✍🏼 #درد_و_دل 🤔 زندگی #حضرت_ایوب رو که شنیدی .... 😍خداوند به او #مال زیاد و فرزندان و #زیبایی ظاهری خاصی بخشیده بود.... 😔اما ناگهان در زمان کوتاهی 14 #پسرش را و تمام #دارای و #زیبایی و #سلامتی اش را  را از دست داد... 😢حتی طوری شده بود که از پوستش آب و خون می چکید.... 😔با آن همه خدم و حشمی که داشت تنها #همسر #با_وفایش برای او ماند... 😭حتی از #ترس اینکه #بیماریش به مردم دیگر سرایت کند او را از #شهر بیرون کردند و رفتند جایی دور از مردم #زندگی کردند.... ☝️🏼18 سال تمام #مبتلا بود اما کووووچکترین اعتراضی نکرد.... 😥حتی رویش نمیشد از #خداوند در خواست دعا کند... ☹️ #همسرش میگفت:تو #پیامبری دعایت قبوله دعایی بکن از این وضع نجات پیدا کنیم.... 💥اما میفرمود من سالها در #ناز و #نعمت بودم باید به اندازه اون سالها هم سختی بکشم تا از خداوند بخواهم... ✨ #سبحان_الله 😓اما دیگه بعد از 18 سال کارشان به جایی رسید که چیزی نداشتن بخورن و #همسرش پیر شده بود و توانایی کار کردن نداشت..... ☺️همسرش خیییلی موهاش بلند و #زیبا بود رفت و آنها را بافت و برید و فروخت و داد به #غذا .... 🤔سیدنا ایوب فرمود این غذا را با چی تهیه کردی؟! 😭همسرش گفت :موهایم را بافتم و فروختم..... ⚡️در این هنگام بود که حضرت ایوب #غیرتش به جوش آمد بعد از 18 سال ناراحتی که در آن وقت 80 سالش بود رو به #خدا کرد و فرمود.... 🔻وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ 🔹سوره انبیاء(83) 🔻ﻭ ﺍﻳﻮﺏ ﺭﺍ (ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭ) ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ (ﻭ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ) ﺑﺪﺣﺎﻟﻰ ﻭ #ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﻯ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺍﺣﻤﻴﻨﻰ. 👆🏼 #ادب #انبیا را نگاه کنید نوع در خواستش را حتی رویش نشد از #الله مستقیما بخواهد که او را #شفا دهد یا او را نجات دهد.... 👌🏼فقط گفت به من #مشکلات رو کرده و تو #مهربانی..... 😣18 سال در بستر #بیماری بود آن همه مال و دارایی و زیباییش را همه از دست داد اما چیزی نگفت... 😔اما وقتی فهمید #همسرش موهایش را فروخته رو به پروردگارش کرد و فرمود به من مشکلات رسیده... 🤔میدانی تنها به خاطر موی همسرش بود که #طلسم #دعا کردن 18 ساله اش را شکست... ☝️🏼آن همه #مصیبت برایش مهم نبود اما پای #موهای همسرش که در میان آمد دست به #دعا شد... 💦و بعد از دعا خداوند #چشمه ای جوشاند زیر پای سیدنا ایوب و با آن #غسل کرد و دوباره جوان شد و #شفا یافت و حتی همسرش را هم که #پیر بود برایش غسل کرد با آب آن چشمه و #جوان شد..... 😏حالا منظورم از این همه حرف این بود که ای برادر تو هم مثل پیامبر ایوب #با_غیرت باش حتی روی موی بریده همسرش #غیرت داشت ... 😁اما بعضی ها در #بازار و #عروسی و #مهمانی و... #ناموسش را با موهای پریشان و رنگ کرده که از جلو و عقب در میارن و جولان میده و اصلا برایش مهم نیست.... 😭آخه برادر من تو که ادعای مسلمانی میکنی چرا #غیرتت را گربه خورده.... 😭 چرا #ناموست رو #عمومی میکنی او تمام زیباییهایش فقط برای توست چرا آخه...............😫 😔از زندگی حضرت ایوب یاد میگیریم که #غیرت و #ناموس از دارایی و همه چیزهایی که داریم مهمتر است..