#شناسنامه_امام_زمان (عج)
نام : هم نام باپیامبر (محمد)
کنیه : هم کنیه باپیامبر (أبوالقاسم)
نام پدر : امام حسن عسگری(ع)
نام مادر : نرجس خاتون(س) (نرگس)
پدربزرگ پدری : امام هادی(ع)
پدربزرگ مادری : قیصرفرمانروای روم
جد والای پدری : حضرت محمد(ص)
جد والای مادری : شمعون (جانشین بلافصل حضرت مسیح)
زمان تولد : سپیده دم جمعه نیمه شعبان سال 255 هـ.ق
محل تولد : عراق کنونی،سامراء
القاب : مهدی،قائم،بقیةالله،حجةالله،ولی الله،أباصالح،منتقم،منصور،...
چهار مرحله زندگی حضرت :
1- کودکی : 5 سال (255تا260)
آغازامامت : نهم ربیع الأول سال 260 هـ.ق (در 5 سالگی)
2- غیبت صغری : از 8 ربیع الأول سال 260 تا 15 شعبانسال 329 هـ.ق (69 سال)
3- غیبت کبری : از 15 شعبان سال 329 تازمان حال
4- دولت کریمه : ازبعدازظهور وتشکیل دولت کریمه
محل ظهور : مسجدالحرام کنارکعبه
مرکزحکومت : مسجدکوفه
محل سکونت : مسجدسهله
#آغاز_امامت_امام_زمان
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
پازل های رایگان پاکدلها.pdf
14.55M
#پازل
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
واحد کار خیابان ، آشنایی با چراغ راهنما
دبستان و پیش دبستانی تمدن سازان شهرستان فراشبند
سرکار خانم موسوی
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
یکی از آفات تربیت؛ ناز پروردگی است
کودکان ناز پرورده ای که همواره درخانواده، مرکز توجّهند وهرگز نه نمیشنوند
در رویارویی باجامعه دچار "سرخوردگی" میشوند
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
#زندگینامه_پیامبر(ص)
#به_زبان_کودکان
حضرت محمّد(ص)، فرزند عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف، در مكه به دنیا آمد.
پدرش عبد الله پیش از ولادتش درگذشته بود.
او شش سال بیشتر نداشت که مادرش آمنه را نیز از دست داد.
تا هشت سالگى زیر سرپرستى جدّش عبدالمطّلب بود و پس از مرگ جدّش در خانه عمویش ابوطالب سُکنا گزید.
رفتار و کردار او در خانه ابوطالب، نظر همگان را به سوى خود جلب کرد و دیرى نگذشت که مهرش در دلها جاى گرفت.
او برخلافِ کودکانِ همسالش که موهایى ژولیده و چشمانى آلوده داشتند، مانند بزرگسالان موهایش را مرتّب میکرد و سر و صورتِ خود را تمیز نگه میداشت.
او به چیزهاى خوراکى هرگز حریص نبود، کودکان همسالش، چنان که رسم اطفال است، با دستپاچگى و شتابزدگى غذا مى خوردند و گاهى لقمه از دست یکدیگر مى ربودند، ولى او به غذاى اندک اکتفا و از حرص ورزى در غذا خوددارى میکرد.در همه احوال، متانت بیش از حدِّ سنّ و سالِ خویش از خود نشان مى داد.
بعضى روزها همین که از خواب برمیخواست، به سر چاه زمزم مىرفت و از آب آن جرعه اى چند مى نوشید و چون به وقت چاشت به صرف غذا دعوتش مى نمودند، مى گفت: احساس گرسنگى نمیکنم.
او نه در کودکى و نه در بزرگسالى، هیچ گاه از گرسنگى و تشنگى سخن به زبان نمىآورد.
عموى مهربانش ابوطالب او را همیشه در کنار بستر خود مى خوابانید
او گوید: من هرگز کلمه اى دروغ از او نشنیدم و کار ناشایسته و خنده بیجا از او ندیدم.
او به بازیچههاى کودکان رغبت نمیکرد و گوشه گیرى و تنهایى را دوست میداشت و در همه حال متواضع بود.
آن حضرت در سیزده سالگى، ابوطالب را در سفر شام، همراهى کرد.
در همین سفر بود که شخصیّت، عظمت، بزرگوارى و امانتدارى خود را نشان داد.
بیست و پنج سال داشت که با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد.
محمّد(صلى الله علیه وآله) در میان مردم مکّه به امانتدارى و صداقت مشهور گشت تا آنجا که همه، او را محمّد امین مىخواندند.
در همین سنّ و سال بود که با نصب حجرالاسود و جلوگیرى از فتنه و آشوب قبایلى، کاردانى و تدبیر خویش را ثابت کرد و با شرکت در انجمن جوانمردان مکّه (= حلف الفضول) انسان دوستى خود را به اثبات رساند.
پاکى و درستکارى و پرهیز از شرک و بتپرستى و بى اعتنایى به مظاهر دنیوى و اندیشیدن در نظام آفرینش، او را کاملاً از دیگران متمایز ساخته بود.
آن حضرت در چهل سالگى به پیامبرى برانگیخته شد و دعوتش تا سه سال مخفیانه بود.
پس از این مدّت، به حکم آیه “وَ أَنـْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَْقـْرَبینَ”; یعنى: “خویشاوندان نزدیک خود را هشدار ده!”، رسالت خویش را آشکار ساخت و از بستگان خود آغاز کرد و سپس دعوت به توحید و پرهیز از شرک و بتپرستى را به گوشِ مردم رساند.
از همین جا بود که سران قریش، مخالفت با او را آغاز کردند و به آزار آن حضرت پرداختند.
پیامبر در مدّت سیزده سال در مکّه، با همه آزارها و شکنجه هاى سرمایه داران مشرک مکّه و همدستان آنان، مقاومت کرد و از مواضع الهى خویش هرگز عقب نشینى ننمود.
پس از سیزده سال تبلیغ در مکّه، ناچار به هجرت شد.
پس از هجرت به مدینه زمینه نسبتاً مناسبى براى تبلیغ اسلام فراهم شد، هر چند که در طىّ این ده سال نیز کفّار، مشرکان، منافقان و قبایل یهود، مزاحمت هاى بسیارى براى او ایجاد کردند.
در سال دهم هجرت، پس از انجام مراسم حجّ و ترک مکّه و ابلاغ امامت على بن ابیطالب(علیه السلام) در غدیر خم و اتمام رسالت بزرگ خویش، در بیست و هشت صفر سال یازدهم هجرى، رحلت فرمود.
#میلاد_حضرت_محمد(ص)
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
هزار هزار ستاره
از آسمون می باره
شادی فراوون شده
هیچ کسی غم نداره
تولد پیامبره دوباره
گل گل گل ، گل اومد
به به به بهاره کبوتر نامه بر
پیام شادی داره
تولد پیامبره دوباره
بلبل شاد و خندون
رو تاب گل سواره
چه چه چه میخونه
چه شور و حالی داره
تولد پیامبره دوباره
#میلاد_حضرت_محمد(ص)
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
سلام این عکسای مهد و پیش دبستانی غنچه های محراب هستش بچهها مشغول پریدن در حلقه به روش پرش قورباغه ای و خرگوشی و جفت پا
سرکار خانم کتابچی شهرستان خوانسار استان اصفهان🌹🌹
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
شعر کودکانه امامت امام مهدی(عج)
آید امام غایب
در انتظار اویم
در یاد و فکر ماهست
من بی قرار اویم
جانم فدای مهدی
آن وارث پیمبر
#آغاز_امامت_امامزمان
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
#کاردستی و مراسم #آغاز_امامت_امام_زمان (عج)
سرکار خانم قدیری از تهران🌹🌹
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
کارت ب مناسبت ۱۳آبان
مربیان جامعة النور اهواز
سرکار خانم حلفی🌹
برای #دهه_فجر هم مناسبه 🌹
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
کاردستی امروز به مناسبت ۱۳ آبان😊سرکار خانم زنگنه پیش دبستانی امام حسین (ع) اهواز
🌹🌹
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
پیامبرم محمد
در آسمانها احمد
عبد الله پدر او
آمنه مادر او
خدیجه همسراو
فاطمه دختر او
دایه ی او حلیمه
با اخلاق کریمه
صل علی محمد
صلوات بر محمد
#میلاد_حضرت_محمد(ص)
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159🌸
کاردستی زیبای #آغاز_امامت_امام_زمان(عج)
داخل قیف از پفیلا پر میشه
گلبرگ نارنجی هم کاغذ فابریانو هست
سرکار خانم حیرانی از بیرجند
🌹🌹
🌿🌺دعوت
حضرت مهدی سلام
ای امام مهربان
ای چراغ راه ما
در زمین و آسمان
کاش می شد ما تو را
مدرسه دعوت کنیم
در کلاس درسمان
با شما صحبت کنیم
بارها پرسیده ام :
حضرت مهدی کجاست؟
گفته مادر در جواب :
او همین جا پبش ماست.
پیش مایی پس چرا
من نمی بینم تو را
هر کجا هستی بیا
ای گل باغ خدا
محمد عزیزی (نسیم)
سلام سلام صد تا سلام هزار و سیصد تا سلام
سلام میگم تا دلم وابشه روی لبات شکوفه پیدابشه
سلام بگو تا که دلت وابشه روی لبات شکوفه پیدا بشه
به چشمون پر از ستارت سلام به قلب پر گل و بهارت سلام
سلام به دنیای بدون جنگت به آسمون آبی قشنگت
#واحدکار_سلام
#شعر_برف_شادی
#مناسبتی_میلاد_پیامبر
🌺این شعر حتما با پاشیدن برف شادی خوانده شود،شادی بچه ها دوچندان می شود.😍😍
شعر با لحن پرشور و شاد خوانده شود.
👏❄️👏❄️👏❄️👏❄️
دونه دونه برف داره می باره
انگار که این جشن عروسی داره
جشن و میلاد رسوله الله
بارون شادی داره می باره
دونه دونه برف داره می باره(2)
جبریل از شوق چه بی قراره
دونه دونه برف داره می باره
آمنه خانم پسر می یاره
قنداق اش را جبریل داره
دونه دونه برف داره می باره
خدا بر عالم رحمت می باره
دونه دونه برف داره می باره
شاعر:خانم سمانه عزیزی علویجه✔️
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
بزرگترها راجع به بچه ها معمولاً اینجوری اظهار نظر می کنند :
"چقدر خوشگل شدی"
"چه لباس قشنگی پوشیدی"
"موهات چقدر زیباست"و....
کسی نمیگويد
تو چقدر مهربونی، یا به دیگران کمک میکنی؟ چقدر خوب بلدی میوه پوست بگیری ...
پس طبیعی است که بچه های ما توجه به ظاهر برايشان در اولویت قرار می گیرد.
نتیجه چنین رفتارهایی در بزرگسالی چیست ؟
چشم و هم چشمی،لوازم التحریر و تب لت و ماشين و ... دیگران همیشه مهم و قابل توجه میشود .
➕ويژگي مثبت فرزندمان را همه جانبه ببينيم...