منتظران گناه نمیکنند
ادامه حدیث قبل☝️ #روز_پانزدهم وظایف اعضاء بدن حدیث١١ امام صادق علیه السلام فرمود: ایمان چشم 🔹 و خدا
ادامه حدیث قبل☝️
#روز_شانزدهم
وظایف اعضاء بدن
حدیث١١
امام صادق علیه السلام فرمود:
ایمان قلب و زبان و چشم
🔹 سپس خداوند به نظم در آورده است آنچه فرض است بر قلب و چشم و زبان در يك آيه🔻
👈 و فرموده: «و نمی توانید شهادتی را كه گوش ها، دیدگان و پوست هایتان برعلیه شما می دهند را پنهان کنید. (سوره فصلت/ 22)» كه منظور از پوستها، عورتها و رانها است.
🔸 و خدامىفرمايد: «و پيروى مكن از آنچه بدان عالم نيستى كه همانا از هریک از گوش و چشم و دل سوال می شود. (سوره اسراء/ 36)»
#جهاد_با_نفس
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
☀️ اگر میخواهیم به حضرت مهدی برسیم مدام باید استغفار کنیم.
#مهدویت
#در_محضر_معصومین
🔰امام رضا علیه السلام:
✍المُستَتِرُ بالسَّیئَةِ مَغفورٌ لَهُ.
🔴 پوشاننده گناه آمرزیده می گردد.
📚 الکافی، ج2 ، ص428
#حدیث_روز
🔹جهت تعجیل در فرج:
🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#شهیدیکهنمازنمیخوانـد!😐☕️
تو گردان شایعهشد نماز نمے خونه!
گفتن،تو ڪه رفیقشی..
بهش تذکر بده..
باور نکردم و گفتم: لابد میخواد ریا نشه..
پنهانی مےخونه..!
وقتےدو نفریتویسنگرکمینجزیرهمجنون
²⁴ ساعتنگهبانشدیـم..
با چشمخودمدیدمکهنمازنمیخواند!!
تویسنگر کمین،در کمینشبودم
تا سرحرفرا باز کنم ..
گفتم : ـ تو که برایخدا میجنگے..
حیفنیسنماز نخونی؟!
لبخندے(: زد و گفت :
+یادممیدےنمازخوندن رو؟
➖ بلد نیستے❓
➕نه..تا حالا نخوندم
--_ نمازخواندن رو تویتوپوآتشدشمن
یادش دادم . .
اولین نمازصبحشرا با مناولوقتخواند.
دو نفر نگهبان بعدیآمدندو جاےماراگرفتند
ماهمسوار قایقشدیمتا برگردیم..
هنوز مسافتےدورنشدهبودیمکهخمپاره
نشست،تویآبهور ،پارو از دستشافتاد
آرامکفقایقخواباندمش،لبخندکمرنگےزد🙂
با انگشترویسینهاشصلیب†کشید
وچشمشبهآسمان،با لبخند به..
شهادت🕊♥️رسید . . .
اری،مسیحے بودکهمسلمان شد و بعد از
اولیننمازشبهشهادترسید...
به یاد کیارش شهیدمسیحیکربلا
منتظران گناه نمیکنند
#شهیدیکهنمازنمیخوانـد!😐☕️ تو گردان شایعهشد نماز نمے خونه! گفتن،تو ڪه رفیقشی.. بهش تذکر بده.. ب
باور نکردم و گفتم: «تهمت نزن مرتضی. از کجا معلوم که نمیخونه، شاید شما ندیدیش. شایدم پنهونی میخونه که ریا نشه.»
اصغر انگار که مطلبی به ذهنش رسیده باشد و بخواهد برای غلبه بر من از آن استفاده کند، گفت: «آخه نماز واجب که ریا نداره. پس اگه اینطور باشه، حاج آقا سماوات هم باید یواشکی نماز بخونه. آره؟»
مشهدی صفر با یک نگاه سنگین، رو به اصغر و مرتضی کرد و گفت: «روایت هست که اگه حتی سه شبانه روز با یکی بودی و وقت نماز به اندازه دور زدن یه نخل ازش دور شدی، نباید بهش تهمت تارکالصلاه بودن را بزنی. گناه تهمت، سنگینتر از بار تمامی کوهه.»
اصغر میان حرف مشهدی صفر آمد و گفت: «مشتی، من خودم پریروز وقت نماز صبح، زاغشو چوب زدم، به همین وقت عزیز نمازشو نخوند…»
گفتم: «یعنی خودت هم نماز نخوندی؟» اصغر جواب داد: «مرد حسابی من نمازمو سریع خوندم و اومدم توی سنگر، تا خود طلوع آفتاب کشیکشو کشیدم.»