eitaa logo
معصومه مرادی خلاقانه ببینیم خلاقانه بنویسیم رشد و تربیت کودک با ادبیات
104 دنبال‌کننده
829 عکس
71 ویدیو
23 فایل
مکانی برای مطالعه شعرها، نوشته‌ها و نقدهای معصومه مرادی. شاعر و نویسنده کودک و نوجوان #معصومه_مرادی ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌تونید این کتاب من رو به صورت صوتی و رایگان به نشانی زیر در ایرانصدا بشنوید. با قصه گفتن و کتاب خوندن کودکان و نوجوانان رو به خوبی و با زبانی ملایم با دلیل مقاومت آشنا کنید. صدمین درخت زیتون http://player.iranseda.ir/kids-player/?w=44&g=635363
29.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| کارگاه قصه‌گویی در یک روز زیبا و پر از انرژی، مادران عزیز دور هم جمع شدند تا هنر قصه‌گویی را یاد بگیرند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. این کارگاه فرصتی بود تا با تکنیک‌های جذاب قصه‌گویی آشنا شویم و داستان‌هایی بسازیم که قلب‌های کوچک فرزندانمان را پر از شگفتی کند. 💕👩‍👧‍👦 با هر داستان، دنیای جدیدی خلق می‌شود و ما مادران می‌توانیم خالق دنیای زیبای فرزندانمان باشیم. ✨ 🔗 @k_nokhbegan
پاییز رفت و شعرش در قاب فصل‌ها ماند با رنگ زرد و سرخش صد قصه بی صدا خواند پر زد شبیه زاغی بر بام و باغ و کوچه پر کرد خانه‌ها را طعم خوش کلوچه برداشت بقچه‌اش را دیشب برای یک‌سال یلدا رسید و آورد هم شعر و قصه هم فال امروز توی تقویم آغاز فصل سرماست این فصل تازه حتما چون فصل قبل زیباست معصومه مرادی
باغچه پر شده از بوی بهشت از صدای گل نیلوفر و یاس شاد پروانه‌ی رنگین‌بال است آسمان نقره‌نشان از الماس روی ایوان حیاط مسجد صف کشیدند جوان‌های محل خادمی ریخته در لیوان‌ها عرق نسترن و قند و عسل سرو در گوش هوا می‌گوید خبری تازه شده در دنیا می‌درخشند تمام گل‌ها شب میلاد قشنگ زهرا
یکی از مهم‌ترین اصول برای نوشتن داشتن خلاقیت است. خلاقیت با نگاه تازه به پدیده‌ها می‌تواند افزایش یابد و نویسندگان موفق همواره کوشیده‌اند با متفاوت دیدن دنیا، شخصیت‌ها و سوژه‌های نابی بیابند و بیافرینند. 🐳🪰🦂🐠🦩🐼 استفاده از قدرت حیوانات برای ساختن شخصیت‌های تازه می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. 🐍🦥🐿 نام دو حیوان را با هم ترکیب کنید و قدرت‌های آن‌ها را با هم پیوند دهید. یک موجود خیالی اما جذاب خواهید داشت که می‌تواند سوژه بسیاری از داستان‌ها شود. به عنوان مثال: گرگ+ مار= مرگ توصیف: مرگ حیوانی‌ست که ظاهری شبیه گرگ دارد و نیش مار و دمی به دازی مار. او می‌تواند علاوه بر دریدن با نیش زدن به موجودات دیگر آن‌ها را شکست بدهد. مرگ بر خلاف گرگ این امکان را دارد که در مواقع حساس مثل مار بخزد و از درختان بالا برود. او پاهایش را زیر تنه‌اش جمع می‌کند و از درخت و سنگ و ... بالا می‌رود پس امکان شکست دادنش سخت است. صدایش ترکیبی از زوزه گرگ و فیش فیش مار است: عوووووووش نیش او گاهی خودش را نه از ظهر که با زبان و کلمات نشان می‌دهد پس موجودی زخم‌زبان‌زن است. 🤔فکر می‌کنید نقطه ضعف این موجود تازه متولد شده چیست؟ 🤓شما چه موجوداتی را می‌توانید با این رویکرد خلق کنید؟ استفاده از کمال تضاد در انتخاب حیوانات می‌تواند به طنز شخصیت کمک کند مثل: موریل: موش+ فیل🐘🐭 میمار: میمون+مار🐍🐵 برای آموزش مهارت‌های بیشتر نوشتن با من همراه باشید. 🪷🪷🪷🪷 معصومه مرادی رشد و تربیت کودک با ادبیات هنر نوشتن خلاق سیب نارنجی https://eitaa.com/moradimasoome https://eitaa.com/sibenaranji
واگویه‌ای از سر درد تقدیم به آنان که از کودک گفتن دستاویزی برای بالا رفتن از پله‌های شهوتشان است. خوابیده‌اند روی زمین سرد و بی صدا صدها هزار کودک آواره از وطن مثل شکوفه های شکسته میان باغ سرخ و سفید، ساکت و خاموش و بی‌کفن افتاده‌است روی زمین در هجوم باد یک دسته‌ی بزرگ کبوترنشان صلح در ازدحام وحشی کفتار صهیونیسم در زیر پای مدعيان جهان صلح خون است و داغ و تلخی ننگی بزرگ چون کودک برای تک‌تکشان یک وسیله است اندیشه‌‌هایشان همه رنگ تظاهر است ژست و شعار آینه‌ی این قبیله است ای نان به نرخ روزخوران پر از ریا دنیای آرزوی شماها چه کوچک است نفرین به لحظه‌های سیاه سکوتتان لعنت به هرچه مدعی درد کودک است معصومه مرادی https://eitaa.com/moradimasoome
خلاقانه ببینیم خلاقانه بنویسیم... برای نوشتن خلاقانه، لازم هست به جهان خلاقانه نگاه کنیم.👀 امروز با این تمرین مرا همراهی کنید: سعی کنید خودتان را در نقش یکی از اعضای بدن ببینید: به عنوان مثال دهان😃 حالا برای شخصیت بخشی به این عضو، لازم است او را محدودتر و منحصر به فردتر کنید: دهان یک انسان، یک حیوان و ... این انسان یا حیوان حتما ویژگی خاصی دارد: گربه‌ی خجالتی🐾 انسان چاپلوس🙄😶‍🌫️ حالا سعی کنید با استفاده از توصیف، هر کدام از این دهان‌ها را توسعه بدهید: من دهان یک گربه‌ی خجالتی‌ام. خیلی وقت‌ها که گربه دلش می‌خواهد با دوستانش بازی کند، مشکلاتی برایش پیش می‌آید. مثلا توی بازی دستش درد می گیرد. یا دلش نمی‌خواهد وسایلش را به دیگران بدهد. این جور وقت‌ها مغز گربه با من حرف می‌زند و می گوید باید چه حرفی بزنم اما هرچقدر مغز گربه به من می‌گوید به دوستانم بگو نه دوست ندارم این کار را بکنم، من فقط می گویم میو...آن هم یک میوی کوچولوی آهسته. بعدش بخاطر این کارم گربه کوچولو یک عالمه غصه می‌خورد... دهان آدم چاپلوس: من دهان یک آدم چاپلوسم. تا بخواهید بلدم از واژه‌های عجیب و غریب استفاده کنم. کلمه‌هایی که به عقل جن هم نمی‌رسد. مثلا به کسی که خیلی هم باهوش و مدیر نیست اما باید کار مرا راه بیندازد می‌گویم: به‌به چه تدبیر خوبی. الحق شما یک مدیر ممتازید. کاش کشور چند مدیر دیگر مثل شما داشت. او هم گونه‌هایش سرخ می‌شود. عرق می‌کند و زود کار مرا راه می‌اندازد و من همچنان ادامه می‌دهم. جایگاه شما اینجا نیست. کاش مدیران بالا دستی بدانند که باید برای افرادی چون شما چه شرایطی فراهم کنند. این جور مواقع آقای وجدان هی درِ دل من را می کوبد و می‌گوید: آهای اینقدر زبان‌بازی و چاپلوسی نکن. تو که می‌دانی داری دروغ می گویی اما من که دیگر به این نوع حرف زدن عادت کرده‌ام، در را روی او باز نمی کنم و می‌گذارم آنقدر بگوید و بگوید و بگوید تا خسته شود و برود. راستش را بخواهید دیروز اتفاق عجیبی افتاد. جناب گوش به من گفت: آقای دهان خودم شنیدم که عده‌ زیادی از کارمندان شرکت می‌گفتند باز این آقای چاپلوس و دروغگو آمد. تحویلش نگیرید تا برود. حالمان را به هم می‌زند. باور کنید از دیروز ذهنم مشغول شده است. نکند تنها بمانم یا دستم را بخوانند. نکند جناب گوش دارد راست می‌گوید؟ باید فکر کنم و فکر کنم... با دقت به پدیده‌های اطراف می‌توانید به تقویت خلاقیت و نویسندگی خود کمک کنید. برای مهارت‌آموزی بیشتر در عرصه نوشتن خلاق با من همراه باشید. معصومه مرادی https://eitaa.com/moradimasoome
بافت و متن در ادبیات کودک با صحبت‌های ارزشمند دکتر سعید حسام‌پور این گفتگو رو به صورت کامل در لینک زیر ببینید: https://www.aparat.com/v/y309e77