eitaa logo
منتظران نور
2.6هزار دنبال‌کننده
59هزار عکس
58.4هزار ویدیو
268 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃 🍃 👌وصایای حضرت علی جان به شیعیانشان🔸 شمار غدیر ۷روز مانده تاعید غدیر 🍃 🌸🍃
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ ... به سر آمده، های گذشته، ‌های ریخته، های گم شده، های رفته، ‌های شکسته، ‌های چکیده، و آب‌های از جوی را تو باز می‌گردانی!! ای از رفته‌ها ...
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضا علیه‌السلام سلطان قلبم اگه نخوای منو چیکار کنم آواره میشم سلطان قلبم اگه بیفتم از چشات دیگه بیچاره میشم
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگن آرزوهای خوب برای دیگران به خودمون هم برمیگرده برای هم آرزو کنیم روزایی پر از عشق و مـحبت روزایى پر ازموفقيت و شادى روزایى پر ازخنده و دلخوشی روزایی پراز سلامتی و عاقبت بخیری یکشنبه تون  پر از حس خوب
709.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـ﷽‌‌‌‌‌✅☀️🌹✔️ همگے عالےلایڪتونم✌️ لایڪ لحظه هاتون به زیبـــااایےطراوت باران⚘ ➖☕️☀️⃤ کبوترِ دلم، از شوق می‌گشاید بال که چون سپیده به آغوش گرمت محتاج است  تون_شاد_و_دلپذیر سلامـ واداے احتـرامـ بزرگواران✋ روزتون لبریز از مهــر و مهربانیها حُــضورتونـــــــــ دلنــــــواز منــتخبـهــاتــون بینــــــــظیر یڪ دنیا تشڪر از حضور همه تون 🕊همگی خسته🌹                    🕊نباشین عزیزان🌹 مرســـــی کــہ هستـــــــــین👌 🕊🌹لاایک    🕊🌹لااایک       🕊🌹لاااایک    ‌‌‌      🕊🌹لااااایک             🕊🌹لاااااایک                🕊🌹لااااااایک                   🕊🌹لاااااااایک                🕊🌹لااااااایک             🕊🌹لاااااایک          🕊🌹لااااایک       🕊🌹لاااایک    🕊🌹لااایک 🕊🌹لاایک ➖☕️☀️⃤ 🕊به تک تک پستهای زیباتون لایک 🕊منتخبااتون عالی و همگی لایک 🕊حضور تک تک دوستااااان
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹❤️ روز مرد و پدر و به همه پدرهای عزیز این اسطوره های قوی و مهربون تبریک میگم امیدوارم که پدرها همیشه شاد و سلامت باشن و روح تموم پدرهای آسمونی شاد باشه🌹🙏
@MeysamMotiee_irAUD-20210815-WA0015.mp3
زمان: حجم: 12.99M
زیــارت عــاشــورا 👆👆👆 بانوای مداح اهل البیت حاج میثم مطیعی عاشورا سی وچهارم ┅═✧❁🌷❁✧═┅ برا سلامتی و ظهور امام زمان عج الله نیابت ۱۴معصوم ۱۴ صلوات هدیه کنیم سعی کنیم هرروز زیارت عاشورا بخونیم مخصوصا عزای اباعبدالله الحسین التماس دعای ویژه برا فرج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎‌‌
✌️🏼 😌 🤔میدونی یکی از ماه مبارک چیه؟!؟ 😍اینه که را تازه کنیم... 👌🏼 و همیشه در حال نو شدن هستند.... 🍃 ها هر ساله در حال شدن و شدن هستند... 🌓 و و نیز همینطور.... 👌🏼در کل همه چیز در حال و شدن هستند... 😳حتی خودمان هم بالدوام در حال شدن هستند... 👌🏼بدن ما از 100 سلول تشکیل شده... 🔬سلول اینقدر کوچک است که اگر هزار میلیون سلول رو با هم جمع کنی اندازه یک خواهد شد... 😧 در هر ای که میگذرد 125 میلیون سلول در بدن ما و سلول جایگزین می‌شود.... ☝️🏼الله اکبر.... خودمان هم اصلا نمی‌کنیم اما بدنمان هر لحظه در حال هستند و سلول جای آن را می‌گیرد... 😳حتی سلول های داخلی انسان هر ساعت یک بار تازه میشود چون پوست بیشتر در آلودگی و نابود شدن قرار دارد... 👌🏼دیدی وقتی میری و پوستت رو خیس میکنی و ماساژش میدی یه از پوستت جدا میشه...☺️خب اونا همون سلولهای بدنت است... 😮 هر یک بار خداوند سلولهای انسان را تازه میکند... ☹️ ؟!؟ ☺️چون در معرض غذاهای و قرار دارد و با هر بار چشیدن سرما و گرما سلولهایش میمیرد... و خداوند آن را برایمان تازه میکند تا بهتر از غذا ببریم و آن را کنیم... 😳هر 48 ساعت یک بار الله متعال سلولهای بزرگ را تازه میکند.... 🙊اگر اینطور نمیبود باید در طول 10 بار خودمان رو میکردیم تا روده ها رو کنیم.... 😱 انسان هم هر ماه یک بار می‌شود... جگر از 300 تشکیل شده و خداوند بدون اینکه بفهمی چهار ماه یک بار جگرت را تر و تازه میکند...اونایی که دچار جگر شدند دلیلش اینه که های جگرش تازه نشدند(پناه بر خدا) 😌الله اکبر چه داریم که همیشه و ماست هر لحظه بگوئیم ، باز هم نمیتوانیم جوابگوی این همه و نعمت پروردگارمان باشیم....👌🏼اگر سلولهای تازه نشوند دیگر سلولهای بدن هم توانایی تازه شدن را چون جگر تاثیر مهمی روی اعضای بدن دارد.... 🤔میدونی انسان با چی و تر می‌شود؟!؟ ☺️تو ماه جگر خیییلی می‌شود و اگر موقعیتش رو داشت از خوشی بالا و پایین میپرید...🙈 😍اون همه و در ماه مبارک رمضان باعث و شدن سریع سلولهای می‌شود و اگر هم تازه شد دیگر سلولهای بدن هم سریعتر تازه می‌شوند... 🌙پس رمضان فرصت برای و بدنمان است.... 😳حالا یه چیز خیییلی جالبتر... 😱آیا میدانید هر 5 سال یکبار سلول های بدنمان و میشود...یعنی میشه گفت که دوباره می‌شوی... 😌✌️🏼البته بجز دو که سلولهایشان اصلا عوض نمی‌شود.... 😉اگر گفتید عضو.....!؟! 😍سلولهای و هیچ وقت عوض نمیشوند.... ☺️چون اگر سلول های عوض میشود انسان اش را از دست میداد و هم چون جایگاه و خالقمان است هیچ وقت عوض نمی‌شود.... 😌الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر.....چه خالق و داریم.... ✍🏼ادامه دارد ان شاءالله... 👇👇👇 🕊🦋🍂🍀🥀🦋🕊
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃👆👆👆👆👆👆👆 حتما بببنید 🍃 👌وصایای حضرت علی جان به شیعیانشان🔸 شمار غدیر ۶روز مانده تاعید غدیر 🍃 🌸🍃
۱۱ گل‌های صحرا سرخوشانه شکوفا شدند نیامد بارانی که منتظرش بودند و بادیه‌نشینان در تنگنای سختی قرار گرفتند. سرانجام تصمیم گرفتند به درگاه خدا التماس و دعا کنند. شتران تشنه و گوسفندان بی‌شیر و کودکان پژمرده را با خود به بالای تپه‌ای بردند برای آمدن باران قربانی‌ها گشتند و دعاها کردند؛ اما دریغ از قطره‌ای باران که از آسمان فروافتد، نومیدانه در راه بازگشت بودند که پیرزنی گفت: «بایستید! به من گوش کنید کودکی مکی در خانه حلیمه است. با آمدنش خانه او پر از برکت شده کودک بسیار خوش یُمنی است. او را به اینجا بیاوریم شاید با آمدنش دعایمان پذیرفته شود». مردم از حلیمه خواستند که کودک را با خود بیاورد. حلیمه برای محافظت چهره‌ی چون گل محمد ﷺ از گرمای آفتاب خواست چهره‌اش را بپوشاند؛ همان لحظه ابری سفیدتر از دیگر ابرها فرود آمد و چونان سایه‌بانی از کودک محافظت کرد. حلیمه حالا دیگر کاملاً دریافته بود که محمد ﷺ کودکی عادی نیست؛ اما این امر را از مردم پنهان کرد و به کسی چیزی نگفت. یکی از مردم، کودک را از آغوش حلیمه گرفت و چنین دعا کرد این کودک که خانه‌ای را پر برکت کرده محمد ﷺ مکی است، خدایا به خاطر او بر ما باران نازل کن! بلافاصله پس از این دعا ابرهای بارانی آسمان را پُر کردند. همان ابری که کمی پیشتر سایه‌بان محمد ﷺ شده بود نرم نرم به ابری باران‌زا بدل شد. یک‌باره فریاد شادی در بادیه برخاست: «باران باران باران...» در بادیه هوای جشن بود گل‌های صحرا گردن افراشتند. از آن روز به بعد حیوانات از علف تازه و آدمیان از گوشت و شیر سیر شدند. شاید خیلی‌ها نفهمیدند؛ اما بودند کسانی که عبرت گرفته و دریافتند همه این برکات از یمن حضور محمدﷺ است‌.
۱۲ شادمانی دایه حلیمه چنان که قول داده بود محمد ﷺ را با دقت و حساسیت بزرگ کرد. شمرده و زیبا سخن گفتن را به او آموخت حالا دیگر زمان پس دادن کودکان به خانواده‌هایشان بود. حلیمه که کاملاً دلبسته و وابسته محمد ﷺ شده بود؛ حالا ناگزیر می‌بایست او را به خانواده‌اش بر می‌گرداند. با اکراه و ناراحتی فراوان محمد ﷺ را آماده کرد و برای بازگرداندن به مادرش راهی مکه شد. مردم بادیه هم محمد ﷺ را بسیار دوست داشتند و نمی‌خواستند از پیش‌شان برود. حلیمه و همسرش را صدا زدند و به آن دو گفتند: "ما سیر نشده‌ایم از او، کودکی چون او را هیچ جا ندیده‌‌ایم. نبریدش. بگذارید کمی بیشتر با ما بماند." حلیمه نیز بیش از همه دوست داشت محمد ﷺ را نزد خود نگاه دارد. پس از سفری طولانی، به مکه و خانه آمنه رسیدند. آمنه بسیار دلتنگ فرزندش شده بود. فرزند یگانه و دردانه‌اش را می‌بویید و می‌بوسید. حلیمه از پاکی و زیبایی و خوش خویی محمد ﷺ می‌گفت. سپس مفصل از نحوه خوابیدن و راه رفتن و حرف زدن محمد ﷺ گفت. آمنه از حرف‌های حلیمه خشنود شد. آن روزها بیماری واگیری در مکه بود. آمنه می‌ترسید بیماری به فرزندش سرایت کند. حلیمه نیز به همین سبب هراسان بود همه جسارتش را گرد آورد و به آمنه گفت: "نمی‌شود پسرم کمی بیش‌تر نزد من بماند؟ می‌ترسم بیماری واگیر مکه به او هم برسد". عبد المطلب و آمنه هر دو برای دور ماندن محمد ﷺ از بیماری راضی شدند مدتی دیگر هم دور از ایشان زندگی کند. گویی همه دنیا را به حلیمه داده بودند؛ از خوشحالی پرواز می‌کرد. کودک را گرفت و بویید و بوسید و دوباره به بادیه برگشتند. گل‌های بیابان بویی چون مشک می‌پراکندند همه به هم مژده می‌دادند: "مژده مژده محمد ﷺ دوباره نزد ما باز آمد."