🌠☫﷽☫🌠
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را👇🏻
📝 #267
🔸مناسب است در اينجا حكايتي📄 را بياورم كه مايه عبرت و توجه است. 👌🏻
در كتاب إعلام الناس بماجري للبرامكه مع بني العباس📔 آمده :
👤محمد بن يزيد مبرَّد حكايت كند كه :
🔹يك يهودي نزد ابوعثمان مازني آمد و از او درخواست كرد كه كتاب سيبويه را به او بياموزد ، و صد دينار💵 به او پرداخت .
ولي ابوعثمان از گرفتن پول و آموختن كتاب به آن يهودي خودداري نمود✋🏻 .
مبرّد گويد : به او #گفتم :
👤: سبحان اللَّه! صد دينار را رد مي كني و حال آنكه به يك درهم آن نياز داري ؟⁉️
🧔🏻 #گفت : آري؛ اي ابوالعباس ، بدان كه كتاب سيبويه مشتمل بر سيصد آيه از كتاب خداست و نخواستم كه آنها را در اختيار كافري بگذارم .
👤مبرد سكوت كرد و ديگرهيچ نگفت .
🔸 #مبرد_گويد :
⏳ديري نگذشت كه روزي واثق به منظور شرابخواري🍷🥂 مجلس آراست ، نديمانش در كنار ، و كنيزكي به آواز خواني پرداخت و اين بيت را خواند:
اَظَلُومُ اِنَّ مُصابَكُمْ رَجُلا أهْدي َّ السلامَ َتحِيَّهً ُظلْم.
اي ظلوم به تحقيق كه صدمه زدن شما به مردي كه به عنوان تحيت سلام فرستاده ظلم است
🔸كنيز، كلمه ( رجلاً ) را به نصب خواند ، يكي از نديمان آن را نادرست دانست و گفت : ☝️🏻صحيح آن است كه به رفع ( رجُلٌ ) خوانده شود چون خبر اِنَّ است .
#كنيزك_گفت : من از معلم خود جز به اين وجه نياموخته ام .✋🏻
↩️ آنگاه بين حاضرين نزاع افتاد
👥 بعضي گفتند : نديم درست مي گويد
👥 و بعضي ديگر حق را به كنيزك مي دادند
👤 #واثق_پرسيد : در عراق چه كسي هست كه در عربيّت به او رجوع مي شود ؟
👥 #گفتند : ابوعثمان مازني در بصره است كه در اين علم يگانه دوران است
👤 #واثق_گفت : به والي ما در بصره بنويسيد كه با احترام و تجليل او را به سوي ما بفرستد .
🗓چند روزي نگذشته بود كه نامه📜 به بصره رسيد .
🔹والي امر كرد ابوعثمان حركت كند ، و او را با قاطرهاي پُستي روانه ساخت . ✔️
⏪وقتي به مقصد رسيد بر واثق داخل شد ، واثق از او بسيار #احترام كرد و آن بيت را بر او عرضه نمود .
🧔🏻 #مازني_گفت : حق با كنيز است ، و جز به نصب ( رجلاً ) خواندن جايز نيست✖️ ،
☝️🏻چونكه مصاب مصدر به معني إصابه است و رجلاً را نصب داده ، و معني آن چنين است : آزار رساندن شما به مردي كه سلام به عنوان تحيت هديه كرده ظلم است ، كه ظلم خبر إنَّ است ،
👤واثق سخن ابوعثمان را فهميد و دانست كه كنيزدرست گفته و از ابوعثمان خوشش آمد
، و آن كسي كه به كنيزك اعتراض كرده بود محكوم شد
↩️سپس #واثق_دستور_داد_كه به ابوعثمان مازني هزار دينار💵💵 بدهند و تحفه ها و هديه هايي🎁 نيز به وي داد ،
كنيز هم به او هديه هايي🎁 عطا كرد، باز با كمال احترام او را به شهرش روانه ساخت .
🔸وقتي به بصره رسيد مبرّد به ديدنش آمد ، #مازَني_به_او_گفت :
🧔🏻اي ابوالعباس چطور است! صد دينار براي خدا رد كردم ، به جاي آن هزار دينار به من داد
✍🏻مي گويم : صد دينار را براي #تعظيم_قرآن رها كرد ، و تعظيم قرآن #تعظيم_خداوند است .
✴️پس #توجه_كن و #كوشش_نما كه آن را تعظيم كني و نيز حضرت صاحب الزمان را تعظيم بنماي كه او همتا و شريك قرآن است به هرعنواني كه تصور شود
📄ص : 378
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
#امام_ زمان
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🌤
@montazeranzohour_313
🌠☫﷽☫🌠
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را👇🏻
📝 #267
🔸مناسب است در اينجا حكايتي📄 را بياورم كه مايه عبرت و توجه است. 👌🏻
در كتاب إعلام الناس بماجري للبرامكه مع بني العباس📔 آمده :
👤محمد بن يزيد مبرَّد حكايت كند كه :
🔹يك يهودي نزد ابوعثمان مازني آمد و از او درخواست كرد كه كتاب سيبويه را به او بياموزد ، و صد دينار💵 به او پرداخت .
ولي ابوعثمان از گرفتن پول و آموختن كتاب به آن يهودي خودداري نمود✋🏻 .
مبرّد گويد : به او #گفتم :
👤: سبحان اللَّه! صد دينار را رد مي كني و حال آنكه به يك درهم آن نياز داري ؟⁉️
#گفت : آري؛ اي ابوالعباس ، بدان كه كتاب سيبويه مشتمل بر سيصد آيه از كتاب خداست و نخواستم كه آنها را در اختيار كافري بگذارم .
👤مبرد سكوت كرد و ديگرهيچ نگفت .
🔸 #مبرد_گويد :
⏳ديري نگذشت كه روزي واثق به منظور شرابخواري🍷🥂 مجلس آراست ، نديمانش در كنار ، و كنيزكي به آواز خواني پرداخت و اين بيت را خواند:
اَظَلُومُ اِنَّ مُصابَكُمْ رَجُلا أهْدي َّ السلامَ َتحِيَّهً ُظلْم.
اي ظلوم به تحقيق كه صدمه زدن شما به مردي كه به عنوان تحيت سلام فرستاده ظلم است
🔸كنيز، كلمه ( رجلاً ) را به نصب خواند ، يكي از نديمان آن را نادرست دانست و گفت : ☝️🏻صحيح آن است كه به رفع ( رجُلٌ ) خوانده شود چون خبر اِنَّ است .
#كنيزك_گفت : من از معلم خود جز به اين وجه نياموخته ام .✋🏻
↩️ آنگاه بين حاضرين نزاع افتاد
👥 بعضي گفتند : نديم درست مي گويد
👥 و بعضي ديگر حق را به كنيزك مي دادند
👤 #واثق_پرسيد : در عراق چه كسي هست كه در عربيّت به او رجوع مي شود ؟
👥 #گفتند : ابوعثمان مازني در بصره است كه در اين علم يگانه دوران است
👤 #واثق_گفت : به والي ما در بصره بنويسيد كه با احترام و تجليل او را به سوي ما بفرستد .
🗓چند روزي نگذشته بود كه نامه📜 به بصره رسيد .
🔹والي امر كرد ابوعثمان حركت كند ، و او را با قاطرهاي پُستي روانه ساخت . ✔️
⏪وقتي به مقصد رسيد بر واثق داخل شد ، واثق از او بسيار #احترام كرد و آن بيت را بر او عرضه نمود .
#مازني_گفت : حق با كنيز است ، و جز به نصب ( رجلاً ) خواندن جايز نيست✖️ ،
☝️🏻چونكه مصاب مصدر به معني إصابه است و رجلاً را نصب داده ، و معني آن چنين است : آزار رساندن شما به مردي كه سلام به عنوان تحيت هديه كرده ظلم است ، كه ظلم خبر إنَّ است ،
👤واثق سخن ابوعثمان را فهميد و دانست كه كنيزدرست گفته و از ابوعثمان خوشش آمد
، و آن كسي كه به كنيزك اعتراض كرده بود محكوم شد
↩️سپس #واثق_دستور_داد_كه به ابوعثمان مازني هزار دينار💵💵 بدهند و تحفه ها و هديه هايي🎁 نيز به وي داد ،
كنيز هم به او هديه هايي🎁 عطا كرد، باز با كمال احترام او را به شهرش روانه ساخت .
🔸وقتي به بصره رسيد مبرّد به ديدنش آمد ، #مازَني_به_او_گفت :
اي ابوالعباس چطور است! صد دينار براي خدا رد كردم ، به جاي آن هزار دينار به من داد
✍🏻مي گويم : صد دينار را براي #تعظيم_قرآن رها كرد ، و تعظيم قرآن #تعظيم_خداوند است .
✴️پس #توجه_كن و #كوشش_نما كه آن را تعظيم كني و نيز حضرت صاحب الزمان را تعظيم بنماي كه او همتا و شريك قرآن است به هرعنواني كه تصور شود
📄ص : 378
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
#امام_ زمان
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🌤
@montazeranzohour_313
•┈┈••••✾•🌿🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✨♥️͜͡🕊
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را👇🏻
📝 #267
🔸مناسب است در اينجا حكايتي📄 را بياورم كه مايه عبرت و توجه است. 👌🏻
در كتاب إعلام الناس بماجري للبرامكه مع بني العباس📔 آمده :
👤محمد بن يزيد مبرَّد حكايت كند كه :
🔹يك يهودي نزد ابوعثمان مازني آمد و از او درخواست كرد كه كتاب سيبويه را به او بياموزد ، و صد دينار💵 به او پرداخت .
ولي ابوعثمان از گرفتن پول و آموختن كتاب به آن يهودي خودداري نمود✋🏻 .
مبرّد گويد : به او #گفتم :
👤: سبحان اللَّه! صد دينار را رد مي كني و حال آنكه به يك درهم آن نياز داري ؟⁉️
#گفت : آري؛ اي ابوالعباس ، بدان كه كتاب سيبويه مشتمل بر سيصد آيه از كتاب خداست و نخواستم كه آنها را در اختيار كافري بگذارم .
👤مبرد سكوت كرد و ديگرهيچ نگفت .
🔸 #مبرد_گويد :
⏳ديري نگذشت كه روزي واثق به منظور شرابخواري🍷🥂 مجلس آراست ، نديمانش در كنار ، و كنيزكي به آواز خواني پرداخت و اين بيت را خواند:
اَظَلُومُ اِنَّ مُصابَكُمْ رَجُلا أهْدي َّ السلامَ َتحِيَّهً ُظلْم.
اي ظلوم به تحقيق كه صدمه زدن شما به مردي كه به عنوان تحيت سلام فرستاده ظلم است
🔸كنيز، كلمه ( رجلاً ) را به نصب خواند ، يكي از نديمان آن را نادرست دانست و گفت : ☝️🏻صحيح آن است كه به رفع ( رجُلٌ ) خوانده شود چون خبر اِنَّ است .
#كنيزك_گفت : من از معلم خود جز به اين وجه نياموخته ام .✋🏻
↩️ آنگاه بين حاضرين نزاع افتاد
👥 بعضي گفتند : نديم درست مي گويد
👥 و بعضي ديگر حق را به كنيزك مي دادند
👤 #واثق_پرسيد : در عراق چه كسي هست كه در عربيّت به او رجوع مي شود ؟
👥 #گفتند : ابوعثمان مازني در بصره است كه در اين علم يگانه دوران است
👤 #واثق_گفت : به والي ما در بصره بنويسيد كه با احترام و تجليل او را به سوي ما بفرستد .
🗓چند روزي نگذشته بود كه نامه📜 به بصره رسيد .
🔹والي امر كرد ابوعثمان حركت كند ، و او را با قاطرهاي پُستي روانه ساخت . ✔️
⏪وقتي به مقصد رسيد بر واثق داخل شد ، واثق از او بسيار #احترام كرد و آن بيت را بر او عرضه نمود .
#مازني_گفت : حق با كنيز است ، و جز به نصب ( رجلاً ) خواندن جايز نيست✖️ ،
☝️🏻چونكه مصاب مصدر به معني إصابه است و رجلاً را نصب داده ، و معني آن چنين است : آزار رساندن شما به مردي كه سلام به عنوان تحيت هديه كرده ظلم است ، كه ظلم خبر إنَّ است ،
👤واثق سخن ابوعثمان را فهميد و دانست كه كنيزدرست گفته و از ابوعثمان خوشش آمد
، و آن كسي كه به كنيزك اعتراض كرده بود محكوم شد
↩️سپس #واثق_دستور_داد_كه به ابوعثمان مازني هزار دينار💵💵 بدهند و تحفه ها و هديه هايي🎁 نيز به وي داد ،
كنيز هم به او هديه هايي🎁 عطا كرد، باز با كمال احترام او را به شهرش روانه ساخت .
🔸وقتي به بصره رسيد مبرّد به ديدنش آمد ، #مازَني_به_او_گفت :
اي ابوالعباس چطور است! صد دينار براي خدا رد كردم ، به جاي آن هزار دينار به من داد
✍🏻مي گويم : صد دينار را براي #تعظيم_قرآن رها كرد ، و تعظيم قرآن #تعظيم_خداوند است .
✴️پس #توجه_كن و #كوشش_نما كه آن را تعظيم كني و نيز حضرت صاحب الزمان را تعظيم بنماي كه او همتا و شريك قرآن است به هرعنواني كه تصور شود
📄ص : 378
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
#امام_ زمان
اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
عضویّت در منتظران ظهور👇
@montazeranzohour_313