🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت7⃣
فاطمه(س) نزد كسانى كه در اين خانه هستند مى آيد و از آنان مى خواهد تا خانه را ترك كنند. مقداد، سلمان، عمّار، ابوذر و همه كسانى كه در اين خانه هستند بيرون مى روند.64
عُمَر مى خواهد وارد خانه شود، او مى خواهد على(ع) را به مسجد ببرد، امّا فاطمه(س) اكنون به يارى على(ع) مى آيد.
اين فرياد بلند فاطمه(س) است كه در همه جا طنين انداخته است: "اى رسول خدا، ببين كه بعد از تو با ما چه مى كنند!".65
صداى فاطمه(س)، آن قدر مظلومانه است كه خيلى ها را به گريه مى اندازد، خيلى از مردمى كه همراه عُمَر آمده بودند برمى گردند.66
اكنون، فاطمه(س) از خانه بيرون مى آيد و به سوى ابوبكرمى رود. زنان بنى هاشم خبردار مى شوند و از خانه هاى خود بيرون مى آيند و به دنبال فاطمه(س)حركت مى كنند.
فاطمه(س) نزد ابوبكر مى رود و به او مى گويد: "اى ابوبكر، به خدا قسم، اگر على را به حال خود رها نکنی نفرین خواهم نمود".67
ابوبكر، براى عُمَر پيغام مى فرستد كه هر چه زودتر على(ع) را رها كند.
همه مى فهمند تا زمانى كه على(ع)، فاطمه(س)را دارد نمى شود كارى كرد.68
38 ـ طلب يارى از مردم: شب 3، 4، 5 ربيع الاول
شب فرا مى رسد، هوا تاريك مى شود، على(ع)همراه با فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام) از خانه بيرون مى آيند.
آنها درِ خانه يكى از انصار را مى زنند.
صاحب خانه با خود مى گويد كه اين وقت شب كيست كه درِ خانه ما را مى زند؟
او سراسيمه بيرون مى آيد، على(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام) را مى بيند، فاطمه(س)با او سخن مى گويد:
ــ آيا به ياد دارى كه تو در غدير خُمّ با على بيعت كردى؟ آيا به ياد دارى كه پدرم او را به عنوان جانشين و خليفه خود معيّن كرد؟
ــ آرى، اى دختر رسول خدا.
ــ پس چرا پيمان خود را شكستى؟
ــ اگر على، زودتر از ابوبكر خود را به سقيفه مى رساند ما با او بيعت مى كرديم.
ــ آيا مى خواستى على، پيكر پيامبر را به حال خود رها كند و به سقيفه بيايد؟69
او به فكر فرو مى رود و از كارى كه كرده است اظهار پشيمانى مى كند. على(ع)به او مى گويد: "وعده من و تو، فردا صبح، كنار مسجد، در حالى كه موهاى سر خود را تراشيده باشى".70
او قبول مى كند و قول مى دهد كه فردا، صبح زود آنجا حاضر باشد. اكنون، على(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام)به سوى خانه ديگرى مى روند.
و همه اين سخن ها را با صاحب آن خانه هم مى گويند و او هم قول مى دهد فردا، صبح زود بيايد. و خانه بعدى...و باز هم خانه بعدى...
سيصد و شصت نفر به على(ع) قول مى دهند كه فردا براى يارى او بيايند، همه آنها عهد و پيمان مى بندند كه تا پاى جان به ميدان بيايند و از حقّ دفاع كنند. على(ع) به سلمان، مقداد، عمّار و ابوذر هم خبر مى دهد كه فردا صبح در محلّ وعده حاضر شوند.71
به غير از سلمان، مقداد، ابوذر، عمار، هيچ كس به محل وعده نمى آيد.
روز هجوم اصلى، روز پنجم ربيع الأول، يك شنبه سال 11 هجرى قمرى
وقتى كه من مجموعه حوادث را بررسى نمودم به اين نتيجه رسيدم كه هجومِ اصلى در روز "پنجم ربيع الأول" واقع شده است.
پنجم ربيع الأول، روز اندوه و مصيبت دوستداران فاطمه(س)مى باشد. در اينجا شرح حوادث اين روز را بيان مى كنم:
39 ـ آغاز هجوم چهارم
عُمَر نزد ابوبكر مى رود و از او اجازه مى گيرد تا براى آوردن على(ع)اقدام كند.
عُمَر همراه با گروهى از طرفداران به سوى خانه على(ع) به راه مى افتند، وقتى نزديك خانه على(ع) مى رسند، فاطمه(س)آنان را مى بيند، او سريع درِ خانه را مى بندد. عُمَر جلو مى آيد درِ خانه را مى زند و فرياد مى زند: "اى على! در را باز كن و از خانه خارج شو و با خليفه پيامبر بيعت كن، به خدا قسم، اگر اين كار را نكنى، خونِ تو را مى ريزيم و خانه ات را به آتش مى كشيم".72
اكنون همه منتظر هستند تا على(ع) جواب دهد.
40 ـ فاطمه(عليها السلام) سخن مى گويد
اين صداى فاطمه(س)است كه به گوش مى رسد: "اى گمراهان! از ما چه مى خواهيد؟"
عُمَر خيلى عصبانى مى شود فرياد مى زند:
ــ به على بگو از خانه بيرون بيايد، و اگر اين كار را نكند من اين خانه را آتش مى زنم!
ــ اى عُمَر! آيا مى خواهى اين خانه را آتش بزنى؟
ــ به خدا قسم، اين كار را مى كنم، زيرا اين كار از آن دينى كه پدرت آورده است، بهتر است.73
ــ چگونه شده كه تو جرأت اين كار را پيدا كرده اى؟ آيا مى خواهى نسل پيامبر را از روى زمين بردارى؟74
ــ اى فاطمه! ساكت شو، محمّد مرده است، ديگر از وحى و آمدن فرشتگان خبرى نيست!75
ــ بار خدايا، از فراق پيامبر و ستم اين مردم به تو شكايت مى كنم.76
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
رهبر انقلاب فرمودند امسال حج ما#حج_برائت است
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام بر مهدی (علیهالسلام)
روزِ من... با نام تو شروع میشود.
مولای من …
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ،
سلام بر تو ای سرورم ای صاحب الزمان
#امام_زمان
قلب های آرام 🕊
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت8️⃣
41 ـ خشم عُمَر
عدّه اى از همراهان عُمَر چون سخن فاطمه(س) را مى شنوند پشيمان مى شوند، همه كسانى كه صداى فاطمه(س)را مى شنوند به گريه مى افتند.77
عُمَر فرياد مى زند: "برويد هيزم بياوريد"، عدّه اى دارند هيزم مى آورند.78
چند لحظه مى گذرد تا اين كه هيزم زيادى در اطراف خانه جمع مى شود.
عُمَر شعله آتشى را در دست گرفته، به اين سو مى آيد. او فرياد مى زند: "اين خانه را با اهل آن به آتش بكشيد".79
42 ـ آتش زدن درِ خانه
عُمَر جلو مى آيد، شعله آتش را به هيزم مى گذارد، آتش شعله مى كشد.
درِ خانه نيم سوخته مى شود. عُمَر جلو مى آيد و لگد محكمى به در مى زند.80
فاطمه(س) بين در و ديوار قرار مى گيرد، صداى ناله اش بلند مى شود. عُمَر در را فشار مى دهد، صداى ناله فاطمه بلندتر(س) مى شود. ميخِ در كه از آتش داغ شده است در سينه فاطمه(س)فرو مى رود.81
فرياد فاطمه(س) در فضاى مدينه مى پيچد: "بابا! يا رسول الله! ببين با دخترت چه مى كنند".82
43 ـ ورود به خانه
فاطمه(س) به كنار ديوار پناه مى برد. عُمَر و يارانش وارد خانه مى شوند، خالدبن وليد شمشير را از غلاف بيرون مى كشد و مى خواهد فاطمه(س)را به قتل برساند.
ناگهان على(ع) با شمشيرش جلو مى آيد. درست است پيامبر على(ع)را مأمور كرده تا در بلاها صبر كند، امّا اينجا ديگر جاى صبر نيست. خالد تا برقِ شمشير على(ع)را مى بيند شمشيرش را رها مى كند.
على(ع) به سوى عُمَر مى رود، گريبان او را مى گيرد، عُمَر مى خواهد فرار كند، على(ع) او را محكم به زمين مى زند، مشتى به بينى و گردنِ او مى كوبد. هيچ كس جرأت ندارد براى نجات عُمَر جلو بيايد، همه ترسيده اند.83
44 ـ ياد پيمان آسمانى
على(ع)عُمَر را رها مى كند و مى گويد: "اى عُمَر! پيامبر از من پيمان گرفت كه در مثل چنين روزى، صبر كنم. اگر وصيّت پيامبر نبود، تو هرگز جرأت نمى كردى وارد اين خانه شوى".84
اگر على(ع) عُمَر را به قتل برساند، جنگ داخلى روى خواهد داد و بعد از آن، دشمنان به مدينه حمله خواهند كرد، على(ع)مى خواهد براى رضايت خدا صبر كند.85
45 ـ ريسمان بر گردن على(عليه السلام)
هواداران خليفه به سراغ على(ع) مى روند. تعداد آنها زياد است، آنها با شمشيرهاى برهنه آمده اند، على(ع) تك و تنهاست.
آنها مى خواهند على(ع) را از خانه بيرون ببرند. هر كارى مى كنند نمى توانند او را از جاى خود حركت بدهند.
عُمَر دستور مى دهد تا ريسمانى بياورند، ريسمان را بر گردن على(ع)مى اندازند، عمر فرياد مى زند: "الله اكبر، الله اكبر"، همه جمعيّت با او هم صدا مى شوند، آنها مى خواهند على(ع) را به سوى مسجد ببرند تا با خليفه بيعت كند.86
46 ـ فاطمه(عليها السلام) به ميدان مى آيد
آنها مى خواهند على(ع) را از خانه بيرون ببرند، فاطمه(س) از جا برمى خيزد، و در چهارچوبه درِ خانه مى ايستد، او راه را مى بندد تا نتوانند على(ع) را ببرند.87
عُمَر به قُنفُذ اشاره مى كند، قُنفُذ با غلافِ شمشير فاطمه(س) را مى زند، خود عُمَر هم با تازيانه مى زند...88
47 ـ شهادت محسن(عليه السلام)
عُمَر لگد محكمى به فاطمه(س) مى زند، اينجاست كه صداى فاطمه(س)بلند مى شود، او خدمتكار خود را صدا مى زند: "اى فِضّه مرا درياب!
به خدا محسن(ع)مرا كشتند".89
48 ـ اجبار به بيعت با خليفه
ابوبكر به مسجد آمده است. او منتظر است تا على(ع)را براى بيعت بياورند.
على(ع)را وارد مسجد مى كنند، در اطراف ابوبكر عدّه اى با شمشير ايستاده اند، عُمَر شمشير خود را بالاى سر على(ع)مى گيرد.90
ابوبكر به على(ع) مى گويد: "من خليفه پيامبر هستم، تو چاره اى ندارى، بايد با من بيعت كنى".
همه منتظرند كه علی(ع) چه جواب خواهد داد!
على(ع) در پاسخ مى گويد: "تو مردم را به دليل خويشاوندى خويش با پيامبر به بيعتِ خود فرا خوانده اى، اكنون، من هم به همان دليل تو را به بيعت با خود فرا مى خوانم! تو مى دانى من به پيامبر از همه شما نزديك تر هستم".91
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
رهبر انقلاب فرمودند امسال حج ما#حج_برائت است
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
مداحی آنلاین - نماهنگ این بقیه الله - محمد آسلیمی.mp3
3.62M
استودیویی #امام_زمان(عج)
بازم دلم گرفته هواییتم به والله
ذکر لب گداهات أین بقیة الله
محمد آسلیمی
#سهشنبه های جمکرانی 💔
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
دانلود+دعای+توسل+مهدی+سماواتی+++متن.mp3
10.19M
دعای توسل🪷
سه شنبه های مهدوی
هرسه شنبه به نیت ظهور#امام_زمان دعای توسل می خوانیم
🎙مهدی سماواتی
🟢 متن دعای توسل
بزن روی متن☝️
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🌷 اللَّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍو عجل فرجهم
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادت_فاطمیه 🌹🌴
قسمت9️⃣
49 ـ تهديد به قتل على(عليه السلام)
ابوبكر به فكر فرو مى رود و جوابى ندارد.
عُمَر از جا بلند مى شود و رو به ابوبكر مى كند و فرياد مى زند: "چرا بالاى منبر نشسته اى و هيچ نمى گويى؟ آيا دستور مى دهى تا من گردن على(ع) را بزنم؟".92
شمشيرها در دست هواداران خليفه مى چرخد. عُمَر رو به على(ع)مى كند و مى گويد: "تو هيچ چاره اى ندارى، تو حتماً بايد با خليفه بيعت كنى".93
على(ع) رو به او مى كند و مى گويد: "شيرِ خلافت را خوب بدوش كه نيمى از آن براى خودت است، به خدا قسم، حرصِ امروز تو، براى رياست فرداست".94
آنگاه رو به جمعيّت مى كند و مى گويد: "اگر ياورانى وفادار داشتم هرگز كار من به اينجا نمى كشيد".95
50 ـ دفاع اُمّ سَلَمه و امّ اَيمَن
امّ سَلَمه، همسر پيامبر و امّ اَيمَن وارد مسجد مى شوند و به عُمَر مى گويند: "چقدر زود حسد خود را نسبت به آل محمّد نشان داديد؟" عُمر فرياد مى زند: "ما چه كار به سخن زنان داريم؟"، او دستور مى دهد تا آنها را از مسجد بيرون كنند.96
51 ـ فرياد فاطمه(عليها السلام) در مسجد
ابوبكر بار ديگر فرياد مى زند: "اى على! برخيز و بيعت كن، زيرا اگر اين كار را نكنى ما گردن تو را مى زنيم".
به راستى چه خواهد شد؟ آيا على(ع) بيعت خواهد كرد؟ شمشير را بالاى سر على(ع) نگاه داشته اند، همه منتظر دستور خليفه اند.
ناگهان فريادى بلند مى شود: "پسرعمويم، على را رها كنيد! به خدا قسم، اگر او را رها نكنيد، نفرين خواهم كرد".
اين فاطمه(س) است كه (با بدن زخمى و پهلوى شكسته) به يارى على(ع) آمده است! او بار ديگر فرياد مى زند: "به خدا قسم، اگر على را رها نكنيد، گيسوان خود را پريشان مى كنم، پيراهنِ پيامبر را بر سر مى افكنم و شما را نفرين مى كنم...".97
52 ـ فاطمه(عليها السلام) آماده نفرين است
لرزه بر ستون هاى مسجد مى افتد، گويا زلزله اى در راه است، همه نگران مى شوند، نكند فاطمه(س) نفرين كند!!
خليفه و هواداران او مى فهمند كه اينجا ديگر فاطمه(س) صبر نخواهد كرد، فاطمه(س) آماده است تا نفرين كند، ترس تمام وجود آنان را فرا مى گيرد، چشم هاى آنان به ستون هاى مسجد خيره مانده است كه چگونه به لرزه در آمده اند! عذاب خدا نزديك است.98
53 ـ سخن سلمان فارسى(رضي الله عنه)
سلمان (به دستور على(ع)) به سوى فاطمه(س) مى دود تا با او سخن بگويد، او مى بيند كه فاطمه(س)دست هاى خود را به سوى آسمان گرفته است و مى خواهد نفرين كند، سلمان با فاطمه(س)سخن مى گويد: "بانوى من! پدر تو براى مردم، مايه رحمت و مهربانى بود...".
فاطمه(س) به ياد مهربانى هاى پدر مى افتد و دست هاى خود را پايين مى آورد، لرزش ستون هاى مسجد تمام مى شود، همه جا آرام مى شود.99
54 ـ رها كردن على(عليه السلام)
خليفه با ترس و دلهره دستور مى دهد كه على(ع) را رها كنند، اكنون آنان شمشير از سر على(ع)برمى دارند و ريسمان را هم از گردنش باز مى كنند. على(ع)مى تواند به خانه خود برود. آرى، تا زمانى كه فاطمه(س)هست، نمى توان از على(ع) بيعت گرفت!100
55 ـ رفتن فاطمه(عليها السلام) به زيارت حمزه(عليه السلام)
روزهاى دوشنبه و جمعه كه فرا مى رسد، فاطمه(س) از مدينه به سوى قبرستان اُحُد مى رود. فاصله بين مدينه تا آنجا تقريباً شش كيلومتر است، او با پاى پياده و آرام آرام اين مسافت را طى مى كند تا به زيارت قبر حمزه(ع)برود. حمزه(ع)عموى پيامبر بود و همواره پيامبر را يارى مى كرد. در جنگ اُحد كه در سال سوم هجرى روى داد او مظلومانه شهيد شد.101
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
رهبر انقلاب فرمودند امسال حج ما#حج_برائت است
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
سلام امروز سعد اكبر است روزى كه دعا درحق فرزندان به اجابت ميرسد... امروز تلاوت آيه29و30سوره فاطر باعث نزول بركت است. شما هم مثل من برای دوستاتون ارسال کنید.
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ
وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِیَةً یَرْجُونَ
تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ ﴿٢٩﴾لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ( ۳۰)
سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب
يا رَبَّ العالَمين
فقط امروز
*با این دعاء براى فرزندانتون ،ان شاء الله در حفظ و مراقبت الله قرار خواهند گرفت.🚩 هر پدرومادری:این دعاء را در این روزها تکرار کنند:*
بجای نقطه چین (( نامهای فرزندانتون بگویید))
*بار الها تو….... را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای پس آنها را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما.*
*بار الها آنها را از هر بدی و شر و ضرری حفظ بفرما.*
*خداوندا آنها را از مریضیها حفظ بفرما.*
*خداوندا آزمایش و امتحان من را در آنها قرار مده.*
*بار الها آنها را در آزمایشات پنهانی و آشکار مأجور بفرما.*
*خداوندا آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان کتاب خودت قرار بده و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخترین مردم و بهترین زندگی قرار بده*
*بار خدایا آنها را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان.*
*خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی آنها را از شیطان رانده شده محفوظ بدار .*
*بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلتها ی پاک و توکل بر خودت را نصیبشان بفرما یا قادر و یا جبار.*
*بار الها تمامی مرضهای قلبی و بدنی از آنها دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان یا کریم یا منان.*
*بار الها مرا از احسان و نیکی آنها در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان.*
*(بار الها فرزندانم را ، تکه ای از قلبم را به تو سپرده ام در مکانی که از. دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند ،پس آنها را با حفاظتی که لائق عظمتت می باشد حفظشان بفرما) و همّ و غم آن کسی که این پیام را برای من فرستاده است را برطرف بفرما و هر آنچه را که آرزو دارد نصیبش کن.*
آمین
*هر کس این دعاء دریافت کرد،به دوستان عزیزش هدیه کنه ،صدقه جاریه باشد از من و پدر و مادرم*طرح قرائت ۲۰میلیون سوره مبارکه کوثر به نیت برآورده شدن حاجات،شفای عاجل بیماران ، نابودی تمام ویروسها در جهان
سوره کوثر ۳ مرتبه تلاوت شود
*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ*
*إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ*
*فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ*
*إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الاَبتَر
*اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّدو عجل فرجهم
دعابرای سلامتی#امام_زمان فراموش نشود
*اگه نشردهید تا آخر امشب چندین هزارصلوات و سوره کوثر خوانده میشودکه اجروثواب این کارشامل حال شماهم خواهد شد.🙏🙏🙏🙏🙏🙏
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
باارسال پیشنهادات و انتقاداتتون مارو در بهتر شدن مطالب و فعالیتهای کانال یاری ڪنید🙏
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴
قسمت0️⃣1️⃣
روزهاى روشن گرى، روز ششم ربيع الأول تا روز آخر ربيع الثانى سال 11 هجرى قمرى
56 ـ مبارزه اقتصادى فاطمه(عليها السلام)
فاطمه(س) از يك طرف داغدار پدر است، هنوز مصيبت او را فراموش نكرده است، از طرف ديگر مظلوميّت على(ع)، قلب او را به درد آورده است. اگر چه فاطمه(س) بيمار شده است، امّا هنوز به فكر يارى امام خود است. فاطمه(س)كسى است كه ساليانه هفتاد هزار دينار سرخ درآمد دارد. آيا مى دانى اين مقدار يعنى چقدر پول؟ بيش از سيصد كيلو طلاى سرخ!102
57 ـ تصميم براى غصب فدك
در گوشه اى از مدينه جلسه اى تشكيل شده است. در اين جلسه خليفه همراه با عُمَر و جمع ديگرى حضور دارند. عُمَر مشغول سخن گفتن با خليفه است:
ــ اى خليفه! تو مى دانى كه مردم بنده دنيا هستند و همه به پول علاقه دارند، تو بايد فدك را از فاطمه بگيرى تا مردم به اين خاندان علاقمند نشوند.103
ــ امّا فدك از آنِ فاطمه است، همه مردم اين را مى دانند، سه سال است كه فدك در دست اوست.
ــ من فكر همه چيز را كرده ام، فقط كافى است نماينده و كارگزار فاطمه را از فدك بيرون كنى.
ابوبكر سخن عُمَر را قبول مى كند، عدّه اى را مأمور مى كند تا به فدك بروند و كارگزار فاطمه(س) را از آنجا بيرون كنند.
58 ـ اعتراض على(عليه السلام) به غصب فدك
على(ع) به ابوبكر اين نامه را مى نويسد: "به خدا قسم، اگر اجازه داشتم با شما جنگ مى كردم و با شمشير خود همه شما را به سزاى كارهايتان مى رساندم...من همان كسى هستم كه در جنگ ها به استقبال مرگ مى رفتم، آيا يادتان هست چگونه به قلبِ دشمن، حمله مى كردم؟ امّا من امروز در مقابل همه سختى ها صبر مى كنم".
59 ـ ترس شديد ابوبكر
ابوبكر دستور مى دهد تا مردم در مسجد جمع شوند، او مى خواهد براى مردم سخنرانى كند. ابوبكر چنين مى گويد: "اى مردم! من مى خواستم پولِ فدك را صرف تقويت سپاه اسلام بنمايم، امّا على با اين نظر مخالفت كرده و مرا تهديد كرده است، گويا او با اصل خلافت من مخالف است. من از همان روز اوّل، از درگير شدن با على مى ترسيدم و از جنگ با او گريزان بودم".104
60 ـ عُمَر، خليفه را دلدارى مى دهد
عُمَر برمى خيزد و چنين مى گويد: "خليفه! چرا اين قدر ترسو و ضعيف هستى؟ من چقدر زحمت كشيدم تا اين خلافت را براى تو آماده كردم، امّا تو حاضر نيستى از آن بهره مند بشوى. من بودم كه نيروهاى شايسته و كاردان را گرد تو جمع كردم و دشمنانت را آرام كردم. اگر من با تو نبودم على، استخوان هاى تو را در هم شكسته بود... از تهديد على وحشت نكن".
چه بسا كه سخنان ابوبكر و عمر، چيزى جز عوام فريبى نباشد، آنان قبلاً با هم هماهنگ كرده بودند و اين سخنان را گفتند تا مردم را فريب بدهند.105
61 ـ نقشه ترور على(عليه السلام)
جلسه اى در خانه ابوبكر با حضور عده اى برگزار مى شود، در اين جلسه خالدبن وليد هم حضور دارد، آنها از خالد مى خواهند كه فردا صبح، هنگام نماز، على(ع) را به قتل برساند.106
اسماء بنت عُمَيس، همسر ابوبكر است، امّا اين زن با شوهرش از زمين تا آسمان تفاوت دارد، اين زن از شيعيان على(ع)است.107
اسماء كنيز خود را صدا مى زند و به او مى گويد:
ــ همين الآن به خانه على(ع) برو، و سلام مرا به او برسان و اين آيه قرآن را بخوان و برگرد.
ــ كدام آيه؟
ــ آيه 20 سوره قصص، آنجا كه خدا از زبان دوست حضرت موسى(ع)مى گويد: "اى موسى، مردم مى خواهند تو را بكشند پس هر چه زودتر از اين شهر خارج شو".
كنيز به درِ خانه فاطمه(س) رسيده است، او در مى زند، على(ع)در را باز مى كند، كنيز آيه قرآن را مى خواند.
على(ع) در جواب مى گويد: "سلام مرا به اسماء برسان و بگو خداوند نگهبان على است". كنيز خداحافظى مى كند و به خانه برمى گردد.108
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
رهبر انقلاب فرمودند امسال حج ما#حج_برائت است
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
♥️ ⃟🕯
-
یہآقایۍهستخیلۍغریبہ
منوتواگردرستبشیممھدوے
زندگۍڪنیموراھورسمشھداءروتو
زندگیامونبہڪاربگیریمخیلۍزودمیاد.
بھشتۍومھدويبشیم(:
السَّلامُعَلَيْكَيَاحُجَّةَاللَّهِفـٖےأَرْضِهِ..✋🏻✨
-
-
اینالطالببدممقتولبکࢪبلا؟😭
#تلنگرانه
#امام_زمان عج
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣️﷽❣️
🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴
قسمت1️⃣1️⃣
62 ـ نماز صبح و پشيمانى ابوبكر
مردم آماده مى شوند تا نماز خود را با ابوبكر بخوانند، على(عليه السلام) در گوشه اى از مسجد، نمازِ خودش را مى خواند، خالد در مكان مناسبى قرار مى گيرد.
نماز برپا مى شود، طرفداران ابوبكر به او اقتدا مى كنند، آخرِ نماز است، ابوبكر تشهد مى خواند. الآن وقت آن است كه ابوبكر سلام نماز را بخواند.
امّا چرا او سكوت كرده است؟ گويا او نمى داند چه كند. سلام نماز را بدهد يا نه؟ اگر سلام بدهد خالد شمشير خواهد كشيد.
ابوبكر قبل از سلام مى گويد: يا خالد! لاتَفْعَلَنَّ ما أَمَرْتُكَ: اى خالد! آنچه گفتم انجام نده!
و سپس سلام مى دهد.
اكنون على(ع) از جاى خود برمى خيزد، و رو به خالد مى كند:
ــ اى خالد، خليفه به تو چه دستورى داده بود؟
ــ به من گفته بود كه گردن تو را بزنم.
در اين هنگام، على(ع) دست مى برد و با يك حركت، خالد را بر زمين مى اندازد و گلوى او را مى گيرد. خالد فرياد مى زند و مردم را به كمك مى طلبد، عباس عموى پيامبر جلو مى آيد و از على(ع) مى خواهد خالد را رها كند.109
63 _خطبه فاطمه ( علیهاالسلام)
وقتی فاطمه (س) متوجه می شود که خلیفه برای کشتن علی (ع) نقشه ريخته است بسيار ناراحت مى شود.
آنها حقّ على(ع) را گرفتند، فدك را غصب كردند، اكنون مى خواهند على(ع)را هم از فاطمه(س) بگيرند. ديگر نمى توان سكوت كرد، وقت فرياد است.
فاطمه(س) مى داند كه امروز تمام حقّ در قامت على(ع) جلوه كرده است و او براى يارى على(ع)به مسجد مى آيد.
فاطمه(س) در گوشه اى از مسجد مى نشيند، در همان جا پرده اى مى زنند. سكوت بر فضاى مسجد، سايه افكنده است.110
64 ـ سخنان آتشين فاطمه(عليها السلام)
فاطمه(س) سخن خود را آغاز مى كند: "من خداى بزرگ را براى همه آن نعمت هايى كه به ما داده است شكر مى كنم، من گواهى مى دهم كه پدرم، محمّد فرستاده اوست...".
او سخن خويش را اين گونه ادامه مى دهد: "شما سخن پيامبر خود را در مورد على رها كرديد و به دنبال هوس هاى خود رفتيد، شما به خاندان پيامبر خود خيانت كرديد".
سپس رو به انصار (مردم مدينه) مى كند و مى گويد: "اى كسانى كه دين پدرم را يارى كرديد! چرا به دادخواهى من جواب نمى دهيد؟...".111
65 ـ پاسخ ابوبكر
ابوبكر با صداى بلند به فاطمه(س)مى گويد: "...من خدا را شاهد مى گيرم كه از پيامبر شنيدم كه فرمود: "ما پيامبران، هيچ ثروتى از خود به ارث نمى گذاريم، ما فقط، علم و حكمت به ارث مى گذاريم،و هر چه از ما باقى بماند براى همه مردم است".112
66 ـ پاسخ فاطمه(عليها السلام) به ابوبكر
صداى فاطمه(س) در فضاى مسجد مى پيچد: "اى ابوبكر! قرآن مى گويد كه سليمان از داوود ارث برد، مگر داوود پيامبر نبود، پس چگونه شد كه سليمان از او ارث برد؟...".113
67 ـ نجواى فاطمه(عليها السلام) با قبر پدر
اكنون، فاطمه(س) رو به قبر پيامبر مى كند و چنين مى گويد: "تا زمانى كه تو زنده بودى همه مردم به من احترام مى گذاشتند و من پيش همه عزيز بودم، ولى اكنون كه تو از ميان ما رفته اى، در حقّ من ستم مى كنند و من هر لحظه در فراق تو اشك مى ريزم".114
مسجد سراسر اشك و گريه مى شود، سر و صداها بلند مى شود، هياهويى بر پا مى گردد.115
68 ـ نگرانى ابوبكر از عذاب
يك روز از خطبه فاطمه(س) مى گذرد، خليفه براى فريب افكار عمومى، به تكاپو مى افتد. او به عُمَر چنين مى گويد:
ــ ديدى كه فاطمه چگونه مرا از عذاب فرداى قيامت ترساند.
ــ تو نماز بخوان، دين خدا را به پا دار، به مردم احسان و نيكى كن، ديگر نگران نباش، مگر قرآن نخوانده اى؟
ــ چطور؟
ــ قرآن در سوره هود در آيه 114 مى گويد: "كارهاى خوب، گناهان را پاك مى كند"، تو فاطمه را ناراحت كرده اى امّا اين يك گناه است وقتى تو كارهاى خوب زيادى انجام دهى مى توانى آن گناه را از بين ببرى.
ــ اى عُمَر، تو چقدر غصّه و غم هاى مرا بر طرف ساختى، خدا تو را براى من نگه دارد.116
البته مشخص است كه ناراحتى ابوبكر، سياست او بود، اگر او واقعاً پيشمان بود بايد حكومت را به على(ع) تحويل مى داد.
69 ـ توهين ابوبكر به خاندان عصمت!
مسجد پر از جمعيّت شده است، ابوبكر بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: "او روباهى است كه شاهدش دم اوست. او همانند امّ طِحال است، همان زنى كه دوست داشت نزديكان او دامن آلوده باشند. ببينيد او چگونه فتنه انگيزى مى كند. نگاه كنيد او چگونه دیگران را به یاری خود دعوت می کند". 117
ادامه دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
رهبر انقلاب فرمودند امسال حج ما#حج_برائت است
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
روزانه دو صفحه از کلام نورانی خدا💫
《جزء4》
《سوره نساء》
《آیات1 الی 11》
《صفحه 77و78》
ثواب تلاوت را هدیه میکنیم به#امام_زمان
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
کانال منتظران ظهور
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸