eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظران گناه نمیکنند
📌 نابودی، چه تقدیر شیرینی است! 📖 در قسمت‌هایی از قرآن از گروهی یاد شده که #نابودی بنی اسرائیل🔯 (یهو
📌 اهل قم در 📖 در تفسیر آیات و پنجم سورهٔ که در پیام قبلی به آن پرداختیم، از امام صادق سوال شد که: «بندگانی که سخت » چه کسانی هستند؟ 🤔 حضرت مرتبه فرمودند: «به خدا قسم آنان اهل قم هستند.»*۱ 🇮🇷 ظاهراً از قم، شیعیان یا علمی و شیعیان قم است. ‌✔هنگامی که امتیاز قم را بیان می‌کردند، راوی می‌پرسد: «ای خدا! آیا این و امتیاز مخصوص اهل قم است؟» حضرت فرمودند: « و هر کس که قمی‌ها را معتقد باشد.»*۲ 🌅 این خداست. به زودی سپاه و مومنی از ایرانیِ امام زمان وارد می‌شوند‌، به و فساد بنی‌اسرائیل پایان می‌دهند و ظهور امام زمان و مسیح را فراهم می‌کنند. 📚 ۱- تا ظهور، ج ۲، ص ۳۱۲ ۲- کتاب غنچه‌های قیام، ص ۳۹ ۹ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
منتظران گناه نمیکنند
📌 معجزه‌ای در کار نیست 🔸 یکی از اصلی‌ترین مواردی که باید به آن توجه کرد این است که، رسیدن به جامعهٔ
📌 تاریخ عوض خواهد شد 🇮🇷 یکى از الهی، سنت دریافت به اندازهٔ تلاش و کوشش است. طبق این سنت، بهره‌مندى از الهى، به میزان سعى و تلاش آدمی بستگی دارد و این انسان است که با عمل خود، را به پیش مى‌برد و تاریخ را مى‌بخشد و یا به خاطر سستى و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمت‌هاى الهى را از دست مى‌دهد. 🔆 همانطور که در پیام قبلی هم گفته شد، قطعاً رسیدن به ظهور زمان با تلاش خواهد بود. و با تلاش است که این نعمت نصیب مردم می‌شود و در این میان تأثیرگذاری مردم و انقلاب ایران بسیار می‌باشد. 🔰 مقام معظم رهبری در همین راستا می‌گویند: «امروز مسیر ، مسیر است؛ مسیر و است؛ یک عده در سلطه‌گرند، یک عده در دنیا . اگر حرف شما ملت پیش رفت، اگر شما توانستید شوید، به آن نقطهٔ برسید، آن وقت مسیر عوض خواهد شد؛ زمینهٔ ظهور ولى‌امر و آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.»*۱ 📚 ۱- بیانات در دیدار مردم قم، سال ۱۳۹۱ 29 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✨‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ پس از‌ وقوع فاز‌ اول تحولات نهایی جهان پیش از ظهور علیه‌السلام که با ایجاد فرقه شاخ شیطان در نجد، تسلط بر سرزمین ، وقوع فتنه بزرگ در سرزمین و تسلط بر این سرزمین آخرالزمانی شروع و به در ایران منتج شد، جهان وارد فاز دوم وقایع پیش از ظهور شد: 💥 این وقایع در سه محور ارزیابی می‌گردد: 1⃣ وقوع که تا خود ادامه دارد. حوادثی که دوازده سال از شروع آن گذشته و نقطه ثقل آن می‌باشد. 2⃣ قیام مردم که در نهایت به خروج سید در سال ظهور منتهی خواهد شد. در واقع یمنی‌ها با قیام خود، ضلع دوم قدرتمند جبهه حق و زمینه‌سازان ظهور را تشکیل خواهند داد. ضلع نخست قیام، انقلاب یا مردم شیعه بود که باعث زمینه‌سازی گردیدند. 3⃣ شروع اختلافات بین خاندان بنی فلان اشغالگر حجاز پس از مرگ ملک آخرین پادشاه قدرتمند حجاز که پس از او حکومت دچار ضعف خواهد شد. 💯 و در ادامه، مرحله سوم و نهایی و فاز شتابان تحولات جهانی (تحولات چندماهه و چندهفته مانده به ظهور)، با وقوع احتمالا ناشی از آغاز میشود: ✍ نکته: تمام موارد دارای کد حدیثی هستند.
⭕️ جاویدالاثر، سردار «[ما] با اسرائیل وارد جنگ خواهيم شد و عمليات‏مان را عليه آن‌ها شروع خواهيم كرد. هر كس با ماست؛ بسم‏ الله. هر كس با ما نيست، خداحافظ. ما با ايمان‌مان میجنگيم؛ حذب الله با ايمانشون میجنگند. روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسرائيل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاح‌مان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد. باشد كه ما شبان‌گاهان بر سرشان بريزيم؛ هم‌چون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برایشان معنا ندارد. و باشد آن‌جايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيست‏ها به جهانيان ثابت كنيم كه ما به اتكا به سلاح ايمان‏مان میجنگيم؛ نه به اتكاى هواپيما، نه با موشک‌هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ‏ افزارهاى مادیمان؛ ان ‏شاءالله».
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۵ بوی تند بنزین روانی ام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میک
🕌رمـــــان 🕌قسمت ۶ او با لبخندی فاتحانه خبر داد... _مبارزه یعنی این! اگه میخوای کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد! با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه اش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم.. و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و عاشقانه تمنا کرد _من میخوام برگردم ... یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم _پس من چی..؟؟ نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می شد _قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم! کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه ای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم _هنوز که درسمون تموم نشده! و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید.. _مردم دارن دسته دسته کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟ به هوای 🔥عشق سعد🔥 از بریده بودم و او هم میخواست بگذارد... که به دست و پا زدن افتادم.. _چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟ نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید _نازنین! ایندفعه فقط و و نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟ دلم میلرزید.. و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند.. که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و حرف زدم.. _برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این خشک بشه، اگه تو فکر میکنی.... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۶ او با لبخندی فاتحانه خبر داد... _مبارزه یعنی این! اگه میخوای #م
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۷ _برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این خشک بشه، اگه تو فکر میکنی میشه شروع کرد، من آماده‌ام! برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم.. که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید _حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟ شاید هم میخواست تحریکم کند و سرِ من از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم _بلیط بگیر! از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمیدانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچه ها ذوق کرد _نازنین! همه آرزوم این بود که تو این مبارزه تو هم کنارم باشی! سقوط بشّار اسد به اندازه همنشینی با سعد برایم مهم نبود و نمیخواستم بفهمد بیشتر به تن به این همراهی داده‌ام.. که همان اندک عدالتخواهی ام را عَلم کردم _اگه قراره این خیزش آخر به برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام! و باورم نمیشد فاصله این ادعا با پروازمان از تهران فقط چند روز باشد... که ششم فروردین در فرودگاه اردن بودیم. از فرودگاه اردن تا مرز سوریه کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم... 🔥سعد🔥 گفته بود اهل استان درعا است.. و خیال می کردم به هوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده... و با سرعت به سمت میدان پیش میرویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم... من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً میدانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه میکرد.. و میدیدم از آشوب شهر... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۳ سعد بیخبر از خاطرم پرخاش کرد _
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۴ تا حتی را به رویم ببندد. تاکسی دقایقی میشد از مسیر زینبیه فاصله گرفته.. و من هنوز پیش زینب جا مانده بود که دلم سمت حرم پرید و .. 🌟اگر از دست سعد شوم، دوباره شوم! اگر حرفهای مادرم حقیقت داشت،.. اگر اینها خرافه نبود.. و این شیطان رهایم میکرد، دوباره به تمام مقدسات میشدم و ظاهراً خبری از اجابت نبود.. که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محلهای سرسبز متوقف شد تا خانه جدید من و سعد باشد... خیابانها و کوچه های این شهر همه سبز و اصلاً شبیه درعا نبود.. و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل پشت سعد کشیده میشدم.. تا مقابل در ویلا رسیدیم... دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت.. و حتی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه باشم. درِ ویلا را که باز کرد.. به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرین زبانی کرد _به بهشت داریا خوش اومدی عزیزم! و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت _اینجا ییلاق دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه سوریه! و من جز در 🔥چشمان شیطانی سعد نمیدیدم..که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد _دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره! یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداری ام میداد تا به .. و چه راحت دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا.... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۶۶ شش ماه در آن خانه زندانی سعد بودم.. و تنها اخباری که از او میشن
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ _هر وقت حالتون بهتر شد براتون بلیط میگیرم برگردید ایران پیش خونواده تون! و نمیدید حالم چطور به هم ریخته.. که نگاهش در فضا چرخید و با سردی جملاتش حسرت روزهای آرام سوریه را کشید _ که باشید دیگه خیالم راحته! سوریه هم تا یک سال پیش هیچ خبری نبود، داشتیم زندگیمون رو میکردیم که همه چی به هم ریخت، اونم به آزادی! حالا به بهانه همون آزادی دارن جون و مال و ناموس مردم رو غارت میکنن! از اینکه با کلماتش رهایم کرد، قلب نگاهم شکست و این قطره اشک نه از وحشت جسد سعد و نه از درد پهلو که از احساس غریب 😞 او بود و نشد پنهانش کنم که بی اراده اعتراف کردم _من ایران جایی رو ندارم!😥😞 نفهمید دلم میخواهد پیشش بمانم که خیره نگاهم کرد و ناباورانه پرسید _خونواده تون چی؟😟 از محبت پدر و مادر و برادر روی شیشه احساسم ناخن میکشید.. و میکشیدم بگویم همین همسر از همه خانواده ام بریدم که پشت پرده اشک پنهان شدم..😢😞 و او نگفته حرفم را شنید و مردانه داد _تا هر وقت خواستید اینجا بمونید! انگار از نگاهم نغمه احساسم را شنیده بود،.. با چشمانش دنبال جوابی میگشت و اینهمه احساسم در دلش جا نمیشد که قطرهای از لبهایش چکید _فعلاً خودم مراقبتونم، بعدش هر طور شما بخواید. و همین مدت فرصت فراخی به دلم داده بود تا هر آنچه از سعد زخم خورده بودم از محبت مصطفی و مادرش مرهم بگیرم که در خنکای خانه آرام شان دردهای دلم کمتر میشد و قلبم به حمایت مصطفی🌸 گرمتر... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #هفتاد در همان پاشنه در، نگاهمان به هم گره خورد و بی آنکه حرفیب
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ با لحنی ساده شروع کرد _چند روز پیش دوتا ماشین بمب گذاری شده تو دمشق منفجر شد، پنجاه نفر کشته شدن. خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا چشمانش در آینه کشید و او نمیخواست دلبسته چشمانم بماند.. که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه داد _من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه! لحنش غرق غم بود و مردانه مقاومت میکرد تا صدایش زیر بار غصه نلرزد... _اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتن تون مخالفت نمیکنم تو و ، ولی معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما رو اینجا نگه دارم. به قدری ساده و صریح صحبت میکرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف دلش را زد _من آرامش شما رو میخوام، نمیخوام صدمه ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحتتره. با هر کلمه قلب صدایش بیشترمیگرفت، حس میکردم حرف برای گفتن فراوان دارد... و دیگر کلمه کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و زیرلب پرسید _سر راه فرودگاه از زینبیه رد میشیم، میخواید بریم زیارت؟ میدانستم است که برای این دختر شیعه در نظر گرفته... و خبر نداشت ۸ ماه پیش... وقتی سعد🔥 مرا به داریا میکشید، دل من پیش زینبیه😢💚 جا مانده بود که به جای تمام حرف دلم تنها پاسخ همین سؤالش را دادم _بله!😢💚 و بی اراده دلم تا دو راهی زینبیه و داریا پر کشید،.. نذری که ادا شد...😢😍 و از بند سعد🔥 آزادم کرد،... دلی که دوباره شکست و نذر دیگری که میخواست بر قلبم جاری شود و صدای مصطفی خلوتم را پُر کرد _بلیطتون برای ساعت ۹ شب، فرصت زیارت دارید. و هنوز از لحنش.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
👌فراموش نکنیم همراه با خط خبری دشمن نشویم 🔰حمله دشمن ضعیف نبود، این بود که بود و حتی ریزپرنده ها را هم با پدافند شناسایی و هدف قرار داد.
شروع رزم سراسری موضوع :دولت محترم را از مطالبه و اراده ی ملت باخبر کنید ... وعده ی صادق ۳ (وعده ی کامل ) 🔴ما به تصمیمات فرماندهان نظامی کشورمان اطمینان داریم ولی دلشان را محکم کنید که چطور ملت برای انتقام از صهیونیست شیطان صفت ،چشم انتظارند. 🔴 دولت را ...باخبر کنید از مطالبه ی وعده ی صادق ۳ ... 🔴نشود بگویند روزی فقط ۱۲۰ تا تماس برای وعده ی صادق داریم و چند هزار تا زنگ میزنند و می گویند اصلا جواب اسرائیل را ندهید... 🔴نشود آنها در باطل منسجم و ما در مطالبه ی حق ، پراکنده و ضعیف و خسته. 🔷🔴🔷همگی تماس و پیامک فقط با 021111 و 0216133 داخلی ۲ اطلاعات سپاه 021114
از بازی‌های رایانه‌ای برای انتقال پیام دوران دفاع مقدس استفاده کنید رهبر انقلاب: من پیشنهاد میکنم که خود واحدهای نظامی اصفهان هم در قضیّه معرفی شهدا فعّال بشوند... بنشینند شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلی‌شان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانه‌ای. امروز در دنیا بازیهای رایانه‌ای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست. افرادِ بافکر می‌نشینند طرّاحی میکنند بازی جنگ بین ایران و خودشان را، و جوری طرّاحی میکنند که وقتی جوان آمریکایی، نوجوان آمریکایی نشست پای رایانه و این بازی را تماشا کرد، احساس قدرت و توانایی بکند، امیدوار بشود که ما در این مبارزه پیروز خواهیم شد.