صلی الله علیک یا اباعبدالله (ع)
از غربت تو أرض و سما خون گریسته
تنها نه ما سوا ، که خدا خون گریسته
جبریل بر سرش زده گاهی سینه اش
فطرس میان بزم عزا خون گریسته
اِبن الشّبیبِ روضه ی" اِن کُنتُ باکیا"
با " فابک للحسینِ"رضا خون گریسته
اشکی اگر نمانده گدا را جگر که هست
اشکش تمام گشته لذا خون گریسته
گاهی میان هییت و گاهی بخلوتش
نوکر برای تو همه جا خون گریسته
منت نهاده بر سر ابر آفتاب گرم
در آسمان کرب و بلا خون گریسته
از پاره های پیکر اکبر چکیده خون؟
یا اینکه تا به خیمه عبا خون گریسته؟
خون لبت به خون رگ گردنت رسید
در مجلسی که طشت طلا خون گریسته
کوچه به کوچه رأس تو را بر سرش گرفت
در حیرتم که نیزه چرا خون گریسته
#محرم_الحرام
#حیدر_محمدنژاد
صلی الله علیک یا اباعبدالله (ع)
از غربت تو أرض و سما خون گریسته
تنها نه ما سوا ، که خدا خون گریسته
جبریل بر سرش زده گاهی سینه اش
فطرس میان بزم عزا خون گریسته
اِبن الشّبیبِ روضه ی" اِن کُنتُ باکیا"
با " فابک للحسینِ"رضا خون گریسته
اشکی اگر نمانده گدا را جگر که هست
اشکش تمام گشته لذا خون گریسته
گاهی میان هییت و گاهی بخلوتش
نوکر برای تو همه جا خون گریسته
منت نهاده بر سر ابر آفتاب گرم
در آسمان کرب و بلا خون گریسته
از پاره های پیکر اکبر چکیده خون؟
یا اینکه تا به خیمه عبا خون گریسته؟
خون لبت به خون رگ گردنت رسید
در مجلسی که طشت طلا خون گریسته
کوچه به کوچه رأس تو را بر سرش گرفت
در حیرتم که نیزه چرا خون گریسته
#محرم_الحرام
#حیدر_محمدنژاد