ﻣﺎ ﺷﺒﯽ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺁﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻋﺎﯾﯽ بکنیم
ﻏﻢ ﻫﺠﺮﺍﻥ تو ﺭﺍ ﭼﺎﺭه ﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﺩﻝ ﺑیماﺭ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﯿﻘﺎﻥ ﻣﺪﺩﯼ
ﺗﺎ ﻃﺒﯿﺒﺶ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺍﯾﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﯽﺟﺮﻡ ﺑﺮﻧﺠﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﯿﻐﻢ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺑﺎﺯﺵ ﺁﺭﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺻﻔﺎﯾﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﻣﺪﺩ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻃﻠﺐ ﺍﯼ ﺩﻝ! ﻭﺭﻧﻪ
ﮐﺎﺭ ﺻﻌﺐ ﺍﺳﺖ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﯾﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﺩﻟﻢ ﺍﺯ ﭘﺮﺩه ﺑﺸﺪ ﺣﺎﻓﻆ خوشگوی ﮐﺠﺎﺳﺖ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﻭ ﻏﺰﻟﺶ ﺳﺎﺯ و نواﯾﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
#حافظ
- @Moqlgh
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشستهست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم
#حامد_عسکری
- @Moqlgh
تـو در امّید مـن، مـن هـم بـه امّید تـو بیدارم
نه پیغام از تو بر من شُد، نه از من بر تو پیغامی
#شاهین_پورعلی_اکبر
- @Moqlgh
حسِ تنهاییِ مرا نَشنید
رفت تا تمامِ او بِشَوَم
باورَش این نمی شُدَش هرگز
که ز عشقَش ترانه گو بشوم
من دگر با غَمَش نمی جنگم
حسِ من شوقِ درکِ تنهاییست
گاه باشد که یک غَمِ بسیار
باعثِ خلقِ هر چه زیباییست
به گمانم خدا هم عاشق شد
و به عشقش بدونِ شک نرسید
که نُبوغَش ز هَضمِ آن غمِ تلخِ
این جهان را چنین یگانه کِشید
#محسن_محمود_نیا
- @Moqlgh
آخر اِی دوست نخواهی پرسيد
که دل از دوریِ رويت چه کشيد؟
#فریدون_مشیری
- @Moqlgh
نمیدانم خودت از طرح چشمانت خبر داری
به بازار کسادی میکشانی چشم آهو را
#خدابخش_صفادل
- @Moqlgh
ز تمام بودنیها، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن، دلم آرزو ندارد
#حسین_منزوی
- @Moqlgh
فتنهی چشمِ تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آن که آیینهی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو که خونریزِ فلک
دید این شیوهی مردمکُشی و یاد گرفت
منم و شمع دلِ سوخته، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از نالهی عشّاق غمانگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه! ما کشتهی عشقیم، که این شیرینکار
مصلحت را مدد از تیشهی فرهاد گرفت
#هوشنگ_ابتهاج
- @Moqlgh
https://harfeto.timefriend.net/16664442888821
حرفی؟انتقادی؟درخواستی؟پیشنهادی برای ارتقایِ مُغلَق؟!
اگر تو گاه به گاهی حماقتی کردی
بیا که رئیس مکتب افکار احمقانه منم
#سید_تقی_سیدی
- @Moqlgh