eitaa logo
❴نـَحْنُ مٌشتاقینَ لِلــــمَہــدے∞⃕⃝❵🏴
503 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
52 فایل
شرط رسیدݩ جنونــ است🕊 مایی کہ نرسیدیم مجنون نبودیــم🥀 تا روز انتقام عزادار حضرت علی و زهــــرایـــیم⃝🖤🏴 هیئت مون📿 @Roghayeh_Bint_Al_Hussein کپی؟ صلوات برای امام زمانت(: @Moshtag_a_alv110 سخن👇🔈🔉🔊 https://harfeto.timefriend.net/16757510049713
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید بالهجه‌ای‌که‌نه‌فارسی‌بود‌نه‌عربی شروع‌به‌تلفظ‌کردن نمازعصر‌ رو هم‌به‌شیوه‌ی‌نما‌زظهر خوندم‌و بهشون گفتم مرخصید🙂.. واسه‌برنامه‌ریزی‌کلاس‌های‌تابستونه‌ رفتم‌دفتر‌.. دوتا‌لیست‌برداشتمو‌رفتم‌سمت‌حیاط‌مسجد پسرا‌داشتن‌فوتبال‌بازی‌میکردن! اما‌حاج‌آقا‌وسطشون‌چی‌کار‌میکرد؟😐 یا‌خداا🤦🏻‍♂.. میخکوب‌شدم‌سرجام.. صدای‌خنده‌و‌شوخی‌هاشون‌ قهقهه‌هایی‌که‌میزدن.. حس‌عجیبی‌رو‌بهم‌میداد نمیدونم‌کودک‌درونم‌داشت‌تحریک‌میشد یا... هرچی‌بود‌‌ازش‌خوشم‌نمیومد روحم‌باهاش‌غریبی‌میکرد!.. درپی‌جست‌و‌جو‌توی‌وجودم‌بودم‌که شونم‌تبدیل‌به‌تکیه‌گاه‌شد یه‌آشنا‌‌دستشو‌گذاشته‌بود‌رو‌شونم‌و‌ لم‌داده‌بود😐 -راحتی‌داداش! -ممد‌یادته‌تو‌کوچه‌بازی‌میکردیم🤤⚽️.. تو‌همیشه‌دربازه‌بان‌بودی😅 آخه‌انقدر‌گنده‌بودی‌همه‌ی‌دروازه‌رو‌میگرفتی دیگه‌توپ‌از‌کجا‌باید‌رد‌میشد؟😂 یکی‌زدم‌پس‌کله‌ش.. -چتهههه‌راست‌میگم‌‌خو😒.. -هرراست‌نباید‌گفت:/ -خوبه‌‌یه‌سنگی‌خورد‌به‌کلت‌رفتی‌باشگاه وگرنه‌تا‌الان‌یه‌ریز‌دروازه‌بان‌بودی😂.. -کفشمو‌در‌آوردم‌که‌بکوبم‌تو‌سرش‌ که‌فلنگ‌روبست منم‌افتادم‌دنبالش.. پسرا‌که‌این‌اوضاع‌رو‌دیدن صداشون‌در‌اومد حاجی‌‌بیا‌بازی.. کفشمو انداختم‌زمین لیستو‌تا‌کردم‌و‌گذاشتم‌تو‌جیبم -خب‌کجا‌وایسم؟ -دفاع‌حاجی.. 🌾🌸 ⭕️ 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @Hiam32