✨﷽✨
#زیبایی_ها_و_زشتی_های_کربلا4
#جلسه4
باموضوع: #نفاق
زمانی که واقعه کربلا به پایان رسید لشکر یزید بنا گذاشتند که سرهای به نیزه و کاروان اسرا را در کوچه های شهر کوفه بگردانند.
عمر سعد که به بزرگترین جنایات تاریخ دست می زند، وقتی اسرای اهل بیت(ع) را وارد کوفه کردند، کوچه به کوچه، حتی در کوچه های یک متری و دو متری می گردانیدند. تا اینکه به کوچه ای رسیدند. دیدند عمر سعد در جلو این کوچه ایستاده و دستهای خود را به دو طرف دیوار چسبانده است و از عبور اسرا جلوگیری می کند!از او پرسیدند چرا مانع عبور آنان می شوی؟ پاسخ داد: در این کوچه خانه کودک یتیمی است. که تصرف در مال یتیم بدون اجازه ولی او یا حاکم شرع جایز نیست. بنابراین نمی گذارم از این کوچه استفاده کنید![۱]
کسی که دستش تا مرفق به خون فرزند پیامبر آغشته است، شبهه تصرف در مال صغیر را مطرح میکند، به این عوام فریبی می گویند. در ادامه بحث زیبایی ها و زشتی های کربلا به چند مورد از زیبایی ها و زشتی ها اشاره کردیم. امشب به یک مورد از زشتی های یزیدیان در کربلا می پردازیم و آن نفاق است.
نفاق گاهی در امور شخصی است، گاهی در امور اجتماعی و سیاسی. نفاق در امور فردی به معنی ریا است، اینکه انسان تلاش کند چیزی را که واقعیت ندارد به مردم نشان دهد. در واقع و حقیقت نماز شب نمی خواند، اما میخواهد دیگران فکر کنند که او نماز شب میخواند. این نفاق است؛ اما در امور فردی. مثلاً اهل نماز اول وقت نیست اما به ریا این کار را انجام میدهد برای اینکه دیگران فکر کنند اهل نماز اول وقت است برای اینکه دیگران ببینند، نماز اول وقت می خواند.
اینها همه در امور فردی است و خطرناک هم هست. اما آنچه خطر بسیار بیشتری دارد نفاق در امور سیاسی و اجتماعی است. زیرا یک جامعه ای را فریب می دهد.
مهمترین آفتی که همیشه دین اسلام را تهدید میکرد، نفاق سردمداران و سلاطین بوده است. به این نفاق ظاهرسازی و فریبکاری میگویند. خداوند متعال در قرآن کریم درباره نفاق مطالب زیاد و مهمی میفرمایند. خطر نفاق برای جامعه بیش تر است از خطر کفر. چرا می گوییم جنگ های حضرت علی علیه السلام از جنگهای پیامبر صلی الله و علیه و آله سختتر بود؟ به این دلیل که پیامبر با کفار رو برو بود. اما حضرت علی علیه السلام با نفاق جنگید. در برابر منافق کار دشوار میشود. یکی از مواردی که تمام ادیان را تهدید می کند، همین مسئله نفاق است. اصلیترین عامل شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و زمینه شکلگیری حادثه کربلا، نفاق مردم بود. بسیاری از افرادی که به اباعبدالله الحسین علیه السلام نامه نوشتند و ایشان را به کوفه دعوت کردند، اصلاً بنا نداشتند که امامشان به آنجا بیاید. آنها میخواستند در چشم یزید تقرب پیدا کنند به این که امام حسین علیه السلام را به دام انداخته اند. این جمله را امام حسین علیه السلام در شب عاشورا بیان کردند. میفرمایند: «ما كانت كُتب مَن كَتب إليّ في ما أظنّ إلّا مكيدة لي وتقرّباً إلى ابن معاوية بي»[۲]؛ من گمانم این است که نامه مردم کوفه نقشه ای بود به سوی من [و آنها می خواستند مرا به اینجا بکشانند تا کشته شده] و در مقابل یزید تقرب پیدا کنند.
این نقاب و ظاهرسازی است. خداوند در قرآن در ابتدای سوره مبارکه بقره وقتی که سه آیه برای متقین بیان می فرمایند و دو آیه برای کفار مطرح میکنند، بعد از آن بیش از ۲۰ آیه برای منافقین بیان می فرمایند. امت اسلام اگر نفاق را نشناسد ضربه می خورد. از ابتدای اسلام تا به همین امروز تا زمان ظهور، اسلام بیشترین ضربه خود را از نفاق خورده است. امشب به نمونه هایی از این جریان می پردازیم.
یکی از کارهایی که یهودیان منافق دنبال آن بودند این بود که میگفتند ما هرچه میکنیم پیامبر مسلمانان ضربه نمی خورد و تخریب نمی شود و روز به روز یهودیان مسلمان میشوند باید کاری بکنیم. بزرگان یهود گرد هم جمع شده و گفتند که: «صبح همه با هم برویم و مسلمان شویم و با آنها به مسجد برویم و عبادت کنیم. شب که شد بگوییم این اسلامی هم که میگفتید چیزی نبود؛ بیایید برگردیم همان یهودی باشیم؛ یهود قدرت بیشتری دارد». این نقشه را کشیدند.
صبح به ظاهر مسلمان شدند. از طرفی مسلمانان خوشحال شده و جشن گرفتند. در صورتی که نمیدانستند نقشه چیست. ظهر آیه نازل شد: «وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»[۳]. آیه نازل شد و پرده از نقشه شوم یهودیان برداشت.
آنجا بود که بحث ارتداد مطرح شد و اینکه اسلام بازیچه نیست که هرکس هر زمان دوست داشت مسلمان شود و هر زمان دوست نداشت از اسلام خارج شود. خداوند متعال فرمود اگر اینها مرتد شدند و از دین برگشتند باید همه آنها کشته شوند.