eitaa logo
منټظران حضږٺヅ‌‌‌‌🇵🇸
187 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
162 فایل
🍃←بِســمِ‌رَّبِ‌‌بَـقیَٖةَ‌الله→~♡ تاخودرا نسازیم و تغییر ندهیم! جامعه ساختهـ نمی شود🌿 کپی با ذکر 2 صلوات آزادهـ"📿🍁 تاسیس کاݩاݪ: 1399/8/3 جهت تبادل فقط مراجعه کنید والسلام @shahidehh گوش جاڹ^^ https://abzarek.ir/service-p/msg/1603459
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️⃟🎀¦⇢ نشست روبه رویم.خندید و گفت: (دیدید آخر به دلتون نشستم!) 🙃 زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم ،حالا انگار لال شده بودم.🍃 خودش جواب خودش را داد: (رفتم مشهد،یه دهه متوسل شدم.💕 گفتم حالا که بله نمیگید،امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه💔،پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم.😶نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت:اینجا جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست،خیر کنن و بهتون بدن.🤗نظرم عوض شد.🌱دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!)☺💞 🌺¦⇢ 🌻|| •° @montzraannnn
✏️⃟🎀¦⇢ سر سفره عقد…💍 اونقد ذوق زده بود… که منو هم به هیجان می آورد… وقتی خطبه جاری شد و بله رو گفتم…🤗 صورتمو چرخوندم سمتش… تا بازم اون لبخند زیبای😊 همیشگیشو ببینم… اما به جای اون لبخند زیبا… اشکای شوقی رو دیدم…🙃 که با عشق تو چشاش حلقه زده بود… همونجا بود که خودمو… خوشبخت ترین زن دنیا دیدم… 😇❤️ محرم که شدیم… دستامو گرفت و خیره شد به چشام… هنوزم باورم نمیشد… بازم پرسیدم:”چرا من…؟”🌸 از همون لبخندای دیوونه کننده تحویلم داد و گفت… “تو قسمت من بودی و من قسمت تو…”😋 قلبم از اون همه خوشبختی… تند تند می زد و…💓 فقط خدا رو شکر می کردم…🌼 به خاطر هدیه عزیزی که بهم داده بود…هر روزی که از عقدمون می گذشت… بیشتر به هم عادت می کردیم… طوری که حتی… یه ساعتم نمی تونستیم بی خبر از هم باشیم…🌿✨ هیچ وقت فکرشو نمی کردم… تا این حد مهربون و احساساتی باشه… به بهونه های مختلف واسم کادو می گرفت و…🎁 غافلگیرم می کرد… . ((همسر شهید مهدی خراسانی)) 🌻|| •° @montzraannnn