6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⤵
خورشید میگوید:
رود زلالی در میان دشت
میدید گلهای پریشان را
میدید خاک تشنه را
چندین نهال ترد و بیجان را
میدید و در ذهنش
فکر نجات غنچهها جا داشت
غران و جوشان
سمت گلها گام برداشت
اما ...
کابوس داغی مثل آه اژدها برخاست
آتش به جان بیکران رود افتاد
آتش به جان هرچه بود افتاد
رود...
اف
تاد
خورشید میگوید:
ماه بنی هاشم
جاریترین آغاز دنیا بود
این رود پهناور
تنهاترین سرباز آقا بود
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#شعر_نوجوان
از کتاب خندههای زیتونی
در حیاط ما هر شب
مجلس عزاداریست
عطر تکیه و مسجد
زیر آسمان جاریست
چای تازهدم داریم
با کلوچه و خرما
ساده است این مجلس
مثل خیمه آقا
روضهخوان منم امشب
میروم به عاشورا
سینه میزند مریم
گریه میکند سارا
#معصومه_مرادی
می دود خرگوش
روی گلدوز قبای دشت
میپرد از روی پرچینهای پای کوه،
آن طرفتر هم
دختر چوپان
شاد میچرخد میان مرتع انبوه
بع بع بزغالهها و میشهای چاق
قلقل آب از میان چشمههای پاک
جیکجیک شاد گنجشکان
آسمان لاجوردیپوش تابستان
عکس زیبایی است از ایران
#معصومه_مرادی
#ایران
پرزنان میروند سمت بهشت
شاپرکهای کوچک غزه
له شده زیر دست و پای کسی
چشمهای عروسک غزه
توی کوچه بهجای صوت اذان
سوت بمب و گلوله پیچیده
باز هم عنکبوت زشت و سیاه
هر طرف تار غصه پاشیده
کار او چیست؟ شاپرکها را
دانه دانه از آسمان چیدن
خوردن رنگ شاد پروانه
بعد هم بی خیال خندیدن
کار او زشت و خانهاش سست است
زشت و بیارزش و عجیب و غریب
فکر کرده کسی نمیفهمد
خندهاش هست با دروغ و فریب
با کمکهای بچههای جهان
میشود خانهاش شبی ویران
باز پر میزنند در غزه
شاپرکهای کوچک خندان
#معصومه_مرادی
https://eitaa.com/moradimasoome
شعر دینی کودک گاهی درگیر مضامین تکراری میشود. عدم توجه به نوجویی و نوآوری در این نوع شعر منجر به حس کسالت و دلزدگی در مخاطب و دوری کردن از آن خواهد شد.
تاکنون شاعران زیادی با موضوع خدا برای کودکان شعر گفتهاند. بیشترین صفات خداوند که در شعر کودک آمدهاند، مهربانی، آفرینندگی، خوبی، بزرگی و تواناییست. توجه به این صفات محدود به کهنگی شعر کودک و تکراری بودن آن خواهد انجامید، این در حالیست که بیش از هزار اسم برای خداوند آمده است. به نظر میرسد ضرورت در بازبینی مفاهیم خداشناسانه در شعر کودک کامل حس می شود. با این حال اندک شاعرانی هستند که نوآور و نونگاهند.
یکی از نامهای خداوند سلام است که تجلی آن در شعر کودک می تواند مفاهیم مختلفی را به کودک منتقل کند.
از نظر لغوی و معنایی، سلام به معنی صلح، امنیت، سلامت و آرامش است. وقتی این اسم به خدا نسبت داده و در شعر کودک از آن استفاده میشود، این مفهوم به مخاطب منتقل می شود که خدا منبع و سرچشمه تمام این خوبیهاست. اوست که سلامتی و آرامش را به هستی و موجوداتش میبخشد.
استفاده از این مضمون در شعر کودک از زوایای مختلف مهم است:
۱. آموزش مفاهیم صلح و دوستی: بچهها با شنیدن این اسم در شعر، به طور ناخودآگاه با مفاهیمی مثل صلح، دوستی، و امنیت آشنا میشوند. این شعرها میتواند به آنها بیاموزد که خدا چقدر صلحدوست و آرامشبخش است و او نیز چون خالق خود باید این صفات را داشته باشد.
(توجه به این مضمون به صورت ضمنی کودک را از زیادهخواهی و خودبرتربینی دور خواهد کرد)
۲. ایجاد حس آرامش و امنیت: کلمه "سلام" حس آرامش و امنیت را منتقل میکند. وقتی بچهها شعر یا داستانی را بشنوند که در آن از این نام خدا استفاده شده است، احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند؛ چون میدانند خدایی هست که همیشه از آنها مراقبت می کند و این امر به آنها آرامش میدهد.
۳. ترویج اخلاق نیکو: میتوانیم با استفاده از این نام در شعر، به بچهها یاد دهیم که چطور با دیگران رفتار کنند. مثلاً اینکه همیشه به هم سلام کنند ، با هم مهربان باشند، دعوا نکنند و به هم احترام بگذارند مفاهیمی است که از سلام نشأت میگیرند و در ذهن کودک ماندگار خواهند شد.
۴. تقویت ارتباط با خدا: با معرفی نامهای خدا در قالب شعر و داستان، بچهها از سنین پایین با خالقشان آشنا میشوند و ارتباطی عمیقتر و معنویتر با خدا پیدا میکنند.
این موارد و ناگفتههای دیگر می تواند در اثرگذاری بیشتر شعر بر روی کودک و آشنا کردن او با خداوند نقش داشته باشد.
شعر زیبای زیر از غلامرضا بکتاش اینگونه است. تلفیق مضامین طبیعت که مورد علاقه کودکان است با این نام خداوند توانسته است لذت شعر را چند برابر کند:
غنچه باز می شود
با سلام آفتاب
زاغ با سلام شب
می رود به رخت خواب
کوه نام کوچکی
توی دفتر خداست
ماه توی آسمان
نام دیگر خداست
نام دیگر خدا
سین و لام ساده است
نام دیگر خدا
یک سلام ساده است
به یاد داشته باشیم استفاده از شعرهای تازه به جای تکرار شعرهای قدیمی در مدارس و تولیدات فرهنگی میتواند به رشد کودک کمک کند و ذائقه هنری او را پرورش دهد.
#معصومه_مرادی
#رشد_و_تربیت_کودک_با_ادبیات
دعا و نیایش در شعر کودک
بخش اول
#معصومه_مرادی
بخش زیادی از شعرهای خدامحور کودکانه در قالب نیایش سروده شده است. شاعران در سرودن نیایشها گاه تنها به گپ و گفت با خدا نظر داشته و گاه به آرزوهای مختلف کودکان توجه داشته اند. در برخی از نیایشها نیز به تعدادی از صفات خداوند و بحث توحید اشاره شده است. گروهی از پژوهندگان شعر کودک بر این باورند که برای سرودن شعرهای نیایش محور کودکانه اصولی را باید در نظر داشت: «نیایش، درد دل کردن و سخن گفتن صمیمانه با خداوند است. اینکه کودک خردسال به تدریج با این مقوله آشنا شود که کسی هست که او و تمام هستی را آفریده و در هر لحظه به سخنان و دعاهای بندگانش گوش میدهد بسیار عالی و امید بخش و در جهت رشد اوست. اما آفت هایی نیز این فرم شعری را تهدید میکند. از جمله این که در آنها اصل و اساس باید بر پایه نیکو صحبت کردن و راز و نیاز به صورت صمیمانه با خالق شکل بگیرد و نه صرفا برطرف کردن یک نیاز یا به دست آوردن یک خواسته. در بسیاری از شعرهای نیایشی شاهد این هستیم که کودکی در حال دعا کردن برای این است که اتفاق خاصی بیفتد و در پایان شعر با دعای او آن خواسته برآورده میشود. حال فرض کنید خردسال تحت تاثیر همین شعر برای خواستهاش دعا کند و به هر دلیلی برآورده نشود. حتما میتوانید حدس بزنید چقدر در شکل گیری باور او از نیایش خدا تاثیر منفی میگذارد. مورد دیگری که خیلی باید به آن توجه داشت این است که هر دغدغه و خواستهای که در شعر نیایش مطرح میشود و نیز نحوه درخواست و سخن گفتن با خداوند باید برخاسته از دنیای کودک و منطق کودکانه باشد. مورد دیگر درباره شعرهای نیایشی این است که بهتر است سعی شود بر اساس آداب دعا و نیایش پروردگار و الهام گرفتن از ادعیه پیامبران و امامان معصوم با ستایش پروردگار و اشاره به صفتهای او آغاز شود.»(پیوندفرهادی، یک باغ پر از گل ). آنچه نویسنده این پژوهش از بررسی بالغ بر 15 مجموعه نیایش محور دیده است، نشان می دهد که کمتر مجموعه ای است که توانسته باشد به این مولفه ها توجه کند. بیشترین خلاء موجود در نیایش ها توجه به سبک و شیوه نیایش های ائمه اطهار به عنوان الگوی متعالی انسان هاست. اگرچه در همان دورههای آغازین و در شعرهای پروین دولت آبادی، جعفر ابراهیمی و مصطفی رحماندوست، دعا و نیایش یکی از مقولههای مهم شعر خدامحور کودک است، تمرکز و توجه به آن به صورت خاص و منحصر به فرد در مجموعههای مجزا دیده نمی شود. نوآوری در حوزه نیایش و دعا در دهههای 80 و 90شکل گرفت تا جایی که تعداد قابل توجهی مجموعه با موضوع نیایش منتشر شد و این موضوع بهعنوان یکی از مضمونهای تکرار شونده در شعر کودک رسمیت یافت. در این مجموعه ها برخلاف دورههای قبل که طبیعت عنصر اصلی نیایش را شکل می داد، شاعران با نگاهی متفاوت از قبل و به دور از طبیعتگرایی محض و با توجه به دنیای کودکان نیایشها و شبهنیایشهایی را سرودند. علاوه بر دو مجموعه شعر دعا و ترانههای نیایش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که حاصل طبع جمعی از شاعران بود، مجموعه ده جلدی ترانههای نیایش از مصطفی رحماندوست، با توجه به انواع موضوعهای کودکانه و مربوط به دنیای کودک، نقش مهمی در ایجاد تحول در شعرهای نیایشی داشت. در دهه 90 نیز به نشر با انتشار سلسله ترانههای نیایش برای مخاطبان خردسال و کودک، کوشید به این مضمون عمق بخشد و در همین سلسله ترانههاست که نگاههای تازهای را میتوان دید.
به طور عمده دو رویکرد در نیایشهای موجود در شعر کودک وجود دارد: دعا و بیان آرزو و تسبیح و ستایش خدا.
ادامه دارد...
دعا و نیایش در شعر کودک
#معصومه_مرادی
#بخش_دوم
به نظر میرسد پروین دولت آبادی اولین شاعر کودکی است که در شعرهایش نیایشهای کودکانه با رویکرد دعامحور دیده میشود. در تنها شعری که از این شاعر و با این مضمون باقی مانده است، سادگی زبان و آرزوهای کودکانه موج میزند:
با این دو دست کوچکم
دست میبرم پیش خدا
با دل پاک و روشنم
دعا کنم دعا دعا دعا
آهای خدا خدا خدا
بشنو دعاهای مرا
دعا برای مادرم
دعا به شادی بابا
به خانه ها صفا بده
به جان ما وفا بده
(دولت آبادی، بر قایق ابرها)
اگرچه در بیت پایانی مفاهیم چندان مربوط به دنیای کودک نیست و شاید دریافت مفهوم عمیق وفاداری و صفا برای کودک دیریاب باشد، اما صمیمت موجود در آن، این شعر را برای کودک دلپذیر کرده است و توجه به این مضامین متعالی می تواند ذهن کودک را به سمت خواسته های ارزشمند انسانی سوق دهد. این شعر را می توان مقیاسی برای تحول های ایجاد شده در شعرهای بعد با این مضمون دانست. دعا کردن و استفاده از این واژه در شعر بالا بسیار تاکید شده است که در دوره های بعد کمتر دیده می شود و شاعران با بیان های مصداقی آرزوهای کودکان را بیان کرده اند. این مصداق ها بسیار جزیی هستند و گاه جنبه متعالی اخلاقی دارند، اما در بیشتر موارد نگاه آن ها مادی است.
در دهه هشتاد برخی از شاعران برای هم سو شدن بیشتر با دنیای خردسالان کوشیدند شعرها و ترانه های نیایش جدیدی خلق کنند که در آن ها خواسته های کودکان مطرح شود. این خواسته ها گاه بیان دغدغه های خود کودک است و که همانگونه که گفته شد بیشتر جنبه مادی دارد و گاه در ارتباط با بزرگ تر ها شکل می گیرد. مجموعه شعر دعا از گروهی از شاعران و سلسله کتاب های ترانه های نیایش مصطفی رحماندوست در بردارنده این نگاه های تازه و صمیمی هستند:
خداجونم دلم میخواد
مثل مامان دعا کنم
یواش با تو حرف بزنم
اسم تو رو صدا کنم
بگم خدا خدا خدا!
دلم یه کفش نو میخواد
از اون که رنگش آبی بود
خوشم میآد خیلی زیاد
می خوام بابام زود بخره
کفشهای آبی رو برام
بین من و خودت باشه
که من چی گفتم چی میخوام
(گروه شاعران، شعر دعا شکوه قاسمنیا)
در بسیاری از شعرهای نیایش محور، مادران نقش پر رنگی در الگوسازی برای کودک دارند. نمونه این الگو سازی ها را در مجموعه ترانه های دعا و هزار هزار هزار مو یه پیشونی دو ابرو می توان دید. غیبت پدر به عنوان الگوی تربیتی در شعرهای نیایشی مشهود است و تنها به صورت گذرا در برخی از شعرهای جنگ می توان آن را دید. از حساسیت های ترانه های نیایش دقت در توجه به الگو پذیری کودک است که می تواند تقویت کننده نگاه مادی یا معنوی کودک باشد:
دزد اومده به خونمون
فرشای ما رو برده
مامان جونم مریض شده
از بس که غصه خورده
کاری بکن خدای من
دزده پشیمون بشه
فرشامونو پس بیاره
مامانی خندون بشه
(شکوه قاسم نیا، شعر دعا: 18)
همان گونه که مشهود است، در این شعر اگرچه بیان آرزو کودکانه است و خداوند به عنوان حامی و گره گشا ظاهر شده است؛ رفتار مادر به عنوان الگو می تواند مادی گرایی را در کودک تقویت کند و به ارزشمندی بیش از حد وسائل خانه چون فرش تاکید کند؛ حال آنکه شاعر در نگاهی دیگر می توانست غصه خوردن مادر از عمل دزدی را به تصویر بکشد نه صرفا دزدیده شدن فرش را. هرچند این نوع رفتار در زیست واقعی ممکن است از سوی بسیاری از مادران دیده شود، در ارائه آن به کودک تقلید کننده و الگوپذیر باید بسیار دقت صورت گیرد. با توجه به این مولفه که ادبیات نقش اثرگذاری بالایی دارد و می تواند تثبیت کننده رفتارهای خاص در کودک شود، توجه به این ملاحظات می تواند بسیار مهم باشد و افق دید کودک را محدود کند.
در ترانه های نیایش حضور مادر به عنوان شبیه ترین شخص به خدا در محیط تربیتی کودک پر رنگ است و این قبیل ارتباط ها با توجه به جایگاه تربیتی مادر و پیوند آن با خداوند می تواند بسیار مهم باشد.
مامان جونم مامان جون
وقتی تو رو میبینم
می خوام یه پروانه بشم
رو دامنت بشینم
هی خودمو لوس کنم
بیام تو رو بوس کنم
بگم خدا خدا جون
مامان من مثل تو مهربونه
یه کاری کن همیشه
کنار من بمونه
(شعبانی،شعر دعا: 21)
ادامه دارد....
دعا و نیایش در شعر کودک
#معصومه_مرادی
#بخش_سوم
یکی از نوآوریهای شعر کودک تنوع موضوعی برای بیان آرزو است. در بسیاری از شعرها و ترانههای نیایش به صورت مستقیم نیایش و دعا در طول شعر دیده نمیشود؛ اما شاعر با بیان آرزوهای زیبا و دعا برای دیگران از خداوند طلب خیر کرده است. این دعاها را در بیان خوشبختی و تداوم شادی در عروسی و مهمانی میتوان دید:
بزن و بکوب/ دیمبل و دیمبو نقاره/ همسایه مون امشب عروسی داره/ دست میزنن میرقصن/ قه و قه و قه میخندن/ صدای شاد خندهشون/ میپیچه توی آسمون/ خدایی که خندهها رو میبینی/ شادیشونو زیاد کن/ عروس و داماد رو که خیلی خوبن/ همیشه شاد شاد کن(رحماندوست،1396ج: 2)
در شعر زیر بیان آرزو تنها با عبارت «خدا کنه» شکل گرفته است و طلب مستقیم از خداوند در آن دیده نمیشود:
عید اومده / چقدر قشنگه این عید/ عید که میشه / میریم به دید و بازدید/ ماچ میدیم و ماچ میکنیم/ شیرینی و آجیل میخوریم/ میوهها رو قاچ میکنیم/ خدا کنه هر روز ما عید باشه/ خنده باشه/ بوسه باشه/ باز، دید و بازدید باشه(همان: 3)
از دیگر نوآوریهای ترانههای نیایش در دهه 90 بیان عینیترین و ملموسترین خواستههای مشترک بین کودکان است. تعطیلی مدارس یکی از این خواسته هاست که از دل دنیای کودکان به شعر راه یافته است:
خدا جونم چی میشه/ شنبهها جمعه باشه/ جمعه که تعطیلیه/ شنبه روز تلاشه/ جمعه که رفت تموم شد/ جمعه بشه دوباره/ دو جمعه توی هفته/ وای که چه کیفی داره/ بابا بمونه خونه/منم تو خونه به به/ مامان بمونه خونه/ خنده سه تایی قه قه/ خدایی که خنده رو / تو قلبمون گذاشتی/ کاش سه چهار تا جمعه/ تو هفته میگذاشتی(همان: 4)
اگرچه در شعر فوق تلاش به ضرورت قافیه آمده است و آغاز کلام را قدری پیچیده کرده؛ ادامه شعر خواسته بچهها را تصویر کرده است و در ضمن آن به صورت پوشیده به دو مشکل کودکان خاصه در جامعه شهری اشاره کرده است: تک فرزندی و مادران شاغل. اگرچه این شعر به صورت خاص به این مضمون اشاره ندارد؛ نشان میدهد که یکی از دلایل علاقهمندی بچهها، درک نکردن خانواده در طول هفته و نداشتن همبازی است و این تنهایی نسل نو کودکان و غم حاصل از آن به صورت کامل در این شعر محسوس و ملموس است. این موضوع و مشکلات خانواده و ارتباط آن با دنیای کودک از بنیادیترین مباحث ترانههای نیایش رحماندوست است که در شعرهای مختلف دیده میشود. توجه به تنهایی کودک، نبود پدر و دل تنگی برای او، نبود پدر و ناراحتی و احساس تنهایی مادر مفاهیمی اجتماعی است که در این شعرها میتوان دید. به نظر میرسد رحماندوست به خوبی توانسته است در این مجموعه ده جلدی، با بیان معضلات کودکان، با زبان شعر با خانوادهها صحبت کند و به صورت غیر مستقیم مسائل و مشکلاتی را که کودکان در چارچوب خانواده و با نبود آنها درگیر میشوند را بیان کند. این آثار را میتوان آثاری کودکانه بزرگسالانه دانست که برای هر دو گروه حرف دارد و میتواند به رشد آنها کمک کند. شعر زیر نمونهای از این نگاه است:
خدا جونم خدا جون،/ پس کی میآد بابا جون؟/ مامان میگه: «دو هفته/ به جای دوری رفته»/ دلم براش تنگ شده/ دو هفته چندتا روزه؟/ دلم براش میسوزه/ خدای من کمک کن/ بابام بیاد دوباره/ مامان بدون بابا/ خنده به لب نداره(رحماندوست، 1396د: 33)
توجه به مباحث اخلاقی از دیگر رویکردهای نوگرایانه در شعر کودک است که در قالب برخی از ترانههای نیایش دیده میشود:
این جا و اون جا همه جا/ میون ما/ بچههایی آب و غذا ندارن/ خیلی چیزا ندارن/ خانه گرم و رختخواب ندارن/ جایی برای خورد و خواب ندارن/ خدای من کمک کن/ به فکر اونها هم باشم همیشه/ هرچی دارم با اونها قسمت کنم/ این جوری بهتر میشه(همان: 10)
انتقال مفاهیم معرفتی و اخلاقی با کمک فانتزی و دنیای خیال از رویکردهای نوین ارائه محتواهای خدامحور به کودک است. برخی از شاعران کوشیدهاند از این ظرفیت بزرگ برای برقراری ارتباط با کودک بهره گیرند. استفاده از اشیا برای آرزو و دعا یکی از این استفادههای هوشمندانه است که علاوه بر نو بودن، به صورت پنهانی حرکت تمام موجودات به سمت خداوند را منتقل میکنند و کمال اشیا را به تصویر میکشند:
چی ام؟ چی ام؟ کلاسم/ فریاد و غوغا دارم/ تخته و میز و نیمکت/ بنشین و برپا دارم/ بچهها رو دوست دارم/ درسته کار و بارم/ خدای من کمک کن/ بچهها توی کلاس/ به خوبی درس بخونن/ با هم دیگه دوست باشن و بازی کنن/ قدر همو بدونن(همان: 6)
ادامه دارد....
دعا و نیایش در شعر خردسال و کودک
#معصومه_مرادی
قسمت چهارم
اگر در دهههای 60 و 70 مهمترین نمودهای نیایش خداوند بهرهگیری از طبیعت و زیباییهای آن است، در دهه 80 و 90 دایره توجه به طبیعت محدود شده و نمودی عینیتر و دغدغهمندتر یافته است. ارتباط کودک و طبیعت و همزیستی مسالمت آمیز او با حیوانات و گل و گیاهان و تاکید بر ضرورت حفظ محیط زیست در فضای اجتماع باعث شده است یکی از مضامینی که شاعران در این دو دهه به آن توجه کنند، ترانههای نیایشی باشد که به دنیای دیگر موجودات و دغدغههای آنان توجه کند:
گنجشکه روی بومه/داره صدامیکنه
برای جوجههایش/ داره دعا می کنه
گربه سیا نشسته/نزدیک لونه اون
گنجشکه میگه جیک جیک/کمک کمک خدا جون
خدا کمک میکنه/کارها رو جور میکنه
مامانی میگه پیشته/ گربه رو دور میکنه
(گروه شاعران، 1385، شعبان نژاد، : 23)
از مهمترین ویژگیهای برخی از این شعرها نقش کمکرسانی و گرهگشایی خداوند است که علاوه بر ایجاد این باور که خداوند قادر و کمک کننده است، آرامش و امنیت را نیز به کودک منتقل میکند. تنوع این موضوع در شعرهای نیایش محور وسیع است:
چه گربه نازی بود/ برای من مثل یه هم بازی بود/ گاهی میآمد کنارم مینشست/ سرشو میذاشت رو پای من/ چشماشو کم کم میبست/ خدای مهربون من!/ سه چار روزه گربه من گم شده/ شاید حالا گربه مردم شده/ خدا جونم هرجا که هست/ مواظبش باش بیغذا نمونه/ خدا نکرده زیر پا نمونه/ بهش بگو دوستش دارم/ بیاد دوباره خونه(رحماندوست، 1396ج: 7)
نیایش و دعا کردن حیوانات و صحبت کردن آنها با خدا و بیان آرزوهایشان از دیگر نوآوریهای مضمونی شعر کودک است. در برخی از این شعرها علاوه بر بیان خواسته، تشکر و قدردانی نیز به چشم میخورد:
سلام خدای مهربون/ من جوجهام جی جیک جی جیک
الان به دنیا اومدم/ از توی این تخم کوچیک
من اولش تو تخم مرغ/سفیده و زرده بودم
خدا جونم یادت میآد؟/تو رو صدا کرده بودم
گفتم منو جوجه بکن/ بزرگ بشم قدّ خروس
تو هم به من گفتی باشه/ متشکرم هزار تا بوس
(کشاورز، 1398الف: 22)
گلایه موجودات در ضمن صحبت با خداوند از دیگر مضمونهای نوظهور شعر کودک است که با دغدغه احترام به محیط زیست و توجه به آن خلق شده است:
سلام خدای مهربون/ من یه دونه قناریام
یه وقتا آواز میخونم/ با شعرهای بهاریام
آدمها آواز منو/دوست دارن و گوش میکنن
بعضی هاشون که خودخواهن/تو رو فراموش می کنن
منو میذارن تو قفس/برام می ریزن آب و دون
خدا جونم چرا آخه/ به زور به من میگن بخون؟
(همان: 21)
کشاورز در این شعر با درنگ بر روی واژه خودخواهی به کودک یادآوری می کند که خودخواهی عاملی مهم در امر فراموش کردن خداوند است و برای رسیدن به خداوند باید از این نقصان دوری کرد.
دغدغه واگذاری کارها و آرزوها به خداوند در شعرهای نونگاه کودک بسیار مشهود است و در نهایت این کودک است که با کمک این اشعار در مییابد نقطه اتکای او در دشواریها و حتی در زمان آرامش خداوند است تا حدی که کودک بدیهیترین رویدادهای طبیعی را نیز از خداوند میخواهد:
هزارتا آرزو دارم خدایا/ برات کدوم رو بشمارم خدایا؟
برفو ببر سبزه و گل رو بیار/گلهای خنده روی لبها بکار
ستاره رو تو آسمون بخندون/چرخای چرخ و فلک و بگردون
هرجا که هستی همه رو نگاه کن/ خدایی من کارها رو روبهراه کن
(گروه شاعران، نیک طلب 1385: 31)
ادامه دارد...
#پژوهش_شعر
#خدا_در_شعر_خردسال_و_کودک
گلدستهی زیبای مسجد
لبریز از عطر اذان است
هم پاک و ساده مثل باران
هم بینهایت مهربان است
هر صبح و شب یا موقع ظهر
پر میشود از یک ترانه
با نغمهی الله اکبر
سر میزند خانه به خانه
با خندهاش میآورد باز
از خانهی گلها نشانی
او میبرد ما را از اینجا
تا آسمانها میهمانی
#روز_جهانی_مسجد
#معصومه_مرادی
#شعر
آزادخواهی شد
ای مسجد زیبا
از دست کرکسها
با دست کفترها
آزاد خواهی شد
مثل چکاوکها
گل میدهی آرام
در شعر کودکها
خط میزند یک روز
خورشید تو شب را
لبخند میروید
آن روز بر لبها
آزاد خواهی شد
من خوب میدانم
روزی نمازم را
در قدس میخوانم
#معصومه_مرادی
#شعر
به مناسبت روز جهانی مسجد
مثل صاحبخانهاش
هست او هم مهربان
پهن کرده باغ گل
زیر پای زائران
بوی باران میدهد
نرم مثل ابرهاست
تار و پود سادهاش
خانهی سبز دعاست
غرق مضمون گل است
مثل من، او شاعر است
بَه چه حسّ جالبی
قالیای که زائر است
کاش من هم مثل او
حال خوبی داشتم
زیر پای زائران
شعر گل میکاشتم
#معصومه_مرادی
#امام_رضا