eitaa logo
🇮🇷منتظران ظهور🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
77 فایل
بزرگترین گناه ما... ندیدن اشک‌های اوست! اشک‌هایی که او... برای دیدن گناهان ما می‌ریزد! ╬═♥اللهم عجل لولیک الفرج♥╬
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴شب پنجم محرم دربین ذاکرین منسوب به عبدالله بن الحسن علیه السلام وزهیربن قین است عبدالله بن الحسن (علیه‌السّلام) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. عبدالله بن حسن بن علی (علیه‌السّلام)، فرزند امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) که روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهداء بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جام شهادت نوشید. در مقاتل چنین نقل شده است که در واپسین لحظات حیات شریف سیدالشهداء سپاه کوفه امام را محاصره کرد، در حالی که امام دیگر توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاده بود. در این هنگام ندای امام حسین به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود میدانی که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را می‌کشند.... آن تبهکاران سنگ‌دل‌ اندکی درنگ کردند و دگر باره بر امام هجوم بردند. در این هنگام عبدالله بن حسن که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود خیمه‌گاه را ترک کرده، شتابان به سوی امام دوید، حضرت امام حسین با دیدن او خطاب به خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «خواهرم این کودک را نگهدار.» زینب کبری خود را به کودک رساند و سعی کرد از رفتنش جلوگیری کند و او را به خیمه‌ها بازگرداند، امّا او پایداری کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که: «لا افارق عمّی!» به خدای سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! و خود را از دستان عمه‌اش رها کرد و نزد امام حسین رفت تا شاید مانع از شهادت عموی بزرگوارش گردد. در این هنگام یکی از تجاوزکاران اموی به نام «بحر بن کعب» به سوی حسین (علیه‌السّلام) روی آورد که «عبداللَّه» فریاد بر آورد: ‌هان‌ ای پلیدزاده! آیا می‌خواهی عمویم را به شهادت برسانی؟ آن عنصر پلید نیز شمشیری بر آن کودک فرود آورد و عبداللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالی که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! حسین (علیه‌السّلام) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایی پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خدای پر مهر به زودی تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت. و آن‌گاه «حرمله» گلوی آن کودک محبوب را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! حسین (علیه‌السّلام) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، «عبداللَّه» در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه‌پیشه‌ات را تاکنون از نعمت‌هایت بهره‌ور ساخته‌ای، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش.