eitaa logo
🇮🇷منتظران ظهور🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
107 فایل
بزرگترین گناه ما... ندیدن اشک‌های اوست! اشک‌هایی که او... برای دیدن گناهان ما می‌ریزد! ╬═♥اللهم عجل لولیک الفرج♥╬
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نشستیم روی موتور, گفت بخون هر چه بهانه آوردم زیر بار نرفت قسمم داد ،حسین، من چند شب دیگه مهمون هستم می خوام به آقا بگم همه جا برات کردم توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین فقط مونده روی گریه کنم همان جا پشت موتور، سلام دادم به امام حسین(ع) با یک خط شعر و روضه کوتاهی که خواندم صدای اش بلند شد از گریه اش به گریه افتادم روضه تمام شد ولی گریه بند نیامد ر سیدیم به اردوگاه شهدای تخریب، هنوز داشت گریه می کرد چند شب بعد مهمان امام حسین(ع) شد، همان طور که گفته بود 🌷 نیکو صحبت حسین کاجی
کاش کربلا نبود اگر که بود آب آوری نداشت آب آوری اگر که داشت، خوب بود علیِ اکبری نداشت آب آور و علیِ اکبرش بجای خود کاش که سه ساله دختری نداشت آب آور و علیِ اکبر و سه ساله دختری که داشت کاش‌که علیِ اصغری نداشت --- بگو که این سر کوچک چقدر می‌ارزد که پشت خیمه روی نیزه‌ها زدی نامرد --- صدای کفش پاش میاد بخوابه در بزنن باباش بیاد زیر بارون عمو با داداش بیاد لالایی طفل زبون بسته‌ی من --- کاش اینچنین نبود داستان کربلا کاش از سنان و تیر و نیزه پُر نبود آسمانِ کربلا می‌رسید لااقل زمان دیگری زمان کربلا کاش اینچنین نبود ظهر روز واپسین نبود کاش‌که کسی به نام حرمله با کمان خویش هیچ‌وقت در کمین نبود --- الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لبِ من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او؟ مگر تو دور دیدی چشم خونین عمویش را؟ --- آخرین جهاد بود، وقت اعتماد بود دست جمله‌ی غریب کیست یاریَم کند؟ توی دست باد بود، جای لشکر یزید باد هول شد، از این طرف وزید پس صدای خسته‌ی پدر تا حرم رسید پس صدای غربت پدر، به‌گوش گاهواره هم رسید گاهواره تاب خورد گوییا علی از صدای تشنه‌ی پدر چند قطره آب خورد --- قاصدک فصل گل‌های پر پره خونه‌ی ابر بهار کدوم وره؟ پسرم شب‌ها خوابش نمی‌بره --- توی ذهن من، داستان چنین شدش که حرمله در میان قافله، خیره شد به روبرو هی نگاه کرد حرمله، به عرض تیر و کوچکی گلو ابن سعد گفت حرمله کدام قسمتش بگو حرمله به فکر رفت که این گلو کجا و سینه‌ی عمو --- چه کرده بود مگر با شما زدی نامرد همین که تیر رها شد علی به خود پیچید صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد؟ --- نبرد جنگی نبود، زره و شمشیر نداشت خواست بگه تشنمه، ولی آخر تیر نذاشت سفیدی زیر گلو مثل، محاسن سفید من سرخ شد کفن به تن رو دست من خوابید، قنداقه‌ی شهید من سرخ شد با چه رویی برگردم؟ مادرش امیدواره --- لالا لالا گلم لالا، لالا لالا بهارم شمع یک سالگیتو‌من سرِ قبرت می‌ذارم اگه زنده بمونم، اگه مادر نمیرم برات جشن تولد، سر خاکت می‌گیرم عمو برا جشنت آب میاره پسر عموت هم گلاب میاره اما همش خواب و خیاله --- لالا گل یاسینم گل پسر شیرینم دومادیتو‌ می‌بینم اما نه به زیر خاک لالا نوه‌ی حیدر لالایی علی اصغر قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا --- خشکه زیر گلوت مادر پریده رنگ و روت مادر بعد خدا امیدم به فراته و عموت مادر بذار برگرده با مشکش چه خوابایی مه دیدم من برا یک سالگیت مادر لباس نو خریدم --- با دو دستی که غرق در خون است اشک خود را به دیده پاک کنم می‌روم پشت خیمه‌ها که تو را با دلی خون به خاک کنم --- الهی هیچ کسی خونه خراب نشه پدر خونه از، خجالت آب نشه قاتل هیچ کسی نشه بی آبی و طالع مادری مثل رباب نشه مسلمونا، لباش خشکه تشنه است مسلمونا، فقط شش ماهش هست کدوم دینی، میگه تو جنگاتون باید آبو روی شیر خواره بست --- یل کربلا اباالفضل، قربون اون قد و بالات فدای چشای نازت...
با سر همه رفتند به پابوسی بی سر.. یک بی سر و پا مانده به امید اشاره.. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ با دو تا "یا" رسیده ام به خدا یا ابوالفضلُ یا امام حسین .... (حرفِ دلِ شما نوکرا چیه؟ چی میخوای بگی؟ )   عشقِ ما شد پیاده گریه کنان اربعین ، کربلا ، امام حسین ...   بعد دورِ ضریح جان دادن دو قدم مانده تا امام حسین ... اولِ گریه هام اباصالح آخرِ گریه هام امام حسین   گریۀ بی صدا امام حسن گریۀ با صدا ، امام حسین .... 😭😭😭   میرسد گر سه جا امام رضا آمده هر سه جا ، امام حسین ...   روضه خوانِ حسین ، امام رضا   (فرمود یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ ... فرمود برا هر چیزی خواستی گریه کنی ، برا جد غریب ما حسین گریه کن ... چرا آقا ؟ آخه جد غریبِ ما رو (فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ) کربلا سر از بدنش بریدن .....)  😭😭😭 روضه خوانِ حسین ، امام رضا روضه خوانِ رضا امام حسین   آخرِ روضه ها بر امام رضا گریه کردیم با امام حسین ...   آماده هستین بریم کربلا ... همه اهلِ روضه و اهلِ اشک هستید الحمدالله پیغمبر وارد شد دید بی بی دو عالم داره گریه می کنه ، فرمود چه خبره دخترم عرضه داشت بابا ، بچه ای که در رحم دارم داره با من حرف میزنه ... چی میگه میوۀ دلم ؟ بابا هی صدا میزنه انا الغَریب ... اما بابا نجواش دیگه عوض شده ، یه حرفه دیگه ای زده منو بیچارم کرده ...😭😭 از صبح تا حالا هی داره میگه انا العظشان .... 😭😭 قرارِ چه بلایی سرِ پسرم بیاد؟. روایت مفصله فقط همینش رو عرض کنم پیغمبر شروع کرد به روضه خواندن ... دخترم ، پسرتُ کربلا اینطوری میکشنِش ... سر از بدنش جدا می کنن ... تا این حرفا رو زد گریه هایِ خانم بلند شد ... 😭😭 گریه هایِ بی بی که آروم شده عرضه داشت بابا یه سوالی ازت دارم ، آیا کربلا کسی هست یاری ش کنه ؟؟... پیغمبر فرمود نه دخترم ... شما هستین نه دخترم باباش علی هست؟؟ نه دخترم منِ فاطمه هستم ؟ نه دخترم . داداشش حسن هست؟ نه دخترم . گریه هایِ خانم بلندتر شد . پس کی هست برا حسینم گریه کنه ؟ .   پیغمبر فرمودند دخترم نگران نباش از امتِ من یه عده ای میان ، مرداشون مثه زنِ بچه مرده برا حسینت گریه می کنن ....😭😭😭 این همه راه دویدم ز پِیِ دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم ( صدا زد حسین جان )   تو دعا کن کنارِ بدنت جان بدهم فکرِ همراهیِ با شمر دهد آزارم ... یک عبا داشتی و خرجِ علی اکبر شد ... با چه از رویِ زمین جسمِ تو را بردارم ... اومد تو گودل ، یه جمله ای فرموده من دیگه معنی ش نمی کنم صدا زد یا محمدا صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ یه اشاره به حسین کرد ... هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ ... وَ بَناتُکَ سَبایا .... مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ ... وَ بَناتُکَ سَبایا ....)   ای حسین ....  😭😭😭
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 خیلی منقلب کننده گفتم شما هم استفاده کنید. گوش کنید😭😭😭😭 انتشار حداکثری با شما ✅ @vasvasee