رمان واقعی«تجسم شیطان۲»
#قسمت_نهم 🎬:
فاطمه، حسین را انقدر ناز و نوازش کرد که حسین خوابید و چشمهای فاطمه هم سنگین شد و کم کم خوابش برد.
در صحرایی وسیع و تاریک بود،هیچ کس اطرافش نبود ناگهان زنی با چهره ای آتشین و مارهای بر دوشش با قدم هایی بلند به سمت فاطمه آمد.
فاطمه از دیدنش هول کرده بود، نمی دانست به کدام طرف برود اما میدوید تا از آن زن ترسناک دور شود، فاطمه می دوید و صدای پایی که مثل سم حیوان بود را پشت سرش می شنید. هر چه او سرعتش را بیشتر می کرد،صدای سم هم تندتر میشد،فاطمه جیغ بلندی کشید و چشمانش را باز کرد.
در حالیکه نفس نفس میزد، اطرافش را نگاه کرد و متوجه شد انگار خواب بد میدیده و اینک روی تختخواب است،یک طرفش حسین خوابیده و یک طرفش روح الله به خواب رفته بود.
فاطمه صورتش را به طرف حسین کرد، همانطور که حس می کرد کل تنش زیر عرق است،دستش را بالا آورد و شروع به نوازش موهای حسین کرد و همزمان متوجه شد که دستی داخل موهایش است، فاطمه به گمان اینکه روح الله متوجه کابووس او شده و مشغول نوازش موهایش است، لبخندی زد، که متوجه شد تیزی ناخن ها، با پوست سرش برخورد می کند و سوزشی در سرش می اندازد برگشت به طرف روح الله تا چیزی بگوید که ناگهان متوجه شد، روح الله پشتش به او هست و در تاریکی اتاق دست سیاه با ناخن های بلند و کشیده ای را دید که دسته ای از موهای فاطمه در دستش بود، ناخواگاه فاطمه از جا پرید و همانطور که چشمانش را میبست شروع به جیغ زدن کرد و در بین جیغ هایش میگفت: موهام را ول کن لعنتی...موهام را ول کن بی شرف..
روح الله از جا پرید، سریع برق اتاق را روشن کرد و گفت: خواب دیدی عزیزم، هیچی نیست...تو رو خدا ساکت باش،این بچه را نگاه کن ...تازه خوابیده بود، از خواب پروندیش، الانه که اونم بزنه زیر گریه...رحم کن فاطمه...رحم کن....خدا لعنت کنه این شیاطین را ...خدا لعنت کنه اون کسایی را که جادو می کنن..
فاطمه نگاهی به حسین کرد و تا چشمش به دو چشم معصوم و ترسان حسین افتاد، صدایش را در گلو خفه کرد، حسین را در بغل گرفت و همانطور که بی صدا گریه می کرد رو به روح الله گفت: به خدا داشت موهام را میکشید، یه زن بود، واقعی بود، من دستش را دیدم...
روح الله سر فاطمه را به سینه چسپاند و گفت: آرام باش عزیزم، می دونم...من یه راهی برای شکستشون پیدا می کنم، مطمئن باش...
فاطمه همانطور که بینی اش را بالا می کشید گفت: هر روز یه ترس جدید به جون خود و بچه هام میافته،از دیشب کلا تمرکزم را از دست دادم، انگار مغزم هنگه...انگار چیزی توی خاطرم نمی مونه...یه کاری کن آقایی...یه کاری کن عمرم...
روح الله که طاقت زجر کشیدن فاطمه را نداشت، بوسه ای از موهای او گرفت، از جا بلند شد،به سمت لپ تاپ رفت و زیر لب گفت: من بایددد همین امشب تا قبل اذان صبح یه راهی پیدا کنم و شروع به جستجو کرد،یکباره صفحه جدیدی پیش رویش باز شد...
برای باطل کردن طلسم...برای تمرکز بیشتر در اینجا کلیک کنید و روح الله بلافاصله وارد صفحه شد...
صفحه زرقاط بزرگ...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌹 منتظران ظهور 🌹
«روز کوروش» #قسمت_بیست_یکم 🎬: در قصر شور و ولوله ای به پا بود، از هر ولایت ،دسته ای از دخترکان خوب
«روز کوروش»
#قسمت_بیستم_دوم🎬:
هیجای خواجه همانطور که جلوی تالار شاهانه منتظر آمدن کالسکه بود تا استر دختر فرمانده اهرن را به اقامتگاه پادشاه بیاورد، دستانش را پشت سرش بهم قفل کرده بود و عرض جلوی در را بی هدف می رفت و برمیگشت و با خود می گفت: تو کیستی دختر؟! برخلاف دیگر دخترکان که تا به حال به خدمت پادشاه اورده ام، نه تاجی انتخاب کردی و برسر گذاشتی و نه لباسهای رنگارنگ و انچنانی برای خود برگزیدی، از هر چیز ساده ترینش را انتخاب نمودی درست مثل ملکهٔ پیشین!
بالاخره صدای تلق تلوق چرخ های کالسکه نوید آمدن میهمان امشب را می داد.
خشایار شاه بر تخت زرینش تکیه داده بود و منتظر ورود دخترکی بود که هیجای خواجه از او بسیار تعریف کرده بود و در وصف او گفته بود: گویا او دختری ست متفاوت با بقیه دختران، او همانند ملکه وشتی حواسش پی عبادت است و بر خلاف بقیه دختران که توجه زیادی به طلا و زیورالات دارند، انگار توجه او فقط معطوف شاه است و بس..
استر که دختری باسیاستی بود و روزها و ماه های قصر نشینی را مانند بقیه دخترکان بیکار ننشسته بود و مدام در پی خوشگذرانی نبود و بلکه چون از عشق آتشین خشایار شاه به ملکه وشتی حکایت ها شنیده بود، با تحقیق و پرس و جو از ندیمه هایِ ملکه وشتی، متوجه اخلاقیات او و حتی پوشش و چهره و آرایش صورت ملکه وشتی، شده بود و تمام سعیش را به کار بسته بود تا شباهتی زیاد به ملکه وشتی پیدا کند تا هم اینک جای خود را در قلب خشایار شاه باز نماید.
خشایار شاه از تخت زرین پایین آمد، به طرف راست تالار که پنجره ای بزرگ رو به حیاط بزرگ قصر داشت رفت،پردهٔ حریر جلوی پنجره را به کناری زد و از پشت شیشه های رنگین پنجره دوردست ها را نگاه میکرد، نگاهش خیره به خورشیدی بود که در افق به خون نشسته بود.
خشایار شاه بغض گلویش را فرو داد و زیر لب گفت: ملکهٔ من! حتما تو هم به مانند این خورشید به خون نشستی...پروردگار مرا ببخشد که با عشق دلم چه کردم؟! من در عالم مدهوشی بودم ملکه، من نفهمیدم چه کردم و چه گفتم...لعنت به من و لعنت به آن شراب نابی که سرکشیدم...ملکه مرا ببخش..کاش راه داشت و دستور میدادم روح در کالبد تن زیبایت بدمند و دوباره جان بگیری و این پادشاه نگون بخت، یک بار دیگر تو را در آغوش کشد..
خشایار شاه اینقدر غرق حرفها و تخیلات شاعرانه و غمگینش بود که اصلا متوجه ورود دربان و اعلام امدن استر دختر اهرن نشد.
خشایار شاه آه بلندی کشید و به عقب برگشت، خیره به سنگ های مرمر زمین بود،سنگ هایی که انگار تابلویی از ملکه وشتی رویشان نقش بسته بود ، خشایار شاه به گمان اینکه خیالاتی شده است، آهی دیگر کشید و گفت: شما سنگ های بی جان هم با من هم اوا شدید؟!
که ناگهان با صدای نازک و آرامی که بی شباهت به ملکه وشتی نبود به خود امد: سلام سرورم! امروز نصیب این حقیر، سعادت حضور در درگاه خشایار شاه شده است.
خشایار شاه که از شنیدن این صدای رؤیایی شگفت زده شده بود سرش را بالا آورد...دخترک روبه رویش را نگاهی انداخت، خدای من! باورش نمیشد، این....این ملکه وشتی بود در همان لباس آبی رنگ درخشان،بدون تاج و با روبنده ای حریر و مهره دوزی شده که در پیشگاهش ایستاده بود و مشغول کرنش بود...
خشایار همانطور که زبانش لکنت گرفته بود گفت:تو...تو که هستی؟!
روبنده از صورت بیانداز تا رویت را ببینم.
استر با صدای ملیحش چشمی گفت و در حین باز کردن روبنده، ستاره اهنین کوچک را که از زیر لباس بر خود اویخته بود تا طلسم محبت او به خشایار شاه باشد را لمس کرد و گفت: یک زن در مقابل صاحبش روبنده از صورت به زیر می افکند..
خشایار شاه که هر لحظه بی تاب تر می شد با قدم های بلند به سمت استر رفت و گفت: به خدا که تو همان ملکه وشتی منی با همان نجابت و زیبایی
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
«روز کوروش»
#قسمت_بیستم_سوم 🎬:
خشایار شاه، استر یهودی، همان که خود را در قالب دختری همکیش شاه و دختر فرمانده اهرن جا زده بود، مانند ملکه وشتی میدید و فکر می کرد روح ملکه در قالب تن این دخترک دمیده شده، گاهی بی قرار می شد و نمی دانست این بی قراری نتیجه طلسم محبتی ست که استر با خود دارد، گویا خشایار شاه نظرش روی استر فراتر از آن بود که اطرافیان فکر می کردند، وهیجای خواجه که دختران زیباروی زیادی را هنوز به خدمت پادشاه نفرستاده بود، بی خبر از احساسات خشایار شاه ، به پادشاه عرضه داشت که فعلا خوابگاهی مخصوص، که بر دیگر دختران ارجحیت داشته باشد به استر بدهد تا باقی دختران را نیز پادشاه ببیند،شاید دختری دیگر بیشتر و بهتر بر دل پادشاه نشست و خشایار شاه گرچه دلش در گرو محبت استر بود اما برای حفظ شأن شاهانه، رأی هیجای خواجه را پذیرفت.
پس استر باید ماه ها در انتظار بود تا بالاخره تاج ملکه را بر سر نهد، تازه اگر دختری زبر و زرنگ تر از او پیدا نمیشد تا خشایار را جذب خود کند.
مردخای هم بیکار ننشسته بود و هر روز به طریقی از استر احوالاتش را میگرفت، او حالا میدانست که خشایار شاه استر را پذیرفته، پس تعلل جایز نبود و می بایست چاره ای بیاندیشد تا هر چه زودتر استر همسر خشایار شاه و ملکه ایران زمین شود.
استر در اتاق طبقه بالای اقامتگاه مجللش نشسته بود و از پشت شیشه های پنجره، حیاط با صفا و سرسبز قصر را از نظر می گذارند که ناگهان صدای تلق ریزی به گوشش خورد. استر به گمان اینکه خیالاتی شده، سرش را به پشتی کرسی زرینش تکیه داد و همانطور که زیر لب چیزی نامفهوم می خواند بار دیگر صدای تلقی بلندتر به گوشش خورد، از جا برخاست و به سمت پنجره رفت، گوشهٔ پرده را که از وسط چونان بالهای پروانه ای در باد،باز شده بود گرفت و خیره به بیرون شد که ناگهان متوجه سربازی جلوی پنجره شد که با اشاره چشم و ابرو می خواست چیزی به او بفهماند
استر پنجره را نیمه باز کرد و خیره به مرد شد، مرد نزدیک تر آمد و گفت: نگهبان خانهٔ اهرن پشت ساختمان اقامتگاهتان منتظرتان است.
«نگهبان خانه اهرن» رمزی بود بین استر و مردخای، او می دانست که اینک عمویش پشت ساختمان منتظرش است، پس به سرعت اماده شد و از پله ها پایین آمد. در سالن پایین هر یک از ندیمه ها مشغول کاری بود،یکی از ندیمه ها با دیدن استر پیش آمد و گفت: بانوی من! قصد دارید جایی بروید؟! اجازه بدهید شما را همراهی کنم..
استر با تحکمی در صدایش گفت: می خواهم تنها باشم و کمی قدم بزنم، نیاز به حضور شما نیست، به کارتان برسید.
ندیمه که از لحن استر متعجب شده بود، چشمی گفت و عقب عقب رفت..
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
04_3 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-06-23) Mashhade Moghaddas.mp3
23.42M
🔉#از_حیوانیت_تا_حیات
🔰فصل هشتم؛ از فرعون تا مأمون | جلسه چهارم / بخش سوم
* جملات زیبای علامه امینی رحمهالله در طعن معاویه
* مجلس بحث امام حسن علیهالسلام با معاویه و اعنوانش و ذلت و خواری عجیب معاویه
* خونخواهی عثمان؛ بهانه معاویه به جهت سرپیچی از بیعت با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
* غارات و جنایات عجیب معاویه نسبت به مسلمانان
* امپراطوری معاویه و اخذ خراج بسیار زیاد از سراسر این حکومت
* امام سجاد علیهالسلام: «طاغوت، ریشه همه مصیبتها و گرفتاریهای مردم»
* به گریه افتادن احنف بن قیس هنگام دیدن سفره معاویه و یاد سفره امیرالمومنین علی علیهالسلام
* ولَتَلقَيَنَّ فاطِمَةُ أباها شاكِيَةً ما لَقِيَتْ ذُرِّيَّتُها مِن امَّتِهِ ...
📱دریافت صوت کامل این مبحث و دهها دوره دیگر در نرم ابزار کاربردی تعالی
⏰مدت زمان: ۴۳:۳۲
📆١۴٠٢/٠۶/۲۳
#معاویه
#فرعون
#مشهد
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون مهدوی 🌷🌷🌷🌝🌜🌛✨💥💥💥💥💥💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 تقویم شیعه🌹
شمسی: پنج شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ هجری شمسی
میلادی:Thursday 09 november 2023
قمری: الخميس ۲۴ربیع الثانی ۱٤٤۵
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام
📿 اذکار روز:
👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین
👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود.
🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن
✅وقایع روز:
🇮🇷روز کیفیت
🗓 روز شمار تاریخ:
💐⏳۱۰ روز مانده تا سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار
◼️⏳۱۸ روز تا سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها(۱۱ه ق )به روایتی
💐⏳۲۰ روز تا سالروز ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام به روایتی (۳۸ه ق)
#طوفان_الاقصی
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
❣#سلام_امام_زمانم❣ ✨سلام ای حضرت عشق✨
🔅السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه...
عید برشما و عاشقان ولایت مبارک باد🌷✨سلام برشما ای مولایی که زمین و آخر الزمانیان، عطر خدا را از وجود شما می طلبند😭
#اللهم عجیل لولیک الفرج💔
#العجل_یامولای_یاصاحب_الزمان🤲.
1- شرك و باورهاى مشركان، خيالى بيش نيست.
2- غير خدا، هر كه باشد، «دون الله»، مخلوق وبندهى خداست. «عِبادِي» چگونه مخلوق را به جاى خدا گرفتهاند؟
3- پذيرفتن ولايت غير خدا كفر است.
4- دوزخ هم اكنون موجود است و عذاب الهى جدّى وقطعى است.
5- كيفر كفر، دوزخ است.
#استاد_قرائتی
🔹سوره مبارکه قصص
الصادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًْ الطَّوَاسِینِ الثَّلَاثِ فِی لَیْلَهًْ الْجُمُعَهًْ کَانَ مِنْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ فِی جِوَارِ اللَّهِ وَ کَنَفِهِ وَ لَمْ یُصِبْهُ فِی الدُّنْیَا بُؤْسٌ أَبَداً وَ أُعْطِیَ فِی الْآخِرَهًْ مِنَ الْجَنَّهًْ حَتَّی یَرْضَی وَ فَوْقَ رِضَاهُ وَ زَوَّجَهُ اللَّهُ مِائَهًْ زَوْجَهًْ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ اَسْکَنَهُ اللهُ فِی جَنَّهًْ عَدْنِ وَسَطِ الجَنَّهًْ مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الوَصِیّینَ الرَّاشِدِینَ.
✍️امام صادق (علیه السلام)- هرکه سورههای سهگانهی طواسین (شعراء، نمل و قصص) را در شب جمعه تلاوتکند از دوستان خدا و در پناه و حمایت خدا باشد و هرگز گزندی در دنیا به او نرسد و در سرای واپسین به اندازهای از بهشت به او ارزانی شود که راضی گردد و بلکه فرای رضایتش به او ارزانی شود و خداوند صد حوری را به همسری او درآورد و در بهشت عدن، در وسط بهشت او را همنشین پیامبران و رسولان و اوصیاء هدایتگر خواهد کرد.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۱۳۴
رهایی از مشکلات
آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند :
به چند واسطه از مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری نقل است که ایشان هم از حضرت بقیة الله نقل کرده اند که برای رفع مشکلات این دعا خوانده شود :
💥يا مَنْ اِذا تَضايَقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَيْهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوريَ الْمُتَضايَقَةِ باباً لَمْ يُذْهَبْ اِلَيْهِ وَهْمٌ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمين💥
📚روزنه هایی از عالم غیب، سید محسن خرازی صفحه ۴۰۷
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ
🦋 🦋
📗تفسیر
📖هـرروز انس با قرآن مجید
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
❀ موضوع ❀
🗒️ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﺤﺠّﺮ، ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺣﺮﻑ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ
ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_
📖❀ سوره القصص/ آیہ (٤۸)
اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖمْ
بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖمِ
🔺«٤٨» ﻓَﻠَﻤَّﺎ ﺟَﺂءَﻫُﻢُ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻣِﻦْ ﻋِﻨﺪِﻧَﺎ ﻗَﺎﻟُﻮﺍْ ﻟَﻮْﻟَﺎ ﺃُﻭﺗِﻲَ ﻣِﺜْﻞَ ﻣَﺂ ﺃُﻭﺗِﻲَ ﻣُﻮﺳَﻲ ﺃَﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜْﻔُﺮُﻭﺍْ ﺑِﻤَﺂ ﺃُﻭﺗِﻲَ ﻣُﻮﺳَﻲ ﻣِﻦ ﻗَﺒْﻞُ ﻗَﺎﻟُﻮﺍْ ﺳِﺤْﺮَﺍﻥِ ﺗَﻈَﺎﻫَﺮَﺍ ﻭَﻗَﺎﻟُﻮﺍْ ﺇِﻧَّﺎ ﺑِﻜُﻞٍ ّ ﻛَﺎﻓِﺮُﻭﻥَ
🔻ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺎ (ﺁﻳﺎﺕ) ﺣﻖّ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻣﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﺮﺍ ﺁﻧﭽﻪ (ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ) ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﺷﺒﻴﻪ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ؟ (ﭼﺮﺍ ﻣﻌﺠﺰﺍﺗﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻋﺼﺎ ﺑﻪ ﺍژﺩﻫﺎ ﻭﻳﺎ ﻧﺰﻭﻝ ﺩﻓﻌﻲ ﻛﺘﺎﺏ، ﻣﺜﻞ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻛﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟! ﺍﻣﺎ) ﻣﮕﺮ (ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻟﺠﻮﺝ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﻴﺮ) ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻗﺒﻠﺎً ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻛﻔﺮ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪﻧﺪ؟ (ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ) ﮔﻔﺘﻨﺪ: (ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ) ﺳﺤﺮﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻥ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ ﻭ (ﻧﻴﺰ) ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﺎﻓﺮﻳﻢ؟!
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
🔍❀ تفسیرنور❀🔎
ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_
✍🏻ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ🔹
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ «ﺳِﺤﺮﺍﻥ ﺗَﻈﺎﻫﺮﺍ» ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻛﺪﺍم ﺩﻭ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺁﻳﻪ ﻱ ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻣﺮﺍﺩ، ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺍﺳﺖ.
📌ﭘﻴﺎم ﻫﺎ:
١- ﺭﺳﺎﻟﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭﻗﺮﺁﻥ، ﺣﻖّ ﺍﺳﺖ. «ﻟﻮﻟﺎ ﺍﺭﺳﻠﺖ ﺍﻟﻴﻨﺎ ﺭﺳﻮﻟﺎً - ﻓﻠﻤﺎ ﺟﺎءﻫﻢ ﺍﻟﺤﻖّ»
٢- ﻣﻨﻜﺮﻳﻦ ﺣﻖّ، ﺑﺠﺎﻱ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺍﺳﺎﺱ ﻭﺑﺎﻃﻞ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ.«ﺟﺎءﻫﻢ ﺍﻟﺤﻖّ - ﻟﻮﻟﺎ ﺍﻭﺗﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ﺍﻭﺗﻲ»
٣- ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﺤﺠّﺮ، ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺣﺮﻑ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. «ﻟﻮﻟﺎ ﺍُﻭﺗﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ﺍﻭﺗﻲ ﻣﻮﺳﻲ»
٤- ﺳﺤﺮ ﻭ ﺳﺎﺣﺮﻱ، ﺷﺎﻳﻊ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻬﻤﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺒﻴﺎ ﺯﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. «ﺳﺤﺮﺍﻥ» (ﻣﻨﻜﺮﻳﻦ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺟﻮ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻣﻲ ﻧﻤﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺁﻥ ﺗﻮﺭﺍﺕ، ﺩﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﺤﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.)
٥ - ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ، ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﻛﻠﺎم ﺣﻖّ ﺭﺍ ﺧﺪﺷﻪ ﺩﺍﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ. «ﺳﺤﺮﺍﻥ... ﺍﻧّﺎ ﺑﻜﻞّ ﻛﺎﻓﺮﻭﻥ»
🔹❀ حدیث روز 🔹❀
ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_
🕋 پيامبر صلي الله عليه و آله :
🔺إنَّ أَعْظَمَ النّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللّه ِ يَوْمَ الْقيامَةِ أَمْشاهُمْ فى أَرْضِهِ بِالنَّصيحَةِلِخَلْقِهِ؛
🔻بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتردر خيرخواهى و ارشاد مردم قدم بردارد.
📚✍🏻كافى، ج 2، ص 208، ح 5
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
🗓️ امروز:پنجشنبہ
☀️١٨/آبانماه/١٤٠٢/٠۸
🌙۲٤/ربیع الثانی/١٤٤۵/۰٤
2023/10/Nov/09🌲
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
📿❀ذڪـرِ روز
ـــــــــــــــــــــــــــ🌹
🕋لا اله الا الله الملک الحق المبین
نیست خدایی جز الله فرمانروای حق وآشکار
🔷🔸ذکر روز پنج شنبه موجب رزق و روزی می شود. ذکر روز پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (عليهالسلام) است. روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (عليهالسلام) خوانده شود
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
🤲اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
🚩🌥️ هـر روز صبح به رسم ادب و ارادت
✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩
🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
💎 تقویم نجومی 💎
✴️پنجشنبه 👈18 آبان/ عقرب 1402
👈24 ربیع الثانی 1445 👈9 نوامبر 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🚖 سفر همراه صدقه باشد.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
👶مناسب زایمان نیست.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت امروز:
مباشرت هنگام زوال مستحب و شیطان نزدیک چنین فرزندی نگردد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز تا ظهر قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید باغ و زمین کشاورزی.
✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️قباله و قولنامه نوشتن.
✳️خرید منزل و مسکن.
✳️و امور زراعی و کشاورزی نیک است.
📛ولی امور ازدواجی خوب نیست.
🌗امروز عصر قمر در برج میزان است و از نظر نجومی روز خوبی برای امور زیر است:
✳️مباشرت.
✳️آغاز درمان و معالجات.
✳️فروش طلا و جواهرات.
✳️و خوردن نوشیدنی های دارویی خوب است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
👩❤️👨 امشب: امشب ( شب جمعه)،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء ، سخنوری توانا و کلامش در جان ها نفوذ کند.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث اصلاح امور می شود
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث دفع صفرا می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب :
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 25 سوره مبارکه "فرقان" است.
یوم تشقق السماء بالغمام و تنزل الملائکه...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خصومتی یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌹احیاء سنت رسول خدا
✍فردا ۲۴ ربیعالثانی #پنجشنبه_آخر ماه قمری و از روزهایی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را روزه میگرفتند.
✨رسول خدا صلی الله علیه و آله: در هر ماه سه روز را روزه میگرفتند؛ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه و تا #آخر_عمر این سنت را انجام میدادند.
👌عزیزانی که توانایی دارند جا نمونن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
❇️کسانی که بنا دارند ان شاءالله فردا را روزه بگیرند به نکات مهم زیر توجه داشته باشند
۱-اولا که این سه روز روزه گرفتن در هر ماه قمری یک فرصت بسیار خوب و مناسبی است برای انجام روزه های قضا (البته اگر روزه قضا بر ذمه داشته باشیم) چون با یک تیر دو نشانه را می زنیم هم قضای روزه هایمان را می گیریم هم از ثواب زیاد روزه گرفتن در این سه روز در هر ماه بهره مند می شویم
۲-ثانیا کسانی که روزه واجب بر گردن دارند(مانند روزه قضا)و تاکنون موفق به گرفتن آن نشده اند می توانند این سه روز در هر ماه را روزه بگیرند اما بایستی فقط نیت روزهی قضا یا هر روزه واجبی که به گردن دارند کنند و نمی توانند نیت روزهی مستحبی کنند چون تا زمانی که انسان روزه واجب بر گردن داشته باشد جایز نیست روزه مستحبی بگیرد❌
❇️ثواب روزه گرفتن در این سه روز را به هر کسی می دهند که روزه بگیرد حتما لازم نیست به نیت روزه مستحبی روزه بگیریم-و اگر به نیت روزهی قضا یا هر روزهی واجب دیگری هم بگیریم ثواب آن به طور کامل داده میشود
۳-ثالثا کسانی که شک دارند روزه قضا بر گردن دارند یا نه؟ از نظر شرعی چیزی بر گردنشان نیست واصل آنست که روزه بر گردنشان نیست ولی اگر می خواهند روزه بگیرند می توانند اینطور نیت کنند خدایا من فردا روزه میگیرم اگر روزه قضا داشته باشم به نیت روزه قضا، و اگر روزه قضا نداشته باشم به نیت روزه مستحبی روزه میگیرم (البته کسانی که می دانند روزه قضا بر گردن دارند جایز نیست اینطور نیت کنند
اینطور نیت کردن فقط مال کسانی است که شک دارن روزه قضا بر گردن دارند یا نه
۴-وقت نیت برای روزهی قضا تا اذان ظهر است بنابراین اگر کسی نیت روزه نداشت و یکدفعه قبل از ظهر تصمیم به روزه گرفتن پیدا کرد می تواند همان موقع نیت روزه قضا کند به دو شرط اول اینکه با حالت جنابت وارد صبح نشده باشد و دوم تا آن لحظه هم هیچ کدام از مبطلات روزه را انجام نداده باشد
🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 اللهم صل على محمد و آل محمد 🌺
🌷 تلاوت امروزمان را هدیه می نماییم به ساحت مقدس
⭐ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
📗 قرآن ص ۱۳۰ عثمان طه📖
📗 آیات نورانی سوره انعام 📖
صوت ترتیل و ترجمه قرآن
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c