eitaa logo
منتظران ظهور امام زمان عجل الله 313
2.3هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.6هزار ویدیو
272 فایل
﷽ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ کپی مطالب بدون ذکر لینک جایز است کانال دیگرمون👇 https://eitaa.com/rahhosein403 خادم👇 @AdminMehdigharib313 پیام ناشناس :انتقادات و پیشنهادات👇 https://gkite.ir/es/10234716
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 ...در صحرای بی آب و علفي كه درندگان زيادي هم داشت تنها مانده ام ، 🔹از آنجا تا نزديكترين آبادي چند فرسنگ راه بود ، برخاستم و به راه افتادم🚶‍♂️ ولي و متحير ماندم از طرف ديگر👈🏻 از تشنگي و درندگان ترسان بودم . 🔸 شدم و در آن حال به خلفا و مشايخ كردم و از آنها كمك و شفاعت خواستم تا 🤲🏻. ولي نتيجه اي نداد با خود گفتم : از مادرم شنيده ام كه مي گفت :↪️ ما كه كنيه اش ✨ ✨است 👈🏻 و درماندگان و ضعيفان را مي كند با خداوند 🤝كه به او پناهنده شوم اگرنجاتم داد به مذهب مادرم درآيم 🔹 پس او را صدا كردم و استغاثه نمودم كه يك مرتبه كسي را ديدم بر سر داشت مانند اين( و به علفهاي كنار نهر اشاره كرد) با من راه مي رود به من دستور داد كه به مذهب مادرم درآيم و كلماتي فرمود ( كه مؤلف كتاب آنها را فراموش كرده است ) و 🌸 : ✨به زودي به آباديي ميرسي كه آنجا همه شيعه هستند.✨ 👤گفتم : اي آقاي من شما با من به آن آبادي تشريف نمي آورديد ؟⁉️ 🌸 :✨ نه ، چون هزار نفردر اطراف بلاد به من پناهنده شده‌اند مي‌خواهم آنان را خلاص كنم .✨ ↩️ از نظرم غايب شد ، كمي راه رفتم به آن 🏘رسيدم ، مسافت زيادي تا آنجا بود كه همسفرهايم روز بعد به آنجا رسيدند از آنجا به حلّه برگشتم و به نزد سيّد الفقها سيّد مهدي قزويني كه قبرش پر نور باد رفتم ، و جريان خودم را با او در ميان گذاشتم و از او احكام و مسائل ديني📚 را آموختم👨‍🎓 ، و از او پرسيدم 👤 به چه عملي مي شود بار ديگرآن حضرت را ببينم❓ 🌱فرمود : 👈🏻 ، من هم شبهاي جمعه به زيارت حضرت سيدالشهدا مي رفتم يك نوبت از چهل بار باقي مانده بود . 🗓️روز پنج شنبه از حلّه به كربلا رفتم ولي وقتي به دروازه شهر رسيدم ، ديدم مأمورين ظالم از مردم گذرنامه مي‌خواهند؛ و خيلي هم سخت مي گيرند . من نه داشتم و نه قيمت آن را ، چند بار خواستم به طور قاچاق از ميان جمعيت بگذرم ، ولي نشد . 🔸در همين اثنا حضرت صاحب الامرعجل اللَّه فرجه را ديدم كه با عمامه سفيدي بر سر، داخل شهر است ، به او استغاثه كردم و كمك خواستم؛ بيرون آمد مرا همراه خود داخل شهر كرد ، و ديگر او را نديدم و با حسرت و تأسف بر فراقش ماندم... 📄ص90 ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ 💕