هدایت شده از | مُغْݪَقْ |
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
گله ها را بگذار!
ناله ها را بس کن!
روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
مهر دیدی که به بر هم زدن چشم گذشت....
یا همین سال جدید!
باز کم مانده به عید!
این شتاب عمر است...
من و تو باورمان نیست که نیست!
زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...
زندگی می گذرد...
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند ؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...
زندگی می گذرد...
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگی لحظه بیداری ماست..
زندگی می گذرد...
#یلداتون_مبروک🍉(:
#فرامرز_عربعامری
- @Moqlgh
موج موج تاب گیسوهای او ویرانی است
چشمهایش گرگهای زخمی آبانی است
گاه من را میبرد بالا و گاهی می نهد
خصلت دریاست، روز آرام و شب طوفانی است
در شب زندان موهایش نه تنها من اسیر
یوسفان بیشماری در شبش زندانی است
گوشه چشمش قصیده، روی لبهایش غزل
حافظ و سعدی، لبش، چشمان او خاقانی است
تا نگاهم میکنی بر سینه ام خط میکشد
جنس چشمان تو حتما تیغه ی زنجانی است
"گیسوانت را که روی شانه ها کردی رها
تازه فهمیدم شب یلدا چرا طولانی است"
#علی_گل_محمدی
- @Moqlgh