مانند فیلم «برخورد عمیق» (Deep Impact) ساخته «میمی لدر» (Mimi Leder) محصول ۱۹۹۸، نمونههای خوبی برای این مضمون است.
البته در همان سالها نیز فیلمهای زیادی با حس و حال پایان سده و هزاره ساخته میشدند که خبر از پایان جهان میدادند. فیلمهایی که سؤالشان از انسان این بود که در قبال قوای سرکش طبیعتی که به حقِ آن ظلم کردی و اکنون علیه تو سرکشی میکند، چهکار میخواهی بکنی؟
اینجا است که وحشت زیستن تنها در جهان بدون خدا را، در رفتار انسان قرن بیستم و پایان آن میبینیم. موج زیادی از فیلمهای آخرالزمانی حکایتگر همین وحشتاند و انگار جای خالی خدا را، حالا در زندگی خود حس میکرد. اما افسوس که سالهای پایانی قرن بیستم با بازگشت بشر به ایمان رقم نخورد و بهجای اعتقادات توحیدی، به سمت خرافات مدرن، متافیزیک پستمدرن و در نهایت، موجودات خیالی رفت تا جای خالی خدا را در زندگی انسان پر کنند!