9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای منتَظَر منتظِران یوسف زهرا
پاییز شده، بی گل روی تو بهارم ...
دادند مرا دیده که روی تو ببینم
بی دیدن رخسار تو با دیده، چه کارم؟
خجلت کشم از دیده و از گریه عمرم
گر پیش تر از آمدنت جان بسپارم
( یابن الحسن )
#سماواتی
#مناجات
#شعر
مناجات امام زمان (عج)
نه صبر به دل مانده، نه در سینه قرارم
بگذار چو آتش ز جگر، شعله برآرم
گر زحمتت افتد که نهی، پای به چشمم
بگذار که من چشم، به پایت بگذارم
( یابن الحسن )
آقای من، حیف از تو عزیزی، که منت یار بخوانم
اما چه کنم جز تو کسی، یار ندارم
یک لحظه بزن بر رخ من، خنده که یک عمر
با یاد لبت خنده کنان، اشک ببارم
( یابن الحسن )
ای منتظر منتظران، یوسف زهرا
پائیز شده، بی گل روِی تو بهارم
دادند مرا دیده که روی تو ببینم
بی دیدن رخسار تو با دیده ، چه کارم؟
خجلت کشم از دیده و از گریه عمرم
گر پیشتر از آمدنت جان بسپارم
( یابن الحسن )
بگذاشته ام بر روی خاک حرمت رو
شاید گنه از چهره بشویی به غبارم
شامم شده تاریک تر از صبح قیامت
روزم شده بی روی تو همچون شب تارم
( یابن الحسن )
منِ بی مایه که باشم، که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار منو من یار تو باشم
@montazeran60