#پیام_فاطمیه_چیست⁉️
ایناسٺڪه🖐🏿
حتےاگردستٺراشڪستند
دسٺازیارے #امام_زمانت برندارۍ...💔❗️
منِفاطمہ،براےامامزمانم،
امیرالمؤمنینجاݧدادم.🖤✨
☝️🏻شمابراے #امام_زمانتان
پسرممھدۍچہڪردید⁉️
#فاطمیه
به نام خدا
😔نه روضه بلدم .نه میخوام زیاد حرف بزنم .ولی تو شب شهادت حضرت زهرا س
با اجازتون میخوام چند کلمه صحبت کنم🥺😔🌸🏴💔
فرض کن یه دوست داری که خیلییی دوستش داری🥺یه حدی که غم دلش برات غم میاره.
با خوشحالیش سرشار از خوشی میشی🌹
حالا فرض کن یه روز میفهمی بهترین دوستت مادرش رو از دست داده😭😭😭
چه حالی بهت دست میده 🥺🥺🥺غم دلت رو میگیره؟
دلت پر میشه و بغض گلوت با اشک دوستت راه شو به چشمات باز میکنه؟
دلت میخواد بری و اشک از روی صورت دوستت پاک کنی؟و....
حالا اگه یه روز مهر مادرش رو دیده باشی چی؟
اگه مادرش دست کشیده باشه به سرت چی؟😭😭😭
آفرین منظورم رو گرفتید🥺💔🏴
بچه ها امشب اقا امام زمان عج
دلشون سراسر غم هست 😭
اقا داره برای مادرش برای امام علی و حضرت زینب و بچه ها گریه میکنه.
برای پهلوی مادرش😭برای قلب شکسته امام علی ع 😭برای دل گرفته امام حسن ع و حسین ع
رفقا😔🥺💔بیاید امشب یکم معرفت به خرج بدیم
همیشه اقا دست مارو گرفته و تسکین دلمون بوده 🥺
امشب ما بریم 😭😔🏴💔🥺
امشب بریم یه گوشه بشینیم
سرمون رو بندازیم پایین😔🥺و بگیم اقا جان 😭آقای خوبم
امام زمانم 😭اقا به فدای دل پر دردت بشم
اقا جان تسلیت میگم 🥺💔😭
بگیم پدر مهربونم 🥺منم تو غمت شریک بدون😭😭
امشب زانوی غم بغل بگیرید و با اقا اشک بریزید 🥺حتی ۲قطره😭✌️
بزارید اقا حس نکنه تنها هست بدونه ما دوستش داریم 🥺😭
بگیم اقا اجرک الله😭
حرفم تموم 😔🏴🌹ببخشید زیاد حرف زدم .
از همتون التماس دعا دارم
✨﷽✨
📚 #داستانک
✍🏻مردی ثروتمند 💰که زن و فرزند👩👧👦 نداشت تمام کارگرانی🛠 که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.🍛
و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید 📖و مبلغی از پول💵 گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است⁉️. اول از *نگهبان*👮🏻♂ شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.💸
بعداً از *کشاورزی*👨🏻🌾 که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض🤒 است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم🤑. بعد از آن سوال از *آشپز*👨🏻🍳 بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.💶 و در سری آخر از *پسری*🧑🏻 که مسئول حیوانات🐄🐐 بود پرسید. این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنی👌🏻 تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی👞 بخری.
پس آن پسر جواب داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو 👟خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم🐔 تا همراه مادرم🧕🏻 میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم📖 چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل🐝 هم شیرین تر است* قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه 💰💰دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا🍱 بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی، این پسر مرد غنی را وارث میشود*👑 پس آن مرد ثروتمند گفت: *هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.*💫💫💫
🌹🕊 أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🕊🌹
#مدیر😌😞
@montzraannnn💙✨
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 روحانی اینو ببینه سکته میکنه 😂
✅ ماشاالله به این بانوی انقلابی 👏
♨️ #افشاگری خانم دکتر منصوره معصومی از خیانت های حسن روحانی
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اظهارات غم انگیز پرستار آمریکایی پس از تزریق واکسن کرونا!
🔺 "سمت چپ صورتم فلج شده، حاضر نیستم این واکسن را به هیچکس حتی بدترین دشمنم تزریق کنم"
🆔 @Clad_girls
#فاطمیه🖤(:
● مستقیم! 🚕
وقتی نشستم گفتم: ببخشید عزیز، میشه ضبطو خاموش کنی؟؟؟؟
○ گفت: حاجی اینا مجازه؛ چیز بدی هم نمیخونه.....😕
● میدونم .....ولی عزادارم!
○ "شرمنده" 😟
و ضبط رو خاموش کرد.
○تسلیت میگم اقوام نزدیکتون بوده؟؟؟؟
● بله #مادرم ....
○ واقعا تسلیت میگم. #داغ_مادر خیلی سخته....منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید. بنده ی خدا راحت شد. 😔
● خدا رحمتش کنه
○ خدا مادر شمارم بیامرزه...
بعد پرسید
○ مادر شما هم مریض بودن؟
● نه.مجروح بود....
○ مجروح جنگی؟؟ شیمیایی بود؟؟😳
● نه ... یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد زدنش.
○ جدأ؟😳😳شمام هیچکاری نکردی؟
● ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم.....
○ خدا لعنتشون کنه... یعنی اینقد ضربات شدید بوده؟؟؟ 😳
● آره... مادرم #سه_ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت.... 😭
○ حاجی ببخشیدا...عجب بیناموسایی بودن! من خودم هر غلطی میکنم؛ گاهیم عرق میخورم ولی پای #ناموس که وسط باشه نمیتونم آروم بشینم ....😡
بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون عرقخور مثل تو بودن اون روز.....
نمیذاشتن به #ناموس_علی جسارت بشه......😭
سکوتمو که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم....😕
● نه خواهش میکنم ... واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه #جوون باشه...
○ آخ آخ... جوون بودن؟؟
● آره #فقط_هجده_سالش_بود...💔
○ گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟
شما خودت بیشتر از هیجده سالته😒
حرفش رو قطع کردم و گفتم: مادر شما هم هست... این هجده ساله #مـــادر همهی ما شیعه ها #حضرت_زهراست.....🥀
یه مکثی کرد و با تعجب نگام کرد و بعد دوباره خیره شد به جاده....😶
○ آها ببخشید تازه متوجه شدم..... راست میگی... هیچوقت اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم...😔
● لحظاتی به سکوت گذشت
○ یه سیدی مداحی هم دارم؛ البته برا محرمه....
و بعد یه نگاه سوالی بهم انداخت؛
جواب ندادم...
خودش داشبورد رو باز کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط.
چند ثانیه بعد یه نوای آشنا بلند شد.
#یاحسین_غریب_مادر🎼
من بودم و راننده و صدای مداحی و نگاه خیسم به اطراف.... 😭
😭😭😭😭😭😭😭
#کمیتامل.....😔