eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
491 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
7.6هزار ویدیو
117 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری هرگونه کپی برداری از کانال اکیدا ممنوع ❌❌ @Shabnegar مدیر تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸رسول اکرم صلی الله علیه و آله: 👊چیزی برای شیطان، سخت تر و کوبنده تر از تلاوت قرآن نیست؛ آن هم از روی قرآن و با نگاه کردن در آن! 📘بحارالأنوار، ج٩٢، ص٢٠٢
◻️🌷◻️ السَّلامُ عَلَیکَ یَا کَهْفَ الْحَصِین من پناهنده ام به مرزهایِ بودنِ تو!! ◻️تویی که آغوشت ◻️وطنِ امنِ من است!.. #مولانامهــدے🌷 سلام تنها پادشاه زمین ✋
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
#دنیای_مدیریت_مومنانه 6 ✅ گفتیم که مستضعفین باید قبل از ظهور آمادگی امام شدن و وارث شدن رو پیدا کنن
7 اگه مستضعفین بخوان مدیران جامعه باشن باید همه "فهم و نطق و ظرفیت مدیریت" پیدا کنن. 🌺 طوری که بعد از ظهور، امام زمان علیه السلام هر کدوم از افراد رو هرجا نیاز بود بذاره و همگی یکی از یکی بهتر کار رو مدیریت کنن ✅ خیال آقا راحت باشه از اینکه هر کسی رو هر جایی بذاره حتما کارش رو به نحو احسن انجام میده 🔷 خدا ما رو آفریده که ببعی نباشیم! نه اینکه ببعی هایی باشیم که دست گرگ ها نیفتیم و بیفتیم دست آدم ها!😒 ✅ نه! خدا میخواد همه ماها آدم حسابی بار بیاییم... بعد هر کدوم از این آدم حسابی ها بگه: اگرچه من استعداد صدتا کار دیگه رو دارم ولی چون الان وظیفه من اینه چشم... انجام میدم... چون آقام امر میکنه چشم...☺️ واقعا اینطوری چقدر زندگی آدم لذت بخش میشه... درست مثل وجود مقدس قمر بنی هاشم علیه السلام... 💥 میتونست کل جهان رو مدیریت کنه ولی بهش دستور داده شد که بره برای بچه ها آب بیاره... و گفت چشم آقای من.... ✅ خب حالا قدم اول برای اینکه آدم لیاقت و فهم مدیریت پیدا کنه چیه؟ اینکه آدم "حب ریاست" نداشته باشه... ⭕️ کلا آدمی نباش که حتما بخوای رئیس باشی تا یه کاری رو پیش ببری... باید باشی تا فهم و لیاقت ریاست رو پیدا کنی "باید عشق کنی از اینکه خاک پای دیگران باشی..." 🌹اگه خودت رو خاک پای نوکران امام زمان بدونی، اونوقت میتونی مدیر و فرمانده سپاه حضرت بشی... بعد از یه عمر که مجاهدانه زندگی کردیم در یه گوشه ای غریبانه جون بدیم... ❤️ بعد امام زمان ارواحنا فداه بیاد بالای سر ما و بفرماید: این غریب رو که میبینید اگه کل عالم رو بهش میدادید به خوبی اداره میکرد... این یعنی یه زندگی خوشکل و مومنانه...💕 ✅ بنابراین اگه میخوای یه مدیر خوب بشی "اول از همه نباید تشنه ریاست باشی" ⭕️ اون مدیری که برای رئیس شدن حاضره دست به هر جنایتی بزنه، وجودش برای کشور خطرناک هست و دست به هر کاری بزنه خرابکاری به بار میاره ❤️ "این یه احساس خیلی قوی و تازه هست که انسان بدون حب ریاست برای توانمند شدن در مدیریت اقدام کنه...." تا حالا این حس متفاوت رو تجربه کردید؟! 🚩 پایان بخش هفتم 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پادشاهان در ورودی حرم زانو زدند خودپرستی‌ها میان این حرم گم میشود آنقَدَر ضامن شدی آخر حسابش گم شده باز هم گفتی بیا.‌‌.این بارِ چندم میشود؟   بس که حاجت داده شد پشت در باب الجواد بیشتر از هر دری اینجا تراکم میشود هر سؤالی که نکیر و منکر از ما میکنند استناد ما فقط بر اصل هشتم میشود مثل سلمانی نیشابور،وقت احتضار پیش ما آقا بیا با یک تبسم..میشود؟ السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
اقتدارِ رهبرم، تهدید را ناگهان تبدیلِ فرصت میڪند گه عنایت میڪند بر دوستان گاه دشمن را شماتت میڪند گاه داخل را شود آرام بخش گاه خارج را ڪتابت میکند
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
قسمت سی و سوم: نغمه اسماعیل این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم ... دلم پیش علی بود ا
قسمت سی و چهارم: دو اتفاق مبارک با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم ... - اتفاقا به نظر من خیلی هم به همدیگه میاید ... هر کاری بتونم می کنم ... گل از گلش شکفت ... لبخند محجوبانه ای زد و دوباره سرخ شد ... توی اولین فرصت که مادر علی خونه مون بود ... موضوع رو غیر مستقیم وسط کشیدم و شروع کردم از کمالات خواهر کوچولوم تعریف کردن ... البته انصافا بین ما چند تا خواهر ... از همه آرام تر، لطیف تر و با محبت تر بود ... حرکاتش مثل حرکت پر توی نسیم بود ... خیلی صبور و با ملاحظه بود ... حقیقتا تک بود ... خواستگار پر و پا قرص هم خیلی داشت... اسماعیل، نغمه رو دیده بود ... مادرشون تلفنی موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسید ... تنها حرف اسماعیل، جبهه بود ... از زمین گیر شدنش می ترسید ... این بار، پدرم اصلا سخت نگرفت ... اسماعیل که برگشت ... تاریخ عقد رو مشخص کردن ... و کمی بعد از اون، سه قلوهای من به دنیا اومدن ... سه قلو پسر ... احمد، سجاد، مرتضی ...👶🙇👼 و این بار هم علی نبود ... 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
قسمت سی و چهارم: دو اتفاق مبارک با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم ... - اتفاقا به نظر من خیلی هم به
قسمت سی و پنجم: برای آخرین بار این بار هم موقع تولد بچه ها علی نبود ... زنگ زد، احوالم رو پرسید ... گفت؛ فشار توی جبهه سنگینه و مقدور نیست برگرده ... وقتی بهش گفتم سه قلو پسره ... فقط سلامتی شون رو پرسید ... - الحمدلله که سالمن ... - فقط همین ... بی ذوق ... همه کلی واسشون ذوق کردن... - همین که سالمن کافیه ... سرباز امام زمان رو باید سالم تحویل شون داد ... مهم سلامت و عاقبت به خیری بچه هاست ... دختر و پسرش مهم نیست ... همین جملات رو هم به زحمت می شنیدم ... ذوق کردن یا نکردنش واسم مهم نبود ... الکی حرف می زدم که ازش حرف بکشم ... خیلی دلم براش تنگ شده بود ... حتی به شنیدن صداش هم راضی بودم ... زمانی که داشتم از سه قلوها مراقبت می کردم ... تازه به حکمت خدا پی بردم ... شاید کمک کار زیاد داشتم ... اما واقعا دختر عصای دست مادره ... این حرف تا اون موقع فقط برام ضرب المثل بود ... سه قلو پسر ... بدتر از همه عین خواهرهاشون وروجک ... هنوز درست چهار دست و پا نمی کردن که نفسم رو بریده بودن ... توی این فاصله، علی ... یکی دو بار برگشت ... خیلی کمک کار من بود ... اما واضح، دیگه پابند زمین نبود ... هر بار که بچه ها رو بغل می کرد ... بند دلم پاره می شد ... ناخودآگاه یه جوری نگاهش می کردم ... انگار آخرین باره دارم می بینمش ... نه فقط من، دوست هاش هم همین طور شده بودن ... برای دیدنش به هر بهانه ای میومدن در خونه ... هی می رفتن و برمی گشتن و صورتش رو می بوسیدن ... موقع رفتن چشم هاشون پر اشک می شد ... دوباره برمی گشتن بغلش می کردن ... همه ... حتی پدرم فهمیده بود ... این آخرین دیدارهاست ... تا اینکه ... واقعا برای آخرین بار ... رفت ... ادامه دارد...... قسمت های قبل رو از دست ندین🌸 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 منتظر تأیید و همراهی هیچکس نباش؛ بلند شو... حتی تنها امام زمان، فقط منتظر توست... خودِ خودِ تو! @montazeranzhoramamasr
به صد امید عزم کوی او دارند مشتاقان خداوندا، به امیدی رسان امیدواران را (اللهم عجل لولیک الفرج) @montazeranzhoramamasr