eitaa logo
سید عباس موسوی مطلق
945 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
784 ویدیو
2 فایل
🔶️کانال رسمی ایتا سید عباس موسوی مطلق 👤 ارتباط با ادمین @moosavimotlagh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه ۲۸ شرح دعای بیست و‌پنجم صحیفه سجادیه حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ ، وَ بِرِّهِمْ … پروردگارا  مرا در تربیت و ادب کردن و نیکی در حقّ فرزندانم یاری ده. در باب ادب فرزندان روایت معروف نبوی کفایت می کند: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم): «ادبو اولادکم علی حبی وحب اهل بیتی والقرآن» (احقاق الحق، ص18) پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «فرزندانتان را بر محور محبت من و محبت اهل بیتم و قرآن تربیت کنید.» در این فراز نیکی کردن در حق فرزندان نیز از خدا خواسته شده است. بهترین نیکی در حق فرزندان درست تربیت و ادب کردن آنان به آداب الهی است. همچنان که در فراز های قبل نیکی فرزندان در حق والدین مورد تاکید قرار گرفته است در این فراز به نیکی والدین در حق فرزندان اشاره شده است،کمال هر صفت در انجام طرفین است مثلا محبت آن گاه کامل میشود که دو طرفه باشد، رحم آن گاه معنای حقیقی آن بروز می کند که طرفینی باشد، احسان و‌نیکی نیز همچنین است. نیکی در حق فرزندان همان رعایت حقوق فرزندان است و اینکه جان فرزندان را از محبت سیراب کردن است هیچ نیکی و خوبی بالاتر از محبت نیست و اینکه فرزندان را فقط با مادیات و لذائذ معنوی آشنا نکردن است بلکه نیکی واقعی آشنا کردن آنان با معنویات و لذائذ معنوی است. آموزش انسانیت و اخلاق محوری نیز از مصادیق نیکی کردن است. آرزوی همه ی والدین این است که فرزندان مطیع آنان باشند ارزوی همه فرزندان هم همین است و همچنین تمام مردان ارزوی زن مطیع داشتن و همه زنان مرد مطیع داشتن است که راه آن نیکی و احسان است چنانچه امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند: الانسان عبید الاحسان؛ انسان ها عبد احسان و‌نیکی هستند. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۲۹ شرح دعای بیست و‌پنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُكُوراً … پروردگارا مرا از سوی خود علاوه بر سائر فرزندان اولاد پسر بخش. نکته مهم در این فراز دعای نورانی حضرت زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام این است که فرزند از عطایاو بخشش های خاص خداست و تا خدا اراده نفرماید این امر محقق نمی شود اما اگر ارادت بفرماید در صدسالگی هم این امر امکان دارد و فرزند زیاد خواستن از خداوند نیز مطلوب ومحبوب خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است ‌واما این که علاوه بر سائر فرزندان طلب اولاد پسر می کند به هیچ وجه معنای افضلیت پسر بر دختر نیست چون این امر در سیره نبوی و مکتب اسلام و قرآن مردود است بلکه در جاهایی هم تعاریف از برکات و‌خیرات فرزند دختر در روایات امامان معصوم علیهم السلام بیشتر مورد سفارش قرار گرفته است البته طلب فرزند چه دختر ‌وچه پسر در قالب دعا و‌درخواست منعی ندارد چرا که دستورالعمل هائی نیز برای درخواست فرزند پسر و‌دختر از ناحیه اهل بیت علیهم السلام و‌همچنین دستورات طبی  نیز رسیده است، و همچنین باید عرض کنم:  اینجا در خواست فرزندی از جنس پسری است برای ادامه راه امامت و ولایت و الا با داشتن فرزندان پسر این در خواست وجه چندانی ندارد و یا اگر فرضاً فرزندان حضرت همه دختر میبودند حالا تقاضای فرزند پسر می داشت توجیه ظاهری داشت ،پس مسلم این درخواست بدون توجه به جریان امامت با سیر کلی معارف اسلامی سازگاری نداشته مگر اینکه در خواست فرزند اناث در کنار فرزند ذکور در این دعای شریف حذف شده باشد.البته بعضی شارحین این دعا وجوهی را بیان کرده اند که مورد پسند واقع نشد و برخی نیز متعرض این قسمت نشده اند. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۰ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْراً لِي … پروردگارا و آن فرزندرا برایم خیر قرار ده . تقاضای خیر برای همگان از نشانه های کمال و رشد است و برای فرزندان نفع آن مستقیم به والدین بر می گردد. و اما تقاضای خیر یعنی قرار گرفتن در خانه ی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، در زیارت شریفه جامعه کبیره می خوانیم: إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَأَصْلَهُ وَفَرْعَهُ وَمَعْدِنَهُ وَمَأْواهُ وَمُنْتَهاهُ، اگر از خوبی یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه و نهایتش شمایید، ‌در روایات امده هر گاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد او را اینچنین قرار می دهد نمونه های از روایات را تقدیم می کنم: إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا فَقَّهَهُ في الدِّينِ ، و ألهَمَهُ اليَقينَ .حديث امام على عليه السلام : هرگاه خداوند خير بنده اى را بخواهد، او را در دين فقيه گرداند و يقين در دلش افكند. (غررالحکم) امام صادق (علیه السلام) مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زِيَارَتِهِ. هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت امام حسین علیه السلام و شوق زیارتش را در دل او می اندازد، و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و بغض زیارت امام حسین علیه السلام را در دل او می نهد.(کامل الزیارات. ص ۱۴۲) امام صادق عليه السلام: إذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ شَراً فَاذنَبَ ذَنباً تَبَعَهُ بِنَعمَهٍ لیُنسِیهِ الاستِغفارَ و یَتَمادی بِه؛ هرگاه خداوند برای بنده ای شر بخواهد (یعنی او خودش مستحق این شر شود) وقتی گناهی از او سر زد، در پی آن نعمتی به او بخشد تا استغفار را از یاد برده و به گناهش ادامه دهد. بحارالانوار(ط-بیروت) ج 70 ، ص 387 ، ح 1 امیرالمؤمنین علیه ‌السلام در بیانی می ‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِعَبْدٍ خَیْراً عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ» «اگر خداوند خیر بنده‌ اش را بخواهد، شکم و فرجش را عفیف می ‌کند» . عیون الحکم . المواعظ، ص۱۳ https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۱ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ اجْعَلْهُمْ لِي عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُكَ … پروردگارا در آنچه از تو می‌خواهم یاورم ساز.. در این این دعا و این فراز نورانی  نکته  هائی لطیف نهفته شده است برخی از آن  نکات این است :  قدم اول در موضوع ِرفع نیازهای مادی ومعنوی دعاو‌درخواست از خداوند است  و قدم دوم اقدام عملی خود دعا کننده است؛ دعا بدون حرکت مانند جسم بدون روح و خورشید بدون نور و حرارت است ،قدم سوم یاری نسبت به همدیگر است و در این یاری فرزندان اولی هستند، فرزند باید یارو یاور والدین باشند در اجرای فرامین الهی و درخواست های که از خداوند باری تعالی دارند. فرزندی که سد راه والدین باشد و یا حداقل یاری گر آنان نباشد بهره ای از خیر و نیکی نبرده است. گاهی مشاهده شده فرزندان به جهت رسیدن به یک هدف در زندگی باعث می شوند والدین یا به معصیت آلوده شوند و یا آنچنان که بخواهند راه خدا را بروند نتوانند، اگر سطح توقع را از والدین پایین می آوریم و‌نگاهمان نگاه یاری کننده آنان باشد به ساحل آرامش و رسیدن به کمال نزدیکتر می شویم. در این فراز از دعا امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه  در واقع جهت زندگی را مشخص می کند و آن هم حرکت به سمت خداست. آن کس که والدین خود را در مسیر خدا یاری می کند قطعا امام زمان خود را نیز می تواند یاری کند و قدر مسلم خداوند نیز آنان را یاری می کند و هر که خدا او را یاری کند قدرت یافته آرامش پیدا کرده به مقصود می رسد احساس قدرت پیدا می کند و عاقبت به خیر می شود. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۲ شرح دعای بیست و‌پنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ پروردگارا مرا و نسلم را از شیطان رانده‌شده پناه ده؛ در این فراز از خداوند متعال تقاضای استعاذه به خدا از شیطان رانده شده  هم برای خود و‌هم نسل شده است. استعاذه یعنی پناه بردن به خدا و در پناه خداوند قرار گرفتن است،استعاذه برای دفع شرور و مشکلات یک راه حل قرآنی است. استعاذه دوگونه است یک استعاذه باطل که عبارت است برای رفع  مشکلات و رشدهای مادی و غیره پناه بردن به قدرت های پوشالی شیطان ،جنیان،سحر وجادو و امثالهم است و استعاذه بجا عبارت است از پناه بردن به خدا از هر مانع خصوصا شیطان است. اهمیت موضوع استعاذه از قران و روایات کاملا معلوم است،در قرآن قریب به بیست مرتبه استعمال شده است،و دو سوره به نام معوذتین است. بیان موارد استعاذه و دستورالعمل های صادره از ناحیه امامان معصوم علیهم السلام نشان از اثر گذاری و اهمیت موضوع است. در استعاذه هم زبانی مورد تاکید قرار گرفته است و هم عملی سفارش شده است. عملی یعنی حقیقتا خدا را قدرقدرت بداند و اوامر و نواهی او را ارج بنهد و هم لسانی بگوید: أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ ویابگوید: أعوذُ بِاللَّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ» و هم چنین در ابتدای بسیاری از دعا امده است :اللهم انی اعوذ بک …. استعاذه اثار بسیار فراوانی دارد از جمله : بسته شدن درهای معصیت است چنانچه امام صادق سلام الله علیه فرموده: اَغْلِقُوا اَبْوابِ الْمَعْصِيَةِ بِالاِْستِعاذَةِ وَ افْتَحُوا اَبْواب َالطّاعَةِ بِالتَّسمِيَةِ». درهاي معصيت را با استعاذه ببنديد و درهاي اطاعت را با تسميه (بسم الله الرحمن الرحيم) باز كنيد. برای مطالعه  از این موضوع مهم شایسته است کتاب شریف استعاذه از اثار عالم عارف شهید ایت الله دستغیب  مطالعه شود. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۳ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم امام العارفین زین العابدین  به ما تعلیم فرمود که از خداوند بخواهیم ما و نسل ما را از شیطان رانده شده حفظ فرماید ،سپس دلائل این تفاضا را هم بیان می فرماید چرا که: وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ، فَإِنَّكَ خَلَقْتَنَا ؛چرا که تو ما را آفریدی ،هم ما را خدا آفریده و هم شیطان را ؛ولکن شیطان به خدا پناه نبرد ولکن ما به خداوند پناه برده ایم فلذا اینجا حقی از مخلوق بر خالق پدید می آید و آن این است که او را از شیطان حفظ کند،وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَيْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِي ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ ؛و به ما امر و نهی فرمودی و ما را در ثواب آنچه به آن امر کردی ترغیب و به عذاب آنچه از آن نهی فرمودی تهدید کردی؛ یعنی خدایا این که تقاضا می کنیم ما و‌نسل ما را از شیطان رجیم حفظ کن به این جهت است که ما می خواهیم اوامر و‌نواهی تو را اجرا کنیم لکن شیطان مانع بلکه بزرگترین مانع است پس ما را در اجرای فرامین خود یاری کن و این یعنی توحید خالص چرا که بدون کمک خدا ما هیچیم هیچ. مهمترین کار ابلیس این است که ما نیز مثل او شویم یعنی هر کدام از ما به یک بهانه اوامر الهی را نادیده بگیریم و از عقاب او نترسیم ،نهراسیم و توجهی نکنیم. خداوند هر چه را امر کرده ثواب آن را نیز بیان کرده است اما شیطان نمی خواهد ما دلخوش به وعده های خداوند نباشیم.بهترین راه مبارزه با ابلیس ایمان به وعده هاو وعیدهای خداوند است https://t.me/moosavi_motlag
جلسه ۳۵ شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم سَلَّطْتَهُ مِنَّا عَلَى مَا لَمْ تُسَلِّطْنَا عَلَيْهِ مِنْهُ او را (شیطان)بر ما تسلّطی دادی که ما را به آن اندازه بر او تسلّط نیست؛ مقصود از این تسلط دیدن است یعنی او ما را می بیند و ما او را نمیبینیم و همچنین مقصود از تسلط شیطان همان راههای از تمام جهات است که در سوره اعراب آیات ۱۶و۱۷امدبرای نفوذ به ماست. اندازه سلطه شیطان بر انسان را از زبان خود شیطان در قران سوره مبارکه ابراهیم ملاحظه کنیم: وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ و شیطان [در قیامت] هنگامی که کار [محاسبه بندگان] پایان یافته [به پیروانش] می گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایی قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولی می بینید که وعده خدا تحقّق یافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم، مرا بر شما هیچ غلبه و تسلّطی نبود، فقط شما را دعوت کردم [به دعوتی دروغ و بی پایه] و شما هم [بدون اندیشه و دقت دعوتم را] پذیرفتید، پس سرزنشم نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم، و نه شما فریادرس من، بی تردید من نسبت به شرک‌ورزی شما که در دنیا درباره من داشتید [که اطاعت از من را هم چون اطاعت خدا قرار دادید] بیزار و منکرم؛ یقیناً برای ستمکاران عذابی دردناک است. صد البته تسلط کامل شیطان فقط بر اولیای خودش آنان که او را به سرپرستی و رفاقت انتخاب کرده اندامکان دارد،چنانچه در سوره مبارکه حج ایه شریفه چهار امده است: كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ بر آن شیطان، لازم و مقرّر شده است که هر کس که او را به سرپرستی و دوستی خود گیرد، حتماً او گمراهش می کند، و به آتش سوزنده راهنمایی اش می نماید. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۶ شرح دعای بیست وپنج صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم أَسْكَنْتَهُ صُدُورَنَا … در دل‌هایمان شیطان را دادی .. یکی از راههای نفوذ شیطان سینه ی انسان است که با وسوسه بر سینه و قلب بر ما تسلط پیدا می کند. امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه در شکایت نامه خود می فرماید: إِلهى‏ اَشْکو اِلَیْک عَدُوّاً یُضِلُّنى‏، وَشَیْطاناً یُغْوینى‏، قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْواسِ صَدْرى‏… خدایا، به تو شکایت می‌کنم از دشمنی که گمراهم می‌کند و شیطانی که فریبم می‌دهد و از وسوسه‌هایش سینه‌ام را پر ساخته است … اگر خواستیم بدانیم شیطان در دل ما حضور دارد یا نه باید ببینیم وسوسه و وسواس در دل وجود دارد یا خیر. هر بدی که به واسطه شیطان به قلب وارد شود وسوسه است. سوره مبارکه ناس این حقیقت را که خدا به پیامبرش فرموده بیان نموده است: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ «1» مَلِكِ النَّاسِ «2» إِلهِ النَّاسِ «3» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ «4» الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ «5» مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ «6» (اى پيامبر!) بگو: پناه مى‌برم به پروردگار آدميان. پادشاه آدميان. معبود آدميان. از شرّ وسوسه شيطان. آن كه انديشه بد در دل مردمان افكند. از جنس جنّ باشد يا انسان. بیان حضرت امام خمینی نیز در اینجا قابل استفاده است:یا تقویت وسواس است. امام خمینی درباره‌ ارتباط وسواس شیطان و نفس می‌گوید: قلب انسانى لطيفه‌اى است بين ملك و ملكوت و چون آيينه دورويى است كه در يك روى آن صور غيبيه منعكس می‌شود و در رویى دیگر صور دنيايی انعکاس می‌یابد. و اگر توجه قلب به دنیا بیشتر شد، باطن خيال او با ملكوت سفلى كه روح پستی‌های عالم ماده و نیز جایگاه جنّ و شياطين و نفوس خبيثه است سنخیّت یافته و به واسطه اين تناسب، القائاتى شيطاني در آن وارد می‌شود که منشأ تخيلات بد است. نفس چون همواره توجه به دنيا دارد، علاقه به آن تخيلات باطله پيدا کرده و افکار و تمایلات و رفتارهای شيطانى از قبيل وسوسه، شك، ترديد، اوهام و خيالات باطله در آن غالب شده و اعمال بدنيه نيز بر طبق صور باطني قلب می­گردد و همین‌طور اگر قلب به آخرت و معارف حقه توجه نمود با ملكوت اعلى كه عالم ملائكه و نفوس پاک و به منزله حقیقتِ نورانى عالم طبيعت است، تناسب پيدا می‌كند و علوم رحمانى، عقايد حقه، افکار و تمایلات الهيه دریافت کرده و از شك و شرك منزه و پاكيزه گردد و حالت استقامت و طمأنينه در نفس پيدا شود و طبق آن دریافت­های قلبی، شوق و سپس اراده در وجود انسان ایجاد می شود و بالاخره اعمال ظاهري و باطني از روى ميزان عقل و حكمت واقع می­شود https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۷ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ أَجْرَيْتَهُ مَجَارِيَ دِمَائِنَا … و شیطان را در رهگذرهای خونمان روانش ساختی. شیطان برای تمام فرزندان آدم علیه السلام نقشه ریخته است و تا ما را نابودنکند دست از سر ما بر نمی دارد ،ادر شرح این فراز از بیان امام سجاد سلام الله علیه باید از حدیثی از پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم وام گرفت و آن این که: پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله و سلم»می فرماید: إنَّ الشیطانَ یَجری مِنِ ابنِ آدمَ مَجریَ الدَّم! شیطان، همانند گردش خون در تن آدمی جریان دارد! (شهاب الاخبار، ص ٣٥٩) نشانه ی این که آیا شیطان تا این حد در وجود ما پیشروی کرده است یا نه !این است که: هر گاه نسبت به طاعت ،عبادت و نیکوکاری حس بی رغبتی و کسالت وجود داشته باشد و در عوض برای کارهای بیهوده یا معاصی و غیره شوق و رغبت وجود داشته باشد یعنی وجود ما تحت تصرف شیطان واقع شده و همچون خون در رگ های ما دمیده است. و راهای خروج شیطان از وجود ما عبارتند از: استعاذه ،تلاوت قرآن؛پناه بردن و استغاثه به حجت خدا؛نشست و برخاست با صالحان و اولیاء الهی  و شنیدن موعظه . https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۸ شرح دعای بیست ‌وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم لَا يَغْفُلُ إِنْ غَفَلْنَا ، وَ لَا يَنْسَى إِنْ نَسيِنَا … اگر ما از شیطان غفلت ورزیم، او از ما غافل نمی‌شود؛ و اگر او را فراموش کنیم، او ما را فراموش نمی‌کند؛ چند نکته در این فراز از دعای سراسر نور ومعرفت قابل تامل است: ۱.از جمله غفلت های ممدوح غفلت از شیطان است چنانچه غفلت از خدا مذموم است هر چقد ما از خدای متعال غافل شویم با شیطان بیشتر انس می گیریم و هر چقد یاد خدا باشیم از شیطان لعین غافل می شویم یاد خدا آرامش ماست یاد خدا از بین برنده ی تمام یادهای کاذب است . غفلت از شیطان یعنی فکر نکردن به گناه و ترک معاشرت با اهل معاصی. ۲.شیطان در هیچ شرایطی از ما غافل نیست مگر کسی کاملا خدایی بشود یعنی در مقام مخلصین جای بگیرد؛شیطان چون از خدا غافل است به یاد ماست. هر کس از خدا غافل شود به غیر او فکر می کند. ۳.فراموشی از نعمت های خداست که در چند جا بسیار پسندیده است از جمله:فراموش کردن بدی های دیگران و فراموش کردن خوبی ها و نیکی ها خود،و همچنین فراموش کردن شیطان هم ممدوح بلکه یک وظیفه است. ۴.شیطان تا ما را در جهنم نبیند فراموش نمی کند اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۳۹ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم يُوْمِنُنَا عِقَابَكَ ، وَ يُِخَوِّفُنَا بِغَيْرِكَ … پروردگارا شیطان  ما را از عذاب تو ایمنی می‌دهد و از غیر تو می‌ترساند. عقاب یعنی کیفر گناه وکارهای بد واژه عقاب بیست مرتبه در قرآن امده است، باید بدانیم و ایمان بیاوریم که خداوند شدیدالعقاب است:وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ».(بقره/۱۹۶) «بدانید خدا کیفرش سخت است». ترس از عقاب خدا از ویژگی های انسان کامل است چنانچه در سوره مبارکه انسان در اوصاف آنان امده است: يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا همانان که] همواره نذرشان را وفا می کنند، و از روزی که آسیب و گزندش گسترده است، می ترسند. ترس از خداوند برای کسانی حاصل می شود که عظمت خدا را با عشق درک کرده باشند ترس اگر بدون عشق باشدتکامل حقیقی را در پی نخواهد داشت؛ترس از خدا آرامش را به دنبال دارد و بهترین ابزار مراقبه برای سالکان الی الله است. شیطان تمام تلاش خود را بکار می بنند تا ما از خدا نترسیم از خدا حساب نبریم و بالعکس از مردم بترسیم و از آنان حساب بریم. ترس از مردم نشانه ی حضور در اردوگاه ابلیسیان است و ترس از خداوند نشانه ی حضور در اردوگاه موحدان است. از کسی که اختیار موت وحیات خود را ندارد چرا باید ترسید؟از کسی که عزت و ذلت و رزق در دست او نیست چرا باید ترسید؟ پناه بر خود خدا از آنگاه که در مسند عقاب بنشیند و ما را امید نشستن در مسند رحمت است این فراز از دعای افتتاح چقدر دلنشین است و باید معتقد به آن باشیم: وَأَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَشَدُّ الْمُعاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ، و یقین دارم که در جای گذشت و رحمت مهربان‌ترین مهربانانی و در جای کیفر و انتقام، https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۰ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَيْهَا چون آهنگ کار زشتی کنیم، ما را بر آن دلیر کند؛ انسان در مسیر وسوسه شیطان قرار دارد به محض فکر گناه شیطان حاضر می شود تا به جرات فحشا و‌گناه بدهد. فحشاء چه فحشاء ظاهر ‌وچه باطنی  در قران روایات و لغت به برخی از معانی و مصادیق ذیل اطلاق شده است: مطلق گناه ومعصیت؛ فقط گناهان کبیره؛ عمل شنیع زنا؛ گناهی که زشتی آن مخفی باشد؛ گناهی که اثر آن به دیگران سرایت کند؛ ظلم به نفس؛ سرپیچی زن از مرد جهت انجام وظایف رناشویی؛ ازدواج با همسر پدر؛ بت پرستی؛ اطاعت از رهبرستمکار؛ طواف عریان؛ دروغ؛ لواط؛ قیام مسلحانه بر علیه امام معصوم؛ غیبت؛ بدگویی از بستگان همسر؛ سحق؛ نشوز در برابر شوهر؛ ازدواج با زنانی که ازدواج با آنان حرام است؛ آزار پیامبر؛ ازدواج با دو‌خواهر همزمان؛ ترک طاعت خدا؛ و بیان گناه دیگران به غیر ظوابط شرعی. جسارت بر انجام گناه از جمله القائات شیطان است آنکه راحت گناه می کند،پشیمان نمی شود و‌توبه نمی کند باید بداند تمام وجود او تحت تصرف شیطان قرار گرفته است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۱ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ و چون قصد کار شایسته‌ای کنیم، شیطان ما را از آن باز دارد؛ شیطان با چند موضوع مشکل جدی دارد: اول :عزم و همت؛به محض اراده کار خیر و عمل عبادی تمام همت خود را مصروف انصراف می کند. دوم:اگر در این مرحله موفق نشد با عمل گرایی مشکل دارد یعنی تمام تلاش خود را بکار می گیرد که عمل صورت نگیرد. سوم :اگر عمل انجام شد عمل صالح نباشد عمل صالح عملی است که قربه الی الله باشد،عمل صالح عملی است که از روی ایمان باشد؛عمل صالح منطبق است بر اوامر و نواهی پروردگار، بیش از هشتاد مرتبه موضوع عمل صالح در قرآن تحت عناوین مختلف بیان شده است.که به موضوعات متعدد پرداخته شده است. چهارم:اگر شروع عمل صالح بود نگذارد به پایان برسد تمام تلاش خود را در این جبهه نیز بکار می برد تا عمل را نابود،فاسد یا باطل کند. هر کس ما را از عمل صالح باز بدارد از لشگریان شیطان است و هرچه ما را از عمل صالح باز بدارد آن شی تحت تصرف شیطان لعین است. با نیت پاک و عمل صالح می توانیم بینی شیطان را به خاک مذلت بکشانیم https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۲ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم يَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ شیطان ما را به شهوات جرات و گستاخی می‌دهد . شیطان چون سال ها با خداوند بوده است و‌بعد از در خانه ی خدا رانده شده تمام تجربیات دوران الهی خود را در آنجا برای نابود کردن ادم و نسل او به کار گرفت هر چه خداوند انجام می داد بدل ان را جهت منافع خوددرست کرد یکی از آنها تلقین و احساس قدرت و جرات بود انسانهای خدایی به اتکاء خدا دارای قدرتند و به قول معروف تو به ما جرات طوفان داده ای. شیطان هم متعرض دوستان خودش می شود و به آنان جرات گناه می دهد در این فراز امام العارفین جرات داشتن بر شهوات را از شیطان می داند. در لغت نامه دهخدا شهوت این چنین معنا شده: «شهوت» در لغت دارای مفهوم عامی است که به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادی اطلاق می شود. شهوت (ش ه و): یعنی آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس در حصول لذت و منفعت. مطلق آرزو و خواهش. رغبت شدید. توقان نفس به امور مستلذه. در معارف ماهر کاری برای لذت نفس و غیر خدا باشد شهوت نامیده می شود. یکی از مصادیق مهم در شهوت شهوت جنسی است که بسیار خطرناک و سبب سقوط بشر از عالم انسانیت به عالم حیوانیت گشته است. در چندین جای قران( سوره آل عمران/۱۴)(سوره نساء/۲۷) (اعراف/۸۱) (مریم/۵۹) (نمل/۵۵)به موضوع شهوت رانی جنسی صراحت دارد . در روایات امامان معصوم علیهم السلام نیز به ترک شهوات بسیار تاکید شده است و عواقب سوء آن را گوشزد کرده اند شهوت به عنوان سم نامیده شده،شهوت دام گسترده شیطان است،سبب فساد دین می گردد،شهوت رانی رسوایی دنیا و آخرت را دارد، اصل و سرچشمه همه بدی ها وگناهان است، انسان شهوت ران در بهشت جای ندارد،حکمت که لطف خدا دادی است در قلب شهوت رانان جای ندارد. دلی که العیاذ بالله خالی از محبت خداوند گردد از شهوت پر می شود،شهوت رانی پشیمان و حسرت خوردن را به دنبال دارد چه جنایت ها،خیانت ها ،ظلم ها در اثر شهوت که صورت نگرفته است یا شهوت جنسی بوده یا شهوت قدرت یا شهوت ثروت و یا شهوت شهرت. چه خانواده ها که از هم فرونپاشیده در اثر همین حب شهوات. اگر کسی بر شهوات غلبه کند قطعا به عالم ملائکه راه پیدا می کند و‌خلق و‌خوی آنان را می گیرد و بالعکس اگر کسی شهوت بر او غلبه کند مانند حیوانات می گردد. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۳ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ يَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ … و شیطان بنای شبهه‌ها را برای ما برپا می‌کند؛ امیرالمومنین علی سلام الله علیه فرمودند: «انما سميت الشبهه شبهه لانها شبهت بالحق»  (وسائل الشیعه،ج۲۷،ص۱۶۱)؛ از آن رو شبهه را شبهه ناميده اند كه به حق شبيه و همانند است. [۵]شبه به شک و تردیددر امور گفته می شود و بسیار شبیه به حقیقت است بدل امور حق شبه است. اهل عبادت ممکن است به شبه دچار شوند ولکن اهل عبودیت گرفتار شبه نمی شوند؛ شیطان اهل عبادت بود و دچار شبه شد و دیگران را هم تا قیامت دچار شبه می کند؛ عبودیت یعنی: حکم آنچه تو فرمائی لطف آنچه تو اندیشی برای اهل عبادت عمل مهم است ولی برای اهل عبودیت مصدر فرمان که خداست مهم است. شبه باعث می شود که انسان حق را پیدا نکند و بصیرت تشخیص را از دست نمی دهد قران بهترین راه را تقوا معرفی می کند «یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ [انفال/۲۸)ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید برای شما وسیله‌ای برای جدایی حق از باطل قرار می‌دهد. می توان گفت اولین شبه را ابلیس مطرح کردم در واقع بنیانگذار شبه اوست شیطان گفت: من از آتش خلق شده ام و آدم از خاک خلق شده است پس من سجده نمیکنم. سوال غیر از شبهه است ؛شیطان حکمت خدا را می دانست و دنبال جواب ِ سوال خود نبود بلکه فقط سوال کرد و تکبرش اجازه نداد که دنبال پاسخ باشد. شبه اگر رفع گردد به مراتب یقین افزوده می شود. شبه افکنان از لشگریان ابلیس هستند و‌کسانی که شبه در آنان ایجاد می شود اگر به دنبال رفع آن نباشند از ابلیس پیروی کرده اند و اگر به دنبال رفع باشند مورد لطف وحمایت خدا قرار می گیرند. افراد و جامعه الهی و با ایمان هیچگاه از شبه نترسیده و‌نلغزیده اند. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۴ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم إِنْ وَعَدَنَا كَذَبَنَا ، وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا … شیطان اگر به ما وعده دهد، دروغ می‌گوید؛ و اگر به آرزویمان نشاند، تخلف می‌کند. خداوند متعال وعده می دهد شیطان هم یاد گرفته وعده می دهد ولکن خدا به وعده اش عمل می کند ولی شیطان در وعده اش تخلف می ورود چرا که وعده خدا حق است و از سر قدرت و اختیار و بی نیازی است ولی شیطان وعده اش کاذب، و بی اختیار و از سر ضعف و بی اختیاری است. برخی از وعده های شیطان عبارتند از: قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ‌ و شیطان [در قیامت] هنگامی که کار [محاسبه بندگان] پایان یافته [به پیروانش] می گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایی قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولی می بینید که وعده خدا تحقّق یافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم. شیطان راههای فراوانی دارد برای اغفال فرزندان آدم و یکی از مهمترین ان ها وعده های پوچ است، و خوب است بدانیم شیطان صفتان هم وعده های بیخود و بی اساس می دهند و حتی ان دسته از وعده هایی هم که ظاهر خوبی دارد را عمل نمیکند دنیای امروز سلطه گران و غرب هم دنیای خلف وعده است و این روزها در جنگ روسیه و اکراین این مهم به وضوح دیده شد. خوی استکبار ابلیس اثرش این است که عمل به وعده برای او مهم نیست ضمن اینکه قدرت تحقق وعده ها را ندارد، بهترین را این است که از اول هیچ دلخوشی به وعده های او که در قران و روایات امده است صورت نگیرد. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۵ شرح دعای بیست و‌پنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنَّا كَيْدَهُ يُضِلَّنَا ، وَ إِلَّا تَقِنَا خَبَالَهُ يَسْتَزِلَّنَا . و اگر تو نیرنگ شیطان را از ما نگردانی، ما را گمراه می‌کند؛ و اگر از فسادش حفظمان نکنی، ما را به لغزش می‌اندازد. وقتی شیطان قسم خورده که ما را گمراه کند پس با تمام قدرت پوشالی خود که همان نیرنگ و فریب است و طبق نص صریح قرآن از چهار جهت به ما حمله می کند. شیطان اینقدر اعتماد به نفس دارد که به جنگ انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام رفته ما و امثال ما که جای خود دارد. شیطان به اسم هدایت جلو می آید ولکن در واقع گمراه می کند؛به نام علم و تعلیم جلو می آید ولکن خروجی علم او جهل محض و‌حجاب اکبر است و گناه را آموزش می دهد چنانکه قتل ؛لواط،مساحقه ؛آموزش درست کردن مسکرات ،آموزش قمار و ساخت الات آن ؛و تعلیم سحر و جادو را آموزش داد؛به نام دلسوزی بر والدین ما وارد شد ولکن در واقع فتنه گری کرد و اسباب خروج آنان را از بهشت فراهم کرد؛ امید کاذب می دهد و در نتیجه دائم امروز و فردا می کند و پیروان او نیز اینچنین هستند. با این همه نیرنگ و فساد شیطان باید به خدا پناه برد و از او مدد خواست چنانکه امام العارفین حضرت سجاد سلام الله علیه این مهم را از خدا خواسته است. جز خدا کیست که در سایه لطفش بخزیم رحمت اوست که هر لحظه پناه من و توست https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۶ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِكَ حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِي الْمَعْصُومِينَ بِكَ . (خدایا! سلطه‌ شیطان را نسبت به ما با سلطنتت مغلوب کن تا به سبب کثرت دعایمان به پیشگاهت، او را از ما باز داری؛ پس به وسیلۀ تو، از نیرنگش در زمرۀ حفظ‌شدگان از شرّ او قرار گیریم در این فراز از این دعای نورانی اشاره به چند نکته مهم دارد که عبارتند از: ۱.شیطان در مقابل خدا سلطنت برای خود ایجاد کرده؛ ۲.شیطان بر عده ای سلطه دارد؛ البته سلطه شیطان مجازی است و مستقیم علی القاعده نیست بلکه با برنامه های او از جمله این سلطه مجازی که بدون اصالت است ایجاد می شود ؛ در قران کافران ،مشرکان و منافقان از جمله ی گروه‌های برشمرده شده که ابلیس بر آنان سلطه و استیلا یافته است. ۳.سلطه شیطان از دوران کودکی آغاز می شود؛ ۴.عده ای هستند که شیطان بر آنان سلطه ندارد؛ از جمله : « إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوین؛ همانا تو را بر بندگان من تسلّطی نیست؛ مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند»، ( سوره حجر، آیه۴۲). « إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ؛ همانا چنین است که او (شیطان)، بر کسانى که ایمان دارند و به پروردگارشان توکّل مى کنند، تسلّطى ندارد»، ( سوره نحل، آیه۹۹). « إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون ؛ تسلّط او (شیطان) فقط و فقط بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند، و بر آنها که نسبت به او (خدا) شرک مى ورزند»، ( سوره نحل، آیه۱۰۰). ۵.راه در امان بردن از سلطه شیطان قبول سلطنت خدا و دعا نمودن و در قرآن ایمان و‌توکل به خدا را به عنوان راهکار بیان نموده است؛ ۶.وجود شیطان شر است و باید به خدا پناه برد؛ ۷.یک علامت اینکه بدانیم در سلطه شیطان هستیم یا نه باید ببینینین  شرور هستیم یا نه و مردم از شر ما در امان هستند یا نه؟؛ ۸.حفظ شدن از شر شیطان مرتبه ای از معصومین است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۷ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي …خدایا! همۀ خواسته‌هایم را عطا کن . همت بلند در دعا ارزش است و‌نشئات گرفته از روح توحیدی است چرا که همن دعا از خداست و هم اجابت از اوست داستان همت پیرزن بنی اسرائیل قابل تامل است. دميري در حيوة الحيوان مي نويسد: روزي حضرت رسول صلي الله عليه و آله در مسافرت به شخصي برخورد و ميهمان او شد. آن شخص پذيرايي شاياني از حضرت كرد. هنگام حركت، آن جناب فرمود: «چنانچه خواسته اي از ما داشته باشي از خداوند درخواست مي كنيم تو را به آرزويت برساند.» عرض كرد: از خداوند بخواهيد به من شتري بدهد كه اسباب و لوازم زندگي ام را بر آن حمل كنم و چند گوسفند بدهد كه از شير آنها استفاده كنم. پيامبر آنچه مرد خواست برايش از خدا تقاضا كرد، آن گاه رو به اصحاب كرد و فرمود: «اي كاش همت اين مرد نيز مانند عجوزه بني اسرائيل بلند بود و از ما مي خواست كه خير دنيا و آخرت را برايش بخواهيم». اصحاب عرض كردند: داستان پيرزن بني اسرائيل چگونه بود؟ آن جناب فرمود:« هنگامي كه حضرت موسي خواست با بني اسرائيل از مصر به شام برود، راه را گم كردند. هر طرف راه را جست وجو كردند، اثري نيافتند». حضرت موسي ترسيد مانند سابق سرگردان شوند، پس اصحاب خود را جمع كرد و پرسيد: آيا شما به مردم مصر وعده اي داده ايد كه با رفتن از اين شهر خلف وعده شود؟ در پاسخ گفتند: بلي، از پدران خود شنيده ايم كه حضرت يوسف در هنگام مرگ، از مصريان تقاضا كرد هر وقت خواستند به شام بروند، جنازه او را همراه خود ببرند و در كنار قبر پدرش، يعقوب به خاك سپارند. اجداد ما هم پذيرفته اند. حضرت موسي فرمود: به مصر برگرديد تا به وعده خود وفا كنيد؛ وگرنه هرگز از اين سرگرداني نجات نخواهيد يافت. پس به مصر بازگشتند. حضرت موسي از هركس محل قبر يوسف را جويا شد، اظهار بي اطلاعي مي كرد. به آن جناب خبر دادند كه عجوزه اي ادعا دارد كه مي داند قبر يوسف در كجاست. حضرت دستور داد او را احضار كنند. فرستاده موسي نزد پيرزن آمد و او را نزد موسي فرا خواند. زن گفت: به حضرت موسي عرض كنيد اگر به علم من احتياج پيدا كرده، او بايد نزد من بيايد؛ زيرا ارزش دانش چنين اقتضايي دارد. چون پيغام پيرزن را به موسي رساندند، تصديق كرد و از همت عالي و نظر بلند او در شگفت ماند. موسي نزد آن زن آمد و محل قبر يوسف را پرسيد. عجوزه گفت: يا موسي! علم، قيمت دارد. من سال هاست اين مطلب را در سينه خود پنهان كرده ام. در صورتي براي شما آشكارش مي كنم كه سه حاجت مرا برآوري. حضرت فرمود: حاجت هاي خود را بگو. پيرزن گفت: اول آنكه جوان شوم؛ دوم به ازدواج شما درآيم؛ سوم در آخرت هم، افتخار همسري شما را داشته باشم. حضرت موسي از بلندهمتي اين زن، كه با خواسته خود، سعادت دنيا و آخرت را جمع كرد متعجب شد و از خداوند درخواست كرد كه هر سه حاجت وي را برآورده سازد. پس چنين شد. در اين هنگام، زن گفت: وقتي يوسف از دنيا رفت، مصريان درباره محل دفن او اختلاف پيدا كردند و هر طايفه مي خواست قبر آن جناب در محله ايشان باشد. نزديك بود اختلاف به جنگ انجامد. براي رفع اختلاف، قرار شد بدن حضرت يوسف را در تابوتي بلوري بگذارند و روزنه هاي آن را ببندند. سپس تابوت را داخل نهري كه وارد مصر مي شود دفن كنند، تا آب شهر مصر از روي قبر يوسف بگذرد و در محله ها گردش كند و همه از فيض قبر او بهره مند شوند. زن، محل قبر را به حضرت موسي نشان داد. موسي تابوت را بيرون آورد و آن را در شش فرسخي بيت المقدس، در محلي كه معروف به خليل القدس است، روبه روي قبر يعقوب و در كنار قبر حضرت ابراهيم عليه السلام دفن كرد. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۸ شرح دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه حجه الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي … خدایا! همۀ خواسته‌هایم را عطا کن چون طرف حساب خداست پس در دعا باید همت بلند داشت چنانچه در سایر ادعیه هم این همت بلند در ادعیه به چشم می خورد فی المثل در دعای ماه رمضان که نقل شده: شیخ کفعمی در «مصباح» و «بلدالامین» و شیخ شهید در مجموعه‌ی خود از حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود: هرکه این دعا را در ماه رمضان، پس از هر نماز واجب بخواند، حق‌تعالی گناهان او را تا روز قیامت بیامرزد؛ اللّٰهُمَّ أَدْخِلْ عَلَىٰ أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اللّٰهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ؛…در این دعای عظیم الشان برای همه اهل قبور طلب مغفرت می شود؛برای همه فقرا ؛همه گرسنگان؛همه بی لباس ها؛همه قرض دارها؛همه غم دارها؛همه  غریبان؛همه اسیران؛همه بیماران ؛هر کدام مناسب با نیازشان دعا می شود و هیچ استثنا و قیدی ندارد؛ متخلق شدن به اخلاق الهی یعنی لطف ‌ومحبت به همگان باشد. این همت بلند در دعا وعمل نشئات گرفته از توحید محض و خدا را قدر قدرت دانستن است إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ؛ همانا تو بر هر کاری توانایی. کسی که خدا را قبول دارد و از او درخواست می کند لابد می داند حاجت غیر عقلی و غیر شرعی که خواست خدا نیست را هیچگاه طلب نمیکند ولکن هر حاجت مشروعی ولو به ظاهر ممکن نباشد را از خداوند مسئلت می دارد و‌می داند نه کثرت حاجات ‌ونه بزرگی حاجات برای خداوند سهل و آسان است https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۴۹ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي … و همۀ حاجاتم را برآور . مرحوم‌ ملا حبیب الله شریف کاشانی در ذیل نام قاضی الحاجات مرقوم فرموده اند: از مادّه «قضاء» در اصل به معنی «جداساختن چیزی» است یا با عمل یا با سخن و بعضی گفته اند در اصل پایان دادن چیزی است. این صفت نسبت به خداوند تبارک و تعالی در سه وجه اطلاق شده است: 1-امر و فرمان: اسرا/24) 2- خبر و اعلان: (اسرا/4) 3- قضاء به معنی «حکم و داوری» است.[طه/72]. 4- اتمام خلق و پایان دادن: (فصلت/11) 5- قضاء به معنی (یوسف/41] مرحوم علامه ی مجلسی در جلد پنج بحارالانوار ده وجه برای قضا نقل می کند که بعضی از آنها به غیر خداوند نیز اطلاق می گردد ولی در میان تمام معانی بیشتر الزام و حکم قطعی منظور است. البته اگر کسی سؤال کند آیا حکم قطعی و الزامی پروردگار قابل تغییر است یا خیر جواب مثبت است زیرا بلا و حوادث ناگوار را می توان توسط دعا و صدقه و صله ی رحم و امثال آن برطرف کرد که در این صورت نیز انسان مشمول قضای الهی می شود. «قضاء» به معنی «مرگ» نیز در قرآن کریم تعبیر شده است: «موسی ضربه ای بر او زد و او جان داد»[قصص/15]. از "رسول خدا"(ص) سؤال شد با وجود این که هر حادثه ای در جهان به تقدیر الهی و قضای حتمی اوست دعا چه اثری می تواند داشته باشد؟ پاسخ فرمودند دعا نیز از قضا و قدر است. «بحار، ج5، ص 78». همچنین خداوند تبارک و تعالی اوّل قاضی و قضاوت کننده است و این در روز قیامت بر همگان مشهود و واضح می گردد. «قاضی» اسم فاعل از «قضا» در یکی از مصادیق و مفاهیم خود وقتی با «حاجات» ترکیب می شود؛ به معنای برآورنده ی حاجات و مقاصد «عباد» معنا می شود و چه کسی از خداوند شایسته تر در برآوردن حاجات؟! https://t.me/moosavi_motlagh
سید عباس موسوی مطلق
جلسه ۵۲ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ . بارالهاهر آنچه در دنیا و آخرتم سبب سر و سامان گرفتنم شود به من عطا کن، آنچه را که از آن یاد کردم و آنچه فراموشم شد، اظهار کردم یا پوشیده داشتم، آشکار نمودم یا پنهان کردم. یک سری امور حال ما را دگرگون میکند در ما تحول ایجاد میکند حال ما را اصلاح می کند،ممکن است بعضی از این امور را به خاطر داشته باشیم و یا تجربه کرده باشیم مانند عبادت،انفاق،خوش اخلاقی،خدمت به والدین ،محبت و…و یا ممکن است فراموش کرده باشیم مانند عیب پوشی که گاه فراموش میکنیم خیلی از الطاف خدا که از استین ستاریت خدا بیرون امده محصول همین کار خوب است،پیر روشن ضمیر مرحوم سیدجلال هراتی می گفت:اساسا یکی از مشکلات ما این است که گذشته خودمان را فراموش می کنیم. این حال خوب یا بد ممکن است در اثر کارهای خوب و بدی است که در خلوت یا جلوت انجام داده باشیم. در این فراز به عنوان پذیرش منت از خدا این مطلب مهم را خواستاریم . https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۵۸ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم الْمُعَزِّینَ مِنَ الذُّلِّ بِک… خدایا مرا از کسانی قرار ده که به عنایت تو از خواری به عزت رسیده اند. ذلت یعنی خوار و زبون شدن و مقابل عزت است ؛انسان ذاتاً خوار نیست و‌خوار خلق نشده است ولکن شیطان چون به سبب نافرمانی خداوند عزیز  ذلیل شده است به دنبال ذلت  انسان است  در نتیجه شرعاًو عقلاً انسان و‌خصوصا مومن جایز نیست خود را خوار کند  و باید که از هر کاری که موجب ذلت می شود پرهیز شود. از جمله عواملی که باعث خوار شدن می گردد این است:گناه؛چشم طمع به مال دیگران داشتن؛طمع؛درخواست زیاد و بی جا از مردم؛بی سوادی و جهل؛ترس و وحشت ،دنیا خواهی ؛ دیگران را خوار شمردن ‌واز موضع بالا سخن گفتن؛تکبر ؛بیان مشکلات و مصائب زندگی به دیگران،ظلم،زیر بار حرف حق نرفتن؛ و عاق والدین و‌ناراضی بودن آنان . یکی از معیارهای صحیح در تربیت اسلامی تربیت عزت اور و ذلت گریز است فرزندان،مردم و جامعه باید نوعی تربیت شوند که تن به خواری ندهند و‌دنبال عزت باشند، پذیرفتن ذلت شخصی و‌اجتماعی از جمله موجبات خوشحالی شیطان و ناراحتی خدای رحمان است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۵۹ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْمُجَارِینَ مِنَ الظُّلْمِ بِعَدْلِک… خدایا مرا از کسانی قرار بده که از ستم در پناه عدلت زندگی می‌کنند. عدل الهی از اصول مذهب شیعیه است؛عادل بودن از صفات پروردگار است،و عدل مطلق در وجود انسان کامل بروز و ظهور پیدا می شود؛عدل تعریف های مختلفی در بین عالمان ومتکلمان مسلمان دارد در این دعا مقصود عدل در مقابل ظلم است معنا و‌مفهوم این در خواست و‌نکات این فراز عبارت است از: ۱.امید پاداش برای ستمدیگان وجود دارد چون خداوند عادل است. ۲.بهترین پناه هنگام ستم خداوند است. ۳. ناامید نباید بود به جهت اینکه خداوند عادل و‌پناه دهنده است. ۴. اعتقاد به عدل یعنی اعتقاد به توحید و‌معاد. ۵. مظلومین نباید زندگی خود را از روال طبیعی خارج کنند ؛ ۶.مظلوم مظلوم هست ولکن حق حیات دارد برای حیات باید مقاومت کرد. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۶۰ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْمُعَافَینَ مِنَ الْبَلَاءِ بِرَحْمَتِک،… بارالها مرا از کسانی قرار بده که به رحمتت از بلا رهیده. فریب به چهل مرتبه واژه بلا و مشتقات آن در قرآن مجید ذکر شده است، بلا در قرآن چند معنا  دارد از جمله :امتحان که سبب رشد و ترقی می گردد،گاهی به معنای نعمت است و همچنین به عنوان محنت آمده است که عموما در اذهان مردم همین معنا وجود دارد. پر واضح است که در این دعا که امام سجاد سلام الله علیه فرموده است معنای محنت و یا آزمایش مورد نظر است و اگر محنت و زحمت باشد بهترین راه بلاگردانی پناه بردن به رحمت خداست، بلا و گرفتاری از خودماست و طبق نص صریح در قران رحمت و نعمت از خداست. بلا مانند دام است که رها شدن از آن به منزله حیات مجدد است،منشا بلا هر چه باشد خواه گناه باشد ان گناه خواه در خلوت باشد خواه جلوت ،خواه معصیت فردی باشد خواه معصیت اجتماعی باشد،خواه گناه بواسطه استفاده نکردن از عقل ومشورت باشد؛ خواه سوء مدیریت فردی یا اجتماعی باشد،خواه بواسطه رفاقت و‌مجالست باشد؛ باید توبه کرد و از خداوند خواست که رحمتش را نازل کند تا موانع بلا و اسباب خروج از بلا مهیا گردد،در عالم هیچ چیز به اندازه رحمت خدا وسیع نیست. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۶۱ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْمُغْنَینَ مِنَ الْفَقْرِ بِغِنَاک… بارالها مرا در زمره کسانی قرار ده که به بی‌نیازی تو از فقر و نداری به توانگری رسیده‌اند. توانگر و غنی در حقیقت آن کسی است که به توانگری خدا به توانگری رسیده باشد والا بقیه مجازا توانگرند. عالم ربانی مرحوم حاج سیدحسین یعقوبی قائينی می فرمود:وقتی در خانه خدا می روید چیزی را ببرید که خداوند نداشته باشد!العیاذ بالله مگر می شود ؟فرمودند بله و آن همان فقر و‌نداری است که خداوند ندارد. ما همه فقیرمطلق هستیم و خداوند غنی مطلق و ستوده است چنانچه فرموده : انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید. در دعاها به ما آموزش داده اند که از خداوند غنی بودن را برای خود و دیگران بخواهید.چنانچه در دعای ماه مبارک رمضان امده :اللهم اغن کل فقیر…اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ …اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ و یا در مصباح کفعمی این دعا امده است: «اللَّهُمَ‏ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ‏ حَرَامِکَ‏ وَ بِطاعَتِکَ عَنْ مَعْصیَتِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَنْ مَّنْ سِوَاکَ. دعاهای با این گونه مضامین یعنی خداوند جامعه بدون فقر را می خواهد و مسیری که ترسیم می کند مسیر فقر زدائی است ،جامعه ی فقیر جامعه غیر الهی است، اینده ی قیام مهدوی نیز رسیدن به آرامش و ثروت دنیا برای رسیدن خلق الله به کمال است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۶۲ شرح دعای بیست ‌وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْمَعْصُومِینَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ بِتَقْوَاک، خدایا مرا از آنان قرار ده  که به حفظ تو از گناهان و لغزش‌ها و خطاها در امان مانده  اند. این دعا  در واقع همان برهان رب است که حضرت  یوسف علیه السلام را از معصیت حفظ کرد در سوره مبارکه یوسف علیه السلام ایه ۲۵ امده است: بانوی کاخ [چون خود را در برابر یوسفِ پاکدامن، شکست خورده دید با حالتی خشم آلود] به یوسف حمله کرد و یوسف هم اگر برهان پروردگارش را [که جلوه ربوبیت و نور عصمت و بصیرت است] ندیده بود [به قصد دفاع از شرف و پاکی اش] به او حمله می کرد [و در آن حال زد و خورد سختی پیش می آمد و با مجروح شدن بانوی کاخ، راه اتهام بر ضد یوسف باز می شد، ولی دیدن برهان پروردگارش او را از حمله بازداشت و راه هر گونه اتهام از سوی بانوی کاخ بر او بسته شد]. [ما] این گونه [یوسف را یاری دادیم] تا زد و خورد [ی که سبب اتهام می شد] و [نیز] عمل خلاف عفت آن بانو را از او بگردانیم؛ زیرا او از بندگان خالص شده ما [از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی] بود. برهان رب همان درک حضور پروردگار است. همان نور خدا نور علم نور تقوا و یقین است که باعث‌می شود انسان در پرتکاهها نلغزد. ذنب یعنی:«ذنب» عبارت از هر عملى است که به دنبالش ضرر و یا فوت نفع و مصلحتى بوده باشد، و اصل آن از «ذَنَب» گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است و به گناهان نیز اطلاق ذنب شده است؛ زیرا گناه، جنایت و ستم به دیگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم کیفر و عقوبت و انتقام است.( طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 713،) زلل هم که به گناه کفته می شود یعنی انحراف از مسیر صحیح . خطا هم که همان گناه است یعنی فراموش کردن و‌گذشتن از فرمان الهی است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۶۳ شرح دعای بیست وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْمُوَفَّقِینَ لِلْخَیرِ وَ الرُّشْدِ وَ الصَّوَابِ بِطَاعَتِک… خدایا مرا از آنان قرار ده که در سایه طاعتت به خیر و رشد و صواب موفق گردیده‌اند. یعنی هر موفقیتی در سایه خویشتن داری  و تقوا حاصل می شود.معنای خیر بسیار است  معروف همان مقابل شر است،وگاهی مقابل ضرر است. مصادیق خیر در قرآن و روایات عبارتنداز :قرآن ،مال و ثروت ،جهادفی سبیل الله،روزه،تقوی،توبه،شنیدن سخن حق،ایمان،وحی و…و‌نکته این که تمام خیر درخانه اهل بیت عصمت و طهارت است چنانچه در زیارت جامعه کبیره  امده: إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَأَصْلَهُ وَفَرْعَهُ وَمَعْدِنَهُ وَمَأْواهُ وَمُنْتَهاهُ؛اگر از خوبی یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه و نهایتش شمایید. رشد در قران قریب به ۲۰مرتبه امده است، رشد معمولا به معنای هدایت است که در مقابل غی یعنی گمراهی امده است. در زیارت جامعه کبیره مذکور امرکم رشد؛ کلام و‌دستور  اهل بیت علیهم السلام سبب رشد و‌هدایت است بلکه خود هدایت و رشداست. و صواب نیز به معنای صحیح و درست امده است. ممکن است کسی مجازا خیال کند به خیر رسیده یا هدایت گردیده و یا راه او صحیح است چنانچه فرق ضاله به همین خیالند ولکن حقیقت رسیدن به این معانی فقط با تقوا میسر است. https://t.me/moosavi_motlagh
جلسه ۶۴ شرح دعای بیست ‌وپنجم صحیفه سجادیه حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق بسم الله الرحمن الرحیم الْمُحَالِ بَینَهُمْ وَ بَینَ الذُّنُوبِ بِقُدْرَتِک، التَّارِکینَ لِکلِّ مَعْصِیتِک، السَّاکنِینَ فِی جِوَارِک. خدایا مرا از آنان قرار ده که به قدرت تو میان آنان و گناهان حایلی ایجاد شده، و هرگونه نافرمانی تو را به زمین نهاده، و در جوار رحمتت ساکن شده‌اند. ان چه از این فراز دعای حضرت مولانا امام سجاد سلام الله علیه برای ما قابل برداشت است فراوان است از جمله این که :ما هستیم و امکان گناه، امام با این که معصوم است باز خطر گناه و‌معصیت ‌‌اثار ان را در هر فرصتی مطرح می کند پس ما باید دنبال حائل برای بین خود و‌گناه باشیم و‌ این امر به قدری سخت و مشکل است که باید از قدرت خداوند طلب کرد. هر گونه نافرمانی خدا را (نافرمانی خدا کوچک و بزرگ ندارد)زمین نهادن یعنی قدرت خداوند را به رخ ابلیس کشیدن و یعنی بهترین حائل همان دوری از هر نوع معصیت است، و این کار یعنی به مقام مجاورت رحمت خدا رسیدن است. با اینکه هر جا باشیم خدا هست وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»، حدید،/۴، ولکن باز جوار خدا جای دیگری است. با اینکه خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است نُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»، ق/۶، ولکن باز مجاور خدا ساکن شدن جای خاص تری است. نکته این که آن کس که در جوار امامان معصوم و‌پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین قرار بگیرد یقینا و‌تحقیقا در جوار رحمت خدا قرار گرفته است. جوار رحمت خدا قبل از مرگ یعنی همان ترک معصیت است. https://t.me/moosavi_motlagh