eitaa logo
منتظران ظهور
1.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
10.5هزار ویدیو
207 فایل
با سلام خدمت کلیه اعضای محترم کانال مردمی #منتظران_ظهور تاسیس ۱۳۹۷/۰۱/۱۱ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مشاهده در ایتا
دانلود
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 رهبر انقلاب: در مسئله غزه، پیش‌بینی روشن‌بینان دنیا مبنی بر پیروزی مقاومت فلسطین و شکست رژیم خبیث ملعون صهیونیستی در حال تحقق است 🆔 @montzran_zohor 💯
⭕مراسم تشییع شهید وسام حسن طویل (الحاج جواد) فرمانده یگان نخبه رضوان حزب الله که دیروز در شهر خربه السلم در جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی ترور شد، در حال برگزاریست 🆔 @montzran_zohor 💯
⭕️فوری؛ برخی منابع عبری مدعی شدند که فرمانده کتائب حزب الله لبنان در عراق را ترور کرده اند. 🆔 @montzran_zohor 💯
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛یادتون هست مقام معظم رهبری فرمودند ورود واکسن امریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است؟ بعد علی دایی و سلبریتی های احمق هشتک واکسن بخرید میزدند حالا به توضیحات پزشک جراح آمریکایی در مورد خطر بزرگ واکسن‌های mRNA ( ، مدرنا) و تغییر ژنوم انسانی توجه کنید تا ببینید امریکا و انگلیس چه خواب شومی برای قربانی‌ها دیدند 🆔 @montzran_zohor 💯
🔴درگیری شدید حزب الله و اسرائیل 🚨 🔴حزب الله: سایت رویسات القرن را با سلاح موشکی هدف قرار دادیم و مستقیماً آن را هدف قرار دادیم تلفات جانی و خسارت قطعیست 🆔 @montzran_zohor 💯
⚫️مسئول یگان واکنش سریع حزب‌الله لبنان در دومین بمباران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید 🆔 @montzran_zohor 💯
هدایت شده از منتظران ظهور
بسم‌الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدمت دوستان عزیز شبتون بخیر و شادی از امشب هر شب یک قسمت داستان امنیتی فوق العاده عالی تو کانال میذاریم که اگر استقبال بشه کتاب صوتیش رو هم میسازیم هر که نخونه از دستش میره حتما دنبال کنید قطعا بعد از چند قسمت میخکوب میشید 👌👌توصیه شدید میکنم حتما بخونید با استعانت از درگاه الهی اولین قسمت داستان کاردینال رو امشب تقدیم میکنیم⬇️⬇️⬇️
🌼منتظران ظهور 📚 - حالا این همه راه اومدین،چی قبول شدین؟ - عارضم خدمتتون که ، ارشد فیزیک هسته ای - منم ارشد شبکه [آقای معروفی با نیشخند و استهزا حرف میزند] _آقای معروفی: فیزیک هسته ای؟؟ مگه هسته ای هم باقی مونده که شما میخوای فیزیکش رو بخونی؟؟ _امیر (با افسوس): ان شاالله که همه چی درست میشه. _آقای معروفی: کجای کاری پسر؟؟ راکتورهای اراک رو بتون ریختن و همه چیز تموم شده ست! تو و این رفیقت که انقدر بچه درس خون اید واسه چی نمیرین اون ور آب ؟ _امیر: این چه حرفیه ، این همه درس بخونیم که یه جای دیگه رو آباد کنیم؟؟ _شهریار (با لبخند): ان شاالله به وقتش ارشدمونم گرفتیم اینکار رو میکنیم، بمونیم که چی بشه! _آقای معروفی: باریکلا ... نه مثه اینکه تو رو شستشوی مغزی ندادن ، هنوز یه جو عقل تو کله ت هست. _امیر: حالا شرایط کار رو بفرمایید. _آقای معروفی: شرایط کار که مشخصه ، با شش دونگ حواستون به این کارخونه و وسایل توش باشه. _شهریار: اینجا که بنظر متروکه میاد، مگه وسیله ای هم توش هست؟ _آقای معروفی: بله که هست، همون سوله ی سمت چپ رو که میبینی چند میلیارد دستگاه توش خوابیده، البته همچین راست و ریست نیستن اما فعلا نگه داشتیم تا ببینیم چی پیش بیاد. _امیر: خب چرا با دستگاه های جدید معاوضه نشده تا کارخونه راه بیفته و کلی جوون بتونن کار کنن؟ _آقای معروفی: هنوز جوونی و خبر از بازار کار و این صحبت ها نداری، صاحاب قبلیش کلی به این در و اون در زد تا این کارخونه رو از ورشکستگی نجات بده ، حتی خونه و ویلاش رو گرو بانک گذاشت. اما انقدر جنس بُنجل تو این خراب شده وارد کردن که تولید این بدبختم خوابید. هم ورشکست شد هم خونه و ویلاش رو بانک ازش گرفت. الانم ننه مرده سکته کرده و عین یه تکه گوشت افتاده گوشه ی خونه! _شهریار (با ناراحتی) : ای بابا ... واقعا ناراحت شدیم خدا شفاشون بده. _آقای معروفی (نیشخند) : شفا؟؟ دلت خوشه ها، شفا هم برای پولداراس پسر جون! خدا دیگه شفا خونه ش رو هم تعطیل کرده جون و آبروی آدمیزادش رو سپرده دست این دکترا! _امیر (با دلخوری): اینجوری که شما میگید کلا خدا رو هم باید بیخیال بشیم دیگه! [شهریار نیشگونی از امیر میگیرد تا خفه شود] ادامه دارد.... 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 🆔 @montzran_zohor 💯
🌼منتظران ظهور 📚 _شهریار: خب آقای معروفی نگفتین که ما باید کجا بخوابیم؟ _آقای معروفی: همون ساختمون سمت راست یه اتاق و دو تا تخت توش هست با تلویزیون و سرویس منتها آبدارخونه ازش فاصله داره. اینم کلیدها خدمت شما. _امیر: خیلی ممنون _آقای معروفی: تاکید کنم که زودتر با این شِرمین آشنا بشید وگرنه گرسنه ش بشه حتما قورتتون میده. _شهریار (با خنده ): چطور باهاش آشنا بشیم ، این طفلی که قلاده بسته هم انگار میخواد ما رو ۴ تیکه کنه !! _آقای معروفی : نترس پسر، من هم سن تو بودم سگ وحشی رو رام میکردم، این که سگ نگهبانه و صاحبش رو بشناسه زود اُخت میگیره. اینم پولم علل الحساب دستتون باشه از حقوق سر ماهتون کم میکنم. ضمنا پلنگ خونه راه نندازین ها، اینجا دوربین الا ماشاالله داره و سِرورش هم به سیستم خودم وصله. _امیر (با تعجب) : پلنگ خونه؟ !! _آقای_معروفی : تازه اومدی هنوز دخترای اینجا رو نمیشناسی ، لامصبا پلنگ که نیستن ، گرگ درنده ن! خلاصه که آسه برین و آسه بیاین تا شاخ هامون به هم گیر نکنه. من دیگه باید برم، خداحافظتون. _شهریار: خدانگهدار _امیر : خداحافظ _شهریار : خوبه بد جایی نیست ... حداقل از خوابگاه بهتره و لازم نیست یه الف بچه رو تحمل کنیم، بلاخره این وسط یه پولی هم گیرمون میاد. _امیر (متفکرانه) : این آقای معروفی کلی سفته ازمون گرفته، خیلی باید مراقب باشیم، من که به سفته ها و رقم شون فکر میکنم تن و بدنم میلرزه. _شهریار: حالا اگه ویبره ات تموم شد بیا شامت رو بخور، من که دیگه از تخم مرغ آبپز ، سوسیس تخم مرغ، املت و هرنوع ترکیبی از تخم مرغ حالم بهم میخوره! فردا حتما باید خرید کنیم. _امیر: این دور ور هم هیچ سوپرمارکت و نونوایی به چشمم نیومد، خیلی پَرته! _شهریار: آره بابا ، انگار آخر دنیاست ! این شهرک فکر کنم کلا از هستی ساقط شده، هیچکدوم از کارگاه ها و کارخونه ها فعال نیستن. _امیر: واقعا جای تاسف داره. _شهریار: فعلا برای خودمون تاسف بخوریم که ۸ صبح کلاس داریم و هیچ معلوم نیست بتونیم خودمون رو به شهر برسونیم! _امیر: ساعت گوشیم رو روی ۶ تنظیم میکنم، امیدوارم سر جاده یه ماشین ما رو برسونه. _شهریار: این مردمی که من شناختم، بعیده که سوارمون کنن. _امیر: چرا نمیگی انقدر آدم عوضی سر راه مردم رو خفت کردن که همگی از سایه شونم میترسن ... _شهریار: این سر و صداها چیه؟ گوش کن ... [صدای داد و فریاد از دور شنیده میشود ] _امیر: جلل الخالق، مگه جز ما کسی هم اینجا هست؟؟ _شهریار: غلط نکنم صدا از این کارگاه کناری میاد. _امیر: تو چرا از جات پاشدی؟ _شهریار: واقعا نمیشنوی؟صدای گریه بچه میاد ... ادامه دارد ... م_علیپور 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 🆔 @montzran_zohor 💯