eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ خدایا در این روز مرا از آمرزش جویان درگاهت قرار ده وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ و قرار ده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ و در این روز مرا از دوستان نزدیکت قرار ده، بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ به حق مهربانی‌ات، ای مهربان‌ترین مهربانان شرح فرازهای دعا: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ خدایا من را در این ماه رمضان جزو مستغفرین قرار بده، برای استغفار، باید شرایط استغفار را داشت. کسی که مال حرام خورده که با استغفار کارش درست نمی‌شود. باید برود و صاحبان مال را راضی کند. با مال حرام و رشوه و ربا رشد کرده‌ای، حال که توبه می‌کنی باید بروی سود ربا را به صاحبان آن بازگردانی. غذای کم و حلال بخوری تا گوشت‌های تنت که با مال حرام پرورش یافته‌اند، آب شوند. کسی که شب تا صبح پای کار حرام نشسته،‌ باید شب‌ها احیا نگه دارد و عبادت کند. از جمله در شب 15 شعبان که احتمالاً شب قدر است که تمام مقدّرات ما در آن نوشته می‌شود. خدایا مرا از مستغفرین قرار بده! یعنی اینکه واقعاً استغفار کنم و اگر مال حرامی دارم، آن را حلال کنم. به گناهی که قبلاً کردم فکر نکنم و از آن لذت نبرم. حالا زبانی هم استغفار کنیم، خوب است. بعد از نماز مغرب هم 70 بار استغفار وارد است. نتیجه‌ی استغفار کردن چیست؟ «من اکثرالاستغفار» کسی که زیاد استغفار کند، 4 چیز به دست می‌آورد : «جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا» اگر غم و غصه دارد، غم و غصه‌اش بیرون می‌آید. دوم «من کل خوفٍ امنا» گاهی اخبار ناخوشایند را می‌دهند. اگر استغفار کنی، هیچ خبری نمی‌شود. اگر استغفار کرده‌ای از کسی نترس و فقط از خدا بترس. سوم «من کل ضیق ٍ مخرجا» صاحب‌خانه تو را جواب کرده؟ سفته‌هایت عقب افتاده؟ گرفتاری؟ اگر استغفار کنی همه این‌ها درست می‌شود. اگر در گرفتاری هستید، اگر مشکل ازدواج دارید، اگر منزل می‌خواهید،‌ استغفار کنید، خدا گره از کارهاتان باز می‌کند. اما باید شرایط استغفار را هم مراعات کرد. شرایط استغفار چیست؟ شخصی در محضر حضرت علی علیه‌السلام گفت: ”استغفرالله”‌ امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: ”مادرت به عزایت گریه نماید، آیا می‌دانی استغفار چیست؟ همانا استغفار درجه علیین است و آن اسمی است که به شش معنی واقع می‌گردد: اول پشیمانی بر گذشته می‌باشد، دوم عزم و اراده برای دوری از آن گناه تا ابد، سوم حق مخلوقات را ادا نمایی تا خدا را پاک و مطهر ملاقات کنی و حقی از مخلوقات بر عهده تو نباشد، چهارم اینکه به سوی هر فریضه‌ای که ضایع نموده‌ای روی آورده و حق آن را ادا کنی، پنجم اینکه گوشتی را که به واسطه حرام روییده شده به واسطه اندوه‌ها آب کنی تا پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بین آن‌ها روییده شود و ششم اینکه درد و رنج فرمان برداری و اطاعت را به جسم بچشانی چنان چه شیرینی معصیت را به آن چشانده بودی، پس در آن هنگام می‌توانی بگویی ”استغفرالله”‌که در این روز ما هم از خداوند می‌خواهیم جزء مستغفرین واقعی که امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در مورد آن توضیح فرموده‌اند قرارمان داده و توبه ما را بپذیرد... و چهارم اینکه «ورزقه من حیث لایحتسب» از جایی که گمان نداری و فکرش را نمی کنیم روزی می رسد . همسفر خوب پیدا می‌کنی، یک زن خوب نصیبت می شود و... رزق تنها پول نیست! رزق همه‌اش پول نیست. در احادیث بسیار بیان شده که اگر فلان کار را بکنی ، رزقت زیاد می شود ، منظور از رزق ، رزق معنویاست، رفیق خوب رزق است، همسفر خوب هم رزق است. هر وقت می‌خواهید مسافرت بروید، چند بار استغفار کنید تا یک همسفر خوب داشته باشید. وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ خدایا من را از بندگان شایسته خودت قرار بده. فرمانبردار تو باشم. اطاعت تو را کنم. خدا آدم فرمانبردار را دوست دارد. هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند دارای مقام و منزلت است که واجبات الهی را انجام داده و از محرمات او بپرهیزد. آنگاه است که آن بنده به عنوان بنده صالح که مطیع پروردگار خویش است قرار خواهد گرفت که در این روز ما نیز از خداوند می‌خواهیم که ما را جزء بندگان صالح که مطیع اوامر او می‌باشند، قرار دهد.
وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ همان طور که در روایات و آیات آمده است کسانی مقرب درگاه الهی قرار می‌گیرند که هیچ گاه از یاد خداوند در تمام لحظات عمر و حیات خویش غافل نگردند و بندگی خدا را فقط برای رضای خداوند انجام دهند که برای فهم بیشتر به نمونه بارز آن حضرت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام اشاره می‌کنیم که در مناجات با خداوند چنین فرمودند: ”الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فی جنتک لکن وجدتک اهلا للعباده فعبرتک”‌ ”بار خدایا! تو را به خاطر ترس از جهنمت و یا به جهت طمع به بهشتت عبادت نمی‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم، پس تو را عبادت می‌کنم”‌(4 ) ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که به حق لطف و رحمتش ما را از دوستان و اولیاء و مقربان درگاهش قرار دهد. انشاء الله که تابع باشیم. بهشت خدا جدا از بهشت معمول است بهشت معمولی برای کسانی است که غذا و حوری می‌خواهند؛ اما آن‌ها که خود خدا را می‌خواهند و عبادت را برای خود خدا کردند و نه برای ترس از جهنم، آن‌ها در بهشت خدا وارد می‌شوند. آیه قرآن هم وجود دارد. «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» از خدا بخواهیم که در آن بهشت قرار بگیریم. جنت فردوس، جنت عدن جنت‌های متعدد وجود دارد ولی جنت خدا عالی است. بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ می‌گوید: خدا به مهربانی خودت، دعاهای ما را مستجاب کن. ای خدایی که رحمتت از همه رحم‌ها بیشتر است. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین خدایا مرا در این روز از توبه‌کنندگان و استغفار کنندگان، قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود، مقرر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده، به حق لطف و رأفتت، اى مهربان‌ترین مهربانان عالم. راز عظمت توبه و استغفار: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ خدایا مرا در این ماه جزو کسانی قرار ده که استغفار می‌کنند: راز عظمت توبه، از نظر اسلام و این که توبه کنندگان محبوب خدا هستند، «ان اللّه یحب التوابین؛ بقره، آیه 222» به وجود آمدن انقلاب روحى به وسیله توبه است. در روایت است که خداوند می‌فرماید؛ ناله گنه‌کاران نزد من از تسبیح ذکرگویان محبوبتر است و برخى گمان کنند این قبیل روایات ما را دعوت به فساد کرده است. ولى نه ... چنین نیست، این قبیل روایات نشان دهنده عظمت انقلاب روحى است که چگونه شخص گناهکارى که از عمل زشت خود پشیمان و قصد بازگشت به راه راست را دارد، با برنامه و ایجاد انقلاب روحى، ره صد ساله مىرود، این افراد از نظر تکامل شاید به مراتب زودتر از بسیارى افراد به نتیجه مىرسد و بارها شواهد این موضوع در طى تاریخ ملت‌ها دیده شده است. لذا این حدیث دعوت به گناه نیست بلکه دعوت به استفغار بعد از گناه است از خدا می‌خواهیم پوشش این گناهان را تا دیگران اعم از ملائکه و انسان‌ها و حتی زمینی که در آن گناه شده است، آن گناه را نبینند ؛و البته حضرت حق، آن گناه را از دید و نگاه دیگران مخفی و پاک می‌کند به شرط این که توبه؛ توبه واقعی باشد معنای قنوت: وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ خدایا، من در این ماه، از جمله بندگان خالص تو باشم که در حال قنوت هستند: قنوت به معنای تضرع و دعاست، و دعا و تضرع هم از مصادیق قنوت است ؛ قنوت گاهی به معنای مطلق خضوع و خشوع در خانه خداست؛ ما در این فقره از دعا می‌خواهیم که خدایا من در این ماه از بندگان صالحی باشم که خضوع و خشوع در برابر تو دارند. انسان‌ها سه دسته‌اند: وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ خدایا من را در این ماه از اولیاء مقربین؛ خودت قرار ده و این درخواست بسیار مهمی است در سوره واقعه انسان‌ها را به سه دسته تقسیم می کند؛ اصحاب یمین ؛اصحاب شمال و مقربین ؛ مقربین کسانی هستند که قدرت خلاقیت دارند و در قیامت هر چه بخواهند همان می شود « وَ فاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُون؛ واقعه آیه 20» خدایا مرا از اولیائت قرار ده و به مقام ولایت برسان. فرق ولی و حجت: مرحوم میرزای قمی در سفری که به کاظمین داشت وقتی شنید«موذن» می گوید: « اشهد ان علیاً حجة الله» موذن را صدا کرد و از او پرسید: چرا نسبت به امیر المومنین(ع) گفتی «حجت الله» حجت الله که آسید محسن اعرجی از علماء است؛ بگو. «ولی الله»، که اشاره به مقام ولایت کلیه و مطلقه حضرت امیر(ع) است، به هر مرجع تقلیدی هم می‌توان گفت حجت الله، چرا که حکم او برای مقلدش حجت است. لذا «حجت الله» گفتن برای حضرت امیر(ع) بسیار کوچک است؛ در اینجا از خدا درخواست ولایت می کنیم و البته خود ولایت هم مطلق و مقید است و درجاتى دارد که در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد. بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین توسل من به مقام مهربانی توست؛ ای کسی که از هر رحم کننده‌ای مهربان‌تر هستی. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) أَللّـهُمَّ اجْعَـلْنى فيهِ مِنْ الْمُسْتَـغْـفِرينَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ أَوْلِيآئِـكَ الْمُقَـرَّبينَ بِرَأْفَـتِكَ يـا أَرْحَـمَ الرّاحِـمينَ . فرازهای این دعا عبارت است از: استغفار عباد صالح و قانت اولياى خدا استغفار: از ته دل نيست در ميخانه، استغفار ما خوابها در پرده دارد ديده بيدار ما سبحه بركف، توبه بر لب، دل پر از ذوق گناه معصيت را خنده مى آيد زاستغفار ما ندامت از گناه و پشيمانى از خطا و تصميم بر ترك معصيت در آينده و آمرزش خواهى از خداوند، عناصر اصلى توبه و استغفار است. اگر استغفار، به گفتن «استغفراللّه » بود، همه مردم جزء مستغفرين بودند. امّا، اين نيست. پيشواى پاكان و امير پرواپيشگان، على بن ابى طالب عليه السلام فرموده است: «استغفار، درجه و مرتبه عليّين و انسانهاى بلندمرتبه است و 6 مرحله دارد: 1 ـ پشيمانى از گذشته 2 ـ تصميم بر ترك گناه در آينده 3 ـ پرداخت حقوق مردم، تا آنكه خدا را ملاقات كنى 4 ـ جبران فرايض و واجبات ترك شده 5 ـ از بين رفتن گوشتهاى روييده از حرام در بدن 6 ـ چشاندن سختى طاعت به بدن، براى جبران خوشى معصيت.»[1] در دعاى امروز، خواسته ايم كه خداوند ما را از استغفار كنندگان قرار دهد. استغفار واقعى از «توبه» جدا نيست و توبه، مرحله قلبى و عملى استغفار است. بازگشت از باطل به حق، بازگشت از معصيت به طاعت، از خيانت به خدمت، از ريا به اخلاص، از ستم به عدل و انصاف، از هوسبازى به تقوا،استغفار واقعى، از «عمل صالح»، كه جبران كننده ضايعات گناه باشد، جدا نيست. استغفار، بايد به دنبالش اصلاح و عمل صالح باشد وگرنه به لفظ گفتن و بر زبان آوردن، استغفار واقعى نيست. عباد صالح و قانت در فراز دوّم خواسته ايم كه ما را از بندگان صالح و قانت قرار دهد. بنده صالح، كسى است كه «صالحات» را انجام دهد، اعمال خوب و شايسته و بجا و مفيد و خداپسند. در قرآن كريم، حضرت شعيب، بنده صالح به شمار رفته است. شعيب، مردم را به خداپرستى، وزن و سنجش عادلانه در روابط اقتصادى و فساد نكردن در زمين دعوت مى كرد. (سوره هود، آيات 84 تا 88). در آيه اى ديگر، «صالحين»، كسانى به شمار رفته اند كه به خدا و روز قيامت باور داشته باشند و به معروف، امر كنند و از منكر جلوگيرى نمايند و در كارهاى خوب، سرعت بگيرند.(آل عمران، آيه 114). مى بينيم،كه در عمل و تفكّرِ «عبد صالح» اينها نهفته است: ـ ايمان به مبدأ و معاد ـ تلاش در جهت قسط و عدالت اقتصادى ـ پيشتازى و پيشاهنگى در خوبيها ـ مبارزه با فساد و منكرات ـ گسترش معروف و خوبيها. اينها همه، نشان دهنده طاعت و اطاعت يك «بنده» از «خدا» است و «قانت» نيز به معناى مطيع مى باشد آن كس مى تواند «عمل صالح» كند كه «عبدصالح» و «بنده مطيع» و گوش به فرمان خداوند باشد. اولياى خدا: ولىّ خدا، يعنى دوست خدا، هم پيمان با خدا، هم جبهه و هماهنگ با جبهه خداپرستان و صف موحّدين. در قرآن در مورد اينگونه «ولايت»، كه نوعى همبستگى، همدلى و هم خط بودن است، سه اصطلاح بيان شده است: 1. اولياء الشيطان 2. اولياء الطاغوت 3. اولياء اللّه يعنى كسانى كه شيطان، ولىّ و سررشته دار آنهاست، يا طاغوت، يا كه در سايه آرام بخش و سازنده «ولايه اللّه » آرميده اند. آنكه در «ولايت اللّه » قرار گيرد، هرگز در دلش ترس و هراسى و بيم و اندوهى راه نخواهد يافت. اين قرآن است كه مى گويد: «اِنَّ اَولِياءَ اللّه ِ لاخَوفٌ عَلَيهِم وَلاهُم يَحزَنُون » (يونس، آيه62) = (نفى ترس و غم از اولياء خدا) آنكه «ولايت اللّه » را داشته باشد، از ظلمات به نور وارد مى شود: «أللّه ُ وَلِىُّ الذّينَ آمَنُوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُلُماتِ اِلَى النُّورِ» (بقره، آيه 257). آنكه خداوند، ولىّ او باشد، به مبارزه در راه خدا و بر ضدّ طاغوت برمى خيزد. اين ولايت، از ايمان سرچشمه مى گيرد و مؤمن به خدا، ولىّ او نيز هست. «اولياءاللّه » كسانى اند كه در صفات و چگونگى عمل، سنخيّت و تشابهى با اوصاف الهى داشته باشند. اولياء خدا اهل تقوا هستند. قرآن كريم، با صراحت و لحنى انحصارى مى گويد: جز متقين و پرهيزكاران، كسى از اولياء خدا نيست: «اِنْ اَولِيائُهُ إلاَّ المُتَّقُونَ».(انفال، آيه 34). «ولايت»، انسان را به «قرب» مى كشاند. و چه مقامى بالاتر و والاتر از قرب به اللّه ؟! «قرب»، بالاترين بهاى عبادت و تقواست و «هجران»، سخت ترين عذاب ها براى اهل معرفت و محبّت. على عليه السلام در دعاى كميل مى فرمايد: «خدايا اگر مرا بر آتش دوزخ افكنى، بر شعله هاى سوزانش صبر مى كنم، امّا برفراق و دورى تو چگونه شكيبايى كنم؟» (فَكَيفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِكَ...)
خواجه عبداللّه انصارى گويد: «الهى... اگر ما را به دوزخ فرستى، با تو دعوى دار نيستيم، و اگر به بهشت برى، بى جمال تو خريدار نيستيم، مطلب ما برآور، كه جز وصال تو طلبكار نيستيم». رمضان، فرصتى گرانبهاست تا براى دست يافتن به قله رفيع «ولايت اللّه »، و پرواز بر ستيغ بلند و ايمنِ «قرب الهى» بكوشيم. اين گوى و اين ميدان، اين زمينه و فرصت، و اين هم امكان پرواز و پيشرفت براى هر كس كه «بخواهد». خسران زده و زيانكار آنكه رمضان بر او بگذرد ولى قدمى به سوى خدا برندارد. اين ماه، به پايان برسد ولى او هنوز رفتن در «راه» را هم شروع نكرده باشد. اى خداى مهربان! به پاس كرم و لطفت، ما را توفيق و يارى ده تا: از مستغفرين باشيم، اهل صلاح و اصلاح گرديم، از زمره بندگان و قانتين باشيم، و از اولياء اللّه ... كه به مقام «قرب» رسيده اند. ------------- [1] ـ نهج البلاغه، صبحى صالح، حكمت 417. منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین بار الها! در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ استغفار کنندگان قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است. در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است. استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است. استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار. برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم: 1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه: و اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند نزد تو مىآمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مىخواستند و رسول خدا نیز براى آنها طلب آمرزش مىکرد بىتردید خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند. سوره مبارکه نساء آیه 64 در این آیه به این معنی پی می بریم که طلب آمرزش و استغفار از شخص وجیه و آبرومند برای گناهکاران، در نزد خدا انجام می پذیرد؛ یعنی توسل ، ولی توبه تنها از خود شخص خطاکار برای خود قابل انجام است؛ و از این آیه ، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند ، روشن می شود ؛ زیرا این آیه به صراحت می گوید: رفتن به سراغ پیامبر ص و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گناهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است. 2- وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا. ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهى مهربان است. نساء آیه 106 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ترجمه: [مىخواهى] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمىکند.سوره توبه آیه 80 در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است. 4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویدهاند، .... و ای پیامبر برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62 این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند. 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهرهاى نیکو تا مدتى معین بهرهمند سازد. سوره هود آیه 3 در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است. 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52 در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است. سوره هود آیه 90 استغفار در آینه روایات: 1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛ علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛ ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند. 2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛ امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود. 3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است. امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید. امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی. 4 - آمرزش خواهی مقربان؛ رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم. آورزش خواهی بیهوده؛ امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند. و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند. بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند . ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند: 1 -عمل به ارکان اسلام «اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.» (یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید. 2 -دوری از بیهودگی «والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.» یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک. و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن. پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران. پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن. و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.
و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند. و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند. 3 -گوش هوش و چشم بصیرت «و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.» دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند. 4 -روشنی چشم «و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.» و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد. حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند. و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند. در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است. پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم واجعلنی فیه من اولیائک المقربین با ایمان و عمل صالح انسان مقرب درگاه الهی می گردد، یعنی ما که این خواسته را از خداوند داریم خود ما هم باید کاری کنیم که از بندگان مقرب درگاهش باشیم و آن ایمان و عمل صالح است. وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ترجمه: و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، که آنها را بدانچه کردهاند دو برابر پاداش است و آنها در غرفههاى [بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود. سوره سبا آیه 37 اگر بخواهیم مقرب درگاه الهی باشیم باید اول مقرب مقربین او شده باشیم؛ پیامبر اکرم ص می فرماید: أقربکم منّی غداً فی المواقف؛ نزدیک ترین شما به من در روز قیامت؛ 1 - أصدقکم للحدیث کسی است که از همه راستگوتر 2 - و اداکم للامانة امانتدارتر از همه 3 - اوفاکم بالعهد پیمان نگهدارتر از همه 4 - أحسنهم خلقاً خوش اخلاق تر از همه 5 - أقربهم من الناس نزدیک تر از همه به مردم برافتک یا ارحم الراحمین به حق لطف و رافتت ای مهربان ترین مهربانان عالم نماز و روزه تان قبوا التماس دعا •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha