eitaa logo
منتظران ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
35.8هزار ویدیو
223 فایل
ارتباط با مدیر کانال @montazerz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدای حکیم و بصیر وقهار و جبار سلام علیکم 🤲💐🤲التماس کمی تامل و تفکر و تدبر و اندیشه🤲💐🤲 ✅💫🖐💐💥 بخش‌هایی مهمی ازبیانات ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام‌خامنه‌ای (مدظله العالی) رهبر معظم و حکیم و بصیر و محبوب و قدرتمند انقلاب اسلامی که باید برای ما درس باشد:🖐💐🖐 🔹درزمان امام صادق(علیه الصلاة والسّلام)درتقدیرالهی، و نه درقضای محتوم الهی، بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتدبه نفع ائمّه‌ی هدیٰ(علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که واردشده، انسان میفهمد. یک روایت ازحضرت صادق(علیه السّلام) است که میفرمایدکه: «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱) خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را، امامتِ به معنای واقعی را ، درتقدیرخودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود. 🔹ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردندبا معاویه، یک عدّه‌ای می‌آمدند گله میکردندو اعتراض میکردند. حضرت میفرمودندکه: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است؛ این موقّت است. یعنی درکلمات امام حسن مجتبیٰ(علیه السّلام)اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر ونفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ درتقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰، یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هرکس از اهل‌بیت در قیدحیات است؛ قیام کند وحکومت را به دست بگیرد؛ و امامت واقعی تحقّق پیدا کند. بعدحضرت میفرمایند: فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثه‌ی کربلا، این بی‌اعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بودکه این تقدیر الهی عقب افتاد؛ تاسال ۱۴۰.۱۴۰ زمان امام صادق(علیه السّلام)است دیگر، که حضرت [سال]۱۴۸ ازدنیارفتند. این راشیعه میدانستند. یعنی خواصّ شیعه میدانستند. لذا مثلاً دریک روایتی داردکه زُراره به اصحابش، زراره که خب جزو نزدیکان است؛ میگوید: لا تَری عَلی أعوادِها اِلّا جعفراً(۲)  اعواد[یعنی]پایه‌های منبر، منبرخلافت، یعنی من جعفر رادارم میبینم که روی این منبرخواهدنشست. این[جور]است. 🔹 یا دریک روایت دیگربازهمین زراره، چون زراره ساکن کوفه بود؛ پیغام میدهدبه حضرت صادق(علیه‌ السّلام)وعرض میکندکه یکی ازدوستان ما ازشیعیان مقروض شده وطلبکارهادنبالش هستند. اوهم برای اینکه پول ندارد؛ گذاشته ازشهر رفته، آواره شده، اگر این قضیّه، یعنی قضیه‌ی خلافت، تاهمین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد؛ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی]اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد؛ خب این[شخص]باشدتاشمابیایی سرکار، وقضایا حل میشود؛ امّا اگرطولانی است؛ رفقا پول جمع کنند؛ وقرض او رابدهند.(۳) یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شمامی‌بینیدمی‌آیندخدمت حضرت صادق ومدام میگویندآقا، چرا قیام نمیکنید؛ [چرا]قیام نمیکنید؛ ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی]یک چیزی شنفته‌اند؛ یک مطلبی به گوششان رسیده. 🔹 بعد دنباله‌ی همان روایت که[سال] ۱۴۰ رامعیّن فرمود. فرمود: شما افشا کردید؛ خدا عقب انداخت. یعنی اگرشیعیان دهنشان قرص بود؛ و افشا نمیکردند؛ شایدهمان وقت قضیّه تمام میشد؛ وشماببینیدتاریخ چقدرتغییرپیدامیکرد! اصلاًمسیربشریک مسیردیگری میشد؛ و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهی‌های ما، یک جا دهن‌لقّی‌مان، یک جاکمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک جاصبرنکردنمان، یک جاتحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم؛ گاهی تأثیر میگذارد. [آن هم]تأثیرات تاریخی، یعنی این‌جور مسیر راعوض میکند؛ لذاخیلی بایدمراقبت کرد. شهادت حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام)۱۴۰۴/۲/۴ 🔸پ.ن۱: چندباردیگر درتاریخ امرتحقق امامت به دلیل کوتاهی اهل حق به تاخیر افتاده است؟ 🔸پ.ن۲: برخی روایات آخرالزمانی خبر ازتقدیرالهی می دهندیافضای حتمی؟ 🔸پ.ن۳: حوادث امروز ایران وجهان چه نسبتی با این سخنان بسیارعمیق دارد؟ وظیفه ماچیست؟ 🔸پ.ن۴: این بیانات را به همراه بیانات مشابه رهبرحکیم انقلاب باعنوان درسال ۶۱ بارها بادقت گوش کنیم؛ وبیاندیشیم. 🤲التماس دعای فرج🤲
👆👆👆ادامه ص دوم👆👆👆 🔹این‌ها رفتند چایی،آب‌میوه وشیرینی آوردند. خودمیوه راهم آوردند. خُب توی خانة مسلمان‌ها این‌‌طوری است. یک نفرچند تامیوه پوست می‌کّنّد؛ می‌دهد دست آقا، آقاهم دعامی‌کند. همان‌جا به پدرشهید، مادرشهید، پسر شهید، ویاهمسرشهید، آن خوراکی راتقسیم می‌کنیم؛ همه یک قسمتی از این میوه می‌خورند؛ که آقا به آن دعا کرده. توی ارمنی‌ها هم همین کار را باید می‌کردیم؟ واقعاًنمی‌دانستیم. چایی آوردند؛ آقا خورد؛ آب‌میوه آوردند؛ آقا خورد؛ شیرینی آوردند؛ آقا خورد. آقاحدودچهل دقیقه توی خانه ارمنی‌ها نشستند؛ و با این‌هاصحبت کردند. مثل بقیةجاها آقافرمودند: ‌ عکس شهیدتان رامن نمی‌بینم. عکس شهیدعزیزمان رابیاوریدببینم. توی خانة مسلمان‌هاچهارتاعکس بزرگ شهیدوجوددارد؛ که توی هر اتاقی یکی هست. می‌پریم ومی‌آوریم. این‌ها رفتند آلبوم عکس‌شان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهیدبود. آلبوم راگذاشتندجلوی آقا. صفحة اول یک عکس دوتایی. یادگاری فردین بادوستش گرفته بود؛ آن وسط بود. آقاهمین‌جوری که نگاه می‌کردند؛ شروع کردند به صحبت کردن، همین‌جوری صفحه‌ها را ورق می‌زدندتا تمام شود. تمام که شد؛ گفتند: خُب! عکس تکی شهید راندارید؟ یک عکس تکی ازشهیدپیدا کردند؛ و آوردندگذاشتندجلوی آقا. آقا شروع کردند ازشهیدتعریف کردن. گفت: خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگرچیزی داشته به من بگوئید. مافهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید«مانوکیان»است؛ به اندازه شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پروازعملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش f14، بمب‌افکن رهگیر بوده، و بالای صد سُرتی پرواز موفق دربغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغدادمی‌زنند. شهید، هواپیما را تا آن‌جا که ممکن است؛ اوج می‌دهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا می‌آید؛ و بقیه‌اش را به‌سمت ایران سرازیر می‌کند. چهار تاموتور هواپیمامنهدم می‌شود. هواپیما لاشه‌اش توی خاک ایران می‌افتد؛ ولی چون دیگرسیستم برقی هواپیما کار نمی‌کرده‌، نتوانسته ایجکت کند؛ و نشده كه چتر برای شهید کار کند. هواپیما به زمین خورده و ایشان به شهادت رسید.❤💚❤ ارمنی‌ای بود که حتی حاضر نشد؛ لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی به‌دست عراقی‌ها بیافتد. آن خانواده، این فرزندشان است. این بزرگوار در نیروی هوایی مشهور است. دربارة شهادتش و اخلاقش تعریف کردند. مادر شهید گفت: امروز فهمیدم كه علی(علیه السلام) كیست. مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید؛ من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمائید؛ من آمدم این‌جا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما با شما از نظرفرهنگ دینی فاصله داریم؛ در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمی‌آئیم. روز شهادت امام حسین(علیه السلام)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(علیه السلام) شربت می‌دهیم. می‌آئیم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم؛ ظرف یک‌بارمصرف می‌گیریم؛ که شما مشکل خوردن نداشته باشید؛ *چون ما توی ظرف آن‌ها آب نمی‌خوریم.* توی مجالس شما شرکت می‌کنیم؛ و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. ‌ من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضی چیزها را. می‌گفتند؛ در دین شما بانویی که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ را بین درودیوار گذاشته‌اند؛😭 سینه‌اش را سوراخ کرده‌اند. میخ، مسمار به سینه‌اش خورده.😓 نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(علیه السلام). دستش را بستند؛ و در سه دورة 25 ساله، حکومتش را غصب کردند.😱 نمی‌فهیمدم یعنی چی. گفتند: در 25 سالی که حکومتش غصب شده بود؛ شغلش این بود؛ آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش، می‌رفت خانه یتیم‌ها. این را هم نمی‌فهمیدم. ‌ ولی امروز فهمیدم که علی(علیه السلام) کیست. امروز با ورود شما به منزل‌مان، با این همه گرفتاری‌ای كه دارید؛ وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. ‌اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است؛ ‌ شما رهبر مسلمین‌ هستید. من فهمیدم علی(علیه السلام) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت؛ چه‌قدر بزرگ است. از ورود آقای خامنه‌ای به منزلشان، به علی(علیه السلام) و 25 سال حکومت غصب شده‌اش و زهرا(سلام الله علیها) پی برد. خُب! این برودمشهد، امام رضا(علیه السلام)شفایش نمی‌دهد؟ 🖐بعد از بازگشت حضرت آقا، پاسداران راتوبیخ كردند.🖐 ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم. عین چهل دقیقه،‌ به اندازة چند کتاب از این‌ها درس گرفتیم. ‌ آقا درخانة ارامنه آب،چایی،شربت،شیرینی ومیوه‌شان راخورد. بعضی ازدوست‌های مانخوردند. کاتولیک‌تر ازپاپ هم داریم دیگر. رهبرنظام رفته خورده، پاسدار،من نوعی،نخوردم. حزب‌اللهی‌تر از آقاهستم دیگر.😔😳😔 🤲التماس دعای فرج🤲 (((ص سوم)))
👆👆👆ادامه ص دوم👆👆👆 🔹این‌ها رفتند چایی،آب‌میوه وشیرینی آوردند. خودمیوه راهم آوردند. خُب توی خانة مسلمان‌ها این‌‌طوری است. یک نفرچند تامیوه پوست می‌کّنّد؛ می‌دهد دست آقا، آقاهم دعامی‌کند. همان‌جا به پدرشهید، مادرشهید، پسر شهید، ویاهمسرشهید، آن خوراکی راتقسیم می‌کنیم؛ همه یک قسمتی از این میوه می‌خورند؛ که آقا به آن دعا کرده. توی ارمنی‌ها هم همین کار را باید می‌کردیم؟ واقعاًنمی‌دانستیم. چایی آوردند؛ آقا خورد؛ آب‌میوه آوردند؛ آقا خورد؛ شیرینی آوردند؛ آقا خورد. آقاحدودچهل دقیقه توی خانه ارمنی‌ها نشستند؛ و با این‌هاصحبت کردند. مثل بقیةجاها آقافرمودند: ‌ عکس شهیدتان رامن نمی‌بینم. عکس شهیدعزیزمان رابیاوریدببینم. توی خانة مسلمان‌هاچهارتاعکس بزرگ شهیدوجوددارد؛ که توی هر اتاقی یکی هست. می‌پریم ومی‌آوریم. این‌ها رفتند آلبوم عکس‌شان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهیدبود. آلبوم راگذاشتندجلوی آقا. صفحة اول یک عکس دوتایی. یادگاری فردین بادوستش گرفته بود؛ آن وسط بود. آقاهمین‌جوری که نگاه می‌کردند؛ شروع کردند به صحبت کردن، همین‌جوری صفحه‌ها را ورق می‌زدندتا تمام شود. تمام که شد؛ گفتند: خُب! عکس تکی شهید راندارید؟ یک عکس تکی ازشهیدپیدا کردند؛ و آوردندگذاشتندجلوی آقا. آقا شروع کردند ازشهیدتعریف کردن. گفت: خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگرچیزی داشته به من بگوئید. مافهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید«مانوکیان»است؛ به اندازه شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پروازعملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش f14، بمب‌افکن رهگیر بوده، و بالای صد سُرتی پرواز موفق دربغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغدادمی‌زنند. شهید، هواپیما را تا آن‌جا که ممکن است؛ اوج می‌دهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا می‌آید؛ و بقیه‌اش را به‌سمت ایران سرازیر می‌کند. چهار تاموتور هواپیمامنهدم می‌شود. هواپیما لاشه‌اش توی خاک ایران می‌افتد؛ ولی چون دیگرسیستم برقی هواپیما کار نمی‌کرده‌، نتوانسته ایجکت کند؛ و نشده كه چتر برای شهید کار کند. هواپیما به زمین خورده و ایشان به شهادت رسید.❤💚❤ ارمنی‌ای بود که حتی حاضر نشد؛ لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی به‌دست عراقی‌ها بیافتد. آن خانواده، این فرزندشان است. این بزرگوار در نیروی هوایی مشهور است. دربارة شهادتش و اخلاقش تعریف کردند. مادر شهید گفت: امروز فهمیدم كه علی(علیه السلام) كیست. مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید؛ من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمائید؛ من آمدم این‌جا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما با شما از نظرفرهنگ دینی فاصله داریم؛ در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمی‌آئیم. روز شهادت امام حسین(علیه السلام)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(علیه السلام) شربت می‌دهیم. می‌آئیم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم؛ ظرف یک‌بارمصرف می‌گیریم؛ که شما مشکل خوردن نداشته باشید؛ *چون ما توی ظرف آن‌ها آب نمی‌خوریم.* توی مجالس شما شرکت می‌کنیم؛ و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. ‌ من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضی چیزها را. می‌گفتند؛ در دین شما بانویی که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ را بین درودیوار گذاشته‌اند؛😭 سینه‌اش را سوراخ کرده‌اند.😢 میخ، مسمار به سینه‌اش خورده.😓 نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(علیه السلام). دستش را بستند؛ و در سه دورة 25 ساله، حکومتش را غصب کردند.😱 نمی‌فهیمدم یعنی چی. گفتند: در 25 سالی که حکومتش غصب شده بود؛ شغلش این بود؛ آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش، می‌رفت خانه یتیم‌ها. این را هم نمی‌فهمیدم. ‌ ولی امروز فهمیدم که علی(علیه السلام) کیست. امروز با ورود شما به منزل‌مان، با این همه گرفتاری‌ای كه دارید؛ وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. ‌اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است؛ ‌ شما رهبر مسلمین‌ هستید. من فهمیدم علی(علیه السلام) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت؛ چه‌قدر بزرگ است. از ورود آقای خامنه‌ای به منزلشان، به علی(علیه السلام) و 25 سال حکومت غصب شده‌اش و زهرا(سلام الله علیها) پی برد. خُب! این برودمشهد، امام رضا(علیه السلام)شفایش نمی‌دهد؟ 🖐بعد از بازگشت حضرت آقا، پاسداران راتوبیخ كردند.🖐 ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم. عین چهل دقیقه،‌ به اندازة چند کتاب از این‌ها درس گرفتیم. ‌ آقا درخانة ارامنه آب،چایی،شربت،شیرینی ومیوه‌شان راخورد. بعضی ازدوست‌های مانخوردند. کاتولیک‌تر ازپاپ هم داریم دیگر. رهبرنظام رفته خورده، پاسدار،من نوعی،نخوردم. حزب‌اللهی‌تر از آقاهستم دیگر.😔😳😔 🤲التماس دعای فرج🤲 (((ص سوم)))