eitaa logo
| مُغْݪَقْ |
304 دنبال‌کننده
244 عکس
79 ویدیو
0 فایل
[🖤📓‌‌] مُغْلَقْ: بسته و نامفهوم... - زندگیٺ توۍ چۍ خلاصہ میشه؟! + شعر! . میخونیم https://abzarek.ir/service-p/msg/1496174 حمایتی نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
•🍂🍁• دیوانه ها؛ با خودشان حرف نمی زنند! آن ها فقط تمام روز را به کسی که نیست، بلند بلند فکر می کنند... - @Moqlgh
دریای بی‌قراریِ ما را کنار کو...؟ - @Moqlgh
و شب لعنتی‌ترین بُعد زمان است آنجا که هی کلنجار میروی نسخه‌هایی را که برای فراموشی پیچیده‌ای با یک دلتنگی ب باد ندهی... امان از این دلتنگی‌های شبانه،، که پای اراده‌ات را میلرزاند... و میفهمی یک نفر هست که روزهای نبودنش ،، که شب‌های نداشتنش عادت نمی‌شود که نمی‌شود. پ.ن: شببخیر🖤🌊 - @Moqlgh
Omid Omid - Agar Mandeh Boodi.mp3
زمان: حجم: 9.9M
بعد تو من خودم هم نبودم! - @Moqlgh
_
دلم میخواد برگردم به اون زمانیی که تا گردن درگیر اشعار فاضل نظری و سپهری و فرخزاد شده بودم
هدایت شده از اوکۍ. باشہ!
آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آینه شکستن خطاست! (نظامی گنجه‌ای)
یه بار از ابتهاج پرسیدن کدوم شعر از شهریار رو دوست داری ؟ جواب داد خود شهریار، من واقعأ به همچین رفیقی نیاز دارم:) - @Moqlgh
مگسی بر پرِكاهی نشست كه آن پركاه بر ادرار خری روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتی می‌راند و می‌گفت: من علم دريانوردی و كشتیرانی خوانده‌ام. در اين كار بسيار تفکر کرده ام. ببينيد اين دريا و اين كشتی را و مرا كه چگونه كشتی می‌رانم. او در ذهن حقیر خود بر دريا كشتی می‌راند آن ادرار، دريای بی‌ساحل به نظرش می‌آمد، و آن برگ كاه، كشتی بزرگ. زيرا آگاهی و بينش او حقیر و اندک بود. جهان هر كس به اندازه درک و بينش اوست. آدمِ مغرور و كج انديش مانند اين مگس است. و ذهنش به اندازه درک ادرار الاغ و برگ كاه... - @Moqlgh
•🍁🍂• یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم صد ناله ی زار از دلِ هر تار برآمد... - @Moqlgh
•🍁🍂• دشمنان نیستند که انسان را محکوم به تنهایی می‌کنند، دوستانند! - @Moqlgh