eitaa logo
موکب فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)
3.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد رضا فیض الاسلام- فرزند آیت الله سید علی نقی فیض الاسلام، شارح و مترجم نهج البلاغه و مفسّر قرآن- می‌فرمودند: زمانی مرحوم پدرم فیض ­الاسلام، مبتلا به زخم معده و زخم روده و اثنی عشر شدند و از این بیماری‌ها بسیار رنج می­‌بردند، ایشان نزد دکترهای  متخصص رفته، آن‌ها گفته بودند که: ایشان باید سه عمل جراحی انجام دهند. یکی از دوستان به ایشان گفت: امکاناتی در لندن دارم و می‌خواهم شما را به آن جا بفرستم و عمل جراحی شما انجام شود. ایشان با توجه به رنجی که از این بیماری‌ها می­‌بردند، این پیشنهاد را قبول کردند. روزی که قرار بود برای گرفتن ویزا و بلیط بروند، شناسنامه خود، همسر و فرزندان‌شان را هم برداشتند و به دوست‌شان گفتند: شما که قرار است برای رفتنِ بنده به لندن، ویزا بگیرید، برای رفتن به عراق، بلیط تهیه کن که دکتر اصلی من نجف است! سال ۱۳۴۲ بود که همه خانواده با هم به نجف رفتیم. در نجف بین علما جلساتی برقرار می­‌شد و خاطرات گذشته را زنده می­‌کردند. در یکی از جلسات یکی از علما از پدرم پرسید: آقای فیض الاسلام! چرا شما به خود می­‌پیچید؟ پدرم گفت: فلان بیماری را دارم! آن عالم به ایشان گفت: از یکی علما شنیده ­ام که اگر کسی حاجتی داشته باشد و خداوند متعال را سه بار به حضرت زینب کبری(س) قسم دهد، حاجت او برآورده خواهد شد و شما که این‌قدر با مولا نزدیک هستید، چرا این کار را تا کنون نکرده­‌اید؟  ایشان می‌فرمودند: پس از خروج از این جلسه، به حرم حضرت علی(ع) رفتم و این قسم را بر زبان جاری و نذر کردم که اگر از این بیماری بهبود پیدا کردم، یک کتابی درحالات حضرت زینب(س) بنویسم! دو سه روز از که از این قضیه گذشت دیگر آثاری از این بیماری در من وجود نداشت! همه تعجب کردیم. وقتی به ایران آمدیم، ایشان نزد پزشکی رفتند و علت برطرف شدن درد را جویا شدند. پس از انجام دو بار رادیولوژی، متوجه شدیم که اثری از آثار این بیماریِ مزمنِ چند ساله در بدن ایشان نیست و بیماری برطرف شده است! مرحوم پدر بعد از این عنایت، اقدام به نوشتن کتابی با عنوان «خاتون دو سرا» درحالات حضرت زینب کبری(س) کردند. . خبرگزاری رسا، گفتگو با محمدرضا فیض الاسلام - فرزند مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام، ۹۴/۴/۱۷. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت موکب فاطمه الزهرا @mookkeb اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
محمد رضا فیض الاسلام- فرزند آیت الله سید علی نقی فیض الاسلام، شارح و مترجم نهج البلاغه و مفسّر قرآن- می‌فرمودند: زمانی مرحوم پدرم فیض ­الاسلام، مبتلا به زخم معده و زخم روده و اثنی عشر شدند و از این بیماری‌ها بسیار رنج می­‌بردند، ایشان نزد دکترهای  متخصص رفته، آن‌ها گفته بودند که: ایشان باید سه عمل جراحی انجام دهند. یکی از دوستان به ایشان گفت: امکاناتی در لندن دارم و می‌خواهم شما را به آن جا بفرستم و عمل جراحی شما انجام شود. ایشان با توجه به رنجی که از این بیماری‌ها می­‌بردند، این پیشنهاد را قبول کردند. روزی که قرار بود برای گرفتن ویزا و بلیط بروند، شناسنامه خود، همسر و فرزندان‌شان را هم برداشتند و به دوست‌شان گفتند: شما که قرار است برای رفتنِ بنده به لندن، ویزا بگیرید، برای رفتن به عراق، بلیط تهیه کن که دکتر اصلی من نجف است! سال ۱۳۴۲ بود که همه خانواده با هم به نجف رفتیم. در نجف بین علما جلساتی برقرار می­‌شد و خاطرات گذشته را زنده می­‌کردند. در یکی از جلسات یکی از علما از پدرم پرسید: آقای فیض الاسلام! چرا شما به خود می­‌پیچید؟ پدرم گفت: فلان بیماری را دارم! آن عالم به ایشان گفت: از یکی علما شنیده ­ام که اگر کسی حاجتی داشته باشد و خداوند متعال را سه بار به حضرت زینب کبری(س) قسم دهد، حاجت او برآورده خواهد شد و شما که این‌قدر با مولا نزدیک هستید، چرا این کار را تا کنون نکرده­‌اید؟  ایشان می‌فرمودند: پس از خروج از این جلسه، به حرم حضرت علی(ع) رفتم و این قسم را بر زبان جاری و نذر کردم که اگر از این بیماری بهبود پیدا کردم، یک کتابی درحالات حضرت زینب(س) بنویسم! دو سه روز از که از این قضیه گذشت دیگر آثاری از این بیماری در من وجود نداشت! همه تعجب کردیم. وقتی به ایران آمدیم، ایشان نزد پزشکی رفتند و علت برطرف شدن درد را جویا شدند. پس از انجام دو بار رادیولوژی، متوجه شدیم که اثری از آثار این بیماریِ مزمنِ چند ساله در بدن ایشان نیست و بیماری برطرف شده است! مرحوم پدر بعد از این عنایت، اقدام به نوشتن کتابی با عنوان «خاتون دو سرا» درحالات حضرت زینب کبری(س) کردند. . خبرگزاری رسا، گفتگو با محمدرضا فیض الاسلام - فرزند مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام، ۹۴/۴/۱۷. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت موکب فاطمه الزهرا @mookkeb اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ