👈 مناظرات علمای شیعه باوهابیت 2⃣
💥 تو و ریش تو از خانۀ عنکبوت سست تر است!
✔️ استاد ابوالحسنی منذر🔻
1⃣ مرحوم آية الله حاج شيخ محمد حسين خراساني، از علماي وارستۀ تهران در عصر پهلوي است. وی كتابي كوچك اما خواندني به نام «ردّ البدع» دارد كه در رد شبهات فرقۀ ضالّۀ وهابيّت نوشته است. در اين كتاب ماجرای بحث خودش با یکی از سربازان وهابی در حرم پیامبر (ص) را نقل کرده و مي نويسد:
«سال گذشته در حرم رسول الله (ص) ديدم... كسي كه موكِّل ضريح است نميگذارد زن و مرد، ضريح مطهر را ببوسند [یعنی مأمور وهابی]... جلو رفتم، اول عبای او را گرفتم و به عربي به او گفتم: اين عباي تو را خيلي دوست دارم، چون به دوش بندۀ خدا است. خوشش آمد، گفت: طيِّب، طيِّب! بعد دست انداختم و عِقالِ سرش را گرفتم، گفتم: از اين عقال خوشم مي آيد، چون به سر بندۀ خدا است. باز گفت: طيّب، طيّب!
(عِقال، ريسمان سياهي است كه عربها گِردِ چَفيه قرار ميدهند تا حافظ آن باشد). دفعۀ سوم دست انداختم و ريشش را گرفتم ـ ريش بلندي هم داشت ـ و گفتم: اُحِبُّ هذه اللحيه لانّها لِحيَتُك (اين ريش را خيلي دوست دارم، چون ريش بندۀ خدا است!). خيلي خوشش آمد و خنديد.
2⃣ بعد دست زدم به ضريح حضرت رسول الله (صلي الله عليه و آله) گفتم: اين حديد و آهنها را ميبوسم، چون منسوب به رسول الله است. گفت: هذا بُرهانُك اَوهَنُ مِن بيوت العنكبوت. فهميد كه تمام آن [تعريفها] مقدمه بوده است، گفت: اين برهان تو از خانۀ عنكبوت سست تر است. در جوابش گفتم: انت و عِقالك و لحيتك و جسمك و روحك أوهن من بيوت العنكبوت! (تو و عقال تو و ريش تو، و جسم تو و روح تو، سست تر است از خانۀ عنكبوت) و رفتم. شب بعد كه آمدم جلو، آمد و گفت: بيا تو ببوس! گفتم: من نميبوسم؛ ميخواستم حاليِ تو بشود كه چه قدر نادان و نافهمي. بعد عذر آورد كه من مأمورم».
📚منبع: کتاب لبخند علما، اثر استاد ابوالحسنی (منذر) به نقل از کتاب ردّ البِدَع و الشُّبَهات ص 27ـ28.
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
💢 شناخت فقه سیاسی آخوند منوط به کشف رویکرد فقهی و رهبری سیاسی ایشان است/ برخی دنبال دو قطبی سازی بین «امام» و «آخوند» هستند
🔳 پایگاه مفتاح اندیشه: حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق ابوالحسنی🔻
1⃣ ما دو نوع آخوند خراسانی (ره) داریم: یکی مرحوم آخوند به عنوان فقیهی اثرگذار و دوم آخوند به مثابۀ رهبر و اندیشمندی در عرصۀ سیاست که طالب مناسبات سیاسی جدید در مشروطه است. پس وقتی سراغ فقه سیاسی ایشان میرویم، باید هر دو جنبه را مد نظر بگیریم.
2⃣ عدهای میخواهند یک دوقطبی درست کنند که در یک تنش سیاسی، «آخوند خراسانی» را مطلقا در برابر «امام خمینی» قرار دهند. اینجاست که میبینیم بحث علمی با انگیزههای سیاسی مخدوش میشود. این آقایان قبلاً سراغ میرزای نائینی میرفتند و او را به عنوان یک فقیه نظریهپرداز در مشروطه معرفی و مصادره میکردند که «نظام حقوقی اسلام را طبق نظام حقوقی غرب، تفسیر و تأویل سکولاریستی میکرد و دغدغهاش، اجرای پارلمانتاریسم مطلقه در ایران بود» اما چون میرزای نائینی به طور جدی قائل به ولایت فقیه بود، این جنبه را سانسور میکردند. ولی اخیراً همینها هم نائینی را رها کرده و به سراغ مرحوم آخوند رفتند و به این بزرگمرد دخیل بستند.
3⃣ اگر قرار است اندیشههای آخوند(ره) دربارۀ ولایت فقیه را کالبدشکافی کنیم، باید به جای گزارشات مشکوک و بی سند، به منابع دسته اول (مثل حاشیۀ آخوند بر مکاسب شیخ انصاری، تقریظ آخوند بر تنبیه الأمه "وتقریرات القضاء") رجوع کنیم و با سیره سیاسی ایشان تطبیق کنیم.
ادامه دارد...
📖 کامل مصاحبه: http://meftahandishe.com/?p=14567
🆔 @meftahandishe_com
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتما_ببینید
⭕️ فضائل شورانگیز امیرالمومنین (ع) از زبان اهل تسنن
👈 آنچه برای هر شیعه مفید است.
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
هدایت شده از امین گرافیک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥زبانحال حضرت زینب (س) در داغ مادر:
▪️ای اشک به دیدهام، گُهَر ده
▪️ای سوز به نالهام، اثر ده
▪️ای میخ بیا و جان زینب
▪️از سینه مادرم خبر ده
#محمدصادق_ابوالحسنی
#استوری_فاطمیه
به کانال #امین_گرافیک بپیوندید👇
https://eitaa.com/sedamin_art
✍ برای شرکت کنندگان در آزمون دوره جریانشناسی تاریخ معاصر
💥جهت شرکت در آزمون درس استاد ابوالحسنی با عنوان: "نقش استعمار انگلیس در تاریخ ایران"، مطالعه متن زیر کافی است. این متن (عملکرد استعمار بریتانیا در ایران) به صورت بسیار ساده و روان از پارهای از کلیات بحث انتخاب شده است و برای سهولت سوالات، دیگر نیازی به استفاده از صوت درس نیست.
🔻🔻
هدایت شده از دوره جریان شناسی ایران معاصر
اصول عملکرد استعمارب بریتانیا در ایران.pdf
340.5K
🔸️جلسه دوم
🔹️استاد #ابوالحسنی
🔸️ #ماده_آزمون
🔺صدام حسین و هویدا
💥دیکتاتور عراق و نخست وزیر بهایی
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 یک قتل عام سیاسی
👈 صدام و کشتار معروف مخالفین!
1⃣ صدام حسین در سال ۱۳۵۷ خورشیدی تمام مخالفان خود (۶۶ نفر) را از بین حزب بعث، در جلوی دوربین تلویزیون از جلسه مجلس بیرون میبرد و ۲۱ نفر از آنها را به دست بقیه مخالفین، تیرباران میکند!
2⃣ صدام ادعا می کند که فتنهای را کشف کرده است؛ عبدالله حسین مشهدی، عضو ارشد حزب بعث را بعنوان رهبر فتنه معرفی میکند.
زیر شکنجه، در ازای افشای نام فتنه گران، به مشهدی قول زنده ماندن می دهند او هم نام می برد ولی همو نیز در نهایت اعدام میشود. صدام در آن جلسه بسیار آرام و سرخوش سیگارهای کوبایی که توسط فیدل کاسترو رئیس جمهوری کوبا به او داده شد، را میکشید.
3⃣ با این کشتار، صدام تبدیل به رهبر مطلق عراق شد و فیلم آن در سراسر عراق منتشر گردید. این پاکسازی را با شب دشنههای بلند در آلمان نازی و سرآغاز پاکسازی بزرگ در اتحاد جماهیر شوروی مقایسه میکنند.
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
⭕️ مناظرات کوبندۀ علمای شیعه باوهابی ها به قلم استادمنذر«ره» (۳)
👈 کلید دار حرم پیامبر (ص) در بحث با عالم شیعه محکوم می شود.
▪️ آية الله حاج شيخ مهدى امامى مازندرانى، فقيه و حكيم پارسا و دل آگاه عصر پهلوى، نيز با كليددار وهابى مآبِ روضة النّبى (ص) گفتگويى داشته كه بد نيست ماجراى آن را از زبان خود حاج شيخ بشنويم:
1⃣ آقاى رمضان قلى زاده، كه شرح حال حاج شيخ مهدى را تدوين كرده، با اشاره به سفر حاج شيخ به حج، و نقل داستانى جالب از تشرف وى در خواب به محضر پيامبر اكرم (ص)، به شرح چالشِ علميِ حاج شيخ مهدى با كليددار مرقد پيامبر اكرم (ص) مىپردازد و از زبان حاج شيخ چنين مىنويسد:
2⃣ پس از ورود به مدينه، باغ بزرگى را كه خانه هايى چند در آن [وجود] داشت، اجاره كرديم. استخر بزرگى داشت، غسل كرديم. دلم مىخواست قبر آن حضرت را ببوسم ولى چون در زمان مَلِك عبدالعزيز اول بود و كليددار هم ايستاده بود، سعى كرديم براى حفظ حرمت تشيع، از عملى كه باعث ناراحتى آنان و تضعيف مكتب تشيع مىشود، امساك كنيم؛ از اين رو، با خود حديث نفس مى كردم و در دل خطاب به روح آن رحمةٌ للعالمين گفتم: «يارسول الله، مىخواهم عرض ادبى بكنم»؛ و منتظر بودم، ولى كليددار متوجه شد و پرسيد: حاج شيخ مىخواهى ببوسى؟ خواستم بگويم نه، ديدم دروغ است، از طرفى هم اگر جواب مثبت مىدادم، مرا مى زدند. بالاخره گفتم «اى». او گفت تو عالمى، مگر نمىدانى اين عمل شرك است؟!
3⃣ گفتم: يك سؤالى دارم، تو را به صاحب اين قبر سوگند! كه دروغ پاسخ نگويى! قبول كرد. پرسيدم آيا تو زن و بچه دارى؟ آيا زن و بچهات را مىبوسى يا نه؟ رنگش متغير شد و از جواب بازماند. گفتم: اگر بگويى نه، پس تو جامد بىذوقى و اگر بگويى آرى، معنايش اين است كه تو به زن و بچه ات سجده مى كنى! آيا اين شرك نيست، اما بوسه زدن به ضريح مرقد پيغمبر خاتم، آورندة شريعت اسلام، شرك است؟!
كليددار مرقد النبى گفت: بيا حاج شيخ، من حريف زبانت نمى شوم. دستش را گشود و من بر ضريح آن سفير آسمانى بوسه زدم.
📚منبع: کتاب ذوق لطیف ایرانی اثر استاد علی ابوالحسنی (منذر)
🆔 کانال اسرار تاریخ
🌐 eitaa.com/monzer_ir
🔰 استاد ابوالحسنی منذر (ره)
1⃣ به خاطر دارم در بحبوحۀ جنگ تحمیلی ایران و عراق، یکی از خبرنگاران «ضدّ انقلاب» ایرانی در خارج از کشور، مصاحبهای با آقای رضا قطبی ترتیب داد. آقای قطبی، منسوب نزدیک فرح پهلوی و همبازی دوران کودکی اوست که در اوج حکومت استبدادی شاه مخلوع، به پست مهمّ ریاست رادیو تلویزیون گمارده شده بود. نفوذش در رژیم سابق به حدی بود که به قول احمد مسعود انصاری، متن مشهوری را که شاه در بحبوحه انقلاب اسلامی (به عنوان دریافت و قبول پیام انقلاب ملت) از رادیو خواند توسط همین قطبی و دوستانش تهیه و به گردن اعلیحضرت! گذاشته شد. هدف از قرائت آن نوشتۀ «سوپاپگون!»، ظاهراً مهار امواج طوفندۀ انقلاب بود که «از قضا، سرکنگبین صفرا فزود» و آن نوشته، در تاریخ، تنها داغ باطلی بر پیشانی شاه، و مُهر تأییدی بر حقانیت قیام ملت بر ضد نظام ستمشاهی شد! بیچاره شاه، هم پیاز را خورد و هم چوب دراز را! ازهمینرو نیز محمدرضا پس از آن ماجرا همواره از قطبی سخت دلخور بود که داستان خوشمزهاش را باید در خاطرات آقای احمد مسعود انصاری، بخش مربوط به اقامت شاه در مراکش، و ابلاغ سلام قطبی توسط فرح به شاه، خواند و خندید.
2⃣ باری، جناب قطبی به علت وابستگی آشکار و شدید به رژیم پهلوی، در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ملت، چارهای جز فرار به خارج از کشور ندید و در نتیجه، پس از آن همه شوکت و مکنت، آوارۀ جهان شد. با این سوابق طبعاً پیداست نباید دل خوشی از انقلاب و رهبران آن، که موجب دربهدری و بیخانمانی او و بستگان و یارانش شده بودند، داشته باشد.
3⃣ خبرنگار مزبور، با شناختی که از ضدّیت طبیعی قطبی با رهبران نظام اسلامی داشت، از سران حکومت وقت ایران (رئیسجمهور و نیز رئیس مجلس شورای اسلامی که فرماندهی کل قوا را از سوی امام خمینی برعهده داشت) با لحنی توهینآمیز یاد کرد و اصرار داشت از قطبی نیز مطالبی بر ضدّ آنها بگیرد. اما قطبی از این امر طفره میرفت و زمانی هم که اصرار خبرنگار را دید، با لحنی قاطع (قریب به این مضمون) به او گفت: ببین عزیز من! ما در شیوۀ حکومتداری با سران فعلی حکومت ایران اختلاف نظر داریم و اختلافمان، کم هم نیست. چندی ماها در ایران سر کار بودیم و طبق سلیقه و دیدگاه فکری و سیاسی خویش، به نظر خود، کشور را اداره کردیم، بعد هم با انقلابی که رخ داد معلوم شد مردم ما را نمیخواهند و ناچار ایران را ترک گفتیم. حالا به جای ما، اینها سرکارند و در شرایط حساس کنونی که کشور شدیداً گرفتار تجاوز دیکتاتوری خونآشام (صدام) است، به شیوّۀ خود، سرسختانه مشغول دفاع از مرزهای کشورند. اینها در حال حاضر، مظهر و نمایندۀ ملت و کشور ایران بهشمار میروند و مخالفت ما به آنها، نباید به گونهای باشد که به نفع دشمن متجاوز خارجی تمام شود؛ بنابراین تو حق نداری به آنها توهین کنی! حرفت را بزن و توهین نکن!
ببینید، وقتی که فردی چون قطبی، با آن سوابق، به ملاحظۀ منافع ملّی کشورش، در چنان موقع حساس، چنین پختگی و انصافی از خود نشان دهد، تکلیف دیگران کاملا معلوم است!....