🏴 منتظران ظهور 🏴
*سرگذشتارواحدرعالمبرزخ🔥* (قسمتدهمــــ) *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۰‼️)* ==================
*سرگذشتارواحدرعالمبرزخ🔥*
(قسمتیازدهمــــ)
*سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۲‼️)*
*[خادم:یاداعـــۍَالله³¹³📿]*
سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت۱۲)
♦️خادمیاداعــــۍَالله: سلامورحمتخدمتمحبان مولا...
✅از زمانی که ما شروع به نوشتن داستان سرگذشت ارواح کردیم برای خیلی ها سوالات مختلفی پیش اومد که با ما در میون گذاشتن،
من اجمالا یه توضیح مختصری بدم در این مورد که خیلی از ابهامات و تشویشات ذهنی برطرف بشه:
💥اول اینکه با توجه به تحقیقاتی که ما داشتیم این داستان سراسر از احادیث و روایات معتبر هست که در قالب داستان برای درک و ملموس بودن برای مردم نوشته شده
که یک درکی هرچند خفیف از اعمال نیک و بد و عالم برزخشون داشته باشن.
🍀برای مثال در روایات هست که روزه گرفتن سپر مومن در برابر آتش هست. در قسمتهای بعدی نویسنده این مطلب رو به زیبایی به تصویر کشیده که برای مومن ملموس باشه. به این شکل که روح میت برای رسیدن به وادی السلام(بهشت) باید در نبرد آخر با گناه بجنگه که یکسری لوازم جنگ و دفاع بهش میدن که ضخامت سپرش بستگی به روزه هایی داشته که در دنیا میگرفته و ... امثالهم.
✨و در آخر علمایی مثل آیت الله جعفر سبحانی،و تعدادی از اساتید حوزه ی علمیه قم هم این کتاب رو خوندن و مورد تایید قرار دادن!!
ان شاالله که ابهامات بر طرف شده باشه و
اما ادامهـــی داستان:
💠با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه شوم، به شرط این که من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشت سر مرا راهنمایی کند. زیرا دیدن قیافه او برایم نوعی عذاب بود.
💥چند قدمی جلوتر رفتم و باز ایستادم و اطراف را نگریستم. حالا دیگر دهانه ابتدای غار هم پیدا نبود. تاریکی و ظلمت بر همه جا حاکم شد.
🍂ترس عجیبی در وجودم رخنه کرده بود. گناه را صدا زدم، اما هیچ جوابی نشنیدم. با وحشت برای مرتبهای دیگر صدایش زدم. وحشت و اضطراب لحظهای راحتم نمینهاد.
در اطراف خود چرخی زدم تا شاید راه گریزی بیابم، اما دیگر نه ابتدای دهانه غار را میدانستم کجاست نه انتهای آنرا.
◾️بی اختیار نشستم و مبهوتانه سر به گریبان ندامت فرو بردم. غم و اندوه در دلم لبریز شد، و از دوری و فراق دوست با وفا و مهربانم نیک بسیار گریستم.
🌻هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوشهایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد.
💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد.
🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، بر جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم.
تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون میآمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم.
🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد:
البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند...
ادامهـــدارد....✍🏻
📗کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی.
با تایید عده ای از علمای حوزه علمیه قم🙂💕
*#خادِم:یاداعـــۍَالله³¹³📿*
*سرگذشتارواحدرعالمبرزخ🔥*
(قسمتیازدهمــــ)
*سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۳‼️)*
*[خادم:یاداعـــۍَالله³¹³📿]*
سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت۱۳)
🔵عاقبت ریا
هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم.
🔆 نیک که به راحتی می توانست قدم بردارد، با دیدن وضع من به عقب برگشت و از من خواست که دستم را برگردن او آویزم، تا شاید کمکم کند.
❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم،
✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد.
🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟
🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد.
💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟
✨نیک لبخندی زد و گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت سا
✨🕊🌙🌼🌹🌼🌙🕊✨
♥️سلام آقا_جان ❤️
🌼 هر کسی را که پسندی بشود #خادم تو
🌾 خدمت #شاه کجا نوکر سربار کجا
🌹 قصه #عشق من و زلف تو دیدن دارد
🌼 نرگس مست کجا همدمی #یار کجا
🍂✨🌹
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✨🕊🌙🌼🌹🌼🌙🕊✨
♥️سلام آقا_جان ❤️
🌼 هر کسی را که پسندی بشود #خادم تو
🌾 خدمت #شاه کجا نوکر سربار کجا
🌹 قصه #عشق من و زلف تو دیدن دارد
🌼 نرگس مست کجا همدمی #یار کجا
🍂✨🌹
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
#حدیث_نگاه_به_نامحرم
✨حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
کسی که چشمان خود را از نگاه حرام به زنی پر کند، خدای بزرگ و بلند مرتبه در روز قیامت چشمان او را با میخهای آتشین پر کرده و از آتش انباشته میسازد تا حساب مردم به پایان رسد، آنگاه فرمان میدهد که او را به آتش جهنم برند.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
🔷سوره مبارکه دخان
⭐️الرّّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الدُّخَانِ فِی لَیْلَهًْ أَصْبَحَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ.
✍️پیامبر (صلی الله علیه و آله)- کسیکه سورهی دخان را در شبی بخواند در حالی صبح میکند که هفتادهزار فرشته برای او طلب آمرزش میکنند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۴۶
#نیایش_صبحگاهی
⚜تنها معبودم !
قبله نمای دلم را به سمت تو میکنم ،
آرامش وجودم را پر میکند ،
میدانم کائنات ، گوش به فرمان من و گوش به زنگ اندیشه هایم هستند ،
تا ببینند من با اندیشه هایم چه فرمانی به آنها میدهم، تا برایم عملی کنن ،
تا با تو قرین شده ست جانم ، روح و روانم...
به هر جا که رو کنم ، فقط زیبایی ها را میبینم.
وقتی عشق الهی در دلم جای بگیرد ،
موجودی فرا زمینی و آسمانی میشوم....
⚜خدایا !
به لحظه لحظه زندگی ام برکت ببخش....
الهی آمین 🤲