eitaa logo
منتظران مهدی (عج)
82 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.4هزار ویدیو
21 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
۞﴾﷽﴿۞ ‌ ღ تمام حاصل عمرم همین سه‌تا اصل است خدا یڪی و علی هم یڪی و یار یڪیستـــــ❤️ 🎁🎈🌱
@Angoore_Zarih_۲۰۲۲_۰۲_۱۳_۰۹_۳۰_۳۴_۷۸۸.mp3
7.43M
عالَم، هرجا رو ببینی عَلیِه از اول تا آخر... کربلایی حسین طاهری🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Aron Afshar - Pedar (320).mp3
1.64M
پدر یعنی گرمی یک خانه افشار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مطلع تمام غزل‌های ناب شعر همگام با طلیعه‌ی صبح سحر بیا درد است باشی و ز همه رخ نهان کنی جان‌ها به لب رسیده دگر، زودتر بیا سلام امام مهربونم اللهم عجل لولیک الفرج
🦋امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: 💫در شب و روزت منتظر امر فرج مولايت باش... شیعه اگر شیعه بود ، وضع دگر این نبود یوسـف زهـرا چنین غریب و غمگین نبود می‌گویند دعای پدر در حق فرزند مستجاب است. 🌟یا می‌شود برایمان دعا کنی تا فرزندان صالحی برای امام زمانمان باشیم، تا مگر قرن‌ها یتیمی‌مان به پایان خوش ظهور برسد. 🥀یا عالی بحقّ علی عجّل لولیّک الفرج 🤲 ╔═.🍃.════╗ @montzrn313 ╚════.🍃.═
روزی امام علی علیه السلام درمسجد کوفه،مردم را موعظه می کردند، گروهی از ایرانیان تازه مسلمان شده، در صف اول نشسته و گوش می دادند در این هنگام اشعث بن قیس وارد مسجد شد و با عصبانیت فریاد زد: چرا بر سر این ها(ایرانیان) نمی کوبی؟ حضرت پاسخ دادند: وَالله لَضَربنَّكُم عَلَى الدّينِ عَوداً كَمٰا ضَربْتُموهُم عَليهِ بَدءً "بخدا قسم کار به جایی خواهد رسید که (ایرانیان) بر سر شما خواهند کوبید و شما را به اسلام برخواهند گرداند." 📙 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت: دار احیاء الكتب العربية، ج ۲۰ ص ۲۸۴ ╔═.🍃.═════╗ @montzrn313 ╚═════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋معجزه تازه شدن شکاف دیوار کعبه در سیزده رجب 💥کانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور] ╔═.🍃.════╗ @montzrn313 ╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 *" حر خراسان " معروف به " مَندلی طلا " آبروی پدر را برگرداند* 🔹️ *محمدعلیِ پورعلی* جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به *"مندلی‌طلا"* معروف بود. ◇ *مندلی‌طلا* تا قبل از *شهادت*، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکه‌ای می‌کرد، تا این‌که توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد. ◇ وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایه‌ای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند. ◇ بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: *"خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".* 🔹️ بعدها *مندلی طلا* به یکی از دوستانش گفته بود: *"از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "* ◇ موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. ◇ بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به *ابا عبدالله* شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم". ◇ اهالی روستا می‌گویند: " *مندلی طلا* عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا به‌خاطر سابقه خرابش، ثبت‌نامش نکرد". ◇ از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبت‌نامش نکردند. 🔹️ دوست *مندلی‌طلا* که از بسیجیان روستای زُشک می‌باشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد. ◇ وی می‌گوید: "مندلی‌طلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید می‌شم و بدنم بیست روز تو بیابون می‌مونه.* ◇ وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطه‌ای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: *مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".* 🔹️ دقیقا چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند. ◇ مردم روستا می‌گویند: "با این‌که پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم می‌گفتن تو عطر زدی؟" 🔹️ *پدر شهید* می‌گوید: " *مندلی من* زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یک‌ساعت دست و صورتمو می‌بوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسه‌شَم. ◇ من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی می‌داد". 🔹️ تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی می‌دهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدت‌ها این بو را حس می‌کردند. ◇ *تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢* ◇ *تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢* ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️ 🌹@montzrn313
دریای تشنه_۲۰۲۱_۰۹_۰۸_۲۰_۳۷_۳۹_۷۱۲.mp3
8.36M
سلام بر آن قلب بی قراری که مولا دست روی آن گذاشت و یک سال و نیم بی صدا تپید... 🎙کربلایی محمد حسین پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نـــــدیده غیر زیبـایی... وفات حضرت زینب سلام الله علیها لبـــــیک یا زیـــــنب
▪️رجب که به نیمه می‌رسد انگار محتشم دوباره زبان می‌گیرد، انگار کربلا دوباره جان می‌گیرد، انگار زخم‌های دل زینب سلام الله علیها دوباره سر باز می‌کند. 🚩 منتقم خون خدا! قسم به تمام ثانیه‌هایی که زینب سلام الله علیها شکست ولی برخاست... و زمین خورد اما ایستاد؛ جهان ما آمدنت را کم دارد... فقط به خاطر زینب سلام الله علیها ظهور کن! ⚪️ امام مهدی(عج): به دوستان و شیعیانم بگویید خدا را به حق عمه‌ام زینب قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند. (شیفتگان حضرت مهدی، ج ۱، ص۲۵۱) » بحقّ زینب سلام الله علیها... اللهم عجّل لولیک الفرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پَناھِ‌حَــرم_۲۰۲۲_۰۲_۱۶_۱۵_۴۵_۰۶_۱۹۲.mp3
6.35M
🎼 -این‌دل‌دوباره‌دارد‌.. -حال‌وهوای‌زینب.. حاج امیر کرمانشاهی🎤
zeynab-zeynab.mp3
1.88M
نوحه ترکی و قدیمی “زینب زینب زینب کنز حیا زینب” با نوای ماندگار مرحوم حاج سلیم موذن زاده اردبیلی التماس دعا
⚜️ عقیلة العرب الگوے عشق و عزٺ ماسٺ ڪنار مرقد او مڪتب ماسٺ بہ ‌این دلیل همیشہ بہ‌ خویش مےبالیم جوار رحمٺ او مایهٔ سعادٺ ماسٺ (س) 🥀🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ⚫️📚 مورد از مصایب عظیم از زبان امام سجاد علیه السلام روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود ؟ حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام 🔹به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود: ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که ما را وارد شام کردند زیرا در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود . ۱- در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند. ۲- سرهای شهداء را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار می گرفت. ۳- از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. ۴- از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. ۵- ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند. ۶- ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسّر نساخت. ۷- ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم! 📖رمزالمصیبه به نقل از تذکره الشهداء،ص۴۱۱
1_447847079.mp3
2.25M
🏴 (س) ♨️ام المصائب بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ━━═━━⊰❀🦋❀⊱ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━