یه جایی مولانا خیلی قشنگ میگه که :
«چو خدا بود پناهت،چه خطر بود ز راهت؟!به فلك رسد کلاهت که سر همه سرانی!»
دیگه تا وقتی خدا هست از چی میترسی؟!
اون پناهِ امن توعه رفیق ! •🌿🪴•
#خدایا_شکرت
#بیو
#خدا
@montazeranemam
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «مذهبیهای جهنمی»
👤 استاد #شجاعی
🔸 مجالس اهل بیتی که امام زمان آنها را لعنت میکند...
🔺 بزرگترین مانع ظهور سلطه جهانی و صهیونیسم جهانی است...
@montazeranemam
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱قبیلهای در آفریقا که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن نشده اما از تمام دنیا، فقط یک نفر را می شناسند...
حتماببینید بسیار زیبا😍😢👌🏼
🌤¦⇠ #امام_زمان
@montazeranemam
🍃💚••
دنیای حقیقی و
فــــضای مجـــازی
پـــر از صـــحنه هایی اســـت
که دیــدن آن ،
قـــلب مـــولایـــمان را به درد مـــی آورد...
عــــالم #مجـــازی هم محـــضر خـــداست
در محــضر خدا، #گـناه نکنیم..!!
#تلنگرانه
#تلنگر
#امام_زمان
🍃💚¦⇠ #اللهمعجللولیکالفرج
@montazeranemam
#پندانه
✍ پلهایی که باید بسازیم
🔹سالها دو برادر با هم در مزرعهای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی میکردند.
🔸یک روز بهخاطر یک سوءتفاهم کوچک، با هم جروبحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.
🔹یک روز صبح در خانه برادر بزرگتر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجاری را دید.
🔸نجـار گفت:
من چند روزی است که دنبال کار میگردم، فکر کردم شاید شما کمی خردهکاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟
🔹برادر بزرگ جواب داد:
بله، اتفاقا من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن. آن همسایه در حقیقت برادر کوچکتر من است.
🔸او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد و وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. حتما این کار را بهخاطر کینهای که از من به دل دارد، انجام داده است.
🔹در انبار مقداری الوار دارم، از تو میخواهم تا بین مزرعه من و برادر کوچکم حصاری بکشی تا دیگر او را نبینم.
🔸نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازهگیری و ارهکردن الوار.
🔹برادر بزرگ به نجار گفت:
من برای خرید به شهر میروم، اگر وسیلهای نیاز داری، بگو تا برایت بخرم.
🔸نجار در حالی که بهشدت مشغول کار بود، جواب داد:
نه، چیزی لازم ندارم.
🔹هنگام غروب وقتی برادر بزرگ به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود.
نجار بهجای حصار، یک پل روی نهر ساخته بود.
🔸کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت:
مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟
🔹در همین لحظه برادر کوچکتر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادر بزرگش دستور ساختن آن را داده است.
🔸از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او بهخاطر آن سوءتفاهم و کندن نهر معذرت خواست.
🔹دوباره هردو برادر به روزهای خوش دوستی برگشتند. برادرها نجار را دیدند که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.
🔸نزد او رفتند و بعد از پرداخت مزدش و تشکر، از او خواستند تا چند روزی مهمان آنها باشد.
🔹نجار گفت:
دوست دارم بمانم ولی پلهای زیادی هست که باید آنها را بسازم.✨
@montazeranemam
«انا قَلبى لَكَ مَيّال...»
قَلبِ من ميل تو دارد .... ♥️💍️
#عاشقانههایحلال
#عاشقانه
@montazeranemam
سوال:⁉آيا مسواک زدن در هنگام روزه اشکال دارد؟ 🪥
پاسخ ✅اشكالي ندارد، لكن نبايد چيزي از اجزاء خمير دندان و يا آب وارد حلق شود وگرنه موجب بطلان روزه مي شود.
#احکام
#روزه
#ماه_رمضان
montazeranemam
سوال⁉گر کسي شک داشته باشد که آخر شعبان هست يا اول رمضان به چه نيتي روزه بگيرد ؟🌙
پاسخ✅ روزى را كه انسان نمى داند آخر شعبان هست يا اوّل رمضان، اگر به نيّت اول رمضان روزه بگيرد حرام مى باشد، بلکه بايد به نيت آخر شعبان روزه بگيرد و اگر بعدا معلوم شود که اول رمضان بوده هست ، به جايي روزه اول رمضان حساب مي شود.
#احکام
#روزه
#ماه_رمضان
@montazeranemam