| مُغْݪَقْ |
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست از غمت سر به گریبانم و تدبیری نی
[ شرح درماندگی خود به که تقریر کنم ؟! ]
نوشته بود:
کسی را چُنان دوست داری که برایش بجنگی؟
نوشتم: از جنگها برگشتهام، با زخمها و موی سپید و یاد گرفتهام صبور باشم و به تماشا قانع!
#حمید_سلیمی
- @Moqlgh
تلاش میکنیم یه چیزیو به طرفمون بفهمونیم ولی نمیشه
این زبان برای بیرون از ما ساخته شده
شما درد رو چطوری میخوای به بقیه حالی کنی؟
ما در بیان احساساتمان بیچارهایم...(:
#هوشنگ_ابتهاج
- @Moqlgh
| مُغْݪَقْ |
تلاش میکنیم یه چیزیو به طرفمون بفهمونیم ولی نمیشه این زبان برای بیرون از ما ساخته شده شما درد رو چ
[ما در بیان احساساتمان بیچارھایم]
_ترسیدی؟
+نه مگه پرواز از ارتفاعه؟!
_میتونه از اونم بدتر باشه،
دوستت دارمو که بگی اگه جوابی نشنوی
میشه سقوط آزاد از بلندای یه احساس...!
#سمیه_نادی
- @Moqlgh