🔴 #حق_الناس
عاقبت پیرمرد مومن در عالم برزخ بخاطر
یک آبروریزی کوچک!
جوانی از اهالی #کردستان که در اثر یک
سانحه رانندگی از دنیا رفته بود در تجربهای
زیبا و مثال زدنی وارد برزخ میشود. او پس
از عبور از دالان نور به جایی میرود که مانند
باغها و قصرهای #بهشتی بوده و بیشتر
بستگان مؤمن خودش را میبیند که در کنار
چشمه سار زیبایی دور هم جمع شدهاند و از
نعمتهای بهشتی لذت میبرند. کمی که با آنها
صحبت میکند متوجه میشود کمی دورتر
میله هایی شبیه زندان قرار دارد!
⭕️او یکی از بستگان خوب و مؤمن خودش را
میبیند که مانند #زندانی ها پشت این میله
ها قرار دارد به سراغش میرود و با تعجب
میپرسد ما بسیاری از مسائل دینی را از تو
آموختیم چرا شما اینجا قرار دارید؟! او هم
میگوید من #گرفتار حق الناس هستم. البته
پولی به کسی بدهکار نیستم من خیلی در
مسائل مالی دقت میکردم اما یکبار در جمع
دوستان که نشسته بودیم #آبروی انسان
محترمی را بردم و شخصیت او را در جمع
ضایع کردم.😭😔
بعد به این جوان میگوید شما از این سفر بر
میگردی، خواهش میکنم برو و از فلانی برای
من #حلالیت بطلب تا من نیز آزاد شوم. این
جوان پس از چندین روز بیهوشی به دنیا بر
میگردد به سراغ همان شخص میرود ابتدا
ماجرا را سؤال میکند وقتی مطمئن میشود
که صحیح بوده خبر آن شخص را میدهد و
حلالیت می گیرد.
📕 کتاب بازگشت
🔴 #حق_الناس
عاقبت پیرمرد مومن در عالم برزخ بخاطر
یک آبروریزی کوچک!
جوانی از اهالی #کردستان که در اثر یک
سانحه رانندگی از دنیا رفته بود در تجربهای
زیبا و مثال زدنی وارد برزخ میشود. او پس
از عبور از دالان نور به جایی میرود که مانند
باغها و قصرهای #بهشتی بوده و بیشتر
بستگان مؤمن خودش را میبیند که در کنار
چشمه سار زیبایی دور هم جمع شدهاند و از
نعمتهای بهشتی لذت میبرند. کمی که با آنها
صحبت میکند متوجه میشود کمی دورتر
میله هایی شبیه زندان قرار دارد!
⭕️او یکی از بستگان خوب و مؤمن خودش را
میبیند که مانند #زندانی ها پشت این میله
ها قرار دارد به سراغش میرود و با تعجب
میپرسد ما بسیاری از مسائل دینی را از تو
آموختیم چرا شما اینجا قرار دارید؟! او هم
میگوید من #گرفتار حق الناس هستم. البته
پولی به کسی بدهکار نیستم من خیلی در
مسائل مالی دقت میکردم اما یکبار در جمع
دوستان که نشسته بودیم #آبروی انسان
محترمی را بردم و شخصیت او را در جمع
ضایع کردم.😭😔
بعد به این جوان میگوید شما از این سفر بر
میگردی، خواهش میکنم برو و از فلانی برای
من #حلالیت بطلب تا من نیز آزاد شوم. این
جوان پس از چندین روز بیهوشی به دنیا بر
میگردد به سراغ همان شخص میرود ابتدا
ماجرا را سؤال میکند وقتی مطمئن میشود
که صحیح بوده خبر آن شخص را میدهد و
حلالیت می گیرد.
📕 کتاب بازگشت
🔴 #حق_الناس
عاقبت پیرمرد مومن در عالم برزخ بخاطر
یک آبروریزی کوچک!
جوانی از اهالی #کردستان که در اثر یک
سانحه رانندگی از دنیا رفته بود در تجربهای
زیبا و مثال زدنی وارد برزخ میشود. او پس
از عبور از دالان نور به جایی میرود که مانند
باغها و قصرهای #بهشتی بوده و بیشتر
بستگان مؤمن خودش را میبیند که در کنار
چشمه سار زیبایی دور هم جمع شدهاند و از
نعمتهای بهشتی لذت میبرند. کمی که با آنها
صحبت میکند متوجه میشود کمی دورتر
میله هایی شبیه زندان قرار دارد!
⭕️او یکی از بستگان خوب و مؤمن خودش را
میبیند که مانند #زندانی ها پشت این میله
ها قرار دارد به سراغش میرود و با تعجب
میپرسد ما بسیاری از مسائل دینی را از تو
آموختیم چرا شما اینجا قرار دارید؟! او هم
میگوید من #گرفتار حق الناس هستم. البته
پولی به کسی بدهکار نیستم من خیلی در
مسائل مالی دقت میکردم اما یکبار در جمع
دوستان که نشسته بودیم #آبروی انسان
محترمی را بردم و شخصیت او را در جمع
ضایع کردم.😭😔
بعد به این جوان میگوید شما از این سفر بر
میگردی، خواهش میکنم برو و از فلانی برای
من #حلالیت بطلب تا من نیز آزاد شوم. این
جوان پس از چندین روز بیهوشی به دنیا بر
میگردد به سراغ همان شخص میرود ابتدا
ماجرا را سؤال میکند وقتی مطمئن میشود
که صحیح بوده خبر آن شخص را میدهد و
حلالیت می گیرد.
📕 کتاب بازگشت
💠 غیبت کسی که راضی به آن است
💬 سوال: اگر کسی به ما گفته باشد هر چه #پشت_سر من غیبت کنید اشکال ندارد، در این شرایط غیبت حرام است؟
✅ پاسخ:حتی در فرض سؤال، غیبت حرام است. [1]
🔴 تذکر: غیبت کردن موجب آبروریزی #مومن است. هیچ کس حق ندارد با #آبروی مومن بازی کند؛ هر چند #راضی به این امر باشد. پس بیاییم #عیبی را که خدا پوشانده ، آشکار نکنیم، حتی اگرمطمئن هستیم صاحب عیب ناراحت نمی شود.
📚
🔴عاقبت پیرمرد مومن در عالم برزخ بخاطر
یک آبروریزی کوچک!
جوانی از اهالی #کردستان که در اثر یک
سانحه رانندگی از دنیا رفته بود در تجربهای
زیبا و مثال زدنی وارد برزخ میشود. او پس
از عبور از دالان نور به جایی میرود که مانند
باغها و قصرهای #بهشتی بوده و بیشتر
بستگان مؤمن خودش را میبیند که در کنار
چشمه سار زیبایی دور هم جمع شدهاند و از
نعمتهای بهشتی لذت میبرند. کمی که با آنها
صحبت میکند متوجه میشود کمی دورتر
میله هایی شبیه زندان قرار دارد!
⭕️او یکی از بستگان خوب و مؤمن خودش را
میبیند که مانند #زندانی ها پشت این میله
ها قرار دارد به سراغش میرود و با تعجب
میپرسد ما بسیاری از مسائل دینی را از تو
آموختیم چرا شما اینجا قرار دارید؟! او هم
میگوید من #گرفتار حق الناس هستم. البته
پولی به کسی بدهکار نیستم من خیلی در
مسائل مالی دقت میکردم اما یکبار در جمع
دوستان که نشسته بودیم #آبروی انسان
محترمی را بردم و شخصیت او را در جمع
ضایع کردم.😭😔
بعد به این جوان میگوید شما از این سفر بر
میگردی، خواهش میکنم برو و از فلانی برای
من #حلالیت بطلب تا من نیز آزاد شوم. این
جوان پس از چندین روز بیهوشی به دنیا بر
میگردد به سراغ همان شخص میرود ابتدا
ماجرا را سؤال میکند وقتی مطمئن میشود
که صحیح بوده خبر آن شخص را میدهد و
حلالیت می گیرد.
📕 کتاب بازگشت
eitaa.com/mookkeb