eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
311 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار مرحوم آغاسی این روزها رو میدیده ⭕️چون خون دلهایی خوردیم از این جماعت ✅حتما ببینید ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅انتشار برای اولین بار مکالمه تلفنی مرحوم با آیت‌الله رئیسی 💔ما از شما می‌خوایم دعای ویژه برامون کنید😭حاج آقا و .... دعایی که مستجاب شد؛ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️‏حالا فهمیدید چرا دشمن زن را نشونه گرفته؟ ✍حلیفه🇮🇷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂بر درد منی،درمون و طبیب 🍂تنها شدی ای آقای غریب... 🎙حاج علی پاکدامن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده آسمانی 51.mp3
15.3M
۵۱ ⚜️ زندگی مسیری است از *من* تا *خدا* مسیری هزارپیچ و تاریک ، و تو در تو ... نه کسی را یارای رفتن هست ، و نه کسی را توان به‌سلامت رسیدن! مگر آنکه از همان نوری که قرآن در توصیف چهره‌ی بهشتیان، بکار برده است، همین جا، در متن همین زندگی، با خود به همراه داشته باشد! این نور چیست؟ از کجا می‌آید ؟ چگونه راه *من* تا *خدا* را روشن و هموار می‌کند؟ علیهم‌السلام https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 امروز بازار بودیم و کلی خرید کردیم نزدیک چهار پنج روزی از رفتن کمیل میگذشت ظرف سبزه رو روی سفره هفت سینی ک چیده بودیم گذاشتیم حس وحال خوبی برای اومدن بهار داشتم یکبار دیگه به ساعت نگاه کردم یک شب بود یک و ساعت و نیم تا اومدن عید مونده بود تو خونه چرخ زدم فقط منو وعمه خانوم بیدار مونده بودیم بقیه زود خوابیده بودند ک صبح میریم حرم کسل نباشن ولی من از شدت انتظار خوابم نمیبرد کنار نرگس نشستم و به صفحه ی گوشیش خیره شدم چشمام یکم گرم شده بودند و میخواستن بسته بشن ولی دلم نمیخاست بخوابم پلکهامو بستم و زیر لب شروع به شمردن ثانیه ها کردم کم کم چشام سنگین شدند و دیگه نفهمیدم چیشد چرخی زدم و با خودم گفتم چقدر خواب صبح میچسبه به ادم صدای همهمه ای از بیرون شنیدم که پلک هامو اروم باز کردم -اوووو عیدی ما رو پیچوندی ها با شنیدن کلمه ی عیدی از خواب پریدم و شکه شده به اطرافم نگاه کردم کسی تو اتاق نبود به ساعت روی دیوار نگاه کردم ک دیدم پنج صبحه ندا اومد داخل و با خنده رو بمن گفت:پاشو تنبل خان باید بریم حرم با ناباوری گفتم:عیدشد؟ سمتم اومد وباهام روبوسی کرد:اره عزیزم عیدت مبارک دلمون نیومد بیدارت کنیم یعنی میخواستیما ولی کمیل نذاشت با گیجی گفتم:کمیل؟ -اره زنگ زده بود میخواست باهات حرف بزنه ولی وقتی فهمید خواب رفتی گفت بیدارت نکنیم بغ کرده بهش نگاه کردم و زیر لب گفتم:اصلا نفهمیدم چجوری خوابم برد باورم نمیشه شوخی میکنی ؟؟؟؟ -نه بابا شوخی چیه دستمو کشید و منو برد بیرون :برو یه ابی به صورتت بزن بیا پیش ما مشتی اب سرد به صورتم پاشیدم و دستامو رو گونه هام گذاشتم به صورتم تو ایینه خیره شدم هنوز هم گیج و منگ بودم رفتم پذیرایی که بقیه با دیدن من گفتن:به به ازاده خانوم یکی یکی باهاشون روبوسی کردم و خشک و خالی تبریکی گفتم حالم گرفته بود چقدر با خودم گفتم سال تحویل خواب نرم بیدار باشم اخرشم خوابم برد من به کمیل قول داده بودم نخوابم میخواستم صداشو بشنوم در میون اون شلوغی نرگس سقلمه ای بهم زد و گفت:چیه زیاد خوشحال نیستی -کمیل زنگ زد من خواب بودم. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀🌼🍀 🌼🍀🌼🍀 🍀🌼🍀 🌼🍀 🍀 -اوو راست میگی حیف شد دیگه نمیتونی بهش زنگ بزنی ناراحت نباش دیوونه باز زنگ میزنه -اون موقع فرق داشت بهش نگاه کردم ک گفت:نگاش کن چقدر بغض کرده زد زیر خنده و گوشیشو سمتم گرفت:بیا گفتم:چیکار کنم؟ -بخورش...بهش زنگ بزن دیگه -من ؟ -وا ازاده!!! پس کی تو دیگه...مگه نمیخوای باهاش حرف بزنی گوشیشو مردد گرفتم قلبم تند تند میزد نرگس:برو اتاق باهاش حرف بزن تنبل خانوم عید اول خواب موندی عیدای بعدی باید جبران کنی رفتم داخل اتاق دستام میلرزیدند رو اسمش زدم تا تماس برقرار شه -دستگاه مشترک مورد نظر شما خاموش میباشد هرچی زنگ زدم خاموش بود با حرص گوشی رو قطع کردم -چیشد؟ موبایلشو تو دستش گذاشتم :خاموش بود -عیب نداره عزیزم بریم حرم شاید شارژ گوشیش تموم شده لبخندی زدم و گفتم:باشه ...... با گریه به گنبد طلایی حرم اقا امام رضا خیره شدم چقدر این مرد نورانی رو دوست دا م ارزویی ک کردم تقریبا برابرده شده همونطور ک قدم میزدم و اشک میریختم برای خوشبختی همه دعا میکردم اطرافمون خیلی شلوغ بود بالاخره عید بود و شور و شوق خاصی برقرار شده بود پسر بچه ای سمتمون دوید وجعبه ی شیرینی تعارف کرد ازش تشکر کردم و گفتم میل ندارم توخونه با نرگس و نجمع کلی شیرینی خورده بودم و دیگه جا نداشتم بعد از زیارت ضریح از دور داخل صحن نشستیم تا نماز و دعا بخونیم علاوه بر نماز صبح دو رکعت نماز عشق برای خدای مهربونم خوندم و بازهم دعا کردم هوای سنگین دلم سبک شده بود نفس عمیقی کشیدم که نرگس اشکاشو پاک کرد و گوشیشو سمتم گرفت:بیا کمیله دیوونه کرده منو از بس زنگ زده گوشی رو گرفتم که با اشاره گفت:میرم یه لیوان اب بخورم میام گمونم میخواست ما راحت باشیم -سلام -سلام بر ازاده خانوم خوبی صداشو که شنیدم قلبم پر از حس ارامش شد -ممنون شما خوبید -اره به لطف شما هرچی زنگ میزدم نرگس برنمیداشت یبارم گفت ازاده داره نماز میخونه خندیدم و گفتم:حتما حواسش نبوده حرم شلوغه -قبول باشه خانومی برای منم دعا کن اولین بار بود که اینطوری باهام حرف میزد برای همین قلبم یه جوری میشد -عیدت مبارک باشه خانوم خوابالو باخجالت گفتم:عید شماهم مبارک باشه اصلا نفهمیدم چجوری خوابم برد میخواستم بیدار بمونه ببخشید دیگه -اشکال نداره فدای سرت مهم اینکه صداتو شنیدم الان سکوت کردیم مدتی گذشت که گفت:ازاده -بله -میخواستم بگم خیلی... صداش بین شلوغی گم شد -صداتون نمیاد -الوووو اونقدر ضعیف بود که دیگه نشنیدم چی گفت فقط شنیدم که چندبار صدام زد تماس قطع شد نرگس اومد سمتم ک گوشی رو دادم بهش -باهاش حرف زدی -اره ولی نمیدونم چرا اخرش صدا قطع و وصل شد -خوب الان خطا مشغوله و شلوغه ممکنه به خاطر همین باشه شونه ای بالا انداختم که محمد و ندا ونجمه سمتمون اومدند بعد از اینکه یک دل سیر زیارت کردیم برگشتیم خونه حوریه خانوم دلش میخواست زودتر برگردیم چون واسه عمه خانوم مهمون میومد وجود ما معذبشون میکرد منم ک از خدام بود فقط نرگس راضی نبود که اونم حدس میزدم برای چی باشه زنگ زد به کمیل و قرار شد شب حرکت کنه ک تا فردا بعد از ظهر برسه اینجا .... https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c