eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ و تازیانه‌های عذابت را بر من مزن وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ و از موجبات خشمت دورم بدار بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ با منت و بخششت بر من ببخشای ای نهایت آرزوی آرزومندان جمله ذرات زمین و آسمان لشگر حق‌اند گاه امتحان برخی از گناهان خدا را به غضب می‌آورد و خدا قسم می‌خورد که دیگر آن شخص گناهکار را نیامرزد. شرح فرازهای دعا: «اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ» هر انسانی هنگامی که معصیت پروردگار خویش را می‌نماید یقیناً با اصرار بر آن معصیت، روزی، خوار و ذلیل خواهد شد چرا که معصیت نمودن ذات اقدس الهی، به جنگ برخاستن با اوست. به طوری که خداوند امر به عملی می‌نماید و در مقابل بنده‌ای از آن سرپیچی می‌نماید که در آن هنگام است که آن بنده در مقابل قدرت پروردگار عالمیان خوار و ذلیل خواهد شد. اما آن رئوفیت و رحمانیت خداوند است که از بندگان خویش به سرعت راضی گشته و آن‌ها را عفو می‌نماید به طوری که در دعای ابوحمزه ثمالی می‌خوانیم که ”انت الهی وسع فضلا و اعظم حلما من ان تقایسنی بفعلی و خطیئتی و فالعفو، العفو، العفو”‌(1) ”(خدایا) تویی معبود من، فضل تو گسترده‌تر و حلم تو بزرگ‌تر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی پس (از تو طلب عفو و بخشش دارم) مرا ببخش، مرا ببخش، مرا ببخش”‌ پس در این روز ما هم از خداوند می‌خواهیم که ما را به واسطه گناهانی که در هر لحظه از عمرمان انجام می‌دهیم خوار و ذلیلمان ننماید و گناهان ما را بیامرزد.”‌ اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباس‌های فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث می‌شود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد. قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند. تازیانه عذاب، نتیجه گناه انسان است: «وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ» ”چه زمانی قهر خداوند انسان را می‌گیرد؟”‌ خداوند بالاتر از آن است که ما بخواهیم در مورد صفات او صحبتی کنیم اما این را باید بدانیم هنگامی انسان مورد قهر الهی قرار می‌گیرد که دائماً به سرپیچی از دستورات الهی پرداخته و معصیت او را انجام دهد و ما این را باید در نظر داشته باشیم که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمان برداری بندگانش ندارد چرا که او بی نیازترین بی نیازان است ”الله الصمد”‌(2) ”خداوند بی نیاز است”‌ و قهر الهی برای این است که انسان خود را شناخته و به سیر کمالات و خودسازی بپردازد تا به درجات عالی انسانی برسد چرا که اگر انسان رها گذاشته می‌شد تا به هر کاری که می‌خواست دست زند، آنگاه بود که دیگر هیچ انسانی با انسانیت در روی زمین زندگی نمی‌کرد. ”ولولا فضل امه علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین”‌(3) ”واگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود هر آینه از زیان کاران بودید”‌ و نباید این را فراموش کنیم که خداوند، ما را برای اینکه نافرمانی او را کنیم نیافریده است بلکه ”وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون”‌(4) ” و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر ما را به یکتایی پرسش کنند”‌ پس انسان جاهل و نادان چگونه از پروردگار خویش که بر مصلحت تمام بندگانش آگاه است سرپیچی نموده و به معصیت او مشغول می‌گردد، پس در این روز ما از خداوند می‌خواهیم که ما را جزء کسانی که قهر او بر آنان واجب گشته، قرار ندهد یعنی ما را از اطاعت کنندگان و فرمان برداران دستوراتش قرار دهد نه از نافرمانان و سرپیچی کنندگان... الان این گرفتاری‌هایی که گریبان عالم بشریت را فراگرفته است هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان است ، همه تازیانه عذاب است. جمله ذرات زمین و آسمان / لشگر حقند گاه امتحان سیل و رانش زمین، لشگر خدا هستند که برای عذاب بندگان مأمور هستند و برای جلوگیری از آن‌ها نباید گناه کنیم. «وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ» خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست. روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب می‌آورد و آنگاه خدا قسم می‌خورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمی‌کنم. حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را می‌آمرزند قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.
در سوره حمد می‌خوانیم: اهدنا الصراط المستقیم ”(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین”‌ ”راه کسانی که بر آنان انعام فرموده‌ای نه راه کسانی که بر آنان غضب نموده‌ای و نه گمراهان”‌. انعمت علیهم چه کسانی هستند؟ جواب آن را که خداوند به چه کسانی نعمت داده است را می‌توانیم با یک آیه بیان نماییم: ”و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا”‌(5) یعنی ”و آنان که خداوند و رسول را اطاعت کنند البته آنان (یعنی اطاعت کنندگان از خدا و رسول) با کسانی که خداوند به آنان انعام (لطف و عنایت کامل) فرموده یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و ایشان در بهشت چه نیکو رفیقانی خواهند بود”‌. مغضوب علیهم و ضالین چه کسانی هستند؟ کسانی که خداوند بر آنان غضب می‌فرماید کسانی هستند که از شیطان پیروی می‌کنند به طوری که خداوند در قرآن گفته شیطان را چنین بیان می‌فرماید: ”لعنه الله و قال لا تخذن من عبادک نصیبا مفروضا”‌(6) خداوند او را لعنت نمود (و از رحمت خود دور ساخت) و (شیطان در جواب) گفت: من از بندگان تو قسمتی را زیر بار اطاعت خود خواهم کشید”‌ ”ولا ضلنهم ولا منینهم...”‌(7) یعنی ”آنان را گمراه کنم و به آرزوهای دور و دراز در افکنم.”‌ پس کسانی که پیروی از شیطان نموده و از دستورات خداوند سرپیچی کنند، مستحق خشم و غضب الهی می‌گردند. زیرا از گمراهان خواهند بود چنانچه خداوند در قرآن می‌فرماید: ”اولئک ماواهم جهنم ولایجدون عنها محیصا”‌(8) یعنی ”ایشان را (یعنی شیطان و پیروانش را) منزل و جایگاه، جهنم است و از آن، مفر و گریزگاهی نخواهند یافت”‌ پس ما در این روز از ذات اقدس پروردگار می‌خواهیم ما را از چیزهایی که موجب خشم و غضب او می‌گردد (یعنی پیروی از دستورات شیطان) دور گرداند. ان شاءالله که تابع باشیم . در مساجد هنگام خواندن دعا معانی آن نیز بیان شود ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده می‌شود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا می‌کنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند. به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب می‌شوند و این حادثه‌ها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است. خدا به شعیب پیامبر فرمود، می‌خواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوب‌ها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوب‌ها هم با بدها خوش و بش کردند. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِین اى خدا، مرا در این روز به واسطه ارتکاب عصیانت، خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت، کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان، به حق احسان و نعمت‌هاى تو به خلق، اى منتهاى آرزوى مشتاقان. اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ انواع صبر: فقرات این ادعیه سی روزه ماه رمضان برخی جنبه اثباتی و برخی سلبی دارد؛ بعضی توجه به معاصی و بعضی توجه به طاعات دارد، دعای امروز، توجه به جنبه معصیت و سلبی دارد؛ پس انواع صبر را از خدا درخواست می‌کنیم تا در این ماه مخذول و رها نشویم، و متعرض معصیت نگردیم شوم و اهل گناه نشویم. مهمترین صبر، صبر بر ترک معصیت است. سپس صبر بر مصیبت و بعد صبر بر طاعت. کسانى که به جایى و مقامى مىرسند. از صبر است وگرنه تنها از ذکر و ورد لفظى، انسان به جایى نمىرسد، ذکرهای قلبى و توجه خالص دل هم، بدون صبر ممکن نیست. گفتن ذکر و ورد که سخت نیست تا کسى با صلوات فرستادن و استغفار نمودن به جایى برسد. اگر اشخاص صبر بر ترک معصیت نداشته باشند، ذکر و ورد آنها تکاملى نمىآورد. حکایتی عبرت‌انگیز: علامه طباطبایى (ره) نقل کردند در تبریز، دو نفر از علما که هر کدام داراى موقعیت و مقامى بودند نسبت به هم رقابت داشتند. شبى یکى از آن دو به فکر فرو رفت و با خودش گفت: من خیلى کار کردم، ولى براى مردم. روضه خوانى، بیان مسأله شرعى و .... «السلام علیک یا ابا عبدالله» را بدون ریا مىگویند و مثل ابر بهارى گریه مىکنند. ولى برخى افراد اینگونه نیستند چه بسا هدف این است که کارى کنیم تا مردم زیاد اشک بریزند. با خودش فکر کرد که یک قدرى هم به خودم برسم یعنی فقط به مردم هشدار مىدهیم، پس خودمان چى؟ مثل این‌که ما از عالم دیگر آمدهایم و فقط إشراف بر مردم داریم. در آن موقع به ذهنش رسید نزد کسى که اهل معنی بود رفت و به او گفت تو مرا خوب مىشناسى، امشب آمده‌ام پیش شما که برنامهاى به من بدهید تا آدم شوم. او به آن عالم گفت: واقعاً مىخواهى آدم شوى؟ این کار خیلى سخت است! عالم به او گفت: من تصمیم خودم را گرفتهام. گفت: از فردا صبح یک زنبیل بر مىدارى و تا چهل روز زبالههاى کوچه، خیابان و پوست میوهجات ریخته شده را جمع مىکنى و به بیرون شهر مىبرى و در محلى حیواناتى که در بیابان هستند می‌ریزی تا آنها را بخورند. آن عالم خیلى تعجب کرد که این دیگر چه برنامهاى است! فکر مىکرد لابد برنامه تداوم فلان زیارت، فلان ذکر و مانند اینها را مىدهد، به هر حال تصمیم به انجام آن عمل گرفت. در شهر، همه آن عالم را مىشناختند، براى او دشوار بود که چنین برنامهاى را انجام دهد، او پیش از طلوع آفتاب برای این‌که کسی او را شناسایی نکند، عبا را بر سر مىکشید، زنبیل بر مى داشت و مىرفت، زبالههاى شهر را جمع مىکرد. تا چهل روز این کار را ادامه داد و بعد پیش آن شخص رفت. وقتى او را دید خندید و گفت: عجب! تو فکر کردى که من از تو خواستم تا رزق و روزى حیوانات را برسانى!؟ خدا که خود روزى آنها را مى‌داد. من خواستم تو آدم شوى، خواستم تو خودت را بشکنى نه اینکه عبا را به سرت بکشى تا کسى تو را نشناسد. از فردا دیگر عبا را بر سرت نمىکشى و دستت را از عبا بیرون مىآورى و در ساعت شلوغ و پررفت و آمد خیابانها، آشغال‌ها را جمع مىکنى. این کار براى آن عالم خیلى سخت بود. با این حال طبق خواسته آن شخص، فردا صبح زنبیل را به دست گرفت و مشغول جمعآورى ‌زباله‌هاى کوچه و خیابان شد. مردم هم وقتی او را مىدیدند. با خودشان مىگفتند که شاید این عالم دیوانه شده باشد در این حال رقیبش را دید که به همراه مریدها و شاگردانش مىآید و اتفاقاً زباله‌ای هم جلوى پاى او افتاده است و ... بالأخره تصمیم خودش را گرفت و رفت جلو و خم شد که آن را بردارد، ناگاه انشراح کل عالم و باز شدن دید برزخى، براى او رخ داد و حقایق تمام عالم را دید. وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ خدایا، به من توفیق ترک معاصی را عنایت کن تا به خاطر گناهانم با شلاق عذاب و نقمت، مورد تنبیه قرار نگیرم.
وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ خدایا، مرا در این ماه، از هر چیزی که موجب غضب تو می‌شود دور کن، خدایا من در ترک معصیت به کمک تو نیاز دارم « إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلَّا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لَا أَقْدِرُ [أملک] لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لَا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعا؛ إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج2، ص: 687» بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِین خدایا، متوسل می‌شوم به مقام امتنان و قدرت تو، ای کسی که نهایت آرزوی میل کنندگان هستی. انسان چیزهایی را می‌طلبد، اما نهایت این خواسته‌ها چیست؟ گاهی انسان دنبال قدرت است و می خواهد ریاست پیدا کند اعم از ریاست علمی و ظاهری، اما زمانی که به هر یک رسید، حرص او تمام نمی‌شود، نهایت درخواست ما کمال مطلق است، کمال مطلق ذات حضرت احدیت است، لذا برای همین است که نهایت آرزوی آرزو کنندگان اوست ،« إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون؛ بقره 156» همه حرکت‌ها به سوی اوست و « إِلَیْهِ الْمَصیرُ؛ غافر آیه 3 » •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) أَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ و َلاتَضْـرِبْنى بِسِـياطِ نَقِـمَـتِكَ و َزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ و َأَياديكَ يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ. فرازهای این دعا عبارت است از: ذلّتِ گناه انتقام الهى دورى از موجبات خشم خدا ذلّتِ گناه: دلهاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت يا رب به نور معرفت خود صفا ببخش دور، ار زكاروان حقيقت فتاده ايم ما را به رهروان طريق وفا ببخش آلوده از نخست نبوديم، كامديم ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش معصيت خدا، ذلّت آور است، همچنانكه طاعتش، عزّت آور... گناه و نافرمانى، پيروى از دل و هوا و هوس است و آنكه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى كند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر كارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد، گرچه با ناديده گرفتن «حقّ» ديگران شود. گرچه به تسليم در برابر هر ناكسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آيد. امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است. اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: «خدايا!... عزّت برايم همين بس كه بنده «تو» باشم، و فخر و مباهات، برايم همين كافى است كه «تو» ربّ من باشى». گناه، انسانيت انسان را مى شكند، ارزش وجودى او را درهم مى ريزد، فطرت پاك و نورانى او را مى آلايد، گنهكار را پيش خالق و خلق، سرافكنده مى كند، انسان را در زير ضربات تازيانه وجدان، عذاب مى كند، ذلّت دنيا و نكبت آخرت را فراهم مى آورد، انسان را بنده شيطان و مطيع نفس و غلام هوس مى كند. آيا اينها در ذلّت آورى گناه، بس نيست؟ اگر وجدان كسى نمرده و فطرتش آلوده نشده باشد، از گناه، احساس «شرم» مى كند. خود را پيش خدا، سرشكسته و پيش بندگان، رسوا مى بيند و چه كيفرى سخت تر و دردناكتر از اين؟! انتقام الهى درماندگى است، اهل گنه بودن، شرمندگى است، شيوه عصيانى... آرى... اى خداى منتقم! گرفتار گناه بودن، خذلان و خوارى مى آورد، و معصيت كار بودن، ما را گرفتار تازيانه انتقامت مى كند. ولى... تو ارحم الراحمين و مهربان ترينى، تو خدايى، تو خالقى، تو بى نيازى، تو اى پروردگار، به عقوبتمان محتاج نيستى، امّا، ما به لطف و احسان تو نيازمند و محتاجيم، ما را به خاطر گناهانمان خوار مگردان و با ضربه هاى انتقامت، ما را عقوبت مكن. «الهى... اگر ما را بردار كنى، رواست، مهجور مكن. و اگر به دوزخ فرستى، سزاست، از خود دور مكن. الهى... ضرورت به هيچ درگاهم نيست از پيش خطر، و از پس، راهم نيست دستم گير، كه جز فضل تو پناهم نيست».[1] دورى از موجبات خشم خدا خواسته ايم كه خداوند، لطف كند و از آنچه موجب نارضايى و خشم اوست، دورمان كند، بازمان دارد، جلوگيرمان شود، توفيق ترك معصيتمان دهد. مگر جز اينست كه ترك فرمان، موجب «سخط» است و «عصيان»، عامل طرد؟ پس رعايت اين نكات، از خشم خدا دورمان مى كند. واى... كه چه بى دردند گنهكاران! آنانكه فرصت عمر، به رايگان از كف مى دهند، آنانكه خيانت پيشه و دزدند، باطل پرست و حق گريزند، گرانفروش و محتكرند، ستمگر و مردم آزارند، رباخوار و رشوه گيرند، فاسد و مفسدند، دغلباز و رياكارند، مردم فريب و حيله گرند، با «حق» درمى افتند، با زبان، با دست، با پول، با موقعيّت... باطل را يارى مى كنند، با كمك، با تأييد، با امكانات، با سكوت... به فرمان خدا بى اعتنا و به آيات قرآن بى توجّهند و به دعوت انبيا، پشت پا مى زنند. اينها... و اينها، موجبات سخط الهى است. جوانمرد باشيم و از اينها كناره گيرى كنيم، آزاد باشيم و قيد طاعت حق را برگردن بيفكنيم. انسان باشيم و ارزش را در «آدميّت» بدانيم. خداوند مى فرمايد: «آيا آن كس كه درپى «رضوان» و خشنودى خداست، همانند كسى است كه به «سخط» و خشم الهى باز گردد؟...(هرگز)، مأواى چنين انسانى جهنم است، و بد جايگاه و سرنوشتى است».[2] امّا بايد لطف خدا دستگيرمان شود. اگر خدا توفيق دهد، اگر يارى و مدد نمايد، اگر ما را مشمول «منّت» و «نعمت» خويش سازد، شايد بتوانيم از چاه ويل «نفس» به درآييم و به عروجگاه تقوا و مقام «رضا» برسيم. و اين از خداوند، دور نيست. چرا كه او، آخرين اميد و آخرين پناه و منتهاى خواسته علاقه مندان و راغبين است. -------------- [1] ـ خواجه عبداللّه انصارى، مناجات نامه. [2] ـ آل عمران، آيه 162. منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ. ترجمه: خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان. اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است. خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید: وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7 داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟ امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛ ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد. چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟ امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة. ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی. رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است. و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها. ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385 معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است. یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید : إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم. ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی. در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد. پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم ـــــــــــــــــ و لا تضربنی بسیاط نقمتک و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند : اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید : گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید،
دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما. از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28) آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟ کفّار و مشرکان نعمتهاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند: الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند. ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند. ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند. د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوتها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه» در روایات بسیار مىخوانیم: امامان شیعهعلیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمتهایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه» در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛ امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید: و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین. ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53 ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد . و زحزحنی فیه من موجبات سخطک و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم. در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم : أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162 چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟ هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد. در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند . در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم : حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد. در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند. امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند : بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام. ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد. بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان التماس دعا توفیق مزید •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha