#شرح_دعای_روز_بیست_و_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_محمد_علی_گرامی )
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّين
اى خدا، مرا در اين روز محب دوستانت و عدو دشمنانت قرار ده و در راه و روش به طريقه و سنت خاتم پيغمبرانت بدار، اى عصمت بخش دلهاى پيغمبران.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ
خدايا در اين ماه رمضان مرا طوري قرار ده تا خوبان را دوست داشته و دشمن دشمنانت باشم.
اساس دین حب و بغض است؛ امام صادق عليه السلام در روايت زيبايى چنين مىفرمايد: «هَلِ الدّينُ الَّا الْحُبّ! انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: قُلْ انْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونى يَحْبِبْكُمُ اللَّه؛ ميزان الحكمة، باب 658، حديث 3097 »؛آيا دين جز محبّت و رحمت چيز ديگرى است؟! (سپس دليل كلامش را اين گونه بيان مىكند: زيرا خداوند متعال مىفرمايد: اگر خدا را دوست داريد از دستورات پيامبر (ص) اطاعت كنيد تا محبوب خداوند شويد. يعنى انگيزه عمل به دستورات الهى، عشق و محبّت به خداوند است.در روايت ديگرى از امام باقر عليه السلام چنين مىخوانيم: «الدّين هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدّينُ؛ نورالثّقلين، جلد 5، صفحه 285، حديث 49. » ؛دين محبّت است و محبّت دين است.
مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ
خدايا در این ماه مبارک کمک کن تا من به طريقه رسول الله عمل نموده در عمل به واجبات و مستحبات، در ترك محرمات و مكروهات نیز پیرو سیره و روش و پیامبر(ص) باشم ؛ دین پیامبر(ص) دینی ثابت و ابدی است « إِنَّ حَلَالَ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامَهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 148» برخی فرقههای فاسدی که اسم دین را یدک میکشند، میگویند: اگر پیامبر در حیات مادی بود، آیا باز هم وحی میآمد؟ اگر بگویید: بله !
می گویند: پس معلوم می شود که دین او کامل نیست و جای تکمیل دارد و لازم است که پیامبر(ص) دیگری هم بیاید ولی متوجه نیستند که وحی که بعنوان قانون و نیاز بشر بود تمام شد و در حجت الوداع هم حضرت فرمود :« «يا أيها الناس! واللّه ما من شئ يقربكم من الجنّة، ويباعدكم من النار، إلا وقد أمرتكم به، وما من شئ يقربكم من النار، ويباعدكم من الجنّة، إلا وقد نهيتكم عنه؛ اصول كافي 2/ 74 ح 2. »هر چه در سعادت شما دخیل بود گفتم.
يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّين
اي خدايي كه قلب پيامبرانت را حفظ ميکني پس پيامبران معصوم هستند، چون حافظ قلب ايشان خداوند متعال است. مقام عصمت دو نوع است، عصمتی که موجب میشود تا انسان گناه نکند، مانند بسیاری از اولیاء الهی که دارای این عصمت هستند و عصمت دیگری هم داریم که خدا ضامن آن است که مخصوص انبیاء و معصومین علیهم السلام میباشد.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
#شرح_دعای_روز_بیست_و_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_جواد_محدثی )
أَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مُحِبّاً لاَِوْلِيآئِكَ وَ مُـعـادِيـاً لاَِعْـدآئِـكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ أَنْبِيآئِكَ يـا عـاصِـمَ قُـلُوبِ النَّبِيّـينَ.
فرازهای این دعا عبارت است از:
خط محبّت و عشق
تولّى و تبرّى، دو «اصل» يا دو «فرع»؟
پيروى از سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله
خط محبّت و عشق
«هركس با شما ولايت و دوستى كند، با خدا، دوستى كرده است،
هركه با شما دشمنى كند، با خدا دشمنى كرده است،
هركه شما را دوست بدارد، خداوند را دوست داشته است،
و هركه با شما كينه توزى و دشمنى كند،
با خدا دشمنى كرده است...»[1]
مصداق بارز و روشن و تمام و كمالِ «اولياءاللّه »، ائمه شيعه و پيشوايان معصوم اسلام و اهل بيتند.
وگرنه، هركس كه در خط عمل به اسلام حركت كند،
هركس كه عمل به واجبات و ترك محرّمات كند، داراى «ايمان» و «عمل صالح» باشد، اهل «جهاد» و «شهادت» باشد، و هركس كه «متّقى»، «ايثارگر» و اهل «زهد و انفاق» باشد، او هم «ولىّ خدا» است. و خداوند هم، «مولا»ى او.
ولى... همچنانكه اشاره شد، ائمّه شيعه، فرد اعلى و مصداق روشنِ اين «ولايت»اند كه هم خداوند، آنان را دوست دارد و هم آنان دوستدار خدايند.
در رابطه با «اولياءاللّه » چه موضعى بايد داشت؟
روشن است كه دشمنى با دوستان خدا، دوستى با دشمنان خداست.
از آن طرف هم، دوستى با دشمنان خدا، دشمنى با دوستان خداست.
ناچار، بايد «اولياءخدا» را دوست داشت و با آنان دوستى كرد.
و دشمنان خدا را دشمن دانست و با آنان دشمنى كرد.
پس... «محبّت» و«عدوات»، نشانه يك «خطّ» است، دليل يك «موضع» وگوياى يك جهت گيرى مكتبى است. بايد دوستيها و دشمنيها، رابطه ها و قطع رابطه ها، پيوستنها و گسستنها، محبّتها و كينه ها، موافقت ها و مخالفت ها، جهت و انگيزه و هدف الهى و مكتبى داشته باشد. اين ايده آل مطلوب است. وگرنه بسيارى هم هستند كه دوستيها و موالاتشان، از نفع پرستى و خودخواهى و حبّ مال و جاه و فرصت طلبى سرچشمه مى گيرد و دشمنيها و معاداتشان هم، از عقده ها، كينه هاى شخصى، غرورها، كم ظرفيّتى ها و توقّعات بى جا، ناشى مى شود.
دوستى و دشمنى بايد ريشه مكتبى، داشته باشد.
اگر بپرسند چرا دوست مى دارى؟ و چرا دشمنى؟... انسان بتواند با استمداد از تعاليم مكتب، استناد و استشهاد كند و از متن دين و مكتب و سيره معصومين و بزرگان اسلام، «سند» و «شاهد» بياورد.
در اين صورت، موالات و معادات، از جنبه حبّ و بغض شخصى بيرون آمده، مكتبى و الهى مى شود.
تولّى و تبرّى، دو «اصل» يا دو «فرع»؟
آنچه در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم، نوعى به مسأله تولّى و تبرّى برمى گردد. يعنى دوستى كردن با دوستان خدا و دشمنى كردن با دشمنان خدا.
گرچه اين دو اصل مهمّ اجتماعى، از «فروع دين» به حساب آمده است و فرع نهم و دهم بيان مى شود، ليكن اگر بدقت بنگريم، خود اين دو «فرع»، از مهمترين «اصول» دين و نشان دهنده جبهه گيرى قاطع و داشتن «موضع» در مقابل موافق و مخالف است.
بى تفاوت نبودن در مقابل حق و باطل، و موافقان خدا و مخالفان مكتب، نشانه ايمان عميق است.
اين دو اصل حياتى، صرفاً در حدّ ذهن و قلب نيست. تنها دوست داشتن و دوست نداشتن نيست، بلكه دوستى كردن و دشمنى كردن است.
«ولىّ» يعنى دوست. «مُوالى» يعنى دوستى كننده.
«عدوّ» يعنى دشمن. «مُعادى» يعنى دشمنى كننده.
در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم كه ما را دوستدار و محبّ اولياى خودش قرار داده و نسبت به دشمنانش «معادى» قرار دهد. پس تنها بعد قلبى قضيّه مطرح نيست، بلكه موضع عينى و عملى و خارجىِ تولىّ و تبرّى هم در ارتباط با دوستان و دشمنان خدا مطرح است.
اگر ما واقعاً «اولياى خدا» را دوست بداريم، در عمل خارجى و موضعگيرى هم، خود را با آنان همسو و هم خط و هم جبهه و همرزم و هماهنگ خواهيم ساخت. محبّت، به عمل مى كشاند و عشق، حركت آفرين است و عاشق را حسّاس مى كند.
ديانت بى شما كامل نگردد
بجز با عشقتان، دل، دل نگردد
اگر در سوگتان شد ديده نمناك
اگر از عشقتان دل گشت غمناك
گواه عشق ما اين ديده و دل
رساند «اشك» و «غم» ما را به منزل[2]
زيارتنامه هاى ما، يك دنيا شور و احساس و تعهّد و مواضع مكتبى است. متن اين زيارتها، مكرّر مسأله «محبّت» و «ولايت» با امامان مورد نظر و «برائت» و «عداوت» و «معادات» با دشمنان و قاتلان و مخالفانشان را يادآورى مى كند.
در زيارتنامه هاى متعدّد سالار شهيدان، حسين بن على عليه السلام چنين فرازهائى زياد به چشم مى خورد كه:
«اِنّى سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَكُم، مُوالٍ لِمَنْ والاكُمْ وَ مُعادٍ لِمَنْ عاداكُم»
و همچنين:
«اَتَقَرّبُ اِلَى اللّه ِ وَاِلَيْكُم بِمُوالاتِكُم وَمُوالاتِ وَلِيِّكُم، وَ بِالبَرائَةِ مِن اَعدائِكُم وَالنّاصِبينَ لَكُمُ الحَربَ».
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
و همچنين:
«بَرِئْتُ اِلَى اللّه ِ وَ اِلَيكُمْ مِنْهمُ وَ مِن أشياعِهِم وَ اَتباعِهِم وَاَولِيائِهِم...»
و جملات و فقرات بسيار، كه مجال و فرصت طرح آنها نيست. امّا يك نتيجه كه مى گيريم، اين است كه:
اسلام، دين حبّ و بغض است. منتهى بر اساس «مكتب». وقتى رسول گرامى مى فرمايد:
«دوستان خدا آنانند كه با مشاهده منكرات و حرامهاى خدا، همچون پلنگ زخم خورده، غضبناك شوند.»
اين دامنه و عمق بحث و فرعِ اصيلِ «تولّى و تبرّى» و موالات و معادات را بيان مى كند.
باز هم سخنى از زبان پيامبر اسلام بشنويم:
حضرت رسول، در حلقه اصحاب نشسته بودند. پرسيدند: كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكمتر است؟
هركس جوابى داد. يكى گفت: نماز، ديگرى گفت: زكات، سوّمى گفت: روزه، بعضى گفتند: حجّ و برخى ديگر: جهاد.
خود حضرت فرمود: هر كدام از آنچه كه گفتيد، فضيلت و خوبى دارد ولى محكمترين دستگيره ها نيست. محكمترين دستگيره، دوستى و دشمنى در راه خدا، تولّى با اولياى خدا و بيزارى از دشمنان خداست:
« الحُـبُّ فِى اللّه ِ وَالبُـغضُ فِى اللّه ِ وَ تَوالى اَولِياءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّى مِن اَعداءِ اللّه ِ.»[3]
پس، عمق و اهميت دو خواسته اوّل دعاى امروز روشن شد. و امّا سوّمين خواسته:
پيروى از سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله
باز هم مكتبى عمل كردن مطرح است.
خاتم انبيا سنّت و شيوه اى دارد كه يك مسلمان بايد در مسير آن سنّتها حركت كند و از خود، رأى و شيوه اى ابداع نكند. اسلام، بر اساس تسليم و پذيرش فرمان الهى و سنّت نبوى استوار است.
سنّت و شيوه پيامبر را بايد مورد تبعيّت قرار داد. در اخلاق و آداب اجتماعى، در برخورد و معاشرت، در زهد و زندگى، در ايمان و تعهّد و تقوا، در انصاف و رعايت حق و عدالت با ديگران، در مساوات و مواسات، در خانه و جامعه، با همسر و اولاد، با مؤمنين و منافقين و كفّار، با دوستان و دشمنان.
بايد سنّت و سيره رسول گرامى را مطالعه كرد و شناخت، آنگاه در آن خط حركت كرد.
حركت در مسير رسالت و خطّ نبوّت، نجات بخش است. حتّى ضابطه و ملاك پذيرش خط امام هم، خط پيامبر و پيروى از سنّت و شيوه پيامبر است. زيرا كه: امامت، تداوم رسالت است و امام، جانشين پيامبر.
و خط پيامبر، ديگر تضمين شده است و قلب پيامبر، معصوم است.
خداوند «عاصمُ قلوب النبيّين» است، نگهبان دلهاى انبياست.
قلب نبى، تجلّيگاه نور حق است. جلوه خدايى، مستقيماً در قلب پاك پيامبر مى تابد.
پس...آنچه مى گويد، آنچه عمل مى كند، آنچه فرمان مى دهد، آنچه مى پذيرد، آنچه را قبول و امضا مى كند، همه رنگ عصمت دارد و بايد بدون شكّ و اضطراب، از آنچه پيامبر فرمان داده و خواسته است، بى چون و چرا، اطاعت كرد.
------------------
و...«اسلام» يعنى اين.
[1] ـ زيارت جامعه، خطاب به ائمه شيعه.
[2] ـ از مثنوى «اهل بيت آفتاب»، برگ و بار، ص 58.
[3] ـ كافى، ج 2 ص
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
#شرح_دعای_روز_بیست_و_پنجم_ماه_مبارک_رمضان ( #حجت_الاسلام_داود_نوروزی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
ترجمه:
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت ودشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران.
اللّهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیلائک
ای خدا! مرا در این روز دوستدار دوستانت قرار بده.
اولیای خدا چه ویژگی هایی دارند که از خداوند می خواهیم که ما را دوست دار آنان قرار دهد.
اولیای خدا کسانی هستند که نه تنها محب و دوستدار آنان باید باشیم؛ بلکه اطاعت از آنها هم بر ما فرض و واجب است. به صریح قرآن کریم: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم
ویژگی های اولیای خدا
1- در هنگام مصائب به خدا پناه می برند
امام علی ع - فی صفة اولیاء الله سبحانه - : و إن صُبَّت علیهم المصائب لَجَؤوا إلی الاستجاره. یعنی: در وصف اولیاء و دوستان خدای سبحان می فرماید: اگر مصیبت ها بر آنها فرو ریز، به تو پناه می برند؛ زیرا می دانند که زمام کارها در دست توست و از قضا و حکم تو سرچشمه می گیرد.
2- در هنگام شبهه با نور یقین راه می پیمایند
الامام علی ع : إنّما سُمّیت الشّبهةُ شُبهةً ؛ لاَنّها تُشبهُ الحقّ ؛ فإنّما اولیاء الله فَضیاؤهم فیها الیقین و دلیلهم سَمت الهدی؛ و أمّا أعداء الله فدعاؤهم فیها الضّلال و دلیلهم العمی.
یعنی :شبهه به این دلیل شبهه نامیده شده که شبیه حقّ است ؛ امّا اولیای خدا در هنگام شبهه روشنایی راهشان یقین است و راهنمایشان را راست است ؛ ولی دشمنان خدابه هنگام شبهه دعوتشان گمراهی است و راهنمایشان کوری.( نهج البلاغه خطبه 38)
در شبهه های سیاسی که واقع می شود اولیای خدا از اعداء خدا تشخیص داده می شوند.
3- سر بلند از امتحانات الهی
امام علی ع - فی صفة الانبیاء ع و الاولیاء - : قد اختبرهم الله بالمخمصةِ ، و ابتلاهم بالمَجهدةِ ، و امتحنهم بالمَخاوِفِ.
یعنی: خداوند آنان را به گرسنگی آزمود و به انواع سختی گرفتارشان ساخت و به بیم و هراس ها امتحانشان نمود.
4- اعتماد فقط به خدا و بی نیاز از غیر خدا و نیازمند به او در هر امر
رسول الله ص: ثلاث خصال من صفة اولیاء الله: الثّقة بالله فی کلّ شیءٍ ، و الغنی به عن کلّ شیءٍ ، و الافتقار إلیه فی کلّ شیءٍ.
یعنی: سه خصلت از صفات اولیای خداست: اعتماد کردن به خدا در هر کاری، و بی نیاز شدن به واسطه ی او از هر چیزی، و نیازمندی به او در هر چیزی.
5- شکمشان از حرام خالی است
رسول الله فی حدیث المعراج - فی صفة اولیاء الله - : بطونُهم خَفیفةٌ من أکل الحرام. یعنی: شکم هایشان از خوراک حرام خالی است.
6- با ذکر خدا دوستند
امام علی ع : مُداومة الذّکر خُلصانُ الاولیاء. یعنی: مداومت بر ذکر خدا، دوست صمیمی اولیاء است.
7- دیدارشان ذکر و یاد خداست
رسول الله ص : اولیاء الله الّذین إذا رُؤوا ذُکر الله. یعنی: اولیاء و دوستان خدا کسانی هستند که مشاهده ی آنها یاد آور خدا باشد.
فرهنگ دوستی در قرآن و روایات
قرآن کریم یاری و همکاری دوستان مومن را در اموری بیان فرموده است؛
و المومنون و المومناتُ بعضُهم اولیلءُ بعض ؛ یامرون بالمعروفِ و ینهونَ عن المنکر و یُقیمون الصّلواةَ و یؤتون الزّکاةَ و یُطیعون اللهَ و رسوله ؛ اولئک سیرحمهم الله.
یعنی : مردان و زنان با ایمان، ولیّ(و یار و یاور) یکدیگرنو؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ نماز را بر پا می دارند؛ زکات را می پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می کنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد.( توبه/71)
امام علی ع: لا یکون الصدیق صدیقاً حتّی یَحفظ اخاه فی ثلاث: فی نکبته و غیبته و وفاته. یعنی: دوست، دوست حقیقی نمی شود مگر اینکه: او را حفظ کند برادر مومنش را در مصیبت و گرفتاری و دفاع کند در نهان و تشییع کند بعد از وفات او.
و معادیاً لاعدائک
و مرا دشمنِ دشمنانت قرار بده.
انسان ممکن است در جایگاه های مختلفی که هست، به فراخور حال اجتماعی و سیاسی و خانوادگی خود، با شخصی و افرادی و یا اجتماعی و یا جامعه ای ، ارتباط داشته باشد.
در این ارتباطات باید ملاک او اینگونه باشد که، اگر آنها با خدا دوستند، دوستی کند و اگر دشمنند، دشمنی کن. مثلاً سران کشورهایی مثل عربستان که با صهیونیزم و امریکا اخوت دیرینه دارند باید گفت:
یا ایّها الّذین آمنوا لا تتّخذوا عدوّی و عدوکم اَولیاءَ تُلقونَ اِلیهم بالمودّةِ و قد کَفَروا بما جاءکم مِن الحقِّ یُخرجونَ الرّسول و ایّاکم ...
یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان ابراز محبّت می کنید، در حالیکه آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده اند. (ممتحنة/1)
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
آیات 51 الی 57 از سوره ی مبارکه مائده در این زمینه می باشد.
یا ایّها الّذین آمنوا لا تَتّخذوا الیهودَ و النّصاری أولیاءَ بعضُهم أولیاء بعض ؛ و من یتولّهم منکم فإنّه منهم، انّ الله لا یهدی القوم الظّالمین
یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را ولیّ(ودوست و تکیه گاه خود،) انتخاب نکنید. آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمی کند.(مائده/51)
در همین چند آیه از سوره ی مبارکه مائده 6 مرتبه از مشتقّات «ولی» استفاده شده است. که این مسئله را برای ما روشن می کند.
امام علی ع : ایّک و معاشرة الاشرار فإنّهم کالنّار مباشَرَتها تحرقُ. یعنی: با اشرار و بدان معاشرت نکن چرا که آنها مثل آتش هستند و مباشر و همنشین با آنها آتش می گیرد و می سوزد.
جانم بفدای آنکه او اهل بود
سر در قدمش اگر نهی سهل بود
خواهی که بدانی به یقین دوزخ را
دوزخ به یقین صحبت نا اهل بود
در روز قیامت هم فریاد کسانی که با نا اهلان همنشین بوده بلند است و می گویند:
یوم یَعضُّ الظّالم علی یدیه یقول یلیتنی اتّخذتُ مع الرّسول سبیلاً ؛ یا ویلتی لیتنی لم اتّخذ فلاناً خلیلاً. یعنی: و ( به یاد آر) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان می گزد و می گوید: « ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم» ؛ ای وای بر من کاش فلان( شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!. (فرقان/27 و 28)
و مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک
و مرا پیرو راه روشن آخرینِ پیامبرانت قرار بده.
لقد کان لکم فی رسول الله اوةٌ حسنةٌ لمن کان یرجو الله ... یعنی: قطعاً برای شما در (اقتدا به) رسول خدا سر مشقی نیکوست برای آنکس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کن. (احزاب/21)
و پیامبر ص هم در فلسفه ی بعثت به پیامبری می فرماید: انّی بُعثت لاتمم مکارم الاخلاق. یعنی: من مبعوث شده ام تا مکرمت و یزرگواری های اخلاقی را کامل و تمام کنم.
خداوند به پیامبر در قرآن می فرماید: انّک لعلی خُلُقٍ عظیم. یعنی: تو داری اخلاق عظیم هستی.
و فرموده اند که: حسن الخلق نصف الدّین: اخلاق نیکو نصف دین است.
در باره اخلاق و سنت رسول الله ص با مردم و با خدا و با خود ؛ علامه طباطباعی (ره) در کتاب سنن النّبی کاملاً پرداخته است.
یا عاصمَ قلوبِ النّبییّن
ای عصمت بخش دل های پیامبران
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم قدم برداریم
التماس دعا توفیق مزید
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
#شرح_دعای_روز_بیست_و_ششم_ماه_مبارک_رمضان ( #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی )
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً
خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده
و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً
و گناه مرا در این ماه آمرزیده
و عَملی فیهِ مَقْبولاً
کردارم را در آن مورد قبول
و عَیبی فیهِ مَسْتوراً
و عیب مرا در آن پوشیده
یا أسْمَعِ السّامعین
شنواترین شنوایان
«اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً»
در این بخش از دعا میخوانیم، خدایا سعی و تلاش ما در ماه رمضان را بپذیر! واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است.
وی میافزاید: آدم زحمت میکشد و روزه میگیرد، گرسنه و تشنه میشود؛ اما غذا و آب نمیخورد و کم خوابی ماه رمضان را تحمل میکند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است.
گاهی ما باید غصهی این مطلب را بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید 40 روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته میشود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته میشود. این روایت از معصوم (ع) است.
«آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین افراد چه کسانیاند؟ آنان که در زندگی دنیا، تلاششان گم شده و نابود میشود و در عین حال، خیال میکنند که نیکو عمل میکنند!» (کهف ،104)
این خطاب الهی فقط به پیامبر نیست به همه ماست به آنانی که میروند و نمیرسند، عمل میکنند و نتیجه نمیگیرند. میجویند و نمییابند. رنج میبرند و گنج نمیبرند .تلاششان بیفایده است و سعیشان بدون شکر! و این خسران است.
اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد.
اما سعی مشکور آن است که آمیزههایی از خلوص و صدق داشته باشد. «صبغه الله» در آن باشد. ایمان و عمل صالح، طلب آخرت و در زمره ابرار بودن و... شرایط رسیدن به سعی مشکور است.
آری، هرکس «آخرت» را بجوید و بطلبد و برای آن تلاش و سعی شایسته بنماید و دارای ایمان هم باشد، چنین کسانی سعیشان «مشکور» است.(اسراء.آیه19)
از خداوند میخواهیم روزه ما و اعمال الهی ما را سعی مشکور برشمارد و گناهان ما را مورد بخشایش قرار دهد.
در پی عیوب مردم نباشیم !
باید به خودمان بپردازیم و ببینیم که خودمان چه کار کردهایم؛ آیا هیچ عیبی نداریم؟ گل بیعیب خداست و ممکن نیست که ما عیب نداشته باشیم. در روایت آمده که «چه میشود انسان را، یک خار کوچک را در چشم رفیقش میبیند؛ اما شاخهای که در چشم خودش رفته را نمیبیند.»
این روایت کنایه از این است که انسان عیبهای بزرگ خود را نمیبیند؛ اما عیب کوچک مردم را میبیند.
این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را میبیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.
«وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً»
در این فراز از دعای روز بیستوششم ماه رمضان خدا میخواهیم تا گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول کند! از خدا میخواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام دادهایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب میشود.
در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه میفرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید».
دلیل سختی نماز صبح و نماز شب خواندن چیست ؟
برخی هنگام نماز صبح نمیتوانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (ع) گفت که هر شب قصد میکنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمیشود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش میخواهد نماز شب بخواند اما نمیتواند، انجام گناه است و با استغفار میتواند آن را رفع کند.
بیدار شدن در هنگام سحر و استفاده کردن از برکات
شعری هست که میگوید : «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد» هر کسی که هنگام سحر خواب است، نمیداند که کیست و باید خود را پیدا کند. حدیث از معصوم (ص) است که میفرماید، عجب است که مردم به دنبال گمشده خود هستند اما به دنبال خود نمیگردند.
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
«وعَیبی فیهِ مَسْتوراً»
خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد! خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشته تا کسی از گناهان ما اطلاع پیدا کند. حدیث است اگر گناه بو داشت دو نفر کنار هم نمینشستند. اگر عیب آدم عیان میشد کسی جنازه کسی را دفن نمیکرد.
در پای ان دعا میگویم ای خدایی که از همه شنوندهها تو شنواتری! خدا همه چیز را میشنود. اگر یواش هر حرف بزنیم خدا باز هم میشنود. حضرت موسی (ع) به خدا گفت که خدایا، اگر نزدیکی من یواش صحبت کنم و اگر دوری بلند صحبت کنم؛ خدا فرمود: «من همنشین کسی هستم که یاد من باشد.» خدا شنواترین است؛ پس میگوییم، ای خدایی که از همه شنوایان شنواتری، این دعاها را درباره ما مستجاب کن!
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷