eitaa logo
| مُغْݪَقْ |
304 دنبال‌کننده
244 عکس
79 ویدیو
0 فایل
[🖤📓‌‌] مُغْلَقْ: بسته و نامفهوم... - زندگیٺ توۍ چۍ خلاصہ میشه؟! + شعر! . میخونیم https://abzarek.ir/service-p/msg/1496174 حمایتی نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
درونم بغضِ بی‌رحمی‌ست ؛ اما کم نیاوردم....!(: - @Moqlgh
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود ، یک نفر ، از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ بین دعوای پدر مادر خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است... خسته ، مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش پیش زنش بر سر او داد زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است...!(: مثل مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است...   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی ، غیر پرستار سراغش نرود(: خسته ام ، بیشتر از پیر زنی تنها ، که عید باشد ، نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام کاش کسی حال مرا می فهمید! غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است...(: - @Moqlgh
‏چه گناهی کرده‌ام که در خوابم هستی در بیداری‌ام نه در قلبم هستی در چشمم نه در سرم هستی و در آغوشم نه…!(: - @Moqlgh
‏عشق راهی‌ست برای بازگشت به خانه ؛ ‏بعد از کار... بعد از جنگ... ‏بعداز زندان... ‏بعد از سفر... ‏بعد از . . . من فکر می‌کنم ‏فقط عشق می‌‌تواند پایانِ رنج‌ھا باشد(: ‏⁧ - @Moqlgh
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در... رویِ آشفته‌ی اُمّ النُجَبا ریخت بهم💔(: _السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ...(: - @Moqlgh
| مُغْݪَقْ |
شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در... رویِ آشفته‌ی اُمّ النُجَبا ریخت بهم💔(: #قاسم_نعمتی _السَّلا
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم   داغی و تیزیِ مسمار اذیّت می‌كرد تا كه برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم   بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد سلسله‌ی آل عبا ریخت بهم   ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یك ضربه ی پا ریخت بهم   گُر گرفته بدنِ فاطمه ، ای در بس كن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم   رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم   شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم   پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش كرب و بلا ریخت بهم   مادرش آمده گودال نچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم   با ترك های لبش با نوك پا بازی كرد همه ی صورت او با كف پا ریخت بهم💔(: - @Moqlgh
عشق یعنی که به یوسف بخورد شلاقی! درد تا مغز سر و جان زلیخا بدود...(؛   - @Moqlgh
ما خانه بدوشیم و جهان خانه ما نیست ” در حلقه ما نیست هرآنکس که چو ما نیست” ما زاده دردیم و ره عشق بپوییم “ در دیر خرابات به کس حکم بقا نیست” ما رند و نظرباز و حریفیم به عالم” جز دوست به کس، خون نظرباز روا نیست” مجروح ز عشقیم و از آن شاد روانیم “ اندر مرض عشق بجز عشق دوا نیست” همبستر ما بود زمانی غم عالم “ امروز بجز عشق، کسی در بر ما نیست “ رسوای جهانیم و بگوییم به فریاد “ عمرش به فنا بود هر آنکس که چو ما نیست... جز راه نظر راه به مقصد نشناسیم “ در مذهب ما کفر بجز جور و جفا نیست” ما سر به ادب بر سر سجاده گذاریم “ ازحلقه جداگشت کسی را که حیا نیست “ محصول نظر برطلب دوست گذاریم “ اندر سر ما جز طلب دوست هوا نیست “ ما رنگ غم از چهره مردم بزداییم “ خنداندن و هم خدمت بر خلق خطا نیست” ما بنده عشقیم و مسلمان به خداییم” تسلیم به اوییم و نگوییم چرا هست وچرا نیست...(: - @Moqlgh
می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود می سوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود ! - @Moqlgh
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد! اشتباه می‌کنند بعضی‌ها که اشتباه نمی‌کنند! باید راه افتاد، مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند بعضی هم به دریا نمی‌رسند. رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد! - @Moqlgh