eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( ) اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَى خَیْرَاتِهِ وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ یَا هَادِیاً إِلَى الْحَقِّ الْمُبِین اى خدا، در این روز بهره مرا از برکاتش وافر گردان و به سوى خیراتش راهم را سهل و آسان ساز و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز، اى راهنماى بسوى دین حق آشکار . اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ این قطعه از دعا نشان می دهد که این ماه تا چه اندازه برکات و خیرات دارد و البته همین که مردم در این ماه میهمان خدا هستندع نشان می دهد که این ماه برکات و خیرات بسیاری دارد؛ یکى از نعمتهاى بزرگ خداوند متعال ماه مبارک رمضان است، ماهى که انواع برکات در آن وجود دارد. بزرگترین نعمت خداوند، قرآن مجید، در این ماه نازل شده است؛ نعمتى که عالىترین مائده آسمانى است. درهاى رحمت الهى در این ماه باز، و درهاى جهنّم بسته، و شیاطین در غل و زنجیر هستند، و هواى نفس نیز در پرتو این ماه به زنجیر کشیده مىشود. هر نعمتى شکرانهاى دارد و شکرانه این نعمت این است که به فلسفه و أسرار این ماه پى ببریم و به حقیقت روزه دست یابیم. وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَى خَیْرَاتِهِ خدایا، راه خیرات را بر من آسان کن. وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ اگر انسان در این ماه کار خوبی هم انجام می دهد، باید خدا بپذیرد و شرط قبولی طاعات و عبادات هم اخلاص است کما این که در جریان قربانی فرزندان آدم، خداوند قربانی یکی از ایشان را پذیرفت «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَق إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَر، مائده ، 27» و داستان دو پسر آدم را [ که سراسر پند و عبرت است ] به درستى بر آنان بخوان، هنگامى که هر دو نفر با انجام کار نیکى به پروردگار تقرّب جستند ، از یکى پذیرفته شد ، و از دیگرى قبول نشد. ملاک پذیرش اعمال: اما چرا عمل یکی مقبول درگاه حق شد و دیگری نشد؟ خود آیه در ادامه شرط قبولی عبادت را تقوی می‌داند. لذاست که اگر اهل تقوی بودیم، اعمال ما مورد قبول درگاه الهی واقع می گردد و قبولی طاعات یکی از آثار تقوی است؛ أمیر المؤمنین علی علیه السّلام در نتیجه و أثر تقوا مىفرماید:وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا مِنَ الْفِتَنِ وَ نُورًا مِنَ الظُّلَمِ، وَ یُخَلِّدُهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ، وَ یُنَزِّلُهُ مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ عِنْدَهُ؛ فِى دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ، ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ، وَ زُوَّارُهَا مَلَآئِکَتُهُ، وَ رُفَقَآؤُهَا رُسُلُهُ. و خطبه را ادامه می‌دهد تا آن که مىفرماید: فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِکُمْ تَکُونُوا مَعَ جِیرَانِ اللَهِ فِى دَارِهِ؛ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ، وَ أَزَارَهُمْ مَلَآئِکَتَهُ، وَ أَکْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِیسَ نَارٍ أَبَدًا، وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوبًا وَ نَصَبًا؛ ذلِکَ فَضْلُ اللَهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَآءُ وَ اللَهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ. [«نهج البلاغة» خطبه 181، طبع عبده مصر، ص 347] «و اى بندگان خدا! بدانید هر کس که تقواى خدا را پیشه سازد، خداوند براى او راه خلاصى و رهائى از فتنهها را قرار می‌دهد، و نورى را براى روشنگرى از تاریکىها و ظلمت ها به او می‌دهد و او را در آنچه نفسش بدان مائل است و اشتها دارد، مخلَّد و جاودان می‌کند. خداوند در نزد خود برای او، در منزلگاه کرامت فراهم می‌کند و با تکریم منزل می‌دهد؛ در خانه اى که خداوند براى خودش تهیّه کرده است که سایه آن خانه عرش اوست، و نور آن خانه بهجت اوست، و واردین و زائرین آن خانه، فرشتگان او هستند، و مصاحبان و رفیقان آن خانه نیز پیامبران و فرستادگان او مىباشند. بنابراین با انجام دادن أعمال صالحه، از یکدیگر سبقت گیرید تا با همسایگان خدا در خانه خدا باشید؛ هم آنها که خداوند، پیامبران و رسولانش را رفیق آنها قرار داده، و فرشتگانش را زائر و ملاقات کننده آنان نموده، و گوشهاى آنها را رفیع تر و منیع تر قرار داده از آنکه حتّى لحظه اى صداى ضعیف و خفىّ آتشى را بشنوند، و بدنهاى آنها را در حفظ و مصونیّت قرار داده از آن که سختى را حس کنند؛ و این فضل و رحمت خداست که به هر که بخواهد می‌دهد، و خداوند داراى فضل عظیمى است.» یَا هَادِیاً إِلَى الْحَقِّ الْمُبِین ای خدایی که راهنمایی می کنی به سوی حق روشن روشنگر. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِین» خدایا، در این روز برای من درهای بهشت را بگشای و درهای آتش دوزخ را ببند و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما، ای فرود آورنده وقار و سکینه بر دل های اهل ایمان. «اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ» خدایا، تمام درهای بهشت را بر روی من باز کن ، درهای بهشت راه های خیر است که من بتوانم از طریق این درها وارد بهشت شوم. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در خطبه شعبانیّه، که خطبهاى بسیار پر محتوى است، در مورد درهاى بهشت و جهنّم جملهاى دارد، مىفرماید: «إِنَّ أَبْوَابَ الْجَنَانِ فِى هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ؛ «وسائل الشّیعه، جلد 7، صفحه 228.» درهاى بهشت در این ماه باز است.» از این جمله نیز استفاده مىشود که بهشت هم اکنون وجود دارد، به گونه‌ای که در ماه رمضان درهاى آن به سوى بندگان صالح خداوند باز است. و منظور از ابواب بهشت، روزهاى است که مىگیریم؛ قرآنى است که تلاوت مىکنیم؛ غذائى است که صرف نیازمندان مىنماییم؛ و خلاصه، تمام کارهاى خیرى که در این ماه انجام مىشود، هر یک از آنها درى از درهاى بهشت است. «وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ فِى هَذا الشَّهْرِ مُغْلَقَةٌ؛ درهاى جهنّم در ماه رمضان بسته است.» گناهان، شهوات، هواى نفس و وسوسههاى شیطان، از جمله درهاى جهنّم است که در سایه روزه و مبارزه با هواى نفس، اسیر و زندانى شدهاند. باید با نیّت‌هاى صاف، و قلب‌هاى پاک، از خداوند قادر بخواهیم که این‌ها همچنان در قفس بمانند. وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ خدایا در این ماه درهای جهنم را روی من ببند و موفق کن تا گناه نکنم و اهل معصیت نشوم. وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ خدایا به من توفیق تلاوت قرآن عنایت کن، «تلاوت» با «قرائت» این فرق را دارد که قرائت، خواندن و شاید همراهى است، ولى تلاوت به دنبال درآمدن و پیروى کردن است. امیر المومنین علیه السلام در حدیثی می فرمایند:« الا لاخَیْرَ فى قِرائَةٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ؛ اصول کافى، کتاب فضل العلم، باب صفة العلماء، حدیث سوم. »؛ «آگاه باشید! علمى که در آن فهم نباشد فایدهاى ندارد. بدانید! قرائت قرآنع اگر همراه با تدبّر و اندیشه (در معانى آن) نباشد بىفایده است. آگاه باشید! عبادتى که در آن تفکّر و اندیشه نباشد خیرى ندارد» آرى، بسیارند کسانى که قرآن تلاوت مىکنند، ولى مورد لعن قرآن هستند «میزان الحکمة، باب 2311، حدیث 16250،( جلد 8، صفحه 90).»! زیرا به دستورات این نسخه شفابخش آسمانى عمل نمىکنند؛ آنها هنگامى که آیات مربوط به غیبت را مىخوانند، در حالى که خود غیبت مىکنند، مورد لعن این آیات قرار مىگیرند! هنگامى که آیات مربوط به ربا را قرائت مىکنند، در حالى که آلوده به این گناه بزرگ و کثیف هستند، مورد لعن آیات ربا واقع مىشوند! و همچنین در سایر آیاتى که به آن عمل نمىکنند. «تدبّر» از ریشه «دَبْر» (بر وزن ابر) گرفته شده و به معناى عاقبتاندیشى است، تلاوتکننده قرآن، هنگام تلاوت آیات شریفه باید به عاقبت کسانى که آیات تلاوت شده در مورد آنها سخن مىگوید بیندیشد، زیرا قرائت یک آیه همراه با تدبّر از یک ختم قرآن بىتدبّر ارزشمندتر است! یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِین «سکینه» در اصل از ماده «سکون» به معنى آرامش و اطمینان خاطرى است که هر گونه شک، تردید و وحشت را از انسان زائل مىکند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم مىدارد. این آرامش ممکن است جنبه عقیدتى داشته باشد، و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد، یا جنبه عملى، به گونهاى که ثبات قدم و مقاومت و شکیبائى به انسان بخشد، اگر درهای بهشت باز نباشد و موفق به تلاوت قرآن نشویم به آرامش و رفع اضطراب موفق نمی شویم. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِین؛ بحارالأنوار ج : 95 ص : 159. اى خدا، در این روز مرا بسوى رضا و خشنودى خود راهنمایى کن و شیطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را منزل و مقامم قرار ده، اى برآورنده حاجات طالبان. اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً خدایا در این ماه مرا به سوی مسائلی که مورد رضایت توست راهنما باش و دلیلی برای من قرار بده که به مقام رضایت تو برسم « وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر؛ توبه 72» مقام رضوان از همه مقامات مهمتر و بزرگتر است. بهشتیان از این احساس که خدا از آنها راضى است و پروردگارشان آنان را پذیرفته است، چنان احساس شادى و لذّت مىکنند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. در مورد دوزخیان نیز علاوه بر آتش و عذابهاى جسمانى خشم و غضب پروردگار و ناخشنودى خداوند که شامل حال آنهاست از هر شکنجهاى بدتر است. حتى اگر در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود علامه طباطبایی در توضیح معنای این آیه شریفه می‌فرماید: معناى جمله" وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ" به طورى که سیاق آیه آن را افاده مىکند، این است که خوشنودى خدا از ایشان از همه این حرف‌ها بزرگتر و ارزندهتر است. و اگر رضوان را «نکره» آورد براى اشاره به این معنا است که معرفت انسان نمىتواند حدود آن را درک کند، چون رضوان خدا محدود و مقدور نیست تا وهم بشر بدان دست یابد، و شاید براى فهماندن این نکته بوده که کمترین رضوان خدا هر چه هم کم باشد از این بهشتها بزرگتر است، البته نه از این جهت که این بهشتها نتیجه رضوان او و ترشحى از رضاى اوست، بلکه از این جهت که حقیقت عبودیت که قرآن کریم بشر را بدان دعوت مىکند، عبودیتى است که به خاطر محبت به خدا انجام شود، نه به خاطر طمعى که به بهشت او و یا ترسى که از آتش او داریم، و بزرگترین سعادت و رستگارى براى یک نفر عاشق و دوستدار این است که رضایت معشوق خود را جلب کند، بدون این که در صدد ارضاء نفس خویش بوده باشد. و شاید برای اشاره به این نکته است که آیه را به جمله" ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ" ختم نموده و این جمله دلالت بر معناى حصر دارد و چنین افاده مىکند که این رضوان حقیقت هر فوز و رستگارى بزرگى است، حتى رستگارى بزرگى هم که با رسیدن به جنت خلد بدست می‌آید، حقیقتش همان رضوان است، زیرا اگر در بهشت حقیقت رضاى خدا نباشد همان بهشت هم عذاب خواهد بود، نه نعمت.«ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص: 456» وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً خدایا در این ماه کاری کن که شیطان بر من راه پیدا نکند و این هم به توفیق خداست و خدا باید کمک بکند امیر المومنین علیه السلام در حدیثی خطاب به جناب کمیل می فرماید :« یا کمیل! وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ «انّ عِبادى لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ ؛ سوره حجر، آیه 42 و سوره اسراء، آیه 65.» وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «انَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّونَهُ وَ الَّذینَهُمْ بِه مُشْرِکُونَ؛ سوره نحل، آیه 100 »؛ «اى کمیل! این کلام خداوند است که مىفرماید: «اى ابلیس! تو هرگز سلطهاى بر بندگان من نخواهى یافت» و کلام (دیگر) خداوند که مىفرماید: «تسلّط او (ابلیس) تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به خدا شرک مىورزند؛ بحارالانوار، جلد 74، صفحه 272.» تسلط شیطان به دو شیوه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در این روایت به دو آیه اشاره مىکند: نخست، آیهاى که تسلّط شیطان بر بندگان خاصّ خدا را نفى مىکند. و دیگر، آیهاى که سلطه شیطان را نسبت به دو گروه اثبات مىکند: کسانى که طوق بندگى و ولایت شیطان را بر گردن آویختهاند و تحت ولایت او هستند، و کسانى که شیطان را شریک خداوند قرار مىدهند، گاه ولایت خداوند را مىپذیرند و گاه پذیراى ولایت شیطانند. طبق منطق قرآن، شیطان بر این دو گروه سلطه دارد. مردم تصوّرات نادرستى از شیطان دارند. خیال مىکنند ممکن است بدون اختیار اسیر شیطان شوند، در حالى که این تصوّر باطل است. تا به شیطان گذرنامه ندهند این موجود پلیدِ رانده شده از درگاه رحمت الهى، نمىتواند وارد کشور روح و جان انسان شود. آرى، تا انسان چراغ سبزى به شیطان نشان ندهد و گذرنامهاش را امضاء نکند، او قدرت نفوذ در انسان نخواهد داشت.
( ) اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین ؛ إقبال الأعمال ص : 206 اى خدا در این روز به روى من درهاى فضل و کرمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خوشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشتهایت مرا مسکن ده اى پذیرنده دعاى مضطر پریشان اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ خدایا در این ماه درهاى فضل و کرمت را بگشا ؛ درهاى رحمت الهى به روى همگان گشوده است و این خود مردم هستند که باید تصمیم بگیرند، و از این در وارد شوند.و اگر کسانى شرائط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا. وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ و بر من برکاتت را نازل فرما؛ «برکت» در اصل به معنى ثبات و استقرار چیزى است، و این واژه بر هر نعمت و موهبتى که پایدار بماند اطلاق مىگردد؛ بنابراین موجودات بىبرکت آنهایی هستند که ثبات و قرارى ندارند و زود فانى و نابود مىشوند. بسیارند از امّتهایى که داراى امکانات مادّى فراوان هستند و منابع زیرزمینى و روزمینى و انواع صنایع را دارند، ولى به خاطر تباهى اخلاق و فساد اعمال که نتیجه مستقیم فساد اخلاق است، این مواهب براى آنها ناپایدار و فاقد برکت است و غالباً در مسیر نابودىشان به کار گرفته مىشود.به همین دلیل، آیات قرآن، از کسانى سخن مىگوید که نعمتهاى آنها وبال و مایه بدبختىشان شد.مثلًا، در آیه 85 سوره توبه مىخوانیم: «وَلاتُعْجِبْکَ امْوالُهُمْ وَاوْلادُهُمْ انَّما یُریْدُ اللَّهُ انْیُعَذِّبَهُمْ بِها فِىالدُّنْیا وَتَزْهَقَ انْفُسُهُمْ وَهُمْ کافِروُنَ؛ مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد، خدا مىخواهد به وسیله آن، آنها را عذاب کند و جانشان بر آید در حالى که کافر باشند». این نعمتها هنگامى که با فساد اخلاق توأم شود، هم مایه عذاب دنیا است، هم موجب خسران و زیان آخرت!به تعبیر دیگر، هرگاه مواهب الهى با ایمان و اخلاق و اصول انسانى همراه باشد مایه عمران و آبادى و رفاه و آسایش و سعادت و نیکبختى است این همان چیزى است که در آیه مورد بحث به آن اشاره شده است.بعکس، هرگاه با سوءاخلاق و بخل و ظلم و خودکامگى و هوسبازى همراه باشد، مایه تباهى و فساد است! وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ و توفیق داشته باشم که عوامل رضایت تو را تحصیل کنم ؛ رضاى خدا در چیزى است که بندگان خدا کراهت دارند؛ از موسی کلیم علیه السّلام روایت شده است که :« قال یا ربّ دلّنى على امر فیه رضاک فاوحى اللَّه تعالى الیه إنّ رضاى فی کرهک و انت ما تصبر على ما تکره قال یا ربّ دلّنى علیه قال فانّ رضاى فی رضاک بقضائى بحار الأنوار ج79، ص: 143.» حضرت موسی (ع) عرض کرد پروردگارا مرا راهنمائى کن که بر امرى که رضاى تو در آن باشد خداوند به او وحى فرستاد، رضاى من در چیزى است که تو آن را مکروه مىشمرى و آن را دوست ندارى. عرض کرد بار خدایا تو مرا راهنمائى کن تا بدانم آن چیست؟ خطاب شد، رضاى من در راضى بودن تو است به قضاى من. وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ مرا در قسمت اصلی بهشت جای بده معلوم می شود که بهشت درجاتی دارد. در روایت است که درجات بهشت به شماره آیات قرآن است؛راوی مىگوید: از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام شنیدم به مردى می فرمود:آیا دوست دارى در دنیا باقى بمانى؟ گفت: آرى. فرمود: براى چه؟ گفت:براى اینکه (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) را بخوانم. حضرت موسى بن جعفر بعد از اینکه ساعتى سکوت کرد به وى فرمود: هرگاه یکى از شیعیان و دوستان ما بمیرد که قرآن را بخوبى نداند و نخواند در قبر به او تعلیم داده مى شود، تا خدا درجه وى را به وسیله قرائت قرآن بالا ببرد. زیرا، شماره درجات بهشت به شماره عدد آیات قرآن است. به او گفته می‌شود: قرآن بخوان و بالا بیا. او قرآن می‌خواند و بالا می‌رود. وای می گوید :من احدى را ندیدم که بیشتر از موسى بن جعفر بر نفس خویشتن خائف و ترسان باشد، یا اینکه بیشتر از آن بزرگوار بخدا امیدوار باشد. موسى بن جعفر قرآن را با حزن تلاوت مىکرد. هنگامیکه قرآن تلاوت می‌کرد گویا: انسانى را مورد خطاب قرار می‌داد.« کافى، ج 2، ص 606»
( ) اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین اى خدا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان و از هر عیب و نقص پاک ساز و دلم با آزمایش، رتبه دلهاى اهل تقوى بخش اى پذیرنده عذر لغزشهاى گناهکاران. اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ خدایا مرا از گناهان شستشو بده ، پس معلوم می شود که شستشو فقط به بدن اختصاص ندارد و لغات و مفاهیم، معنایشان اعم از این مصادیق مادی است که ما تصور می کنیم ، مثلا اگر می گوییم «الله نور السموات و الارض» نور مادی که مراد نیست بلکه همه انوار مادی شعله ای و شعبه ای از نور معنوی هستند، در روایت است کسی که پنج وعده نماز می خواند، گویا در نهری می رود و روزی پنج بار خود را شستشو می دهد. در اینجا از خدا می خواهیم که ما را از گناهان شستشو دهد ، گناهان معمولا گناه صغیره و کبیره را در بر می گیرد ، نسبت به گناه کبیره در قرآن و سنت وعده عذاب داده شده و اگر انسان اهل گناه کبیره نبود و یا با توبه خود را از آن شستشو دهد، خدا گناه صغیره را می بخشد « إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً، نساء 31» اگر از گناهان بزرگى که از آنها نهى مىشوید دورى کنید ، گناهان کوچکتان را از شما محو مىکنیم و شما را به جایگاهى ارزشمند وارد مىکنیم. در خصوص گناه مباحث متعددی است که آیا «عدالت» ترک گناه است یا صفت راسخه نفسانی است که انسان را وادار به ترک گناه می گند ؟ این دعا به صورت عام می گوید مرا از همه گناهان پاک کن . وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ خدایا، مرا در این ماه از همه عیوب تطهیر کن پس معلوم می شود که مراد عیوب نفسانی استع اما به طور کلی ما را از همه عیوب جسمانی و نفسانی پاک کن . وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ خدایا دل مرا در این ماه با تقوای دل آزمایش کرده در بوته آزمایش قرار ده و مبتلا به مصادیق تقوی کن ، یعنی اموری در زندگی من پیش بیاید که در درگیری بین تقوی و نفسانیات تقوا پیروز شود. أمیر المؤمنین علیه السّلام در نتیجه و أثر تقوا مىفرماید:وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا مِنَ الْفِتَنِ وَ نُورًا مِنَ الظُّلَمِ، وَ یُخَلِّدُهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ، وَ یُنَزِّلُهُ مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ عِنْدَهُ؛ فِى دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ، ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ، وَ زُوَّارُهَا مَلَآئِکَتُهُ، وَ رُفَقَآؤُهَا رُسُلُهُ. و خطبه را ادامه میدهد تا آنکه مىفرماید: فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِکُمْ تَکُونُوا مَعَ جِیرَانِ اللَهِ فِى دَارِهِ؛ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ، وَ أَزَارَهُمْ مَلَآئِکَتَهُ، «نهج البلاغة» خطبه 181، طبع عبده مصر «و اى بندگان خدا! بدانید که هر کس تقواى خدا را پیشه خود سازد، خداوند براى او راه خلاصى و رهائى از فتنه ها قرار می‌دهد، و نورى را براى روشنگرى از تاریکىها و ظلمت ها برای او روشن می‌کند. و او را در آنچه نفس او بدان مائل است و اشتها دارد، مخلَّد و جاودان می‌کند، و او را در نزد خودش در منزلگاه کرامت و تکریم منزل می‌دهد؛ در خانه اى که خداوند براى خودش تهیّه کرده است به گونه ‌ای سایه آن خانه عرش اوست، و نور آن خانه بهجت اوست، و واردین و زائرین آن خانه فرشتگان او هستند، و مصاحبان و رفیقان آن خانه پیامبران و فرستادگان او مىباشند. بنابراین با انجام دادن أعمال صالحه سبقت گیرید و تلاش کنید تا با همسایگان خدا در خانه خدا باشید؛ هم‌ آنها که خداوند پیامبران و رسولانش را رفیق آنها قرار داده، و فرشتگانش را زائر و ملاقات کننده آنان نموده. یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِین ای کسی که لغزش های گناهکاران را اقاله می‌کنی، گناه لغزش است و اقاله کردن این لغزش‌ها، نادیده گرفتن گناهان و گذشت از آنهاست. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لاَ أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِين اى خدا، در اين روز از تو درخواست مىكنم آنچه را كه رضاى تو در اوست و به تو پناه مىبرم از آنچه تو را ناپسند است، از تو توفيق مىخواهم كه در اين روز همه را به فرمان تو باشم و هيچ نافرمانى نكنم، اى جود و عطا بخش سؤال كنندگان. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ خدایا، در این ماه چیزی را از تو می خواهم که مایه رضای تو شود؛ مقام رضا مقام، بسیار بالایی است که قرآن کریم درباره آن می فرماید: « وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم؛ 72 توبه» خدا به مردان و زنان با ايمان بهشتهايى را كه از زيرِ [ درختانِ ] آن نهرها جارى است ؟ در حالى كه در آن جاودانهاند ، و نيز سراهاى پاكيزهاى را در بهشتهاى ابدى و همچنين رضايتى ويژه از سوى خدا [ كه از همه آن نعمت ها ] بزرگتر است وعده داده است ؛ اين همان كاميابى بزرگ است. هيچكس نمىتواند آن لذت معنوى و احساس روحانى را كه به يك انسان به خاطر توجه رضايت و خشنودى خدا از او، دست مىدهد، توصيف كند، و به گفته بعضى از مفسران حتى گوشهاى از اين لذت روحانى از تمام بهشت، و نعمت‌ها و مواهب گوناگون و رنگارنگ و بىپايانش، برتر و بالاتر است. وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ پناه می برم به تو از چیزی که تو را اذیت می‌کند، البته خدا از چیزی اذیت نمی شود چرا که اذیت به معنی اثر پذیری است و این‌که چیزی در دیگری اثر بگذارد و در خدا چیزی اثر نمی گذارد لذا مراد از اذیت ناراضی بودن حق متعال است . وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لاَ أَعْصِيَكَ خدایا توفیق می خواهم که اهل اطاعت تو باشم و عصیان نکنم ؛ البته خود اطاعت هم توفیق می خواهد ، زمینه سازی این توفیق باید توسط انسان مهیا شود، ما با اختیار خودمان کار انجام دهیم اما توفیق را خدا باید می‌دهد. در مناجات شعبانیه می خوانیم:« إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلَّا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّي لَا أَقْدِرُ [أملك] لِنَفْسِي دَفْعاً وَ لَا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعا؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج2، ص: 687» خدایا خودت مرا به محل اهل طاعتت برسان، چرا که من هیچکاره ام. روايتى درباره توفيق الهى و توضيح مراد از آن مؤلف كتاب «معانى الاخبار» با اشاره به سند خود از عبد اللَّه بن فضل هاشمى از امام صادق (ع) روايت كرده است: به آن حضرت عرضه داشتم: (با در نظر داشتن اينكه علل و اسباب در كار ما مؤثرند) معناى اينكه خداى تعالى در يك جا (از قول شعيب حكايت كرده كه گفت:)،" وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ" و در جايى ديگر خودش فرموده:« إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ؛ آل عمران 160 » چيست؟ امام (ع) در جواب فرمود: وقتى بنده خدا آنچه كه خدا به وى امر كرده را اطاعت كند، عملش موافق امر خداى عز و جل است و بدين جهت آن عبد را موفق مىنامد (چون گفتيم كارش موافق امر خداى عز و جل است) و هر گاه بنده خدا بخواهد داخل پارهاى از گناهان شود و خداى تعالى بين او و آن گناه حايل گردد و در نتيجه بنده، آن گناه را مرتكب نشود، ترك گناهش به توفيق خداى تعالى صورت گرفته و هر زمان كه او را به حال خود بگذارد و بين او و معصيت حايل نشود و در نتيجه مرتكب گناه گردد، در آن صورت خدا او را يارى نكرده و موفق ننموده است، (چون كارش موافق دستور خدا انجام نشده). « معانى الاخبار، باب معنى الهدى و الضلال، ص 20، ح 1، چاپ ايران.» حاصل بيان امام (ع) اين شد كه توفيق خداى تعالى و خذلان (توفيق ندادن و يارى نكردن) او، از صفات فعلى خداى تعالى است نه از صفات ذاتش، پس توفيق، عبارت از اين است كه خداى تعالى اسباب را طورى رديف كند كه قهرا بنده را به سوى عمل صالح بكشاند و يا بعضى از مقدماتى كه در ارتكاب گناه لازم است را براى او فراهم نكند، در نتيجه بنده آن كار واجب را انجام داده و اين كار حرام را ترك كند، و خذلان بر خلاف اين است. يَا جَوَادَ السَّائِلِين ای کسی که به همگان، بخشنده هستی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّين اى خدا، مرا در اين روز محب دوستانت و عدو دشمنانت قرار ده و در راه و روش به طريقه و سنت خاتم پيغمبرانت بدار، اى عصمت بخش دلهاى پيغمبران. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ خدايا در اين ماه رمضان مرا طوري قرار ده تا خوبان را دوست داشته و دشمن دشمنانت باشم. اساس دین حب و بغض است؛ امام صادق عليه السلام در روايت زيبايى چنين مىفرمايد: «هَلِ الدّينُ الَّا الْحُبّ! انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: قُلْ انْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونى يَحْبِبْكُمُ اللَّه؛ ميزان الحكمة، باب 658، حديث 3097 »؛آيا دين جز محبّت و رحمت چيز ديگرى است؟! (سپس دليل كلامش را اين گونه بيان مىكند: زيرا خداوند متعال مىفرمايد: اگر خدا را دوست داريد از دستورات پيامبر (ص) اطاعت كنيد تا محبوب خداوند شويد. يعنى انگيزه عمل به دستورات الهى، عشق و محبّت به خداوند است.در روايت ديگرى از امام باقر عليه السلام چنين مىخوانيم: «الدّين هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدّينُ؛ نورالثّقلين، جلد 5، صفحه 285، حديث 49. » ؛دين محبّت است و محبّت دين است. مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ خدايا در این ماه مبارک کمک کن تا من به طريقه رسول الله عمل نموده در عمل به واجبات و مستحبات، در ترك محرمات و مكروهات نیز پیرو سیره و روش و پیامبر‌(ص) باشم ؛ دین پیامبر‌(ص) دینی ثابت و ابدی است « إِنَّ حَلَالَ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامَهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 148» برخی فرقه‌های فاسدی که اسم دین را یدک می‌کشند، می‌گویند: اگر پیامبر در حیات مادی بود، آیا باز هم وحی می‌آمد؟ اگر بگویید: بله ! می گویند: پس معلوم می شود که دین او کامل نیست و جای تکمیل دارد و لازم است که پیامبر‌(ص) دیگری هم بیاید ولی متوجه نیستند که وحی که بعنوان قانون و نیاز بشر بود تمام شد و در حجت الوداع هم حضرت فرمود :« «يا أيها الناس! واللّه ما من شئ يقربكم من الجنّة، ويباعدكم من النار، إلا وقد أمرتكم به، وما من شئ يقربكم من النار، ويباعدكم من الجنّة، إلا وقد نهيتكم عنه؛ اصول كافي 2/ 74 ح 2. »هر چه در سعادت شما دخیل بود گفتم. يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّين اي خدايي كه قلب پيامبرانت را حفظ مي‌کني پس پيامبران معصوم هستند، چون حافظ قلب ايشان خداوند متعال است. مقام عصمت دو نوع است، عصمتی که موجب می‌شود تا انسان گناه نکند، مانند بسیاری از اولیاء الهی که دارای این عصمت هستند و عصمت دیگری هم داریم که خدا ضامن آن است که مخصوص انبیاء و معصومین علیهم السلام می‌باشد. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولاً وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُوراً يَا أَسْمَعَ السَّامِعِين اى خدا، در اين روز سعی‌ام را (در راه طاعتت) بپذير، گناهانم را در اين روز ببخش، عملم را مقبول و عيبم را مستور گردان، اى بهترين شنواى دعاى خلق. اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُوراً خدایا، زحمت من در این ماه مورد قبول تو و گناهم مورد مغفرت تو باشد. از احاديث و روايات معصومان عليهم السلام استفاده مىشود كه دو نوع گناه، بسيار خطرناك است: 1- اول گناهان صغيره، مخصوصاً براى افراد متديّن كه معمولًا از گناهان كبيره فاصله مىگيرند و چون آنها را با اهميّت تلقّى مىكنند آلوده آن نمىشوند، ولى نسبت به گناهان صغيره اين برخورد را ندارند، بدين جهت خطر آلودگى به آن وجود دارد. 2- نوع دوم گناهانى كه مخفى و پنهان است و جز انسان و خدايش هيچ كس از آن آگاه نمىگردد. امیر المومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید : «اللَّهُمَّ اغْفِرْلى رَمَزاتِ الْالْحاظِ، وَ سَقَطاتِ الْالْفاظِ، وَ شَهَواتِ الْجَنانِ، وَ هَفَواتِ اللِّسانِ؛ نهج البلاغه، خطبه 78»؛ «الهى! نگاههاى اشارتآميز، سخنان بىفايده، خواستههاى نابجاى دل، و لغزشهاى زبان را بر من ببخش!» روايت فوق پيرامون نوع دوم اين گناهان بحث مىكند. اين روايت هر چند در قالب دعا و طلب بخشايش از اين نوع گناهان است، ولى در حقيقت نوعى درس براى مخاطبين است كه از این نوع گناه پرهيز کنند. گناهان پنهانى نظير استهزا كردن و تحقير نمودن شخص محترم، با نگاه چشم، يا اشاره بىموردى كه باعث ريختن آبروى انسان آبرومندى گردد، يا گناهانى كه با شوخىهاى بىمورد، الفاظ بىارزش و ناشايست انجام مىگيرد، شوخىهايى كه گاه جدّىتر از جدّى است! و برخى از اين طريق، انتقامجويى مىكنند! و گناهانى نظير ريا و خودنمايى كه سدّ مهمّى در برابر قبولى طاعات و عبادات محسوب مىگردد. خلاصه بايد از اين نوع گناهان، كه مانعى براى انجام آن جز ايمان و تقوى وجود ندارد، به خداوند كريم پناه ببريم و از خدا بخواهيم كه اين گناهان را بر ما ببخشد. وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولاً وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُوراً خدايا در اين ماه رمضان، اعمال مرا بپذير، عيب‌هاي من را مخفي كن، بپوشان و كسي را از عيوب من مطلع نكن ، در دعاست که « يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيم؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 76» اى خدايى كه طاعات اندك و ناچيز بندگان را مي‌پذيرى و از گناهان بسيار درمي‌گذرى، از من عبادت و آورده ناچيزم را بپذير و از نافرماني‌هاى بي‌شمارم درگذر، همانا تو خود بسيار بخشايش‌گر و آمرزندهاى. تقوا معيار پذيرش اعمال: خداوند در آيه 27 سوره مائده، داستان فرزندان حضرت آدم عليه السلام- هابيل و قابيل- را ذكر مىكند، كه هر كدام براى تقرّب به خداوند نذرى را آورده بودند و از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. آن كه نذرش قبول نشد گفت: تو را خواهم كشت! برادر ديگر گفت: « «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»؛ خدا تنها از پرهيزكاران مىپذيرد». مفضّل بن عمر مىگويد: خدمت امام صادق عليه السلام بودم، موضوع اعمال مطرح شد، گفتم: عملم اندك و ضعيف است. فرمود: خاموش باش و از خدا آمرزش بخواه. سپس فرمود: عمل اندك با تقوا، بهتر از عمل بسيار بدون تقواست. پرسيدم: چگونه؟ فرمود: آرى همانا مردى كه به ديگران غذا مىدهد، با همسايگان مدارا مىكند، و در خانهاش به روى ديگران باز است، ولى اگر موقعيت حرام برايش پيش بيايد و او آن را انجام دهد، اين عمل زياد بدون تقواست، امّا مرد ديگرى كه هيچ يك از اين اعمال را انجام نداده، ولى اگر در برابر كار حرامى قرار گيرد، آن را مرتكب نشود (اين همان عمل كم با تقواست كه ارزش دارد). يَا أَسْمَعَ السَّامِعِين اي خدايي كه تو از همه شنونده ها شنوده تر هستي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِوَ اقْبَلْ مَعَاذِيرِي وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِين اى خدا، در اين روز فضيلت ليلة القدر را نصيب من گردان و تمامامور و كارهاى مشكل مرا آسان گردان و عذرهايم را بپذير، گناهم را محو و نابود ساز، اى رئوف و مهربان در حق صالحان. اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ در این ماه فضیلت شب قدر را به من عنایت کن، شب قدر به احتمال قوی شب 23 ماه رمضان است و به احتمال دیگری شب بیست هفتم است که- در آن شب قرآن نازل شده است- ، لذا از خدا در این شب توفیق درک شب قدر را خواهانیم. وَ صَيِّرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِوَ خدایا کارهایم را در این ماه از مشکل به سمت آسانی ببر، یعنی گاهی هر چقدر بخواهیم کاری را انجام دهیم و مشکلات را دور کنیم، باز مشکلی دیگر ایجاد می‌شود، بنابراین از خدا بخواهیم که این امور را بر ما آسان کند اقْبَلْ مَعَاذِيرِي خدايا عذر من را بپذير ؛ همه ما بايد به خاطر گناهان مان به درگاه الهي عذر تقصير آوريم و بگوئيم: خدايا اشتباه كردم، و بدانيم که خدا، سر چشمه مهرباني و رحمت است و ما را در آغوش لطف خود قرار خواهد داد. بنده همان به كه ز تقصير خويش عذر به درگاه خداي آورد ور نه سزاور خداونديش كس نتواند كه بجاي آورد خطا مكن و عذر مخواه ب جاست که در اینجا به حدیثی از امام حسين عليه السلام اشاره شود، حضرت در روایتی می فرماید :«إِيَّاكَ وَما تَعتَذِرُ مِنْهُ فَانَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسِيئىُ وَ لا يَعْتَذِرُ وَالْمُنافِقُ كُلَّ يَوْم يُسِيئىُ وَ يَعْتَذِرُ ؛ تحف العقول، صفحه 177.» كار بدى مكن كه ناگريز از عذرخواهى باشد، زيرا انسان با ايمان، نه بدى مىكند و نه عذر مىخواهد؛ ولى منافق همه روز بد مىكند و پوزش مىطلبد. از هركسى خطا ممكن است سر بزند، ولى افراد با ايمان و منافق در اينجا يك فرق با هم دارند، افراد با ايمان مىكوشند که كمتر خلاف كنند تا نيازى به عذر خواستن نداشته باشند؛ زيرا مىدانند عذرخواهى- بالاخره- رو را سفيد نمىكند، ولى منافقان پروايى از بدى و تخلّف ندارند و پى در پى پوزش مىطلبند، و اين خود يكى از نشانههاى نفاق است كه ظاهر آن به حكم عذر خواهى، دليل بر ندامت است، و باطن آن به حكم تكرار، دليل بر عدم پشيمانى. وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ خدايا گناهانم را محو كن و در نامه عملم اثري از گناهانم باقي نگذار يَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِين اي خدايي كه به بندگان صالحت مهرباني، این ها مصداق محبت است، یعنی فضیلت لیلة‌القدر را می‌دهی و کارهایم را آسان می کنی و ... اینها از مصادیق رأفت الهی است. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لاَ يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّين اى خدا، در اين روز به اعمال نافله و مستحبات، مرا بهره وافر عطا فرما و به حاضر و آماده ساختن مسائل در حقم كرم فرما و وسيله مرا بين وسايل و اسباب به سوى حضرتت نزديك ساز، اى خدايى كه سماجت و الحاح بندگان تو را باز نخواهد داشت. اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ خدایا، حظ مرا از نوافل زیاد کن، چون ماه رمضان ماه نوافل است ؛ در حدیث قدسی آمده: « لَا يَزالُ الْعَبْدُ يَتَقَرَّبُ الَىَّ بِالنَّوافِلِ حَتَّى احِبَّهُ فاذَا احْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذى يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى يَبْصُرُ بِهِ وَ لِسانَهُ الَّذى يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتى يَبْطِشَ بِها؛ وسائل الشيعه ج 3 ص 53» هميشه بنده نزديك مىشود به من به نوافل، يعنى به طاعات و عبادات نافله، مثل نماز غير واجب، روزه غير رمضان، قرائت قرآن، تسبيح، ذكر، فكر، توجّه تامّ به مبدأ، معاونت و کمک به فقرا و مساكين و ... به خدا تقرب می‌جوید: تا اینکه من او را دوست می‌دارم و وقتی من دوست او شدم، من گوش، چشم، زبان، دست و پای او می‌شوم پس با من بشنود، ببیند، حرف بزند. وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ مرا در این ماه گرامی بدار تا مسائل را در ذهن خود حاضر داشته باشم، مسائل عام است و آن اموری است مورد مسئولیت من است و تنها مسائل شرعی مراد نیست بلکه تمام وظایفی که انسان باید انجام دهد را شامل می‌شود. وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ خدایا در بین وسائل، آن وسیله ای که من را زودتر به تو می رساند به من نزدیک کن «وسيله» چيست؟ «وسيله» به‌معنى «تقرّب جستن» و يا چيزى است كه باعث تقرب مىشود و يا نتيجهاى كه از تقرب حاصل مىگردد. و به اين ترتيب، «وسيله» مفهوم بسيار وسيعى دارد كه هر كار نيك و شايستهاى را شامل مىشود، و هر صفت برجسته، در مفهوم آن درج است؛ چرا كه همه اين‌ها موجب قرب پروردگار است. در جملههاى بسيار پر مغزى، كه از على عليه السلام در خطبه 110 «نهج البلاغه» نقل شده، مىخوانيم: «بهترين وسيلهاى كه بندگان با آن به درگاه خدا تقرب مىجويند، ايمان به خدا، برپا داشتن نماز، اداء زكات، روزه ماه رمضان، حج و عمره، صله رحم، انفاق و بخشش در راه خدا در نهان و آشكار، و تمام اعمال نيكى است كه انسان را از سقوط و پستى نجات مىدهد». همچنين شفاعت پيامبران و بندگان صالح خدا و مقربان درگاه او- كه طبق صريح آيات قرآن در پيشگاه او پذيرفته مىشود- يكى دیگر از وسائل تقرب به او است. اشتباه نشود، منظور از توسل به مقربان درگاه پروردگار، اين نيست كه انسان چيزى را از پيامبر(ص) يا امام (ع)، مستقلًا تقاضا كند و يا حلّ مشكلى را از او بخواهد، بلكه، هدف آن است كه خود را در راه آنان قرار دهد و هماهنگ با برنامههاى آنها شده و خدا را به مقام آنان بخواند، تا خدا هم اجازه شفاعت در مورد آنان را بدهد. يَا مَنْ لاَ يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّين ای کسی که سماجت و الحاح بندگان تو را باز نخواهد داشت؛ اگر همه عالم با خدا حرف بزنند؛ خدا را از دیگری غافل نمی‌کند و در آنِ واحد، به همه بندگان توجه دارد. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ يَا رَحِيماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِين. اى خدا، در اين روز مرا به رحمت خود درپوشان و هم توفيق و حفظ از گناهان روزى فرما و دلم را از تاريكي‌هاى شكوك و اوهام باطل، پاك دار، اى خداى مهربان بر اهل ايمان. اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ مرا با رحمت خود فراگیر کن که رحمتت همه وجود مرا بگیرد . يأس از رحمت خدا ممنوع: یکی از آیات امید بخش قرآن آیه 53 سوره زمر می‌باشد، خداوند متعال در این آیه می فرماید: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. «جوانى گريان، خدمت پيامبر «صلى الله عليه و آله» آمد و سخت ناراحت بود، مىگفت: از خشم خدا مىترسم. حضرت فرمود: شرك آوردهاى؟! گفت: نه. فرمود: خون ناحق ريختهاى؟ عرض كرد: نه. فرمود: خدا گناه تو را مىآمرزد هر قدر زياد باشد. عرض كرد: گناه من از آسمان و زمين و «عرش» و «كرسى» بزرگتر است. فرمود: گناهت از خدا هم بزرگتر است؟! عرض كرد: نه، خدا از همه چيز بزرگتر است. فرمود: برو (توبه كن) كه خداى عظيم گناه عظيم را مىآمرزد. بعد فرمود: بگو ببينم گناه تو چيست؟ عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله از روى تو شرم دارم كه بازگو كنم. فرمود: آخر بگو، ببينم چه كردهاى؟! عرض كرد: هفت سال نبش قبر مىكردم، و كفنهاى مردگان را برمىداشتم تا اين كه: روزى به هنگام نبش قبر، به جسد دخترى از «انصار» برخورد كردم، بعد از آن كه او را برهنه كردم، ديو نفس در درونم به هيجان در آمد ... (سپس ماجراى تجاوز خود را شرح داد). هنگامى كه سخنش به اينجا رسيد، پيامبر «صلى الله عليه و آله» سخت برآشفته شده فرمودند: اين فاسق را بيرون كنيد، و رو به سوى او كرده اضافه نمود: تو چقدر به دوزخ نزديكى؟! جوان بيرون آمد، سخت گريه مىكرد، سر به بيابان گذاشت و عرض مىكرد: اى خداى محمّد «صلى الله عليه و آله»! اگر توبه مرا مىپذيرى، پيامبرت را از آن با خبر كن، و اگر نه آتشى از آسمان بفرست و مرا بسوزان و از عذاب آخرت برهان، اينجا بود كه پيك وحى خدا بر پيامبر (ص) نازل شد و آيه «قُلْ يا عِبادِىَ الَّذِيْنَ اسْرَفُوا ...» را بر آن حضرت خواند؛ تفسير ابوالفتوح رازى»، ج نهم، ص 412 ». البته اين گونه اشخاص كه بار سنگين از گناه را به دوش مىكشند، مسئوليت سنگينترى در مقام جبران از طريق اعمال صالح خود دارند. وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ و توفیق عصمت بده که گناه نکنم و من را از گناهان حفظ کن. وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ خدایا قلب من را از آلودگی های شک، پاکیزه کن ؛ از اتهام به دیگران و این‌که دیگران مرا نیز متهم کنند، یا این‌که من دیگران را متهم کنم، این‌که خود انسان به دیگری تهمت بزند، مشکل است .تهمت زدن به بي‌گناه از زشتترين كارهايى است كه اسلام آن را به شدت محكوم ساخته است. از پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» نقل شده كه فرمود: «كسى كه به مرد يا زن با ايمان تهمت بزند و يا در باره او چيزى بگويد كه در او نيست، خداوند در روز قيامت او را بر تلّى از آتش قرار مىدهد تا از مسؤوليت آن‌چه گفته است در آيد». در حقيقت رواج اين كار ناجوانمردانه در يك محيط، سبب به هم ريختن نظام و عدالت اجتماعى و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بي‌گناه و تبرئه گنهكار و از ميان رفتن اعتماد عمومى مىشود. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
1. 2. 3. 4. 5. 6. 7. 8. 9. 10. 11. 12. 13. 14. 15. 16. 17. 18. 19. 20. 21. 22. 23. 24. 25. 26. 27. 28. 29. 30.. (شرح دعاهای روز) 1. ، 2. ، 3. ، 4. ، 5. ، 6. ، 7. ، 8. ، 9. ، 10. ، 11. ، 12. ، 13. ، 14. ، 15. ، 16. ، 17. ، 18. ، 19. ، 20. ، 21. ، 22. ، 23. ، 24. ، 25. ، 26. ، 27. ، 28. ، 29. ، 30. ، •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha