🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✅ #یه_داستان_قشنگ #حتما_بخونین 💠از مدینه سمت مکه می‌رفتند که به بیابانی خشک رسیدند تشنه بودند و اثری 🍁 از آب و غذا نبود.... 🔆 از دور، خیمه‌ی پیرزنی را دیدند؛ مردان کاروانی سمت خیمه راه افتادند، پیرزن با اینکه امام حسن(علیه السلام) را نشناخت، 👈 همین که حال کاروانیان را دید برایشان شیر بز آورد و بعد، بز 🐐 که سرمایه‌اش بود را برایشان قربانی کرد 🌙ماهها گذشت تا اینکه روزی پیرزن که به تنگدستی رسیده بود، به مدینه آمد. او ماجرای کاروان را فراموش کرده بود... ✨ امام حسن(علیه السلام) او را شناختند و سمتش رفتند؛ پیرزن ماجرا را به یاد آورد و گفت: من آن روز فقط برای #رضای_خدا از شما پذیرایی کردم و انتظاری نداشتم... ✅ اما امام حسن(علیه السلام) که به #سخاوت معروف بودند، تعدادی گوسفند و هزار دینار و وسایل دیگر به او هدیه دادند؛ پیرزن باورش هم نمی‌شد که اینطور دست پر، به سمت روستای خود برگردد . . . 📗 بحارالانوار. ج ۴۳. ص ۳۴۱ #آئینه_ظهور ✨ #منتظران_ظهور ✨ #ماه_بندگی #ماه_رمضان #ولادت_امام_مجتبی_علیه_السلام ❇️مارابه دوستان خود 👥 معرفی کنید 👇👇 🆔@Aenehzohoor_montazeran ↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin