به انتظـار فصـݪ ِتۅ
تمـآم ِفصـݪ ها گـذشت...🍃💔
+پاییـز دارد بساطش را جمع مےکند، زمستـاݩ در راه است، فصـݪ ها مےگذرنـد، نڪند تو نیایے!
⭕️ #آیتاللهبهجت(ره):
با کسی رفاقت کنید
که همین که او را دیدید
به یادخدا بیفتید✅
و باکسانی که در فکر گناه هستند
و انسان رااز یاد خدا باز میدارند
نشست و برخواست نکنید❌
#رفاقت_با_شهدا
منټظران حضږٺヅ🇵🇸
•[ 📚✨📙✨📕✨📗✨📘✨📚 ]• [🌿] بِســـمِࢪبالشھـــــدا°•. - [🧕🏻] رمانِ #دختر_شینا - [✨] #قسمت_سی_نهم - مر
•[ 📚✨📙✨📕✨📗✨📘✨📚 ]•
[🌿] بِســـمِࢪبالشھـــــدا°•.
-
[🧕🏻] رمانِ #دختر_شینا
-
[✨] #قسمت_چهلم
-
به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد دنبالم می آمد و چادرم را می کشید.
وقتی به خانه پدرم رسیدیم، سر پایم بند نبودم.
پدرم را که دیدم، خودم را توی بغلش انداختم و مثل همیشه شروع کردم به بوسیدنش. اول چشم راست، بعد چشم چپ، گونه راست و چپش، نوک بینی اش، حتی گوش هایش را هم بوسیدم.
شیرین جان گوشه ای ایستاده بود و اشک می ریخت و زیر لب می گفت:
«الهی خدا امیدت را ناامید نکند، دختر قشنگم.»
خانواده صمد با تعجب نگاهم می کردند.
آخر توی قایش هیچ دختری روی این را نداشت این طور جلوی همه پدرش را ببوسد. چند ساعت که در خانه پدرم بودم، احساس دیگری داشتم.
حس می کردم تازه به دنیا آمده ام.
کمی پیشِ پدرم می نشستم.
دست هایش را می گرفتم و آن ها را یا روی چشمم می گذاشتم، یا می بوسیدم.
گاهی می رفتم و کنار شیرین جان می نشستم.
او را بغل می کردم و قربان صدقه اش می رفتم.
عاقبت وقت رفتن فرا رسید.
دل کندن از پدر و مادرم خیلی سخت بود.
تا جلوی در، ده بار رفتم و برگشتم.
مرتب پدرم را می بوسیدم و به مادرم سفارشش را می کردم:
«شیرین جان! مواظب حاج آقایم باش. حاج آقایم را به تو سپردم. اول خدا، بعد تو و حاج آقا.»
توی راه برعکس موقع آمدن آهسته راه می رفتم.
ریزریز قدم برمی داشتم و فاصله ام با بقیه زیاد شده بود. دور از چشم دیگران گریه می کردم.
-
#ادامه_دارد...🎈
-
#نویسنده⇦بھنازضرابےزاده🔗
-
#ڪپےباذکࢪصلواٺوزیرنویسنامنویسندھ :)🌸🍃
-
┄❁๑📖【📚】📖๑❁┄
@montzraan
#انگیزشی🍉⃟🌞
وقتیمیتونےتَصـورشکُنے؛پَـسحتمامیتونےبھدستشـبیٰاࢪی؛
ولےبھشَࢪطےکھ؛
ریسڪکُنےوھࢪجـورشدھ؛
_اݩجامشبدی(:!✌️🏼
موفقمیبینمتون😎
✨
#جھاد_علمے!
#موفق_میشی🦄☘️»»
_❁_________
↳⸽ @girls_city 🌸••
📛 خیانت به جامعه ما کردند، مادر بودن را در نظر مادرها منحط کردند.
✔️در صورتی که اشرف کارها در عالم مادر بودن است و تربیت اولاد...
💠: امام خمینی "رحمة الله علیه"
❥ #مادری
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
🆔 @Clad_girls
#ریحانه 🌸🍃
🍃خواستم از خونه برم بیرون گفتم یه چڪ ڪنم ببینم همه چے سرجاشه!!
#نجابت: حاضر√
#حـیا: حاضر√
#پاڪدامنے: حاضر√
#غــرور: حاضر√
چـادر:؟
چـادر:؟
#چادرم 🖤🍃میگه:
اگر همگے حاضرند منم هستم وگرنه دورِ من یڪیو خط بڪش ڪه آبرو دارم!!
❤️چه ڪنم چــادر است دیگر!
بدون حیا جایے با من نمے آید..😌
#چادرےام✌️
#امانتدارچـادرمادرمزهـــــراس💚
🆔 @Clad_girls
من . . .👀°¡
.
به دختࢪی،
در این زمانه فکر نمیکنم..،
چون عکساشون توفضـای
مجازی بیشتر از نمازشونه!🚶🏻♂
.
پس ...(:↯
.
وصیتم بہ شما دختران
اینه که حیـا و عفـتزینبے
در کارهاتون داشته باشید^^💙..
.
#شهیداحمدمشلب🌱
🆔 @Clad_girls|🕊•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 كليپ تصویری|
🎙🌸آيت الله #مجتهدی تهرانی (ره)
موضوع : این دو نفر ازتو راضی باشند
☑️🔻 دست به خاک بزنی طلا می شود‼️
🔴 پست ویژه برای تمام برادران و خواهران
📩 #درس_اخلاق
✅ بسیار عالی حتما گوش کنید و ارسال به دیگران فراموش نشود🙏🌹
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@manbar_delnshin
@dars_akhlaq (3).mp3
20.94M
🔊 کلیپ صوتی
💐🎙استاد آقای #کرمی
💢 موضوع:#تربیت و پرورش #قرآنی
✅ پست ویژه دانلود 👆👆👆👆
🌹 اگه بفکر بچه تون هستید حتما گوش کنید👌👌
فوق العاده که از دست ندهید😍
🔵👈 قسمت 3⃣ ادامه دارد........
═══✼🍃🌼🍃✼══
@manbar_delnshin
✍حضرت آیت الله بهجت (ره) :
وقتي كه روح انسان به عالم ديگر رفت ، مي فهمد اين همه تشريفات در دنيا لازم نبود.
📚در محضر بهجت، ج٢،ص۴٠۵
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@manbar_delnshin