دستم نمی‌رسد که در آغـوش گیرمت... #هوشنگ‌_ابتهاج - @Moqlgh

‏و عشق بود؛ آن حس مغشوشی که در تاریکی هشتی ناگاه محصورمان می‌کرد و جذب‌مان می‌کرد، در انبوه سوزان نفس‌ها و تپش‌ها و تبسم‌های دزدانه! #فروغ_فرخزاد - @Moqlgh

#You حتی اگه خواستی ی روز دیگه چنل نداشته باشی ، پاکش نکن. چون من نمیتونم همه ی متناتو فور کنم ت سیومسیجم:) - Sure !

انگار با تمام جهان وصل می‌شوم در لحظه ای که می‌کشمت تنگ در بغل! #حسین_منزوی - @Moqlgh

- من بعد از تو یه آدم دیگم! - @Moqlgh

انسان‌ها فقط به فریاد هم می‌رسند، نه به سکوت هم... #فروغ_فرخزاد #بیو - @Moqlgh

آنکس که بداند و بخواهد که بداند خود را به بلندای سعادت برساند آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند آنکس که بداند و نداند که بداند با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند آنکس که نداند و بخواهد که بداند جان و تن خود را ز جهالت برهاند آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند #مولانا - @Moqlgh

گر مرا ترک کنی من زِ غمت می سوزم! آسمان را به زمين جان خودت می دوزم! گر مرا ترک کنی ترک نفس خواهم کرد؛ بی وجود تو بدان خانه قفس خواهم کرد :) #شهریار - @Moqlgh

نه دوری که منتظرت باشم؛ نه نزدیک که به آغوشت کشم... نه از آنِ منی که قلبم تسکین گیرد؛ و نه از تو بی‌ نصیبم که قلبم فراموشت کند... تو در میانِ همه چیزی🌱(: #محمود‌_درویش - @Moqlgh

من آن مرغم که افکندم به دامِ صد بلا خود را به یک پروازِ بی‌هنگام، کردم مبتلا خود را نه دستی داشتم بر سَر، نه پایی داشتم در گِل به‌دست خویش کردم این‌چنین بی‌دست‌وپا خود را چنان از طرحِ وضعِ ناپسندِ خود گریزانم که‌گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را گر این وضع‌است می‌ترسم که با چندین وفاداری شود لازم که پیشت وانمایم بی‌وفا خود را چو از اظهار عشقم، خویش را بیگانه می‌داری نمی‌بایست کرد اول به این حرف آشنا خود را ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گِل کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را! #وحشی_بافقی - @Moqlgh

‌گر بخواهی خمس لبهایت به مسکینی دهی شاه مسکینان منم خمست مرا واجب تر است #وحید_حسینی - @Moqlgh