دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
گله ها را بگذار!
ناله ها را بس کن!
روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
مهر دیدی که به بر هم زدن چشم گذشت....
یا همین سال جدید!
باز کم مانده به عید!
این شتاب عمر است...
من و تو باورمان نیست که نیست!
زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...
زندگی می گذرد...
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند ؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...
زندگی می گذرد...
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگی لحظه بیداری ماست..
زندگی می گذرد...
#یلداتون_مبروک🍉(:
#فرامرز_عربعامری
- @Moqlgh
گفتی كه : ميبوسم تو را گفتم تمنا می كنم
گفتی كه : گر بيند كسی ؟ گفتم كه : حاشا میكنم
گفتی: ز بخت بد اگر ، ناگه رقيب آيد ز در ؟
گفتم كه : با افسونگری، او را ز سر وا می كنم
گفتی كه : تلخيی های من گر ناگوار افتد مرا
گفتم كه: با نوش لبم ،آنرا گوارا می كنم
گفتی : چه می بينی بگو در چشم چون آيينه ام ؟
گفتم كه : من خود را در او عريان تماشا میكنم
گفت كه : از بیطاقتی ،دل قصد يغما می كند
گفتم كه : با يغماگران ، باری مدارا می كنم
گفتي كه : پيوند تو را با نقد هست ميخرم
گفتم كه : ارزان تر از اين من با تو سودا می كنم
گفتی: اگر از كوی خود ، روزی تو را گويم برو؟
گفتم كه: صد سال دگر امروز و فردا ميكنم
گفتی : گر از پای خود، زنجير عشقت وا كنم
گفتم : ز تو ديوانه تر ، دانی كه پيدا می كنم...
#سيمين_بهبهانی
- @Moqlgh
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن دیرآشنا را می شناسم
من آن شیرین ادا را می شناسم
محبت بین ما کار خدا بود
از این جا من خدا را می شناسم
خوشا روزی که این دنیا سرآید
قیامت با قیامِ من سرآید
بگیرم دامن عدل الهی
بپرسم کام عاشق کی برآید
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
#مهدی_سلطانی
- @Moqlgh
زنده ام ،هرچه زدی تیغه به شریان نرسید
خیز بردار ببینم خطری هم داری؟
زخم از این تیغ و تبر تا که بخواهی خوردم...
عشق من ، ارّهی تن تیز تری هم داری؟
#علیرضا_آذر
- @Moqlgh
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یك حرف ساده بود ؛
از قول من به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد...(:
#علی_صالحی
- @Moqlgh
مینویسم برای تو از دست رفته
که هرکجای جهانی، بازگرد...
مینویسم که بخوانی و بدانی،
جهانم خالی از هر موجودیست،
زمانی که تورا ندارم...
مینویسم به جبران تمام روزها و شب هایی که داشتمت
ولی حواسم پرت روزمرگی هایم بود
مینویسم دوستت دارم برای توی از دست رفته،
که بخوانی و بازگردی
جهانِ کوچک من!
کجای جهانى که هرچه جستجو میکنم
چشمانم تورا نمیبینند...
میگویم بازگرد و پژواک صدایم جهان را پر کرده است
ولی اثری از تو نیست...!
من تو را در همه ى عالم میجویم و در انتها باز هم به هیچ میرسم
مینویسم که به گوشت برسد !
مینویسم که شايد کسی برایت بخواندَش
مینویسم خوبم که به رسم گذشته دلت شورم را نزند...!
ولی تو بدان که سرگردان و دلگیرم!
دلگیر از تمام روز ها و شب هایی که میگذرند...
و نبودنت را طولانی تر میکنند
میگویم دلتنگم ولی تو بخوان
نبودنت مرا شکسته است...
من میگویم خسته ام ولی تو بخوان
دلم آغوش میخواهد
به امنيتِ تنِ تو...!
جهانِ کوچکِ من؛
بازمیگردانمت به آغوشی که وطن توست،
و میبوسمت به جبران تمام لحظاتی که نبودى...!
جای جای این کره ی خاکی را ،
برای تو که جهان کوچک منی زیر پا میگذارم
و دنیا را به تماشا مینشانم که گاهی میشود
يك جهانِ دوست داشتنى به کوچکى "تــو" داشت...
#علی_قاضی_نظام
- @Moqlgh
شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟
تاب بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟
اهـل آه و نالـه کردن نیستم جان من است
اینکه هر دم می رسد برلب نمیفهمی چرا؟
ذوب دارم می شوم هر روز میبینی مگر؟
آب دارم می شوم هرشب نمیفهمی چرا؟
آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم
قید دینم بود لامذهب نمیفهمی چرا؟
بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد نگرد
"یک" ندارد جز خودش مضرب نمیفهمی چرا ؟
بارها گفتم دل دیوانه گرد عشق نه!
نیش خواهی خورد از این عقرب نمیفهمی چرا ؟
#حسین_زحمتکش
- @Moqlgh
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی، پیاله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست
باران! تو که از پیش خدا می آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست
بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ی دل، اگر خدارا خواندی
حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست
این بی خردان، خویش خدا می دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست
گر درک کنی خودت خدا را بینی
درکش نکنی، کعبه و بتخانه یکیست..
#مولانا
- @Moqlgh
ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻟﻴﻞ ﻫﺎ
ﺑﻴﻬﻮﺩهﺍﻧﺪ ﻧﺬﺭ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﺩﺧﻴﻞ ﻫﺎ
ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺑﺮﻭی ﺳﺮ ﻭ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻡ
هی ﺧﺎﻙ ﭘﺸﺖ ﺧﺎﻙ ﺑﺮﻳﺰﻳﺪ ﺑﻴﻞ ﻫﺎ!
ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻴﺰنی ﻛﻪ ﻣﺮﺍ … ﺩﻭﺳﺖ …ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ!
ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺻﺪﺍی ﺗﻮ ﺩﺭ ﻗﺎﻝ ﻭ ﻗﻴﻞ ﻫﺎ(:
ﻣﻮﺳﺎی ﭼﺸﻢ ﻫﺎی ﻣﺮﺍ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
هی ﺯﻝ ﻧﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﻴﻞ ﻫﺎ...
ﺗﻮ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻦ
نسلی ﻛﻪ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻞ ﻫﺎ
ﺑﺎﻳﺪ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﺍهی ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻮﻳﻢ
ﻳﺎﺩی نمی ﻛﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﻪ ﻓﻴﻞ ﻫﺎ...
#مهتاب_یغما
- @Moqlgh