eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( ) أَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ و َلاتَضْـرِبْنى بِسِـياطِ نَقِـمَـتِكَ و َزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ و َأَياديكَ يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ. فرازهای این دعا عبارت است از: ذلّتِ گناه انتقام الهى دورى از موجبات خشم خدا ذلّتِ گناه: دلهاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت يا رب به نور معرفت خود صفا ببخش دور، ار زكاروان حقيقت فتاده ايم ما را به رهروان طريق وفا ببخش آلوده از نخست نبوديم، كامديم ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش معصيت خدا، ذلّت آور است، همچنانكه طاعتش، عزّت آور... گناه و نافرمانى، پيروى از دل و هوا و هوس است و آنكه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى كند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر كارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد، گرچه با ناديده گرفتن «حقّ» ديگران شود. گرچه به تسليم در برابر هر ناكسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آيد. امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است. اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: «خدايا!... عزّت برايم همين بس كه بنده «تو» باشم، و فخر و مباهات، برايم همين كافى است كه «تو» ربّ من باشى». گناه، انسانيت انسان را مى شكند، ارزش وجودى او را درهم مى ريزد، فطرت پاك و نورانى او را مى آلايد، گنهكار را پيش خالق و خلق، سرافكنده مى كند، انسان را در زير ضربات تازيانه وجدان، عذاب مى كند، ذلّت دنيا و نكبت آخرت را فراهم مى آورد، انسان را بنده شيطان و مطيع نفس و غلام هوس مى كند. آيا اينها در ذلّت آورى گناه، بس نيست؟ اگر وجدان كسى نمرده و فطرتش آلوده نشده باشد، از گناه، احساس «شرم» مى كند. خود را پيش خدا، سرشكسته و پيش بندگان، رسوا مى بيند و چه كيفرى سخت تر و دردناكتر از اين؟! انتقام الهى درماندگى است، اهل گنه بودن، شرمندگى است، شيوه عصيانى... آرى... اى خداى منتقم! گرفتار گناه بودن، خذلان و خوارى مى آورد، و معصيت كار بودن، ما را گرفتار تازيانه انتقامت مى كند. ولى... تو ارحم الراحمين و مهربان ترينى، تو خدايى، تو خالقى، تو بى نيازى، تو اى پروردگار، به عقوبتمان محتاج نيستى، امّا، ما به لطف و احسان تو نيازمند و محتاجيم، ما را به خاطر گناهانمان خوار مگردان و با ضربه هاى انتقامت، ما را عقوبت مكن. «الهى... اگر ما را بردار كنى، رواست، مهجور مكن. و اگر به دوزخ فرستى، سزاست، از خود دور مكن. الهى... ضرورت به هيچ درگاهم نيست از پيش خطر، و از پس، راهم نيست دستم گير، كه جز فضل تو پناهم نيست».[1] دورى از موجبات خشم خدا خواسته ايم كه خداوند، لطف كند و از آنچه موجب نارضايى و خشم اوست، دورمان كند، بازمان دارد، جلوگيرمان شود، توفيق ترك معصيتمان دهد. مگر جز اينست كه ترك فرمان، موجب «سخط» است و «عصيان»، عامل طرد؟ پس رعايت اين نكات، از خشم خدا دورمان مى كند. واى... كه چه بى دردند گنهكاران! آنانكه فرصت عمر، به رايگان از كف مى دهند، آنانكه خيانت پيشه و دزدند، باطل پرست و حق گريزند، گرانفروش و محتكرند، ستمگر و مردم آزارند، رباخوار و رشوه گيرند، فاسد و مفسدند، دغلباز و رياكارند، مردم فريب و حيله گرند، با «حق» درمى افتند، با زبان، با دست، با پول، با موقعيّت... باطل را يارى مى كنند، با كمك، با تأييد، با امكانات، با سكوت... به فرمان خدا بى اعتنا و به آيات قرآن بى توجّهند و به دعوت انبيا، پشت پا مى زنند. اينها... و اينها، موجبات سخط الهى است. جوانمرد باشيم و از اينها كناره گيرى كنيم، آزاد باشيم و قيد طاعت حق را برگردن بيفكنيم. انسان باشيم و ارزش را در «آدميّت» بدانيم. خداوند مى فرمايد: «آيا آن كس كه درپى «رضوان» و خشنودى خداست، همانند كسى است كه به «سخط» و خشم الهى باز گردد؟...(هرگز)، مأواى چنين انسانى جهنم است، و بد جايگاه و سرنوشتى است».[2] امّا بايد لطف خدا دستگيرمان شود. اگر خدا توفيق دهد، اگر يارى و مدد نمايد، اگر ما را مشمول «منّت» و «نعمت» خويش سازد، شايد بتوانيم از چاه ويل «نفس» به درآييم و به عروجگاه تقوا و مقام «رضا» برسيم. و اين از خداوند، دور نيست. چرا كه او، آخرين اميد و آخرين پناه و منتهاى خواسته علاقه مندان و راغبين است. -------------- [1] ـ خواجه عبداللّه انصارى، مناجات نامه. [2] ـ آل عمران، آيه 162. منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ. ترجمه: خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان. اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است. خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید: وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7 داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟ امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛ ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد. چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟ امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة. ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی. رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است. و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها. ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385 معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است. یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید : إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم. ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی. در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد. پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم ـــــــــــــــــ و لا تضربنی بسیاط نقمتک و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند : اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید : گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید،
دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما. از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28) آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟ کفّار و مشرکان نعمتهاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند: الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند. ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند. ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند. د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوتها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه» در روایات بسیار مىخوانیم: امامان شیعهعلیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمتهایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه» در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛ امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید: و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین. ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53 ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد . و زحزحنی فیه من موجبات سخطک و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم. در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم : أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162 چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟ هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد. در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند . در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم : حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد. در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند. امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند : بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام. ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد. بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان التماس دعا توفیق مزید •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین. به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان شرح دعا «اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ» خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمی‌فهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم. گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان می‌کند. روزه چیست و چه فوایدی دارد؟! روزه طبق آنچه در لغت و رساله‌های عملیه آمده است، عبارت است از: خودداری کردن شخص از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه (که در رساله‌های عملیه ذکر گردیده است) و نیز پرهیز از گناهان اعضا و جوارح و در نهایت هرگونه خودداری قلبی شخص روزه‌دار از توجه به غیر خداوند. برای روزه فواید و آثار زیادی ذکر گردیده است که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌گردد : 1- یکی از فوائد روزه در اسلام تندرستی است. چنانچه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.» (بحار، ج 93، ص 255) و هرچه که علم بیشتر پیشرفت می‌کند، ابعاد مختلفی از فواید روزه‌داری معلوم می‌گردد. 2- سپر در برابر آتش جهنم است. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم جنه من النار»؛ روزه سپری در مقابل آتش جهنم است. (وسائل، ج 7، ص 285) 3- مایه اجابت دعا. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «لا ترد دعوه الصائم؛ دعای روزه‌دار رد نمی‌شود» (بحار، ج 93، ص 256) 4- باعث بخشیده شدن گناهان. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش آمرزیده می‌شود. (تفسیر مراغی، ج2، ص 69) 5- باعث می‌شود فرشتگان برایش دعا کنند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دراین‌باره می‌فرمایند: خداوند فرشتگان خود را موظف کرده است که برای روزه‌داران دعا کنند. (بحار، ج 93، ص 285) فواید اجتماعی روزه: البته این‌ها و ده‌ها فایده دیگر که در آیات و روایات ذکر گردیده، اشاره‌ای بود به فواید و آثار فردی روزه. برای روزه فواید اجتماعی فراوانی ذکر گردیده که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود: 1- روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند. 2- روزه‌داری باعث خودداری شخص از خیلی از جرائم و صفات زشت اخلاقی و اجتماعی می‌گردد. از جمله آن‌ها: دروغ، مجادله و درگیری، غیبت، تهمت، فحش، سرزنش و خشم، مردم‌آزاری، معاشرت با مفسدان، سخن‌چینی، حرام‌خواری و... است بی‌تردید هر یک از این گناهان که کنترل شود، باعث جلوگیری از آسیب‌های فراوان اجتماعی شده و باعث آرامش آن می‌گردد. «و ذکر دائمی را نصیبم فرما» باید دانست قرآن کریم علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را می‌ستاید. ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانی که ذکر می‌گویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند ولی اهل ذکر نیستند! ذکر یکی از نمونه‌های روشن عبادت است و ذکر خدا و نعمت‌های او، زمینه شکر و سپاس است، چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است. ذکر یک نوع حضور قلبی است که اثرات زیادی برای ذاکر دارد، از جمله؛ باعث توکل، معرفت، شکر، توجه دائمی به خداوند و جلوگیری از لغزش و گناه، محبت نسبت به قلب هستی یعنی خداوند، امید و رجاء و... می‌شود. ذکر مقام انسان را تا جایی بالا می‌برد که می‌فرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم. (فاذکرونی اذکرکم - بقره آیه 152)
«وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ» خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد. در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد. اگر روزه‌ای بگیریم که چشمان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود ، روزه‌مان «عام» می‌شود. اما به ما می‌گویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند. حدیث داریم؛ زمانی که روزه می‌گیرید باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند. باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد. البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است. در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمی‌شود. «وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ» خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم یاد معنا می‌کند و هم معنای ذکر زبانی را می‌دهد. دائماً باید به یاد خدا باشم. وی می‌گوید: حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شد. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند. «بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ» اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی می‌کنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِوَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّین خدایا مرا در این روز بر روزه و اقامه نماز یارى کن و از لغزش‌ها و گناهان دور ساز و ذکر دایم نصیبم فرما به حق توفیق بخشى خود، اى رهنماى گمراهان عالم. مراتب عبادت: اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ خدایا، کمکم کن که در این ماه، روزه دار باشم و به عبادت قیام کنم، البته، عبادت هم مراتبی دارد. انسان باید در مراتب عبادت حضرت حق، به مرتبه ای برسد که مانند حضرت علی علیه السلام بگوید «خدایا تو را نه به شوق بهشتت و نه از ترس دوزخت عبادت مىکنم، بلکه تو را شایسته پرستش مىدانم و خودت را مىخواهم». حضرت زین العابدین «علیه السّلام» مىتواند ترسیمى از وضع این گونه افراد بدهد" آن حضرت می‌فرماید: گروهى از ترس عبادت مىکنند و این عبادت بردگان است، گروهى به طمع بهشت عبادت مىکنند و این عبادت اجیران مىباشد که به شوق دریافت اجرت کار مىکنند، گروهى هم به خواست خود، خداوند را عبادت مىکنند و این عبادت آزادگان است". روزه کامل: وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ خدایا، خودت مرا از لغزش ها و گناه در این ماه حفظ کن؛ اعضاء و جوارحم نیز روزه داشته باشد؛ در حدیث وارد شده است «اِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ.... کافی ج 4 ص 87» باید گوش و چشم و..اعضاء و جوارح روزه دار باشند. عاقبت دوری از یاد خدا: وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ خدایا در این ماه روزی ام کن که دائما ذکر تو را بگویم. باید متوجه این مطلب بود که إعراض از یاد خدا، موجب نابینائى در قیامت می‌شود؛ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ و مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ و یَوْمَ الْقِیَمَةِ أَعْمَى* قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِى أَعْمَى وَ قَدْ کُنتُ بَصِیرًا قَالَ کَذ لِکَ أَتَتْکَ ءَایَتُنَا فَنَسِیتَهَا وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى ، طه آیات 124- 126» چه کسی کور است: «و کسى که از یاد خدا إعراض کند، زندگى او توأم با سختى و مشکلات خواهد بود، و ما او را در روز قیامت کور محشور خواهیم کرد، می‌گوید: اى پروردگار من! در دنیا بینا بودم، چرا مرا در اینجا کور محشور نمودى؟ خداوند می‌فرماید: زیرا در دنیا، آیات ما به سوی تو آمد و آنها را فراموش کردى! و بدین جهت امروز نیز فراموش شده‌ای!» تصرف دل سخت است: بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّین همه این امور، با توسل به مقام توفیق توست، ای کسی که همه گمراهان را تو هدایت می کنی. توفیق، امر مهمی است که انسان اهل ایمان، به آن نیاز دارد؛ گاهى درس خواندن به تنهائى موجب درک حقایق و رسیدن به آن نیست، خواست و جذبه محبوب هم باید باشد: (تسبیح و خرقه، لذت مستى نبخشدت همت در این عمل، طلب از مىفروش کن گر مىبرندت واصلى ور مىروى بی‌حاصلى رفتن کجا، بردن کجا، توفیق ربّانیست این) تصرف دل، بسیار سخت است. گریه و خنده هم در کف قدرت اوست. « وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکى ؛ نجم 43 » او مىخنداند و او مىگریاند. «قلب المؤمن بین إصبعی الرحمن یقلبه کیف یشاء؛ عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج1، ص: 48» دل مؤمن میان دو انگشت خداوند است و او را آن طور که بخواهد مىگرداند. در عین حال باید بدانیم که انسان، با رفتار خود این برخوردارى از تقلیب و تقلّب الهى را در خویش به وجود می آورد. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) أَللّـهُمَّ أَعِنّى فِيهِ عَلى صِيامِهِ و َقِيامِهِ وَ جَنِّـبْنى فيهِ مِنْ هَـفَواتِهِ وَآثامِهِ وَ ارْزُقْنى فيهِ ذِكْــرَكَ بِـدَوامِهِ بِتَوْفيقِكَ يا هادِىَ الْمُضِلّينَ. فرازهای این دعا عبارت است از: روح نیایش عبادت، با كمكهاى الهى ياد مداوم خدا، سازنده ترين عبادت روح نيايش: خداوند به عيساى مسيح وحى كرد: «اى عيسى! مرا بخوان و دعا كن، همچون غريقى كه فرياد رسى ندارد. اى عيسى! همواره در تنهايى ها به ياد من باش، بدانكه از ناله ها و نجواها خوشحال مى شوم، در نيايش، «زنده» باش، نه «مرده»! دعا، بايد از عمق جان برآيد و خواسته دل باشد. جملات دعا، بايد شعله هايى از روح دردمند و نيازمند و جستجوگر و طالب و عاشق انسان باشد. دعا، بايد «حيات» داشته باشد. نيايش، بايد «روح» داشته باشد، زنده باشد، نه مرده. بايد از صميم جان خواست، همچون دردمندى گرفتار و بى درمان، همچون غريقى كه در چنگ امواج، گرفتار است و فريادرسى ندارد. در نيايش بايد «قلب» را پيش خدا برد. اين ظرف را بايد پر از خدا كرد، بايد خدا را فرياد كرد، تا ناله به جايى برسد، تا «لبّيك» اجابتى از سوى پروردگار آيد، تا رخصت بار يافتنى به آن بارگاه، داده شود. عبادت، با كمكهاى الهى درست است كه خداوند از ما عبادت خواسته و به نماز و روزه فرمان داده است، ليكن در موفّق شدن به اينها نيز، خدا بايد خود، يارى كند. شبهاى پربركت، سحرهاى پر معنويت، روزهايى كه سفره ضيافت الهى گسترده است. زمينه عمل آماده است، امّا بايد خداوند توفيق دهد بر «صيام» و «قيام». تا از «لغزش»ها، «گناهان»، دورى كنيم. در طريق عمل، با موانعى روبه رو هستيم. نفس، سنگ اندازى مى كند، دل، تمايل به هوس و شهوات دارد، غرور و رياست طلبى و خودخواهى گاهى زبانه مى كشد، ابليس در جهت بازداشتن ما از پرداختن به حق، وسوسه مى كند، بالأخره دشمنانى درونى و بيرونى داريم كه بايد از چنگشان رها شويم تا به خدا برسيم. امدادهاى الهى، بايد «همراه» ما باشد. طىّ اين مرحله، بى همرهى خضر مكن ظلمات است، بترس از خطر گمراهى آيا نمازى كه مى خوانيم، همان نماز خدا خواسته است؟! «عمر ما، بانگِ كور عادت هاست، كو نماز على؟... كجاست؟... كجاست؟» ياد مداوم خدا، سازنده ترين عبادت هميشه به ياد خدا بودن، همواره متوجّه مسؤوليت و تعهّد بودن، در همه جا خدا را حاضر و ناظر دانستن، با همه چيز خدا را ديدن، نسبت به تمام اعمالمان خدا را «بصير» دانستن، نسبت به همه حرفهايمان، او را «شنوا» دانستن، خود را در همه حال، در محضر «اللّه » ديدن... اين است معناى واقعى ذكر خدا، كه سازنده است، بازدارنده از گناه است، دعوت كننده به طاعت است، عامل خوف و خشيت است، سبب ساز حضور قلب است. آنچه كه در اين فراز، در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم، «دوام ذكر» است، نه فقط «ذكر»، نه اينكه يك بار، يا دوبار، به ياد خدا بيفتيم، نه... بلكه هميشه به ياد خدا بودن و خدا را در ياد داشتن و عظمت و آگاهى و علم و بصيرت و شنوايى او را در نظر داشتن. نماز خواندن مهمّ نيست، بايد اهل نماز بود. ذكر مرحله اى مفيد نيست، ذكر مدام، سازنده است. خواجه عبداللّه انصارى در كتاب «صدميدان» گفته است: «فرق ميان تفكّر و تذكّر آن است كه تفكّر، «جستن» است، و تذكّر «يافتن» است. و تذكّر سه چيز است: به گوش ترس، نداى وعيد شنيدن، و به چشم رجا، با منادى به وعده دوست نگريستن، و به زبانِ نيازمندى، منّت را اجابت كردن است». مرحوم، ملاّاحمد نراقى گفته است: «... ياد خدا كردن، نفع آن در صورتى است كه دوامى داشته باشد، يعنى دائم يا اكثر اوقات در ياد خدا باشد و با زبان او را ياد كند، با حضور قلب و فراغت دل و توجّه تام به خداوند علاّم، تا اينكه فكر او در دل قرار گيرد و انوار عظمت او بر دل بتابد و از اشراقات خورشيد جمال او، سينه گشاده گردد...»[1] در قرآن كريم، نماز، بعنوانِ «ياد خدا» مطرح شده است. آن هم ذكر بزرگتر و برتر: « وَلَذِكُراللّه ِ أكبَر »[2] و « اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكرى »[3]. ذكر خدا بعنوان مايه اطمينان و آرامش قلب بيان شده است. فراموشى خدا، به خودفراموشى منتهى مى شود: «نَسُوا اللّه َ فَاَنْسيهُم اَنْفُسَهُمْ»[4] ذكر خدا، سبب خشوع قلب است: «تَخْشَعُ قُلوبُهُم لِذِكرِاللّه »[5] در دعاى كميل، مولا، ياد خدا را مايه آبادانى اوقات شبانه روزى دانسته است و از خداوند اين آبادى را خواسته است: (اَنْ تَجعَلَ أوقاتى مِنَ الّليلِ وَ النَّهارِ بِذِكرِكَ مَعمُورَةً).
ذکر، مايه آرامش خاطر و اطمينان قلب است، رسيدن به خودآگاهى و «خداآگاهى» است، مايه قدرت نفس و اتّصال به كانون قدرت هاست، از بين برنده وسوسه ها و دغدغه هاى درونى است، عامل ارتباط با خدا و وسيله تغذيه روح و امداد جان است و رسيدن به حقايقى برتر و والاتر از جلوه هاى مادّى هستى است. از خدا بخواهم، توفيق ياد مداوم و مستمرّ الهى را، كه او رهنماست، و هدايت كننده همه است و نشان دهنده راه، به گمراهان است. ----------- [1] ـ معراج السعادة، ص 574. [2] ـ عنكبوت، آيه 45. [3] ـ طه، آيه 14. [4] ـ حشر، آيه 19. [5] ـ حديد، آيه 16. منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha