eitaa logo
| مُغْݪَقْ |
304 دنبال‌کننده
244 عکس
79 ویدیو
0 فایل
[🖤📓‌‌] مُغْلَقْ: بسته و نامفهوم... - زندگیٺ توۍ چۍ خلاصہ میشه؟! + شعر! . میخونیم https://abzarek.ir/service-p/msg/1496174 حمایتی نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا ایقدر کانالتون خوبه؟!..:) + نظر لطفته :] ممنون
| مُغْݪَقْ |
- زیبایِ‌مسحورکننده-
و همچنان زیبایی خیره کننده این عکس
هدایت شده از شـاھـࢪگ
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ :) @Shaahrg
https://eitaa.com/moqlgh/528 نمیشه اخه من خیلی دوسش دارم :) + من از این جور چیزا رو نمیدونم فقط حس میکنم اینکه دوسش نداشته باشی بهترین عکس العمله
سلام انشا دارید که موضوش از صبح سرد زمستان باشه بعد ادبیم باشه لطفا کارم گیره تا ساعت ۵ وقتمه تو کلاسم نمیتونم بنویسم🥺🥺💔💔 + من اینو الان دیدم و قطعا دیر شده امیدوارم یه کاریش کرده باشی
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میکشی از ته دل آه شدیدی،به درک! - @Moqlgh
‌‌ ما زانو نزدیم اما افسوس که تنهاییم در این دیارِ برگهای عاشقِ پاییز... - @Moqlgh
تويی والاترين مهمان دنيايم؛ كه دنيا بی تو، چيزی چون تو را كم داشت... - @Moqlgh
کجا رنجیدی و تنها رها کردی نگاهم را؟ چرا از من گرفتی جان پناه و تکیه گاهم را؟ ازاین جا تا ته دنیا به دنبالت پریشانم بیا بخشندگی کن پس بده تنها پناهم را چه شوقي در دلم دارم، چه بی تابانه مجنونم خدا از من نگیرد گرمی شوق گناهم را ببین در این سر دنیا چه سیلی راه افتاده! نباید پس دهد چشمم، تقاص اشتباهم را غزل گفتم زعشقی که برایم حاصلش غم بود کجا باید بخوانم شعرهای رو سیاهم را؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ - @Moqlgh
[دیدمش گفتم منم نشناخت او!]
هر چه کردم نشدم از تو جدا ، بدتر شد! گفته بودم بزنم قید تو را بدتر شد! مثلا خواستم این‌بار موقر باشم... و به جای "تو" بگویم که "شما" بدتر شد! آسمان وقت قرارِ من و تو اَبری بود... تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد! چاره دارو و دوا نیست ک حالِ بدِ من ؛ بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد! گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی... زده ام حرف دلم را به "خدا" ، بدتر شد! روی فرشِ دلِ من جوهری از عشقِ تو ریخت.‌‌.. آمدم پاک کنم عشقِ تو را ، بدتر شد!(: - @Moqlgh
هر چه کردی به دلم ؛ باز تو را بخشیدم... با زبان زخم زدی،دشنه زدی،خندیدم(: معنی تک تک رفتار تو را میفهمم! ساده لوحی‌ست بگویم که نمی‌فهمیدم... غرق تردید شدم ، باز تحمل کردم! تا زمانی که به چشمان خودم هم دیدم ؛ دیدم از خشم خداوند نمی ترسیدی تو نترسیدی و من سخت از آن ترسیدم... بسته بودم لب از آن درد و از آن بی مهری ؛ تو جفا کردی و من هیچ نمی‌پرسیدم!(: بی سبب نیست فراموش شدی در یادم... که تو مهتاب شبانگاهی و من خورشیدم! عاقبت سرد شدم ، خسته شدم ، ول کردم... مثل خورشید غروبی که نمی تابیدم ؛ شکل یک سیب که گندیده و کرم افتاده... کرم کردم و از اعماق درون گندیدم (: اشک های دل من ، از تو و عشق تو نبود ؛ بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم ... برو ای یار برو! از تو گذشتم ، خوش باش!(: برو ای یار! که من مهر تو را بخشیدم...(: - @Moqlgh