eitaa logo
| مُغْݪَقْ |
304 دنبال‌کننده
244 عکس
79 ویدیو
0 فایل
[🖤📓‌‌] مُغْلَقْ: بسته و نامفهوم... - زندگیٺ توۍ چۍ خلاصہ میشه؟! + شعر! . میخونیم https://abzarek.ir/service-p/msg/1496174 حمایتی نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
آن مسافر كه سحر گريه در آغوشم كرد آتشم زد به دو تا بوسه و خاموشم كرد خواستم دست به مويش ببرم خواب شود عطر گيسوش چنان بود كه بیهوشم كرد معصيت نيست نمازی كه قضا كرد از من معصيت زمزمه هايی ست كه در گوشم كرد نيمه شبها پس از اين سجده كنان ياد من است آن سحرخيز كه آن صبح فراموشم كرد چه كلاهی به سرم رفت، كبوتر بودم يك نفر آمد و با شعبده خرگوشم كرد در عزاداري او رسم ِ چهل روز کم است ياد چشمش همهء عمر، سيه پوشم كرد - @Moqlgh
مرا نتوان به ناز و سرگرانی صیدِ خود کردن نگردم گردِ معشوقی که گردِ دل نمی گردد... - @Moqlgh
می‌شود عاشق دلداده و یارم باشی؟ و به کوتاهی "یک عمر" کنارم باشی؟ حسرت دیدن تو،کرده زمین گیر مرا "درد بیچاره"منم! کاش دچارم باشی سوختم،سوختم از گرمی احساساتم آهِ مرداد شدم تا تو بهارم باشی بی‌قرارت شده‌ام در تب و تابم هرشب می‌شود "عشق" تو یک لحظه قرارم باشی؟ ترسم از مرگ و از آن رفتن اجباری نیست ترسم آن است که تو چوبه‌ی دارم باشی آه!یارم نشدی،کاش که بعد از مرگم شمعِ جامانده به پهلوی مزارم باشی - @Moqlgh
من بلد نیستم از عشق پشیمان بشوم پای تو مانده‌ام آنقدر که ویران بشوم منم و شهر حسودان،منم و این همه بغض؛ بغلم کن که در آغوش تو پنهان بشوم ابرم و بر تن تنهایی خود میبارم دوست دارم که بر اندام تو باران بشوم باش و بی رحم‌ تر از ارتش نازی‌ها باش تا در اشغال تو یک عمر لهستان بشوم من دیوانه به امید تو عاشق شده‌ام تو بلد باش مرا تا کمی آسان بشوم من خودم را بلدم،غیر جنون راهی نیست! کمکم کن که در آغوش تو درمان بشوم عهد بستم که کنار تو به پایان برسم من بلد نیستم از عشق پشیمان بشوم:) - @Moqlgh
در زد کسی از سمت خیابان،تو نبودی برخاستم از خواب هراسان،تو نبودی در هشتی تاریک،صدایی به زمین خورد مانند ترک خوردن انسان،تو نبودی پاشویه پر از برگ شد و ماه فرو رفت در شاخه‌ی تاریک درختان،تو نبودی ای قصه‌ی شرقی ندمیدی و شبم ماند در این شب تاریک هراسان،تو نبودی ای رایحه‌ی سوره‌ی یوسف نوزیدی ای عطر غزل‌های سلیمان،تو نبودی ای عشق من،ای غنچه‌ی نارس نشکفتی ای روح من،ای نیمه‌پنهان،تو نبودی - @Moqlgh
مرا مهمان قلبت کن.... سرم بر سینه ات بگذار بگیر آغوشِ خود، دیوانه ء حالی به حالی را - @Moqlgh
تا دسته‌‌ی دندان، به‌جگر دشنه نشاندم دندان که نهاده‌ست چنین بر جگر خویش؟ - @Moqlgh
بیرونِ آغوشت به‌جز رنج مداوم نیست زندانی‌ام کن، من نمی‌خواهم رهایی را! - @Moqlgh
یک جهان تنگ دل و ما ز فراخیِ نشاط یک نَفَس عاشقِ آنیم که دلتنگ شَویم - @Moqlgh
از حسرت یک آدم تنها چه بگویم؟ دلتنگ صدای توام اما چه بگویم؟ بیهوده به دنبال تو در کوچه دویدم گیرم که رسیدم به تو حالا چه بگویم؟ ترسم که در این شهر مرا با تو ببینند در غیبت سنگین تو فردا چه بگویم؟ در تنگ من افتادی و شوقی به دلت نیست؛ با ماهی دلبسته به دریا چه بگویم؟ هر چند که اصرار به دیدار تو دارم در لحظه‌ی دیدار تو جانا چه بگویم؟ گیرم که زبان باز کنم لحظه‌ی تشییع روزی که میایی به تماشا چه بگویم؟ - @Moqlgh
هدایت شده از | مُغْݪَقْ |
 دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود  هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟  گله ها را بگذار! ناله ها را بس کن!  روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی! زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را    فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود! تا بجنبیم تمام است تمام! مهر دیدی که به بر هم زدن چشم گذشت.... یا همین سال جدید! باز کم مانده به عید! این شتاب عمر است... من و تو باورمان نیست که نیست! زندگی گاه به کام است و بس است؛ زندگی گاه به نام است و کم است؛ زندگی گاه به دام است و غم است؛  چه به کام و چه به نام و چه به دام...  زندگی معرکه همت ماست... زندگی می گذرد... زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛ زندگی گاه به جان است و جفایت بکند ؛ زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛  چه به نان و چه به جان و چه به آن... زندگی صحنه بی تابی ماست... زندگی می گذرد...  زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛ زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛ زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛ چه به راز  و چه به ساز و چه به ناز...  زندگی لحظه بیداری ماست.. زندگی می گذرد... 🍉(:   - @Moqlgh